واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بعد از آن تصمیم گرفتم نوشتن فیلمنامه را خودم به عهده بگیرم و كمك همسرم آقای بینا كه مترجم بسیار خوبی هم هست، نگارش فیلمنامه دیوار را شروع كردیم. حدود 3 ماه... زنها در حاشیه سینماشیرین بینا از جمله بازیگرانی است كه سالهاست در تلویزیون فعالیت میكند و بینندگان امروزی دیگر او را در نقش یك مادر مهربان و دوستداشتنی قبول دارند. شیرین بینا متولد 1343، دارای مدرك لیسانس علوم تربیتی از دانشگاه آزاد است. نام اصلی وی شیرین صدقگویا است و بینا نام خانوادگی همسر اوست كه وی این نام را به عنوان نام هنری خود انتخاب كرده است. میخواهم از خیلی سالهای پیش شروع كنم، از سالهای ورود شیرین بینا به سینما و تلویزیون. از سال 72 با فیلم سینمایی «تیك تاك» به كارگردانی محمدعلی طالبی همراه خواهرم، نگین صدقگویا فعالیت هنریام را شروع كردم و در همان سال هم در جشنواره یازدهم از من تقدیر شد. «بوی پیراهن یوسف»، «كیسه برنج» و بعد از آن سریال كارآگاه علوی را بازی كردم كه شروع ورود من به تلویزیون بود. در فیلمهای گوهر كمال، كمكم كن، مسافری از هند و... هم بازی داشتهام كه 20 سال از آن میگذرد. در بین همه این كارها به نظر میرسد نقشی كه در مجموعه مسافری از هند داشتید بیشتر دیده شد.یكی دو سال قبل از آن من در مجموعه گوهر كمال نقشی به اسم راضیه را بازی میكردم كه فكر میكنم نسبت به بقیه نقشهایم جای بیشتری بین مخاطب باز كرد و سالهاست كه مردم وقتی مرا در خیابان میبینند هنوز بازیام را در این نقش به یاد دارند، این اتفاق در مسافری از هند هم افتاد، چرا كه به عقیده من نقش به گونهای بود كه ارتباط نزدیكی با مخاطب پیدا میكرد. چرا هیچ وقت نقش اول بازی نكردهاید؟گفتم این قضیه تنها در مجموعه گوهر كمال اتفاق افتاد، راضیه نقش اول زن این مجموعه بود و برای همین هم بود كه ارتباط خوبی ایجاد كرد. این نقش حتی با بچهها هم ارتباط خوبی برقرار كرد و بچههای آن موقع كه حالا همگی بزرگ شدهاند هر بار مرا میبینند میگویند كه نقش راضیه حس محبت مادرانه خوبی را برای همه ما القا میكرد. حضور شما معمولا در مجموعههای اجتماعی ـ خانوادگی طی این سالها مشهود بوده، چرا هیچ وقت سعی نكردید متفاوت بازی كنید.من معمولا برای كارهایم انتخاب نمیشوم بلكه انتخاب میكنم، الان هم حدود یك سالی بود كه كار نكرده بودم تا این كه مجموعه قفسی برای پرواز به من پیشنهاد شد. این قضیه بیشتر به نوع تولیدات ما برمیگردد. اتفاقا متفاوت بودن را دوست دارم. چند سال پیش پرند زاهدی تلهفیلمی را كار كرد كه در آن نقش یك زن قاتل را بازی میكردم. در این سالها نقشهای متفاوتی داشتم، ولی به گفته شما آنچه بیشتر دیده شدهام در همین مجموعههای اجتماعی ـ خانوادگی بوده است. این اتفاق هم بیشتر در تلویزیون میافتد چرا كه بیشتر دیده میشود. كلیشه شدن را دوست ندارم. معمولا با كارگردانهای مشخصی كار میكنید، مثلا محمدعلی طالبی در سینما و قاسم جعفری در تلویزیون، این قضیه به حسن انتخاب خود شما برمیگردد؟نقشهایی كه محمدعلی طالبی خلق میكند، بسیار واقعی و رئال هستند و من خیلی راحت با آنها ارتباط برقرار میكردم. در ضمن شروع فعالیت كاریام با شخص ایشان اتفاق افتاد. در كل این انتخاب من شاید به این برمیگردد كه تمام مجموعههایی كه در آنها حضور داشتم در كل مجموعه عوامل مثبتی بودند كه خود بسیار حائز اهمیت بود. این قضایا ادامه پیدا كرد تا جایی كه تصمیم گرفتم تجربهای هم در نوشتن داشته باشم تا این كه به فیلم «دیوار» رسید. قبل از این هم سابقهای در نوشتن فیلمنامه داشتید یا شروع آن با فیلم دیوار اتفاق افتاد؟قبل از آن، یك تلهفیلم را با مهرداد خوشبخت كار كردیم و بیشتر تحقیقات نوشتاری آن به عهده من بود. محمدعلی طالبی آن موقع طرحی را داشت و من نویسندهای را برای نگارش پیشنهاد كردم كه البته به نتیجه نرسید. بعد از آن تصمیم گرفتم نوشتن فیلمنامه را خودم به عهده بگیرم و كمك همسرم آقای بینا كه مترجم بسیار خوبی هم هست، نگارش فیلمنامه دیوار را شروع كردیم. حدود 3 ماه نوشتن فیلمنامه طول كشید و به كارگردان ارائه شد. بعد از آن با مجموعه هر شبی «سلام» قرارداد نوشتم و این شد كه نتوانستم در فیلم دیوار بازی كنم. بعد آن فیلمنامه تغییراتی كرد و مجددا بازنویسی شد ولی خب خوشحالم كه اولین تجربهام در نوشتن بخوبی اتفاق افتاد. بعد از آن یك تلهفیلم دیگر هم كار كردم كه الان برای پخش نمیدانم در چه مرحلهای است. معمولا نقشهایتان را خیلی باورپذیر بازی میكنید، این اتفاق به این منجر شده كه نقشها خیلی كلیشهای و شبیه به هم به نظر برسد، شاید به واقع شیرین بینا امروز در نظر مخاطبانش همیشه نقش یك مادر مهربان و فداكار را بازی میكند.معمولا وقتی بازیگری در یك نقش خاص جا میافتد، اعتمادی برای كارگردان به وجود میآورد كه پیشنهاد بعدی هم براساس همان نقش باشد. این سالها خیلی سعی كردم كه این اتفاق نیفتد. در مجموعه «قفسی برای پرواز» هم بیشتر نقش خواهر یا همسر را بازی میكنم، دلم نمیخواست واقعا به اینجا برسد، در عین حال سن بازیگرانی مثل من اینگونه ایجاب میكند كه نقش مادر را بازی كنیم، چراكه برای ایفای مثلا نقش دختر جواب نمیدهد، همیشه به كارگردانها پیشنهاد كردم كه در كنار مادر بودن برای شخصیت یك شغل غالب هم در نظر بگیرند كه خیلی كلیشه نشود. این قضیه به شجاعت و ریسك كارگردانهای ما هم برمیگردد كه اگر بازی بازیگرشان را قبول دارند او را در حضوری دیگر یا حتی ژانری دیگر هم محك بزنند. بخشی از این قضیه به فیلمنامههای ما هم برمیگردد...دقیقا همین طور است، چراكه الان بیشتر فیلمنامههای ما مرد محورند و پیشبرنده داستان. در این گونه داستانها زنها بیشتر در حاشیه قرار میگیرند و نهایتا در نقشهای مكمل ظاهر میشوند. فیلمنامه قفسی برای پرواز هم كاملا مردانه بود. نمیدانم چرا حمایت بر این است كه داستانها مردمحور پیش بروند. الان در جامعه بیشتر كارها در ادارات و موسسات به دست زنها انجام میشود پس چرا این اتفاق در فیلمهای ما كه باید بازتابی از زندگی اجتماعی ما باشد، نمیافتد؟ چرا همه قهرمانهای فیلم باید مرد باشند؟ مگر نه این كه در جامعه امروزی ما خیلی از گرهها به دست زنان باز میشود! به هر حال تا این نگاه در فیلمهای ما به زنان است و در حاشیه قرار میگیرند، فیلمنامهها هم به همین روال نوشته میشود و نقشها هم به كلیشه میرسد. خیلی از نقشهایی كه بازی كردهام همیشه این سوال را در ذهن من به وجود میآورد كه آیا اگر در زندگی واقعی هم این اتفاق میافتاد من همان كار را انجام میدادم كه در نقشم بازی كردهام یا خیر؟ از نقش منیره در مجموعه قفسی برای پرواز بگویید، این نقش چه ویژگیهایی داشت؟این نقش جای كار بسیاری داشت و من این تفاوت را در آن حس میكردم. به نظرم نقش منیره فرازوفرودهای خوبی داشت و كاملا یكدست نبود، نقش خیلی زیاد نبود ولی من آن را دوست داشتم، از ابتدا قرار بر این بود كه نقش منیره تنها نقش زن داستان باشد كه این اتفاق نیفتاد. مجموعه بر مبنای اتفاقاتی پیش میرود كه در خرمشهر پیش آمده بود و سیر حوادثی كه طی آن دنبال میشود، فكر نمیكنید الان بیشتر مجموعههایی پرمخاطب میشوند كه بر مبنای اتفاقات روز پیش میروند؟قرار بر این بود در این مجموعه بررسی شود كه مثلا چه زمینههایی باعث شروع جنگ شد و برخی سوالاتی كه همیشه بوده، حل شود. به هر حال اصل بر این بود كه سختیهای آن دوران به تصویر كشیده شود. مجموعه كاملا دو پاره است و در یكی دو قسمت اخیر برخی شخصیتها را كنار میگذارد، مثلا دیگر از منیره و خانوادهاش هیچ خبری نیست.این ضعف فیلمنامه است، آن موقع پیشنهاد كردم كه خانوادهها را از كل داستان حذف نكنیم، چرا كه به نظرم مخاطب خانوادهها را دوست دارد و بد نیست كه گاهی فلاشبك بزنیم و منیره و خانوادهاش را ببینیم. امیدوارم این یكدستی ایجاد شود. یعنی در ادامه مجموعه دیگر منیره و خانوادهاش را نمیبینیم؟خیر. كاملا از داستان حذف میشوند. خیلی از شخصیتها اصلا معلوم نیست كه چه سرانجامی پیدا میكنند. نقشهایی كه در مجموعههای تلویزیونی ایفا میشوند، چقدر مصداق واقعی زن ایرانی جامعه امروزی است؟به عقیده من نقش زنان در جامعه ما حضور خیلی پررنگی دارد و باید در نقشهای ما هم اتفاق بیفتد. همه چیز از جمله فیلمنامه، لباس، گریم و حتی حركتی كه به بازیگر داده میشود، باید همه در خدمت نقشی باشد كه جدا از نقش یك زن در جامعه عادی و روزمره ما نباشد. الان مشغول چه كاری هستید؟فیلم «چاه 50» به كارگردانی اصغر هاشمی. در این فیلم نقش زنی را بازی میكنم كه شوهرش گرفتار ماجرای اطفای حریق در چاه میشود و حوادثی در این میان رخ میدهد كه تنهایی و سختیهای یك زن را به تصویر میكشد. حدود یك ماهی در شهركرد مشغول كار بودیم و بقیه فیلم قرار است در تهران و اهواز فیلمبرداری شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]