تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر بنده اى بر همان چيزى كه در درون داشته و با آن از دنيا رفته، برانگيخته مى شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805679321




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دو بال برای فهم قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دو بال برای فهم باطن قرآن
بال
برای تفسیر قرآن در مرحله‌ی ظاهر دو بال نیرومند لازم بود: یكی «برهان عقلی»، یعنی علم حصولی كه شرط مهمّ مخاطب وحی قرار گفتن و تدبّر تام در آن است و دیگری سنت معصومین ـ علیهم السلام ـ كه ناظر به مطالب تفسیری ظاهر قرآن است. برای تفسیر باطن به باطن نیز دو بال نیرومند دیگری لازم است: یكی «عرفان قلبی»، یعنی علم حضوری و دیگری سنّت معصومین ـ علیهم السلام ـ كه ناظر به معارف درونی و باطن قرآن است؛ زیرا تار و پود ریسمان كشیده شده‌ی الهی كه از یك جهت «ثَقَلِ وَحْی»[1] نام دارد و از جهت دیگر «ثَقَلِ ولایت»[2] نامیده می‌شود، همگی به هم مرتبط و متناسب است و همین پیوند ولایی می‌تواند به مفسّر جامع بین ظاهرها از یك سو و باطنها از سوی دوم و ظاهر و باطن هر مرتبه مرتبط و چسبیده به هم از سوی سوم جرأت دهد تا فتوا دهد: چنین سیری از مصادیق «اقرأ وارقَ»[3] است؛ چون این كلام نورانی نه اختصاصی به قرائت به معنای تلاوت الفاظ دارد و نه مخصوص بهشت و بهشتیان آرمیده در بهشت جاودان است؛ بلكه شامل مُفَسّران ژرف اندیشی است كه درعین جمع سالم بین اضلاع سه گانه مزبور، از هرگونه اشتباه ظاهر و باطن مصون و از هر خطر مخلوط شدن درون و بیرون و التقاط تنزیل و تأویل محفوظند و تا نیل به جنّت لقای خدا همچنان پویا و جویایند. البته چنین مقامی برای كم‌نظیرترین از اولیای الهی محتمل است؛ لیكن اصل امكان آن معقول است. «ذو وجوه» بودن قرآن به معنایی دیگر نیز در برخی احادیث آمده است. حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در نامه‌ای به عبدالله بن عباس فرمود: هنگام احتجاج با خوارج محور استدلال را سنت قرار بده، نه قرآنممكن است برخی استعمال لفظ واحد در بیش از یك معنا را روا ندانند و بر این اساس ارادة چند مطلب از یك لفظ قرآنی در نظر آنان صحیح نباشد، لیكن باید توجه داشت كه اوّلاً، بر فرض صحت آن مبنا، می‌توان معنای جامع انتزاعی كه ظهور عرفی داشته باشد ترسیم كرد تا ‌همه‌ی مراحل را در بر گیرد. ثانیا، مراحل طولی، مصادیق یك معناست، نه معانیِ متعددِ یك لفظ. ثالثا، امتناع توهّم شده، یا بر اثر محدودیت ظرفیت لفظ است یا محدود بودن ظرفیّت مستمع و مخاطَب و یا محدودیت علم و ارادة متكلم و قسمت مهمّ آنچه كه در آن مبحث، بر فرض تمامیت آن، مطرح شده به محدودیت علم و ارادة متكلم بر می‌گردد، نه مخاطَب. پس اگر متكلم و مرید، خداوند سبحان بود كه هیچ محدودیتی از جهت علم یا اراده ندارد، محذوری در اراده كردن چند مطلب از یك آیه و چند معنا از یك لفظ وجود ندارد؛ چنانكه اگر محدودیّت مزبور به لحاظ مخاطَب باشد، مخاطب اصلی قرآن، انسان كامل، یعنی حضرت رسول اكرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ است كه ظرفیت وجودی آن حضرت برای ادراك معانی متعدد در آن واحد محذوری ندارد؛ یعنی، اگر مخاطبان دیگر صلاحیت دریافت و پذیرش چند معنا را از لفظ واحد ندارند حضرت رسول اكرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ چنین صلاحیتی را داراست. از این جا به مطلب دیگری كه مربوط به زبان قرآن است می‌توان پی برد و آن این كه، گر چه قانون گفت‌گو از جهت لفظ و از لحاظ مخاطَبْ نسبت به افراد عادی مورد قبول است، لیكن از جهت متكلم نمی‌توان چنین حكم كرد كه همة احكام متكلم‌های عادی درباره متكلم وحی، یعنی خداوند سبحان حاكم است؛ گذشته از این كه مخاطب اوّلی و اصلی قرآن كریم، حضرت رسول اكرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ است كه بر اثر خلافت الهی[4] توان تحمّل معانی متعدد را یك جا دارد. البته هیچ یك از امور یاد شده، یعنی ویژگی متكلم و خصوصیّت مخاطب اصیل، یعنی رسول اكرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ مانع اجرای قانون عربی مبین نسبت به دیگران نخواهد بود. شاید یكی از معانی حدیث رسیده و نقل شده از رسول اكرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ: «القرآن ذَلول ذو وجوه فاحملوه علی أحسن الوجوه»[5] همین باشد كه قرآن كریم معارف طولی متنوّع و مطالب عَرْضیِ متعدد دارد؛ اگر جمع بین همه آنها میسور نشد آن را بر بهترین وجه آن حمل كنید. اگر آن معانی صحیح و تامّ نمی‌بود، هرگز قرآن كریم نسبت به آن معنای غیر درست، ذَلولْ، نرم و انعطاف‌ْپذیر نبود و آن معنا نیز از وجوه قرآن به حساب نمی‌آمد. غرض آن كه، ذو وجوه بودن قرآن می‌تواند ناظر به مطلبی باشد كه در این بخش مطرح شد؛ یعنی، پیوند همة مراحل ظاهر و مراحل باطن و همچنین پیوند ظاهرها با هم و ارتباط باطنها با هم و...؛ چنانكه می‌تواند ناظر به مطلب دیگر باشد. «ذو وجوه» بودن قرآن به معنایی دیگر نیز در برخی احادیث آمده است. حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در نامه‌ای به عبدالله بن عباس فرمود: هنگام احتجاج با خوارج محور استدلال را سنت قرار بده، نه قرآن: «لا تخاصمهم بالقرآن فإن القرآن حمّال ذو وجوه، تقول و یقولون و لكن حاججْهم (خاصمهم) بالسنّة فإنّهم لن یجدوا عنها محیصاً»[6]. این سخن نشان می‌دهد كه چون برخی بر اثر تفسیر به رأی مذموم، وجوهی را بر قرآن تحمیل می‌كردند و وحی خدا را بر خواست‌های خویش تطبیق می‌كردند، آن حضرت سنّت رسول اكرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ را كه مبیّن و شارح راستین قرآن كریم است محور احتجاج قرار داد. از این جهت « ذو وجوه»، به معنای صلاحیت واقعی قرآن برای حمل بر وجوه متعدد نیست. پی نوشت ها__________[1] . اشاره به حدیث «إنی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی» من در بین شما دو چیز گرانبها و باارزش قرار می‌دهم، یكی كتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیت من. [2] . همان. [3] . اصول كافی، ج 2، ص 606؛ بخوان و ترقی كن و بالا برو. [4] . اشاره به آیه «إنّی جاعل فی الارض خلیفة» است یعنی من در زمین خلیفه و جانشین قرار می‌دهم. [5] . عوالی اللثالی، ج 4، ص 104. [6] . نهج البلاغه، نامة 77؛ یعنی: «با خوارج به وسیله‌ی قرآن احتجاج نكن چون كه قرآن راه‌های متعدد و حمل‌های متعدد دارد، چیزی تو می‌گوئی و چیزی آنها می‌گویند، و لكن به واسطه‌ی سنّت پیامبر با آنها احتجاج كن، زیرا آنها در مقابل سنّت و روایت راه چاره‌ای ندارند».منبع: تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملیتنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن