تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1814645193
مقام معظم رهبري و رئيس جمهور بهترين ديپلماتهاي ما هستند
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: "مقام معظم رهبري و رئيس جمهور بهترين ديپلماتهاي ما هستند"
خبرگزاري فارس: حميد مولانا با بيان اينكه بهترين ديپلماتهاي ما كه ديپلماسي عمومي را به حد اعلا رسانده‌اند مقام معظم رهبري و رئيس جمهور هستند، در توضيح ديپلماسي عمومي غربي گفت كه اين ديپلماسي همان جنگ سرد است.اين روزها در خصوص ديپلماسي عمومي در جامعه سخنان زيادي گفته و تعاريفي از آن ارائه ميشود، تعاريفي گاه متناقض كه نشان از عدم اطلاعات و تسلط كافي در اين زمينه در جامعه است. به همين دليل بر آن شديم تا با دعوت از كسانيكه در اين رابطه تخصص و تجربه كافي را دارند، به ارزيابي اين واژه تا حدودي نوظهور در سياست بپردازيم.پروفسور حميد مولانا با سابقه چند دهه تحصيل و تدريس در زمينه ارتباطات در دانشگاه‌هاي آمريكا يكي از كارشناساني است كه با وي به بررسي اين موضوع پرداختيم كه مشروح اين گفتگو از نظر خوانندگان مي‌گذرد.فارس: در خصوص ديپلماسي عمومي تعاريف گوناگوني ارائه شده است، به نظر شما تعريف صحيح اين واژه چه مي‌تواند باشد؟مولانا: براي تعريف ديپلماسي عمومي بايد معني لغوي و واژه آن را بدانيم، اين واژه را «ويلسون ديزارد» كارمند وزارت خارجه آمريكا كه مدتي نيز در ايران فعاليت مي‌كرد، وارد فرهنگ لغت سياسي كرد.در اواخر دهه 1960 ميلادي كتاب «هربرت شيلر» با نام «رسانه‌هاي جمعي و امپرياليسم آمريكا» چاپ شد، اين اولين كتابي بود كه هم به موضوع رسانه‌هاي جمعي و هم امپرياليسم آمريكا اشاره داشت، ديزارد آن را خواند و در خصوص آن كتابي منتشر كرد، كتاب دوم شلر «ارتباطات و تهاجم فرهنگي» بود كه در آن كتاب، شلر براي اولين بار از واژه public diplomacy استفاده مي‌كند.ديپلماسي عمومي پس از جنگ سرد به سرعت جايگزين شد و متوليان جنگ سرد واژه‌اي جديد در اين خصوص ابداع كردند كه اين واژه در دهه ماهواره و اينترنت، به سرعت جا افتاد. مركز اين نوع ديپلماسي واشنگتن است چرا كه كارخانه پروپاگانداست يعني صنعت بزرگ واشنگتن اطلاعات سازي است بيش از هر جاي ديگر دنيا، آن هم به سليقه خود. آمريكا مانند واژه‌هايي كه پس از جنگ دوم جهاني ساخته و ترويج كرد، در صدد بود تا اين واژه را نيز در تمام دنيا رواج دهد.آمريكا واژههاي توسعه، جهاني سازي، جامعه مدني و . . . همه را در راستاي منافع و حفظ امپرياليسم جهاني خود گسترش داد، متاسفانه همه دنيا از جمله اروپا و حتي خود آمريكا نيز مرعوب و شيفته اين واژگان شدند و زماني‌كه اين واژگان به ايران وارد شد، مسابقه‌اي براي به كار بردن آن صورت گرفت كه اين بزرگترين آسيب را به ما مي‌رساند. در گذشته تبليغات از يك زاويه صورت مي‌گرفت مثلاً خبرگزاري يا روزنامه يا رسانه‌هاي ديگر، اما اينك پروپاگاندا تبديل به توتال پروپاگاندا شده است يعني تمام ابعاد افكار عمومي را در برمي‌گيرد كه در جنگ خليج فارس، اين توتال پروپاگاندا به كار گرفته شد.ديپلماسي عمومي همان جنگ سرد است، اما موضوعي كه عوض شده اين است كه دنيا تغيير كرده و ظرفيت‌هاي كار هم بالاتر رفته است. ديپلماسي عمومي يا ديپلماسي مردمي از تعريف غرب به همه فعاليت‌هاي استراتژيك تبليغاتي، اطلاع‌رساني، رسانه‌اي، فرهنگي، جمعي، گروهي، فردي و چهره به چهره اطلاق ميشود كه هدف آن تبيين و توجيه سياست خارجي نظام يك كشور مثل آمريكا يا يك دولت مثل دولت بوش نزد دولتمردان، نخبگان و افكار عمومي دنياست.فرق ديپلماسي عمومي با ديپلماسي زمان بيسمارك در اين است كه اين ديپلماسي همه گير بوده، با همه سروكار داشته و گاهي نيز آشكارا انجام ميشود.فارس: در حال حاضر فقدان يك نهاد هماهنگ كننده در خصوص ديپلماسي عمومي احساس ميشود، در اين خصوص ارزيابي شما چيست؟*نهادهاي دست اندر كار ديپلماسي عمومي ما خوب كار نكرده‌اندمولانا: انقلاب اسلامي ايران پيشكسوتي ديپلماسي عمومي را به صورت مثبت داشت اما پس از رحلت امام اين جايگاه تنزل پيدا كرد چراكه با گذشت زمان به صورت عميق وارد اين رشته نشديم.وزارت امور خارجه تصور مي‌كند كه ديپلماسي عمومي را پيش مي‌برد اما مفهوم ديپلماسي عمومي در وزارت خارجه وجود خارجي ندارد، معاونت پژوهشي اين وزارتخانه بايد به اين سمت حركت كند، وزارت فرهنگ و ارشاد در اين حوزه فعاليت كمي دارد، مجلس شوراي اسلامي نيز با سفرهاي نمايندگان يكي از بازوهاي مهم در ديپلماسي عمومي است، سپاه پاسداران، سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري، سازمان حج و زيارت، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، سازمان تبليغات اسلامي، سازمان‌هاي وابسته به دانشگاهها، نهادهاي وابسته به رياست جمهوري، مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، مجمع جهاني اهل بيت، صدا و سيما، مطبوعات، خبرگزاري‌ها، سايت‌ها و وبلاگ‌ها، بنيادها و سازمان‌هاي غيردولتي، موسسات انتشاراتي و تحقيقاتي، حوزه‌هاي علميه، وزارت بازرگاني، وزارت اطلاعات و نهاد رهبري از جمله نهادها و سازمان‌هايي هستند كه در امر ديپلماسي عمومي دخيل مي‌باشند.تبليغات ما پس از رحلت امام (ره) در سطح جهاني تنزل يافته و انرژي گذشته ما تحليل رفته، در حالي‌كه مشكلات اكنون بسيار بيشتر شده است، اين نهادها هماهنگ نيستند البته اين مشكل تنها مشكل ما نيست، آمريكا نيز با اين مشكل دست به گريبان است.اين نهادها بايد تحت يك سازمان، كميسيون يا كميته‌اي هماهنگ شوند و متاسفانه ما در اين خصوص خوب عمل نكرده‌ايم، قبل از اينكه چنين سازمان‌هايي تشكيل شود بايد تعريف دقيق و درستي از آن داشته باشيم، موضوعي كه در سال‌هاي اخير به آن توجهي نشده است.بايد الگوهاي داخلي موضوعاتي كه به آن مي‌پردازيم را شكل دهيم، ما بايد خودمان به طور مستقل و بومي خارج از ادبيات غرب، ديپلماسي عمومي را تعريف و آن را به كار بريم كه توليد علم يعني همين. بايد حتي نام آن را عوض كرد و آن را بر اين مبنا شكل داد، ديپلماسي همواره خصوصي بوده به همين دليل به اين ديپلماسي عمومي گفته ميشود، چراكه عمومي در مقابل خصوصي آورده ميشود.مدل ديپلماسي تدريسي من آمريكايي نيست بلكه محمدي است، از صدر اسلام نامه‌ها، سفرها و سفرايي كه به كشورهاي مختلف فرستاده مي‌شد، ضبط شده و وجود دارد و بايد از آن استفاده كرد. ما بايد ديپلماسي عمومي، ديپلماسي مردمي يا معنوي را در مقابل ديپلماسي مادي يا ديپلماسي جامع غرب به كار ببريم، بايد حقارت موجود را بيرون كرد.استاد خوب آن است كه ديپلماسي عمومي آمريكايي را تشريح كرده و خود نيز در اين خصوص تعريفي ارائه كرده و آن را بومي كند. پيشنهاد مي‌كنم گروهي از متخصصين واقعي اين رشته تشكيل شوند كه رونوشتي از فعاليت‌هاي آمريكا در اين زمينه ارائه داده و فعاليت‌هاي ما را نيز در اين عرصه گسترش دهند.*مهمترين كار آمريكا در عرصه ديپلماسي عمومي ذهنيت سازي استرشته ارتباطات جهاني كه ديپلماسي عمومي نيز جزئي از آن است در نيم قرن اخير يك علم شده است، اما در ايران شناختي از آن نيست، پايه‌هاي ديپلماسي عمومي آمريكا در دهه 1950 بنيان‌گذاري شد اما درك ما از ديپلماسي عمومي يك درك ناقص ابزاري است.لغت ديپلماسي عمومي در دنيا از سوي آمريكا زماني گسترش مي‌يابد كه انقلاب اسلامي در ايران رخ مي‌دهد و زمان اوج آن براي فروپاشي شوروي به كار مي‌رود.* اولين كار بي‌بي‌سي شكل دادن به افكار عمومي استمهمترين كاري كه آمريكا در چارچوب ديپلماسي مي‌كند ذهنيت سازي است. public diplomacy يعني ذهنيات سازي در افكار عمومي دنيا از ديدگاه آمريكا. ذهنيت مجموعه مواد نرم و سختي در مغز ماست كه روي آن باران اطلاعات مي‌بارد، ذهنيت پايه اصلي ديپلماسي عمومي است. آمريكا پس از انقلاب اسلامي در ايران ذهنيت مردم ما و خودشان را عليه انقلاب اسلامي شكل داده و آن را تشديد مي‌كند و ديپلماتهاي ما نيز ناخواسته در اين راه گام مي‌نهادند.ديپلماسي عمومي آمريكا در ايران در درازمدت موفق بوده اما عليرغم اينكه آمريكا در بين نخبگان ما ذهنيت سازي انجام داده، هنوز نتوانسته به نظام ما ضربه‌اي بزند.بزرگترين اتفاق در اين دو دهه در ايران گردش نظام آموزشي و شيفتگي آن به سمت غرب است. برخي نخبگان و اساتيد ما در زمان سخنراني خود بيشتر از واژگان خارجي استفاده مي‌كنند كه اين الفاظ در فارسي معاني جايگزين دارند كه اين موضوع همان ذهنيت سازي غربي در ايران است. نگراني غرب در خصوص ذهنيت سازي در ايران تمدن و فرهنگ 6 هزار ساله ايران بوده و هست، از بين بردن ساختارهاي سنتي در ايران همچون معنويت، صله رحم، مساجد و ... بزرگترين مشكل آنها است.* بسيج افكار عمومي، صداقت و تبيين علمي سه ضلع ديپلماسي عمومي استآمريكا با هويت سازي و ديپلماسي عمومي در صدد بسيج كردن و شكل دادن افكار عمومي است، همانطور كه اولين كار بي‌بي‌سي شكل دادن به افكار عمومي است. ما بايد از خود بپرسيم كه چگونه مي‌توان مردم را بسيج كرد، اگر 40 درصد جوانان ما هر روز 2 ساعت را صرف كاري كنند، يعني بسيج اين تعداد از افراد، كه مي‌توان از آن استفاده كرد.ديپلماسي ما بايد بسيج كند، يعني توجه آنها را به سمت ما جلب كند،دوم اينكه دروغ نگوييم و همواره صادق باشيم، سوم اينكه كار خود را به صورت علمي تبيين كرده و مدلولات فكري ارائه دهيم كه تا اين سه ضلع وجود نداشته باشد، هدف ما محقق نخواهد شد. بين متفكرين غربي كسي نگفته بهترين تبليغات دنيا راست گفتن است اما «ابن خلدون» در اين خصوص سخن گفته است. در حالي كه قسمتي از كار اساتيد ارتباطات در آمريكا مرور تبيين نوشته‌هاي ابن‌خلدون است اما در داخل، ما هنوز تحت تاثير انديشه‌هاي «هانتيگون» و «جوزف ناي» هستيم. يكي از آسيب‌هاي بزرگ ديپلماسي عمومي اين است كه ما وابسته به جايي باشيم و اساس بايد بر اين باشد كه تئوري‌هاي اسلامي كه اوايل انقلاب در ايران وجود داشت ادامه يابد.فارس: مولفه‌هاي موفقيت ديپلماسي عمومي ايران در اوايل انقلاب چيست؟*بزرگترين صدمه به ديپلماسي عمومي ما از بين بردن حرمت‌ها توسط موسوي و كروبي بودمولانا: قبل از و پس از انقلاب اسلامي و در هنگام دفاع مقدس سازمان‌هايي چون انجمن اسلامي در آمريكا فعاليت زيادي داشتند، اما همه آنها به تدريج با گرفتن پست‌هايي در ايران مشغول شده و فعاليت اين سازمان‌ها كم شد و هم اينك اين زيرساخت‌ها در آمريكا به صفر رسيده است. من هميشه تصور مي‌كردم كه يك سفارتخانه تمام وقت در واشنگتن هستم، ما بايد همواره اين سوال را در داشته باشيم كه اگر فردي از زيرساخت خارج شود جايگزين آن چه ميشود. مردم دنيا همه به گوش هستند كه احمدي‌نژاد چه مي‌گويد و اين موضوع مهمي است و ما بايد در امور ديپلماسي دنيا دخالت داشته باشيم.موضوع دوم وحدت و همبستگي داخلي است. بايد گفت كه حرمت‌ها از بين رفته است. بزرگترين صدمه ما در اين دوران از بين بردن حرمت‌ها توسط موسوي، كروبي و برخي ديگر است. من در تمام عمرم هيچ جاي دنيا نديده بودم كه حتي در كشورهايي كه انتخابات به صورت فرمايشي است كانديدا شب انتخابات اعلام پيروزي كند.* بهترين ديپلماتهاي ما رهبر و احمدي نژاد هستندضعف رسانه‌اي نيز يكي از مشكلات ماست، پرس تي وي تنها شبكه‌اي است كه از اين طريق مي‌توان با تمام انگليسي زبان‌ها ارتباط داشت، اما اين شبكه ضعف‌هاي زيادي دارد كه در اين مجال نمي‌گنجد.بهترين ديپلماتهاي ما كه ديپلماسي عمومي را به حد اعلا رسانده‌اند مقام معظم رهبري و رئيس جمهور هستند، اما پس از آن با افت شديدي روبرو مي‌شويم، البته در آمريكا نيز اين تشتت وجود دارد چرا كه اگر اين مسئله نبود آنها تا به حال در سياست خود در قبال ايران موفق مي‌شدند.فارس: انتظار افكار عمومي دنيا از ما چيست؟مولانا: خبرگزاري را در دنيا نمي‌شناسم كه سردبيرهاي آنها آزادانه هر كاري را كه بخواهند دنبال كنند. همه سياست و اهداف مشخصي داشته و از آن عدول نمي‌كنند. Reuters، BBC ،CNN و.. همه هماهنگ هستند اما در ايران اينگونه نيست.مطبوعات خارجي در طي سال‌هاي حضور من در ايران براي مصاحبه پيش من نيامدند چرا كه نمي‌توانند جواب دلخواه خود را از من بگيرند، رهبري نيز همينطور است، در طول اين دو دهه اخباري از ايشان در دنيا ارائه نمي‌شد، اما با تحولات اخير ايران و براي پوشش آن مجبور به اين كار شدند و رهبري نيز ديپلماسي عمومي را به خوبي نشان دادند.فارس: در خصوص ديپلماسي عمومي در ايران چه كاري بايد انجام شود؟مولانا: ديپلماسي عمومي يا قدرت هوشمند واژههاي خطرناكي هستند و نبايد آنها را بدون توجه گسترش داد، بايد در اين عرصه با استفاده از متخصصين، گفتمان سازي ذهنيت سازي كرد. قدرت هوشمند پايه علمي ندارد چرا كه قدرت هوشمند و احمق نداريم.در ايران نخبگان و رسانه‌هاي ما از اين واژگان استفاده مي‌كنند، بدون اينكه آنها را بشناسند، پس نخست بايد در اين عرصه ادبيات سازي كرد و پس از ادبيات سازي كار اصلي رسانه‌هاي جمعي چهره‌سازي است، چرا كه اگر ما اين كار را نكنيم، ديگر رسانه‌ها اين كار را به سليقه خود انجام مي‌دهند.از دوران محمد رضا پهلوي تا به امروز، ما يك روزنامه‌نگار ايراني شناخته شده در خاورميانه نداريم كه اين جاي افسوس دارد، در رسانه‌هاي آمريكا به ندرت يك پروفسور عاليرتبه حضور دارد، اما بر عكس تمام رده پايين‌ها در رسانه‌هاي آنها شركت مي‌كنند، به اين دليل كه اين افراد نازل رتبه خود را بالا ببرند، به شرطي كه اهداف رسانه‌ها را محقق سازند.در پايان بايد گفت كه مشروعيتي كه نظام جمهوري اسلامي در دنيا دارد، غرب را واداشته از تمام ابزار خود از جمله سخت افزار و نرم افزار استفاده كند چرا كه اين مشروعيت، غرب را عصباني كرده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]
-
گوناگون
پربازدیدترینها