واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: کرامات بزرگان بدون تبيين عرفان ناب اسلام، باعث بروز و ظهور عرفانهاي کاذب ميشود؛ عرفانهاي نوظورکم نيستند، افرادي که بدون تحقيق و توجه به عاقبت کار وارد اين حلقهها ميشوند و نميتوان اسم اينها را عرفان گذاشت؛ چراکه عرفان بايد از نقطه عطف ائمه(عليهم السلام) نشات گرفته باشد. علامت عرفان کيهان قرآن و کتاب دعا و نام اهل بيت را از خانه تان دور کنيد تجربه اي شخصي از برخورد با يکي از شاگردان عرفان کيهاني حلقه که سرسلسله شان محمدعلي طاهري است. مدتي پيش يکي از دوستان قديمي که خانواده اش هم در عرصه سياست شهره بود و هم به کسوت تدين و تقيد ديني آراسته، به خانه مان آمده بود. مادرم شروع کرد از برخي دردهاي جسماني گفتن و اينکه به متخصصان فراواني مراجعه کرده است. دوست مهمانمان ناگهان گفت که شاگرد نزديک استادي است به نام " محمدعلي طاهري" که دواي همه دردهاي انسان را مي شناسد. گفت که مي تواند با مکتب عرفان کيهاني اش، دردهاي هر فرد را آن هم از راه دور شفا بخشد. دوست قديمي خانوادگي ما انگارحسب رسالتي که داشت خواست که عزم کرده تا مشکلات جسماني مادرمان را برطرف نمايد. بعد گفت که مي رود تا از استادش براي ارتباط با علم کيهاني و مداواي عرفاني اجازه بگيرد. مدتي بعد دوباره به منزل مان آمد و گفت که تلاش کرده اما ارتباط کيهاني با خانه ما برقرار نمي شود! پرسيديم چرا؟ گفت دو دليل دارد : يکي اينکه مادر ما معلم قران است و اهل دعا. پس اول بايد هرچه کتاب دعا و قرآن داريم از خانه خارج کنيم و ديگر اين کتاب قرآن عربي را کناربگذاريم و به صوت قرآن هم گوش ندهيم. دليل هم آورد و گفت: " اين کتاب عربي متعلق به عرب است و خداوند متعلق به همه انسانهاست. ما ايراني هستيم و بايد مستقيم با خدا ارتباط برقرار کنيم و اين ارتباط نيازي به هرچه از جنس کاغذ و کتاب و کلمه است ندارد" ! حديث معروف رسول خدا (صلي الله عليه وآله) درگوش هايت مي پيچد که: "زماني در آخر الزمان بر مردم بيايد که هر کس دين خويش را به سختي حفظ کند . دينداري شان بسان کسي ماند که آتش در دست خود نگه دارد. بعد گفت :" در مکتب عرفاني ايشان و استادشان - طاهري- حلقه دل انسان مهم است و خداي انسان. نه کاغذ و کتاب و با کمال جسارت پيشنهاد داد که ترجيحا هرچه قرآن و کتاب دعا داريم در حياط بسوزانيم. پرسيديم شرط ديگر اين ارتباط عرفاني چيست؟ به چند تابلوي نصب شده در محيط خانه اشاره کرد که همه نام اهل بيت عصمت و طهارت بر آن نوشته شده بودند و گفت: " دوم اينکه اين تابلوها را از خانه تان دور کنيد. اين نام هاي عربي و قهرمانان عربي هستند که 1400 سال پيش عرب ساخته و مانع ايجاد حلقه ارتباطي انسان با خدا هستند و ...." بعد قرار شد ما اگر مي خواهيم عضو جلسات عرفان حلقه انها شويم ، هر دوره اي 50 هزار تومان هزينه بپردازيم و جمعه صبح ها به خانه آنها در سعادت آباد تهران برويم تا با مکتب استاد محمد علي طاهري آشنا شويم. چه جاي تعجب است؟ وقتي مکتب، مداح پرور و مداح محور مي شود و اسلام وارونه و دين احساسي و معنويت بي علم و عقل عرضه مي شود و آنها که بايد بيدار مي بودند تا آيين خدا را براي مردم پاس بدارند، يا مشغول سياست اند يا در کسوت رياست، ديگر نه "طاهري" ها مقصر اند و نه آنان که دل به واژه هاي ساده و احساس برانگيز مدعيان مي بندند. ... و چه عجب آنگاه که حديث معروف رسول خدا (صلي الله عليه وآله) درگوش هايت مي پيچد که: آتش در دست دين "زماني در آخر الزمان بر مردم بيايد که هر کس دين خويش را به سختي حفظ کند . دينداري شان بسان کسي ماند که آتش در دست خود نگه دارد. روزگاري خواهد آمد که دين خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصيت هاي بزرگ در نزد آنها حيله گر خوانده مي شوند و اشخاص حيله گر در نزد مردم، با شخصيت و وزين خوانده شوند. در آخرالزمان دغلبازان و فريبکاراني بيايند که حديث هايي نو و روايت هايي جديد از دين بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنين حديث هايي نشنيده باشيد. پس دوري گزينيد از آنها. مبدا به دام تزوير و فريب شان بيافتيد. روزگاري خواهد امد که مردمانشان به