تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به صداى قارى‏اى كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت مى‏كند گوش دهد، براى او...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804651478




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

موعود منتظَر؛ باور همه اديان و مذاهب


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار یکشنبه 26 تیر 1390 تعداد مشاهده : 5 موعود منتظَر؛ باور همه اديان و مذاهب خبرگزاري فارس: در همه قرون و اعصار آرزوي يك مصلح بزرگ جهان در دل‌هاي خداپرستان وجود داشته است و باور به موعود، پيشينه‌اي درازتر و دامنه‌اي گسترده‌‌تر از اسلام دارد. مسئله مهدويت، انتظار مصلح كل و موعود منتظر، از ويژگي‌هاي دين اسلام نيست، بلكه همه اديان و مذاهب آن را پذيرفته‌اند، تنها اختلاف موجود بين آن‌ها در نام‌گذاري است. پيامبران الهي، كه هر يك از آن‌ها مصلح دوران خود بوده‌اند، از ظهور كسي خبر داده‌اند كه جهان را به تسخير خود در مي‌آورد، بر همه كره زمين حكم‌راني خواهد كرد و گستره عدالتش اقطار زمين را فرا مي‌گيرد. اين باور، تنها جنبه الهي و ديني ندارد، بلكه افزون بر آن، بارقه‌اي است براي خواسته‌ها و آروزهاي همه انسان‌ها، با كيش‌ها و آيين‌هاي مختلف. نيز مي‌توان گفت: اين امر بازده الهام فطري مردمي است كه با اختلاف در مذهب و عقيده، دريافته‌اند براي انسانيت، روز موعودي خواهود بود كه با فرا رسيدنش، هدف نهاي و مقصد بزرگ رسالت‌هاي آسلماني انساني تحقق مي‌يابد، هرچند مسير آن در طول تاريخ، پرفراز و نشيب و پرتگاه است. و هرچند به دنبال رنج‌هاي خانمان‌سوز و جانكاه به وجود مي‌آيد، ولي امري مسلم و اجتناب‌ناپذير است. انتظار چنين آينده‌اي، ويژه انسان‌هاي مؤمن به غيب نيست، بلكه ديگران نيز به گونه‌اي به آن باور دارند. براي مثال، در ماترياليسم ديالكتيك كه تاريخ را براساس تضادها تفسير مي‌كند، روزي مطرح است كه همه تضادها از بين رفته و سازش و آشتي حكم‌‌فرما مي‌شود. صاحب دارالسلام از علامه مجلسي نقل كرده: جميع طوايف امم از بني‌آدم، به ويژه اهل كتاب ـ يهوديان، نصرانيان و مجوسان ـ كافران حربي، مرتاضان هندي، اهل خطا (چين)، بربر، براهمه، حكما، دانايان، اهل نجوم و همه فرقه‌هاي اسلامي، به وجود شريف آن صاحب الامم و جامع‌الكلم قائل‌اند، مگر اندكي از نصرانيان و فرقه‌اي از فرنگيان، كه در خصوصيات آن اختلاف كرده‌اند. * نام موعود با رمز و اشاره در قرآن و ديگر كتاب‌هاي ديني آمده است نام موعود بر رمز و اشاره در قرآن و ديگر كتاب‌هاي ديني آمده است. براي مثال، در قرآن «نجم»، «عصر» و «فجر» است؛ در صحف ابراهيم «حاشر»، در زبور «مفيق»، در تورات «ماشع»، در انجيل «مسيح الزمان»، در كتاب زمزم «سروش» و «ايزد» است؛ و در برخي كتاب‌هاي مجوسي «بهرام»؛ و در هزارنامه هندان «لندبطاوا» نام دارد. شيخ بهايي در كشكول خود مي‌گويد: «فارسيان او را ايزدشناس و ايزدنشان يا راهنما و خداشناس و برهان و برهان‌الله گويند.» آري، ظهور عزيز يهوديان، بازگشت مسيح ترسايان و رجعت بهرام زرتشتيان، در ظهور آخرين وصي الهي، يعني حجت حق، مهدي موعود (ع) تحقق خواهد يافت، و انتظار همه دين‌ها و انسان‌ها با آمدن امام زمان‌(عج) به پايان مي‌رسد. در كتاب ديباچه‌اي بر رهبري آمده است: دارمس ته‌تر، خاورشناس فرانسوي قرن نوزدهم مي‌نويسد: اعتقاد من منجي بزرگ براي اين است كه توده در برابر غم و اندوه زمان، دوست دارد تخم اميدي براي آينده بكارد. اقوامي كه در اثر آرزوها و آمال ملي، معذب و تحت فشار هستند، هميشه اميدشان بر برآمدن طالع جديد است. البته مي‌دانيد كه اقوام «سلت» انگلستان چندين قرن در انتظار «آرثور» زيستند كه بنا به گفته آنان در جزير آوالون آرميده بود. اهالي صربستان منتظر ظهور «ماركوكيراليويچ» هستند كه بنا بر اعتقاد آنان، خداوند در شدت جنگ، او را به غاري فرستاده و هنوز در آن غار به خواب رفته است. ويكتور هوگو، «فردريك باربروس» را به شما فرانسويان شناسانده است؛ و به خاطر داريد كه در 1870 ميلادي، شعراي آلمان به شادي فرياد مي‌زدند كه: باربروس بيدار شده و درخت پژمرده، مجداً طراوت يافته است. و به پندار ايرانيان (زرتشتيان)، وقتي كه در آخر الزمان مار ضحاك، كه مظهر اهريمن است و سابقاً فريدون او را در كوه دماوند مغلول كرده بود، زنجيره‌ها را بشكند و فاتح و پيروز در دنيا سير كند- چنان‌كه به عقيده عيسويان، «آنتي كريست» و به گفتار مسلمانان، «دجال» -، كرزاسپه از خواب بيدار خواهد شد و ا را به يك ضربت گرز، هلاك خواهد كرد. صادق هدايت و حسن قائميان در كتاب ظهور و علائم ظهور مي‌نويسند: «موضوع ظهور و علائم ظهور موضوعي است كه در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهميت خاصي است،‌و در همه مذاهب مشترك است و آرزوي مشترك همه معتقدين به مذاهب بزرگ را تشكيل مي‌دهد، آرزوي ظهور يك مصلح بزرگ جهاني... صرف‌نظر از عقيده و ايمان كه پايه اين آرزو را تشكيل مي‌دهد، هر فرد علاقه‌مند به سرنوشت بشريت و طالب تكامل معنوي ان، وقتي از همه سو نااميد مي‌شود و مي‌بيند كه با وجود اين همه ترقيات فكري و علمي شگفت‌انگيز، باز متأسفانه بشريت غافل و بي‌خبر، روز به روز خود را بيشتر به سوي فساد و تباهي مي‌كشاند و بيشتر از خداوند بزرگ دوري مي‌جويد، بزرگ مي‌شود و از او براي رفع ظلم و فساد ياري مي‌جويد. * در همه قرون و اعصار آرزوي يك مصلح بزرگ جهان در دل‌هاي خداپرستان وجود داشته است از اين‌رو در همه قرون و اعصار آرزوي يك مصلح بزرگ جهان در دل‌هاي خداپرستان وجود داشته است و اين آرزو تنها در ميان پيروان مذهب‌هاي بزرگ مانند زرتشتي، يهودي، مسيحي و مسلمان سابقه ندارد، بلكه آثار آن را در افسانه‌هاي يونان، در افسانه‌هاي ميترا در ايران، در كتاب‌هاي قديم چينيان و در عقايد هنديان و در بين اهالي اسكانديناوي و حتي در ميان مصريان قديم و بوميان وحشي مكزيك و نظاير آن‌ها نيز مي‌توان يافت. اعتقاد به وجود يك قائم كه در آخر دنيا بايد به نحوي خارق عادت و معجزه‌آسا ظهور كند، و دنيا را پس از آن‌كه پر از ظلم و جور شده از عدل و داد پر نمايد و پايه ايمان را مستحكم سازد، در اغلب مذاهب حتي در مصر قديم نيز وجود داشته است. اين عقيده يكي از آرزوهاي مهم و ديرين بشر است و عجيب نخواهد بود اگر مي‌بينيم در هر زمان انسان اميدوار به آينده بهتري بوده است، انسان نه تنها مي‌خواهد اميد زندگي جاودان در ماوراي دنياي مادي به خود بدهد، بلكه مايل است منشأ كارهايي معجزه‌آسا و خارق‌ عادت نيز واقع شود، آرا و عقايد و تعصب‌هاي خود را به وسيله دخالت قواي زميني و آسماني مستحكم و به ديگران مدلل و ثابت بكند، عامل عمده اين عقيده ايمان است. و در عهدين به موعود جهان اشارات، بلكه به صراحت تصريح شده است. مثلاً: انجيل متي (باب23): پس اگر كسي شما را گويد كه اينك مسيح در اين‌جاست يا در آن‌جاست باور نماييد، زيرا مسيحيان دروغ و پيغمبران كاذب خواهند برخاست. (باب26) پس هرگاه شما را گويند ك اينك در صحراست بيرون مرويد يا آن‌كه در خلوت‌خانه است باور ننماييد. (باب27) زيرا كه چون برق كه از مشرق بيرون مي‌آيد و تا مغرب ظاهر مي‌گردد، آمدن فرزند انسان نيز چنين خواهد بود. (باب30) در آن وقت علامت فرزند انسان بر فلك ظاهر خواهد شد و خواهند ديد فرزند انسان را بر ابرهاي آسمان كه مي‌آيد با قدرت و جلال عظيم، (باب31) و فرشته‌هاي خود را خواهد فرستاد با صور بلند آواز و آن‌ها برگزيدگانش را جمع خواهند نمود از اطراف اربعه از اقصاي فلك يا به طرف ديگر. باب 24-42. (باب9) شريران منقطع مي‌شوند، اما متوكلان به خدا و ارث زمين خواهند شد. (باب18) خداوند روزهاي صالحان را مي‌داند و ميراث ايشان ابدي خواهد بود (باب32) متبركان خداوند وارث زمين خواهند شد، اما ملعونان وي منقطع خواهند شد. (باب29) صديقان وارث زمين شده ابداً در آن ساكن خواهند شد. كتاب اشعياء نبي: گرگ و بره با هم خواهند چريد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد. (باب 65) كتاب اشعياء نبي: گرگ با بره سكونت خواهند داشت، پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد،‌و گوساله و شير و پرواري با هم، و طفل كوچك آن‌ها را خواهد راند، و گاو با خرس خواهد چريد و بچه‌هاي آن‌ها با هم خواهند خوابيد. (باب 11) كتاب اشعياء: كيست كه كسي را از مشرق برانگيخت كه عدالت او را نزد پاي‌هاي وي مي‌خواند، امت‌ها را به وي تسليم مي‌كند و او را بر پادشاهان مسلط مي‌گرداند و ايشان را مثل غبار به شمشير وي و مثل كاه كه پراكنده مي‌گردد به كمان وي تسليم خواهد نمود، ايشان را تعقيب نموده به راهي كه با پاي‌هاي خود نرفته بود به سلامتي خواهد گذشت. (باب41) كتاب اشعياء: آن‌گاه هر كه در يهوديه باشد به كوهستان بگريزد، و هركه بر بام باشد به جهت برداشتن چيزي از خانه به زير نيايد، و هركه در مزرعه است به جهت برداشتن رخت خود برنگردد، زيرا كه در آن زمان چنان مصيبت عظيمي ظاهر مي‌شود كه از ابتداي عالم تاكنون نشده و نخواهد شد. (باب 2) انجيل متّي: و در آن زنان بسياري لغزش خورده يكديگر را تسليم كنند و از يكديگر نفرت گيرند، و بسا انبياي كذبه (دروغ‌گو) ظاهر شده بسياري را گمراه كنند و به جهت افزوني گناه محبت بسياري سرد شود. (باب 24). دين، به ويژه اسلام، در عين حال كه به اين احساس روحي همگاني استواري مي‌بخشد، با تأكيد فراوان اين عقيده را نيز تقويت نموده و به آن، جهت مي‌دهد. اسلام مي‌گويد: زمين همان‌گونه كه از ظلم و بي‌داد پر مي‌شود، از عدالت و دادگري آكنده خواهد گشت. معناي اين سخن آن است كه اسلام به اين احساس، ارزش عيني بخشيده و جهت‌ فكري باورمندان به اين عقيده را به سوي آيمان به آينده راه، متوجه مي‌سازد. براي مثال، قرآن كريم در بيش از 120 آيه به اين موضوع مهم و حياتي، تصريح و تلويح دارد و آشكارا اعلام كرده كه اراده الهي به اين امر تعلق گرفته است: «وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا» و نيز فرموده:‌ «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»؛ حكومت شيطان و پيروانش، رو به زوال و نيستي مي‌رود، و در نهايت حكومت به وارثان حقيقي زمين كه همان مستضعفان و بندگان صالح هستند، خواهد رسيد. خلقي كه در انتظار ظهور مصلح به سر مي‌برند، بايد خود صالح باشند. اينان همان شيعيان مهدي‌اند كه پيش از ظهور، به آن بزرگوار اقتدا مي‌كنند. پيامبر اكرم (ص) مي‌فرمايد: طوبي لمن أدرك قائم أهل بيتي و هو مقْتدٍ به قبل قيامه؛ چه خوش است حال كساني كه قائم اهل بيتم را درك، و به او پيش از قيامش اقتدا مي كنند! در ذيل اين آيه، از امام باقر (ع) روايت شده است: «هم اصحاب المهدي في آخر الزمان»؛ به منظور از (عبادي الصالحون)، اصحاب مهدي (ع) كه مهدي ياران او هستند. با كمي دقت، روشن مي‌شود سنت الهي از بدو آفرينش چنين بوده است و همه كتاب‌هاي آسماني از آن به عنوان جرياني حتمي و مسلم ياد كرده‌اند، زيرا خداوند آن را لازم شمرده و ناموس خلقت را بر اين منوال مقرر فرموده است كه صالحان پيرو مصلح، زمين را به ارث برده و مالك و حاكم آن شوند. هم‌چنين مراد (الذكر) در آيه شريفه، كتب الهي است؛ چنان‌كه امام ششم (ع) فرموده است: «الكتب كلها ذكر الله». * هدف بنيادين از پيدايش موعود، اصلاح مفسده‌ها، زنده كردن دين اسلام، دادگري و رفع بيداد از گيتي است هدف بنيادين از پيدايش موعود منتظر، اصلاح مفسده‌ها، زنده كردن دين اسلام، دادگري و رفع بي‌داد از گيتي است. بايد به اين نكته توجه داشت كه استثمار ملت‌هاي ضعيف و جهان سوم از سوي مستكبران، پديده نوپيداي قرن نوزدهم و بيستم نيست، بلكه خون دلي را كه مظلومان جهان از ستم‌گران جرعه‌جرعه مي‌آشامند، از نخستين روزهاي پيدايش نسل آدم وجود داشته است. هنگامي كه به تاريخ مراجعه و به ثمره رفتار انسان‌ها نگاه شود، معلوم مي‌گردد كه از نخستين روزهاي آفرينش انسان، وضع چنين بوده است. بهترين سند براي گفتار ما قرآن مجيد است. كلام الهي براي ما از پيدايش قابيل در مقابل هابيل، نمرود در برابر ابراهيم، فرعون ستيزه‌گر در برابر موسي، بخت‌النصر مقابل يحيي بن زكريا، يهوديان عنود حق‌پوش، حق‌كش و لجوج در برابر مسيح و ايستادگي كفار قريش به رهبري ابولهب، ابوجهل و ابوسفيان در مقابل پيامبر اسلام (ص) سخن مي‌گويد. اين جريان در همه دوره‌هاي تاريخ بوده و هست. * باور به موعود، پيشينه‌اي درازتر و دامنه‌اي گسترده‌‌تر از اسلام دارد باور به موعود، پيشينه‌اي درازتر و دامنه‌اي گسترده‌‌تر از اسلام دارد. پس طبيعي است كه مرزهاي اسلامي، همه آرزوهايي را كه از سپيده‌دم تاريخ اين اعتقاد، پيوسته در خويش جاي داده، به آن بار فرهنگي پرتوان بخشيده و سرمايه روحي بزرگي براي مستضعفان دنيا به وجود آورده باشد. هم‌چنين، طبيعي است كه در برابر افروختن احساس‌هاي تمامي ستم‌ديده‌ها و شكنجه‌ شده‌هاي تاريخ، و رهبري آن‌ها به سوي عدل و داد، قدرت‌نمايي كرده، آن‌ها را در خود جاي دهد. انتظار به منجي، اختصاص به ملت، قوم و مذهب ويژه‌اي ندارد، بلكه به صورت شوقي عميق و پايدار، انتظار ديرين بشريت، تكيه‌گاه اميد و ساحل نجات براي آينده‌اي دور يا نزديك. در ميان تمام توده‌ها و ملت‌هاي رشد يافته جهان و به عنوان گم‌شده عرفاني انسان، تجلي كرده است. در آمريكا، مدعيان ظهور مسيح موعود و منجي بزرگ، چه در ميان سفيدپوشان مسيحي و چه در ميان سرخ‌پوستان غير مسيحي كم نبوده‌اند. برنارد باربر، جامعه‌شناس آمريكايي كه درباره نهضت منجي‌گري و منجي‌پرستي در ميان سرخ‌پوستان آمريكا در سال 1941 ميلادي، پژوهشي انجام داده است، و اين‌ چنين مي‌نگارد: در ميان قبايل سرخ‌پوست شمال آمريكا، يكي از افسانه‌هاي اساسي، اين عقيده شايع‌ است كه روزي «گرد سرخ‌پوستان» ظهور خواهد كرد و آنان را به بهشت زميني رهنمون خواهد شد... تنها تا پيش از سال 1890 ميلادي، افزون بر بيست نوع از اين نهضت‌ها در تاريخ آمريكا ثبت شده است. گلد زيهر (1924 - 1850م)، خاورشناس نامي اروپا، كه وي را بنيان‌گذار علم اسلام‌شناسي در اروپا مي‌شمارند، در سخنراني‌ها و تحقيقاتش مسئله مهدويت را از نوبررسي كرده و گفته است: مسئله موعود و منجي بزرگ، جنبه‌ عمومي و جهاني دارد، تمام اقوام مختلف براي ظهور يك منجي بزرگ هنگام فشار و مصيبت، چشم‌ اميد بسته‌اند. او هم‌چنين بيان مي‌دارد: اعتقاد به بازگشت و ظهور منجي موعود، به اسلام اختصاص ندارد پندارهاي مشابهي را مي‌توان در ميان اقوام ديگر، به فراواني يافت. و نيز مي‌گويد: بنابر اعتقاد هندوايسم، «ويشنو»، در حالي كه بر اسبي سفيد سوار است و شمشيري از شعله‌هاي آتش به دست دارد، در پايان دوره كنوني جهان - كه واپسين ادوار چهارگانه جهان است - به عنوان «كال‌كي» ظاهر خواهد شد و سرزمين آريا را از دست‌ ستم‌گران غاصب، رهايي خواهد بخشيد. در ميان اقوام مغول تا امروز (1910م) اين عقيده شايع است كه چنگيزخان، پيش از مرگ خود وعده كرده است در هشت يا نه قرن ديگر، از نو باز در زمين ظاهر خواهد شد و مغولان را از زير يوغ چينيان نجات خواهد داد. در شرايط مشابه، ميان اقوام شرقي و غربي، حتي در ميان سرخ‌پوستان آمريكا، پندارهاي مشابهي درباره بازگشت يا ظهور منجي موعود پديد آمده است. بعضي، منابع قديمي‌تري براي اعتقاد به بازگشت و قيام منجي‌ بزرگ يافته‌اند. به عنوان مثال، «پينجز» براساس متن‌هاي ميخي بابلي، نتيجه‌ گرفته است: بابليان باستان نيز در انتظار بازگشت مجدد شهريار خويش، «سارگون دوم» بوده‌اند، تا شكوه گذشته را تجديد كرده و عظمت از دست رفته را از نو مستقر سازد. صادق هدايت مي‌گويد: هرچند مباني مذاهب سامي هنوز كاملاً براي تاريخ روشن نشده است، اما راجع به موعود در مذاهب عيسي و يهود و ماني و اسلام انتظار نجات دهنده‌اي را دارند كه خواهد آمد و همه دنيا را اصلاح خواهد نمود، مع‌هذا در بعضي جرئيات با يكديگر فرق دارند. مثلاً يهوديان و عيسويان چشم به راه رجعت مسيح مي‌باشند در صورتي كه در اسلام قائم ظهور مي‌كند؛ يعني امامي كه غايب است، به موقع ظاهر مي‌شود و دنيا را پس از آن‌كه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد مي‌نمايد. يهوديان و عيسويان نجات‌دهنده را مسيح مي‌نامند كه برگزيده شده (كتاب اشعياء باب 61) در مذاهب يهود و مسيح و زرتشي قابل از ظهور نجات‌دهنده قواي بدي ظاهر مي‌شوند، نزد يهود يأجوج و مأجوج، نزد عيسويان اژدها يا جانور يوحنائي Apocplypse و پيغمبر كذاب، نزد زرتشيان مار ضحاك (كه همان Antechriste عيسويان و دجال مسلمانان است). نزد همه سه ملت نجات‌دهنده از دودمان عالي مرتبه خواهد بود، نزد يهوديان و عيسويان از نژاد پادشاه اسرائيل، نزد زرتشتيان سوشيانس پسر زرتش است، و مسلمان مانند عيسويان معتقدند كه عيسي بايد قواي بدي را منهدم بسازد، و دجال يا پيغمبر كذاب ظهور بكند، وليكن اسلام همه اين وظيفه را به عهده عيسي نمي‌گذارد (چنان‌كه در فصل آخر كتاب ملاحظه خواهيد فرمود) و كارگشايي به دست امام غايب انجام خواهد گرفت كه او نيز از اولاد پيغمبر اسلام (ص)‌(و نسل علي و فاطمه (ع)) است. دنياي متمدن امروز، با شگردهاي مدرنيته و عنوان زيبا و فريبنده حقوق بشر، دموكراسي - آن هم به شيوه عراقي‌اش - و خاورميانه جديد بي‌حزب‌الله و حماس، براي نابودي تروريسم، از ملت‌هاي محروم و ضعيف، اخاذي كرده، مردمش را به بندگي و بردگي كشانده و خانه و آشيانه آن‌ها را ويران مي‌سازد. اگر اين روالي كه آمريكا و ديگر كشورهاي غربي و ثروت‌مند پيش گرفته‌اند ادامه يابد، ديگر از سعادت‌بشري و حيات‌ انساني، چيزي باقي نخواهد ماند و جامعه بشري به كلي نابود خواهد شد. اين وضع اسفناك و رقت‌بار، انديشمندان شرق و غرب را به تكاپو واداشته، و در اثر ناكارآمدي افكارشان و يا زبوني، چاره‌اي جز تسليم و پذيرش اين همه مشكل، سختي و موج‌هاي بلاد ندارد؛ گو اين‌كه فقيران براي جهل، بلا، ذلت و خواري آفريده شده‌اند. عده‌اي نيز راه خلاص و رهايي را عزلت، رهبانيت و كناره‌گيري از جامعه انساني مي‌دانند؛ ليكن برخي ديگر با فكر صحيح و سليم، به اين نتيجه رسيده‌اند كه انسان‌ها با بصيرت و آگاهي‌هاي لازم مي‌توانند به سوي مدينه فاضله و زندگي همراه با سعادت حركت نمايند و اين همان انديشه‌اي است كه انبياي الهي (ع)، امت‌هاي خود را به عاقبتي خوش و زندگي‌اي كه در آن هيچ‌گونه استضعاف، ستم و طبقه‌هاي محروم وجود نخواهد داشت، رهنمون شده‌اند، و اراده تخلف‌ناپذير الهي و وعده و نويد روح‌بخش و جان‌فزاي ربوي نيز بر آن استقرار يافته است: «وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» و ما اراده كرديم بر آن مردمي كه در روي زمين به استضعاف كشيده شده‌اند منت گذاريم و آنان را رهبران و وارثان زمين قرار دهيم. انتهاي پيام/ك




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن