واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حال ما خوب است، اما تو باور نكن!
در آخرين روزهاي آبان، «دعوت» با گذر از رقم 700ميليون تومان، پرفروشترين فيلم پاييز و يكي از فيلمهاي پرمخاطب سينماي ايران در سال87 لقب گرفته است.فروش بقيه فيلمهاي پاييزي در بهترين حالت، متوسط است. اين تازه يكي از اكرانهايي بود كه خيليها به آن اميد بسته بودند؛ فيلمهايي از كارگردانان شاخص با حضور بازيگران پولساز و موضوعات ملتهب و... . اما جز «دعوت»، نه از بازيگر ستاره كاري برآمد، نه از سوژههاي جسورانه و نه جاروجنجالهاي كارگردانان در رسانهها توانست تماشاگر چنداني را به سالنهاي سينما جذب كند. فيلمهاي اكران دوم پاييزي هم كه جايگزين فيلمهاي روي پرده خواهند شد، چشمانداز اميدواركنندهاي را نويد نميدهند. كمي بعد هم نوبت جشنواره فجر است تا عملا سال سينمايي ايران به پايان برسد. به اين ترتيب، ميشود از همين الان وضعيت گيشه سينماها در سال87 را كاملا نااميدكننده خواند. در آخرين روزهاي آبان، «دعوت» با گذر از رقم 700ميليون تومان، پرفروشترين فيلم پاييز و يكي از فيلمهاي پرمخاطب سينماي ايران در سال87 لقب گرفته است.در شرايطي كه مديران فرهنگي از آشتيدادن خانوادهها با سينما ميگويند آمارها از چيز ديگري حكايت ميكنند؛ اينكه بحران مخاطب همچنان معضل جدي در سينماي ايران است و بيش از 70درصد فيلمهاي اكرانشده موفق به بازگشت سرمايه نميشوند؛ فيلمهايي كه با وجود درخدمتگرفتن تمام ابزارهاي تبليغاتي از بيلبوردهاي شهري گرفته تا تيزرهاي متعدد تلويزيوني و... حتي توانايي پر كردن 2رديف از صندليهاي سينما را هم ندارند. تازه فيلمهاي پرفروش اين سينما هم- اگر قرار باشد قيمت بليت سينماها را لحاظ كنيم- خيلي هم پرفروش نيستند. حتي همين «دعوت» كه فروش 700ميليونياش به هر حال اتفاق خوشايندي در پاييز بيرونق سينماست، در مقايسه با برخي فيلمهاي سازندهاش مثل «آژانس شيشهاي» (اكران شده در سال 76) يا «از كرخه تا راين»(1372) خيلي فيلم پرمخاطبي نيست. به نظر نميرسد كه سال آينده هم اتفاق ويژهاي براي سينماي ايران رخ دهد؛ اين را ميشود از فيلمهاي در حال توليد حدس زد. نيمي از پروانه ساختهاي سال 87 براي فيلمسازاني صادر شده كه كار اول يا دومشان را جلوي دوربين خواهند برد. آيا اين ميزان جوانگرايي كمي عجيب نيست؟ پشت اين سياست درهاي باز چه چيزي نهفته است؟ آيا غيبت فيلمسازان حرفهاي در عرصه توليد نگرانكننده نيست؛ كساني كه بسياري از آنها اين روزها در تلويزيون مشغول كارند؟ اگر نگاهي به تيتراژ سريالها و تله فيلمهايي كه روي آنتن ميروند بيندازيد متوجه ميشويد كه بسياري از آنها را كارگردانان سينما ساختهاند. يكي از كارگردانان ميگفت خوب شد تلويزيون وجود دارد كه بچههاي سينما در آن فعاليت كنند وگرنه با اين وضعيت مشخص نبود چه سرنوشتي در انتظار ما بود... .شرايط بحراني توليد در سينما، در حالي رخ نموده كه بودجه سينما افزايش قابل توجهي يافته است ولي به نظر ميرسد كه در تخصيص اين بودجه، دقت نظر كارشناسانهاي خرج نميشود. در حالي كه بسياري از پروژهها لنگ اندكي مساعدت هستند، براي برخي از فيلمها هزينههاي چند ميلياردتوماني صورت گرفته است. بايد ديد ايده سينماي فاخر (به عنوان مهمترين شعار مديران سينمايي) در نهايت به كجا خواهد رسيد و آيا از اين نمد كلاهي هم براي سينماي ايران دوخته خواهد شد يا خير!اين روزها بازار تئوريبافي از سوي مديران سينمايي داغ است و در هر اظهارنظري شاهد حرفهاي شاعرانهاي در باب سينماي ملي هستيم اما آنچه در عمل رخ ميدهد با اين شعارها همچنان فاصلهاي محسوس و غير قابل انكار دارد؛ سينمايي كه به لحاظ اقتصادي در بدترين شرايط سالهاي اخيرش قرار دارد و بيشتر فيلمهايش دخل و خرج نميكنند. وضعيت توليد هم نامطلوب است و بسياري از پروژهها عملا ساختشان تنها در عرصه رسانهها دنبال ميشود (خيلي از فيلمهايي كه در اين چندماهه پروانه ساخت گرفتهاند هنوز جلوي دوربين نرفتهاند). تنشهاي ميان بنياد سينمايي فارابي و سينماگران هم ديگر به اوج خود رسيده است. در اينكه بسياري از مشكلات سينماي ايران، معضلاتي ريشهاي هستند ترديدي وجود ندارد، ولي نميتوان اين نكته را نيز انكار كرد كه عملكرد سؤالبرانگيز فارابي در تشديد بحران يا دستكم فضاي پرتنش حاكم بر سينما تاثيرگذار بوده است. در روزهاي اخير شاهد نامه تند كانون كارگردانان سينما در نقد سياستهاي مديرعامل بنياد سينمايي فارابي بوديم و جالب اينكه 2 طيف كاملا غيرهمسو از تهيهكنندگان نيز از مواضع كانون حمايت كردند. فارابي از ابتداي تاسيساش مهمترين بازوي فكري و اجرايي معاونت سينمايي بوده و باتمام فراز و نشيبهايش در بيشتر مقاطع به تعامل با فيلمسازان پرداخته است. حالا و در شرايطي كه كمتر فيلمسازي امكان حتي يك ملاقات ساده با شخص مديرعامل فارابي را دارد، به نظر ميرسد كه نوعي مبارزه منفي درگرفته است كه نه به نفع فارابي است و نه به سود فيلمسازان.كارشناس سابق برنامه «سينما ماوراء» در مقام مديرعامل بنياد سينمايي فارابي، بيشتر از مفاهيم تئوريك در حوزه انديشه و تاويل سينما، به عملگرايي نيازمند است؛ چيزي كه مهمترين ويژگي مديرعامل قبلي فارابي بود. تنشهاي ميان سينماگران و فارابي در حالي به اوج خود رسيده است كه زمان زيادي تا برپايي بيستو هفتمين جشنواره فيلم فجر باقي نمانده است؛ جشنوارهاي كه متولياش فارابي است و مشخص نيست در صورت تداوم اين شرايط چگونه و با چه كيفيتي برگزار خواهد شد. آيا واقعا برقراري ديالوگ ميان مدير و تاثيرگذارترين نهاد تصميمگيرنده در حوزه سينما و سينماگران امري بعيد و غير ممكن است؟ آيا كمي تعامل نميتواند شرايط را كمي مطلوب كند؟ و سؤال اساسيتر، تا كي قرار است چرخ را از نو اختراع كنيم؟!سينماي ايران در حالي به حركت خود در مسيري پر دستانداز ادامه ميدهد كه شاخه جشنوارهاي آن هم همچنان از تكرار موفقيتهاي پيشين در جشنوارههاي معتبر و رده اول ،ناتوان است. گويا براي پوشش دادن به افول سينماي نوين ايران، حضور پررنگتر در جشنوارهها و محافل بينالمللي نه چندان معتبر در دستور كار قرار گرفته است به طوري به لحاظ آماري، حضور فيلمهاي ايراني در جشنوارههاي بينالمللي حتي از دهه طلايي نود هم بيشتر شده است ولي بايد ديد حاصل اين حضور چيست و جز انعكاس اخبار اين موفقيتها در رسانهها، سينماي ايران چه سود ديگري از هر حضور در هر جشنوارهاي و با هر كيفيتي ميبرد. آيا حضور در اين فستيوالها كه خبر موفقيتهايش بعضا بزرگنمايي هم ميشود، صرفا مصرف داخلي ندارد؟سينماي ايران با چالشهاي پيشرويش چه خواهد كرد؟ قهر تماشاگر با سينما، بحران توليد و افول ستاره اقبال فيلمها در جشنوارههاي معتبر در كنار انبوهي از مشكلات ريز و درشت ديگر، اين سينما را تهديد ميكند. متاسفانه اين از آن مواردي است كه در آن بدبيني عين واقع بيني است!سينمايايران- سعيد مروتي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]