پراکندگي مصمم باشند و از هماهنگي و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانين اسلامي بي اعتنا بشوند که گويي آنان خود پيشواي قرآن بودند نه قرآن پيشواي آنها . از حق جز نامي نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقي نشناسند. بسا يکي در درس قرآن و تفسير وارد شود ، هنوز جا خوش نکرده از دين خارج شود . و چون در آخرالزمان دينتان دستخوش افکار گوناگون روايات جديد شود، کمتر کسي از شماست که دينش را حفظ کند. " اگر کسي به طهارت نفس روي نياورد، به لقاء نميرسد و عوالم معرفت را نميتواند دريابد و قدم در راه نورِ الهي رسولالله و امام علي(عليه السلام) بگذارد تنها راه رسيدن به عرفان ناب رعايت طهارت است به خاطر دشواري وادي کرامات، که دست هرکسي به آن نميرسد، اگر در تعريف کرامات بزرگان غلو شود، لغزش اعتقادي را به همراه دارد. قدرت و توانايي شناخت افراد کار بسيار سختي است که بايد در اين مسير با اشتياق قدم گذاشت، همچنانکه کسي قدرت پي بردن به صفات پروردگار را ندارد، مگر افرادي که به کنه ذات حضرت رسول آشنايي دارند و هيچ فردي هم قدرت پي بردن به کنه وجودي حضرت ختمي مرتبت را ندارد مگر اينکه به عظمت و بزرگي امامان معصوم پي برده باشد و از همه مهمتر هيچکس توانايي تشخيص حق و باطل و شناخت وجود ائمه معصومين(عليهم السلام) را ندارد، مگر اينکه به وجود مقام بالاي مومن نزد پروردگار پي برده باشد؛ چراکه «انَّ روحَ المومن اشدُّ اتصالٌ بالروح الله به شعاع شمسِ بالشمس». پيامبر مساله عرفان و سلوکي که اولياي الهي در راه آن قدم ميگذارند، سير اليالله است که به دنبالش اثر وجودي کرامت را به ارمغان ميآورد؛ بنابراين به دليل اهميت اين مساله و دشواريهايي که براي رسيدن به اين مقام مطرح است، تعريف بيش از حد کرامات بزرگان، موجب لغزش اعتقادي خيليها ميشود. متاسفانه عدم شناخت عرفان و راه صحيح رسيدن به اين مقام باعث تصرفات شيطاني در برخي افراد ميشود که ناخودآگاه تکليف به خلاف شرع ميکنند و دوباره بايد از صفر شروع نمايند که از در تاريخ از اين نمونهها فراوان به چشم ميخورد. بيان کرامات بزرگان بدون تبيين عرفان ناب اسلام، باعث بروز و ظهور عرفانهاي کاذب ميشود؛ عرفانهاي نوظهورکم نيستند، افرادي که بدون تحقيق و توجه به عاقبت کار وارد اين حلقهها ميشوند و نميتوان اسم اينها را عرفان گذاشت؛ چراکه عرفان بايد از نقطه عطف ائمه(عليهم السلام) نشات گرفته باشد. تنها راه رسيدن به عرفان ناب تنها راه رسيدن به عرفان ناب که سرچشمه آن برگرفته از وجود نازنين ائمه(عليهم السلام)، پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) و آنهم از خداي متعال تنها در رعايت طهارت است، اگر کسي به طهارت نفس روي نياورد، به لقاء نميرسد و عوالم معرفت را نميتواند دريابد و قدم در راه نورِ الهي رسولالله و امام علي(عليه السلام) بگذارد. مکتب عرفاني و تربيتي آيت الله بهجت ، شهود، دائمي بودن، توسل عملي به ائمه اطهار(عليهم السلام)، مداومت به نماز شب و زيارت عاشورا، پوشيدن لباس تقوي، خود را نديدن و از همه مهمتر «اذکر الله ذکرا کثيراً» «أقم الصلاه لذکري» از نمونههاي مکتب عرفاني، سلوکي و تربيتي ايشان است بهترين راه رسيدن به عرفان الهي چيست؟ نبي مکرم اسلام، قرآن و اهل بيت(عليهم السلام) به عنوان بهترين راه رسيدن به عرفان الهي ميباشند؛ و بر اين اساس است که انسان هاي عارف حقيقي همچون آيت الله بهجت ، هميشه خود را در حضور ميديدند و اعتصام به حبل المتين داشتند و از انوار ولايت بهرهمند بودند و مهمترين کرامت ايشان هم همين بود که با عمل خود مردم را به دين دعوت ميکردند و مي توان بيان کرد که يکي از مهم ترين عامل موفقيت در اين راه ، شناخت راه و چنگ زدن به ريسماني محکم است . مکتب عرفاني و تربيتي آيت الله بهجت ، شهود، دائمي بودن، توسل عملي به ائمه اطهار(عليهم السلام)، مداومت به نماز شب و زيارت عاشورا، پوشيدن لباس تقوي، خود را نديدن و از همه مهمتر «اذکر الله ذکرا کثيراً» «أقم الصلاه لذکري» از نمونههاي مکتب عرفاني، سلوکي و تربيتي ايشان است. بخش اخلاق و عرفان اسلامي تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 551]