تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى مردى به همسر خود نگاه كند و همسرش به او نگاه كند خداوند بديده رحمت به آنان نگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814703549




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راز امام چیست؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راز امام چيست؟
ولادت امام باقر عليه السلام
دوران امامت امام محمدباقر(عليه‎السلام) مصادف با ادامه فشارهاى خلفاى بنى اميه و حكام آنها با شيعيان در عراق بود، و توصيه امام به شيعيانش كه: «من بلى من شيعتنا ببلاء فصبر كتب الله له اجر الف شهيد؛ كسى از شيعيان ما که به مصيبت گرفتار شود و پايدارى نمايد، خداوند پاداش هزار شهيد را براى او مى‌نويسد.» اين روايت حاكى از فشارهايى است كه بر شيعيان وارد مى‌شد، و امام مى‌كوشيد بدين وسيله آنان را به مقاومت و خويشتن‌دارى هر چه بيشتر فرا بخواند، و اين سختگيرى‌ها به دليل ادعاى ولايت و امامت امامان بود.موضع‎گيرى ظاهراً ملايم امام باقر(عليه‎السلام) عليه دستگاه خلافت اموى كه هرگونه مخالفتى را به شدت سركوب مى‌كردند، براى بقاى هسته مقاومت بود، چه آن كه تقريباً همه شيعيان و حتى همه اموى‌‌ها، به خوبى مى‌دانستند كه رهبران شيعه مدعى خلافت و حكومت هستند، و خلافت را حق خود و حق آباء خود مى‌دانستند كه قريش به زور آن را غصب كرده‌اند، و اين از نقطه اتكاء امامان معلوم بود كه روى ولايت و امامت به همان معناى زعامت و تصدى امرى تكيه مى‌كردند، و خود را شايسته آن مقام مى‌دانستند. امام باقر(عليه‎السلام) فرمود: «بنى اسلام على خمس الصلاة و الزكاة و الحج و الجهاد و الولاية. و لم يناد بشىء كما نودى بالولاية فاخذ الناس باربع و تركوا الولاية؛ اسلام روى پنج ركن استوار است: نماز، زكات، حج، جهاد و ولايت، و مردم خوانده نشده است به چيزى، آن چنان كه به ولايت خوانده شده است، و مردم چهار ركن را قبول كردند و آن يكى را ترك نمودند.» توصيه امام به شيعيانش كه: «من بلى من شيعتنا ببلاء فصبر كتب الله له اجر الف شهيد؛ كسى از شيعيان ما که به مصيبت گرفتار شود و پايدارى نمايد، خداوند پاداش هزار شهيد را براى او مى‌نويسد.» اين روايت حاكى از فشارهايى است كه بر شيعيان وارد مى‌شد، و امام مى‌كوشيد بدين وسيله آنان را به مقاومت و خويشتن‌دارى هر چه بيشتر فرا بخواند، و اين سختگيرى‌ها به دليل ادعاى ولايت و امامت امامان بود.موضعگيرى‌هاى امام باقر(عليه‎السلام) عليه حكام غاصب و ظالم بنى اميه، تا آن جا سخت و پايدار بود كه شيعيان خود، از همكارى با حكام ممانعت مى‌كردند، و براى آن كه فكر حكومت و مخالفت با بنى اميه را از سر بيرون كند امام باقر(عليه‎السلام) را با فرزندش امام صادق(عليه‎السلام) به شام فرا خواندند و مورد اهانت و تحقير قرار دادند. از اين رو تقيه يكى از اصولى‌ترين سپرهايى بود كه شيعه در پناه آن، خود را در دوران‌هاى سياه استبداد اموى و عباسى نگه داشتند. و امام باقر(عليه‎السلام) فرمود: «ان التقية من دينى و دين آبايى ولا دين لمن لا تقيه له؛ تقيه از دين من و دين آباء من است، كسى كه تقيه ندارد دين ندارد.»تقيه، يعنى حفظ سرّ، رازدارى و امانتدارى، تا كسى سرّى و رازى نداشته باشد، رازدارى در مورد او معنا ندارد، و اين راز در زندگى امامان شيعه چيست؟ اين چيست كه همه ياران و معتقدان به امام را شايستگى يا قدرت تحمل آن نيست، فقط كسانى معدود و انگشت شمارند كه چون به لياقت و صلاحيت آن نايل آمده‌اند، شرف رازدارى يافته‌اند؟نمى‌شود راز امام را در مسايل ماوراء طبيعى خلاصه كرد و در غيب‌گويى منحصر نمود، چرا امام به ياران خود در فضيلت كتمان چنين چيزى، چندان توصيه و تأكيد كند كه در كتب حديث شيعه، بابى به عنوان باب الكتمان پديد آيد؟ اين راز بايد چيزى باشد كه در صورت برملا شدنش، جمع شيعه و خود امام را خطر بزرگ تهديد كند، و آن چيز غير از امور غيبى و ماوراء طبيعى است .آيا اين راز مربوط به معارف شيعى است؟ يعنى تفسيرى كه شيعه از اسلام مى‌كند، و نظر خاصى كه در فقه و احكام شرع ارائه مى‌دهد؟ در اين كه اين معارف در دوران اختناق اموى و عباسى، بايد با تدبير و كاردانى اظهار شود، با همه كس مطرح نگردد، و نااهلان را به آن راهى نباشد، حرفى نيست. ولى با اين همه اين را نمى‌توان راز امام دانست، زيرا اين معارف با همه اختصاصى بودن، در صدها حوزه حديث و فقه در چندين شهر بزرگ كشور مسلمان آن روز، مطرح بود و به بيان ديگر اين معارف اختصاصى بود، ولى راز امام نبود، اختصاصى بدين معنا كه رواج و رونق آن محدود به جمع شيعه است و غير شيعه فقط در شرايط خاص مى‎تواند بدان دست يابد.
ولادت امام باقر عليه السلام
چرا نگوييم كه راز، مسايل و مطالبى در پيرامون اسرار تشكيلاتى امام است. يك جمع كه با هدف انقلابى و با ايدئولوژى راهنما، در ميدان مبارزه سياسى و فكرى گام مى‎نهد، داراى اسرار است يعنى تاكتيك‎هاى پيش بينى شده، زمان و مكان اقدام‎هاى بزرگ، نام و نشان و تكليف مهره‎هاى مؤثر، منابع مؤثر مالى، خبرها و گزارش‎ها از پاره حوادث و وقايع مهم و ... و مطالبى از اين قبيل، رازهاى ناگشودنى تشكيلات است كه جز براى كارگزاران اصلى و شخص رهبر، براى كسى ديگر دانستنى نيست و اين همان رازداران و يا امانتداران راز است. بازگو كردن آن به دوستان و شيعيان در حكم راهگشايى به سوى آن است، و اين خطاى بزرگ و خسارت بخش است، خطايي كه عاقبت به انهدام يك جمع منتهى مى‎شود. امام باقر(عليه السلام) فرمود: اسلام روى پنج ركن استوار است: نماز، زكات، حج، جهاد و ولايت، و مردم خوانده نشده است به چيزى، آن چنان كه به ولايت خوانده شده است، و مردم چهار ركن را قبول كردند و آن يكى را ترك نمودند.» كسى كه سرّ امام را بر ملا كند در عمل، كار يك دشمن را كرده است، پس به آسانى مى‎توان معنا و وجه اين سخن امام را دانست كه آن كس که با ما به پيكار برمى‎خيزد، بر ما گران بارتر نيست از آن كه راز ما را افشاء مى‎سازد. در ارتباط بسيار پنهانى امام با شيعه، گاه لازم است كه اسرار تشكيلاتى غير مستقيم، به وسيله واسطه‎ها ميان امام و شيعيان مبادله گردد، و اين يك تدبير كاملاً معقول است .هنگامى كه چشم‎ها و گوش‎هاى بيگانه با حرصى هر چه بيشتر، در انتظار كشف ارتباطات شيعيان با امامند، در موسم حج، در زيارت مدينه، در رفت و آمد كاروان‎ها از شهرهاى دور دست و ... هرگونه رابطه ميان امام و افراد، اگر به وسيله جاسوسان خليفه كشف شود، مى‎تواند سر نخ دنباله‎دارى به سوى اعماق تشكيلات شيعه باشد، در اين مواقع امام(عليه‎السلام) خود نيز افراد را به ملائمت و گاه به عنف از خود دور مى‎ساخته است. به سفيان ثورى مى‎گويد: «تو مورد تعقيب دستگاهى و در پيرامون ما جاسوسان خليفه هستند، ترا طرد نمى‎كنم ولى از نزد ما برو.» و براى كسى از شيعيانش كه در راه به او برخورد كرد، و از روى تقيه روى از او برگردانده، از خدا طلب رحمت مى‎كند، و كسى را كه در موقعيت مشابه، با احترام به آن حضرت سلام داده، مورد نكوهش قرار مى‎دهد. در چنين مواردى لازم است ميان امام(عليه‎السلام) و اين كسان، كسى واسطه باشد و به اين واسطه اصطلاحاً "باب" گفته مى‎شود. «باب» قاعدتاً بايد از زبده‎ترين و نزديك‎ترين ياران امام باشد. و نيز از پربارترين آنها از خبر و اطلاع همانند "زنبور عسل" كه اگر حشرات موذى بدانند كه در اندرون او چيست، قطعه قطعه‎اش مى‎كنند و او را مى‎ربايند، و تصادفى نيست كه اين باب‎ها غالباً مورد تعقيب و انتقام سرسختانه حكومت قرار گرفته‎اند. يحيى ابن ام طويل "باب" امام سجاد(عليه‎السلام) در حالى كه هنوز زنده بود، پاى او را قطع كردند و سپس وى را به شهادت رساندند، محمد ابن سنان كه "باب" امام صادق(عليه‎السلام) و از خواص او است، به ظاهر از نزد امام طرد مى‎شود، و اين تبرى جستن و اظهار بيزارى، هيچ موجبى جز يك تاكتيك تشكيلاتى ندارد. يا جابر ابن يزيد جعفى "باب" امام باقر(عليه‎السلام) با بر ملاء ساختن يك جنون تصنعى از كشته شدن كه دستور آن از طرف خليفه چند روز قبل صادر شده بود، نجات مى‎يابد .كسانى كه حافظ و مباشر جمع آورى و تقسيم اموالى كه در اختيار امام است، هستند بى گمان از اسرار زيادى بايد آگاه باشند، كه كمترين و كوچكترين آنها اطلاع از نام پرداخت كنندگان و نام گيرندگان آن اموال است و اين براى دشمنان تشكيلات امام عليه طعمه‎ى كوچكى نبود، سرنوشت عبرت انگيز معلى ابن خنيس وكيل امام صادق(عليه‎السلام) در مدينه و اظهارات تقيه آميز امام(عليه‎السلام) درباره مفضل ابن عمر وكيل آن حضرت در كوفه نمونه روشن براى اين مدعا است .تقيه، يعنى حفظ سرّ، رازدارى و امانتدارى، تا كسى سرّى و رازى نداشته باشد، رازدارى در مورد او معنا ندارد، و اين راز در زندگى امامان شيعه چيست؟ اين چيست كه همه ياران و معتقدان به امام را شايستگى يا قدرت تحمل آن نيست، فقط كسانى معدود و انگشت شمارند كه چون به لياقت و صلاحيت آن نايل آمده‌اند، شرف رازدارى يافته‌اند؟سه عنوان "باب، وكيل و صاحب" كه مصداق هر يك را در چهره‎هاى مشخص و مبرزى از رجال شيعه مى‎توان يافت، طرح روشن از واقعيت شيعه و روابط آن با امام و مجموعاً تكاپوى تشكيلاتى شيعيان به دست مى‎آيد. شيعه در اين طرح، مجموعه‎اي از عناصر هماهنگ و همگام و مصمم است كه گرد محور عظيم و مركزى الهام بخش و مقدس گرد آمده است و از او مى‎آموزد و فرمان مى‎گيرد، براى او خبر و گزارش مى‎آورد، اميدش به او و چشمش به اشاره او است، حتى جوشش بيتاب كننده احساسات خود را نيز كه براى يك جمع مستضعف و مصمم بر مبارزه كه بر اثر فشار ناروايى‎ها و بى عدالتى‎ها يك چيز طبيعى است به توصيه حكيمانه آن حضرت مهار مى‎كند. و شيوه‎هاى كارهاى پنهان مانند: رازدارى، كم‎گويى، بى‎نشان زيستن، تعاون درون جمعى، زهد و پارسايى انقلابى، و مانند اينها را هم به تعليم او و به عنوان كار مقدس و خدايى مى‎آموزد و به كار مى‎بندد. به مردى كه از آن حضرت پرسيده است، چگونه صبح كرده‎ايد اى فرزند پيامبر! چنين خطاب مى‎كند آيا وقت آن نرسيده است كه بفهميد ما چگونه‎ايم و چگونه صبح مى‎كنيم؟ داستان ما درست داستان بنى اسرائيل است در جامعه فرعونى كه پسران‎شان را مى‎كشتند و زنانشان را زنده مى‎گرفتند، بدانيد كه بنى اميه پسران ما را كشتند و زنان ما را زنده مى‎گيرند، و پس از اين بيان گيرا و بر انگيزاننده، مسئله اصلى يعنى اولويت اهل بيت را نسبت به حكومت پيش مى‎كشد، و مى‎گويد عرب مى‎پنداشت كه برتر از عجم است، زيرا كه محمد(صلي الله عليه و آله) عربى است و عجم بدين پندار گردن مى‎نهادند، اگر آنان در اين ادعا، صادقند، پس ما از ديگر شاخه‎هاى قريش برتريم، زيرا ما فرزندان و خاندان محمديم و كسى با ما در اين نسبت شريك نيست . مرد كه گويا به هيجان آمده مى‎گويد: به شما خاندان مهر مى‎ورزم، و امام(عليه‎السلام) كه او را تا مرز پيوستگى كامل فكرى و قلبى و عملى جلو آورده، آخرين سخن آگاهى بخش و هشيارگر را نيز به او مى‎گويد: پس خود را منتظر و آماده‎ى بلا كن، بخدا سوگند بلا به شيعيان ما نزديك‎تر است از سيل به دامنه كوه و بلا نخست ما را مى‎گيرد و سپس شما را، همچنان كه راحت و امنيت اول به ما مى‎رسد و آنگاه به شما .نمونه‎هايى كه از ارتباطات امام با اين جمع در دسترس ما است، از يك سو نمايشگر صراحتى در زمينه آموزش‎هاى فكرى است، و از سوى ديگر نشاندهنده پيوستگى و تشكل محاسبه شده ميان آنان و امام . فضيل ابن يسار از نزديك‎ترين ياران رازدار امام در مراسم حج با آن حضرت همراه است، امام به حاجيانى كه پيرامون مكه مى‎گردند، مى‎نگرد و مى‎گويد: در جاهليت بدين گونه مى‎گرديدند، ولى فرمان آنست كه به سوى ما كوچ كنند، و پيوستگى و دوستى خود را به ما بگويند و يارى خود را به ما عرضه كنند. اما از آنجا كه در عهد امام باقر(عليه‎السلام) در اثر مظالم بنى اميه، هر روز در قطرى از اقطار و بلاد اسلامى، انقلاب و جنگ‎هايى رخ مى‎داد، و در ميان خود خاندان امور نيز اختلافاتى بروز مى‎كرد، و اين گرفتارى‎ها دستگاه خلافت را مشغول كرده بود، و از طرفى وقوع فاجعه كربلا و مظلوميت اهل بيت(عليهم‎السلام) مسلمانان را مجذوب و علاقمند اهل بيت مى‎ساخت، اين عوامل موجب شد كه مردم سيل آسا به سوى مدينه و به محضر امام باقر(عليه‎السلام) سرازير شوند، و امكاناتى در نشر حقايق براى آن حضرت به وجود آيد و دعوت‎هاى شيعى كه بر اثر ستمگرى‎هاى خلفاء متوقف مانده بود كه جز در پوشش‎هاى ضخيم ارائه نمى‎شد، اكنون در بسيارى از اقطار اسلامى خصوصاً در عراق و حجاز و خراسان، ريشه دوانيده و قشر وسيعى را به خود متوجه ساخته، و حتى در دائره محدودتر بصورت يك پيوند فكرى و حزبى درآمده است .آن روزى كه امام سجاد(عليه‎السلام) مى‎فرمود: "در همه عراق دوستان ما به بيست نفر نمى‎رسند"؛ سپرى شده بود، و اكنون هنگامى كه امام باقر(عليه‎السلام) به مسجد پيامبر در مدينه وارد مى‎شود، جماعت انبوه از خراسان و ديگر مناطق شيعه نشين مانند مدينه و كوفه، و مناطق جديدى به ويژه بخش‎هايى از كشورهاى اسلامى كه از مركز حكومت بنى اميه دور است، نيز بر قلمرو طرز تفكر شيعى افزوده مى‎گردد، و نفوذ و تبليغات شيعى در خراسان بيش از هر جاى ديگر بود، و روش سياسى حضرت امام پنجم ، ادامه منطقى همان روش امام زين العابدين(عليه‎السلام) است .منابع:1- اصول كافى، كلينى، ج 1، ص 183 .2- حيات فكرى و سياسى امامان شيعه، رسول جعفريان، ج 1، ص 235، چاپ اول، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى، 1371 .3- پيشواى صادق، سيدعلي خامنه‎اى، ص 106، چاپ اول، انتشارات سيد جمال .4- رجال كشى، ص 380 .5- بحارالانوار، ج 46، ص 360 .6- سير كوتاه در زندگى ائمه عليهم السلام، محمدحسين طباطبايى.برگرفته از انديشه حكومت دينى، ج 1، صص 521 – 529 .تنظيم گروه دين وانديشه تبيان، هدهدي .





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 539]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن