تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827759064




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگوی خواندنی با علیرضا نادری، نویسنده فیلمنامه«کیفر»


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: گفت‌وگوی خواندنی با علیرضا نادری، نویسنده فیلمنامه «کیفر» اگر ممیزی توان فکری ما را نگیرد، گوشه‌های دیگری از این زندگی به‌ظاهر آرام را بر پرده سینما می‌آوریم سینمای ما- "در سال چهل به دنیا آمدم پنجاه و هفت،هفده ساله،در خیابانهای تهران بلوغ را نشناخته از ان عبور کردم وتا شصت و یک در جنگی که به پایان نرسید شرکت کردم شصت و چهار معلم نقاشی و تئاتر وادبیات بودم در جنوب غرب تهران زادگاهم،شصت ونه دانشگاه تهران و هفتادو پنج سینما تئاتر،سالها دوروز مدرسه درس میدادم و دو روز دانشگاه .حالا هیچ کجا در س نمی دهم،کم کم دارم پیر میشوم،بازنشسته شدم و با امید و عشق به اینکه حتما خبری خواهد شد دارم کار می کنم...تا روزی که بیاید مرگ!و بپرّد خواب..."این چند خط، خود نوشتی کوتاه از زندگینامه فیلمنامه نویسی است که بعد از میوه ممنوعه –وحالا کیفر- حتی تماشاگران آماتور سینما هم او را به مهارت در نگارش دیالوگ های بی نظیر و تهرونی می شناسند.علیرضا نادری درروزهای شلوغ نوشتن سریال "در مسیر زاینده رود" به سوالات همشهری ماه پاسخ داد. * ایده فیلم از کجا به ذهن‌تان رسید؟ ماجرای قصاص شروع خوبی برای یک تریلر پر پیچ و تاب اجتماعی است... همینطوراست،اما این فیلمنامه در باره ی "قصاص" نیست!فیلمنامه ی "کیفر" با زمینه ی فکری اجتماعی وطی یک داستان پررویداد،از"کیفر"؛ونه "قصاص" حرف می زند،امانقطه توجه کار روی بررسی یک دوره ی غیرقابل فراموشی در تاریخ سرزمین ماست! *از ان جالب‌تر توجه به یک ماجرای سال‌های دور است. مصائب کارگران ایرانی در ژاپن که قاعدتا حالا دیگر مسئله روز نیست. چطور به این جا رسیدید؟ من نمایشنامه ای دارم به نام31/6/77که درآن یکی از ادمهای برگشته ازجنگ به ژاپن رفته و با زخمی عمیق درروح و روان خود به وطن برگشته،درطول نگارش و اجرای این نمایشنامه،توجهم به مسئله ی "ایرانیان به دنبال کار درژاپن" جلب شد،آنجا بود که فهمیدم،چه مصایبی بر فرزندان این سرزمین رفته وهنوز گروهی درگیر آن هستند،پس از ان خبری مبنی برگم شدن مبلغ دیه ی یک محکوم به مرگ را در سالهای دور درروزنامه دیدم!کیفر حاصل دومسئله ی ظاهرا بی ارتباط است! گم شدن پولهایی که قرار بود جان کسی را نجات بدهد!بار نخست فیلمنامه ای با زمینه ی کشف آن پولها نوشتم وحتا ان را به کسی واگذار کردم_که بعدها کلی دردسر برایم درست شد_اما پس از سالها دوباره کیفر به دلیلی برایم جدی شد و با این زمینه ی جدید فیلمنامه ای دیگر نوشتم! *از ابتدا قرار بود چنین فیلمنامه پر ماجرا و پر و پیمانی از کار دربیاید، یا کم کم پیش رفت و چنین پر شاخ و برگ شد؟ ازابتدا هیچوقت هیچ چیز معلوم نیست،اما ماهیت مسئله ی گم شدن،یادزدیده شدن دیه ی آن محکوم به مرگ همه چیز را در ابهام فرومی برد! در ابتدا نوعی تقدیر گرایی بر ذهن من غلبه کرد،ارتباطی با جنایت انجام شده توسط آن محکوم به مرگ و ...گم شدن پول موجب رهایی !ناگفته نماند، من چیزی را پیچیده نمی کنم!این نوع نگارش یا ساخنار فیلمنامه_پیچیده نامیده نمی شود.من این نوع نوشته ها را فیگورهای حقیقی واقعه می دانم!اصولا در ذات همه ی وقایع پیرامون مااین درهم تنیدگی وجود دارد.امتحان کنید!ازکسی بپرسید،واقعه ای را برایتان تعریف کند!خب حالا ان را قبول نکنید و در پی کشف ان برآیید!از هیچ اسمی را به سادگی نگذرید!راه بفتید و مکانهایی را که به شما آدرس داده اند بروید، همه چیز همینطور "اندامواره "است.ما اصولا عادت کرده ایم همه چیز را ساده کنیم! *نگران نبودید که تماشاگر سینمای ایران که به ساده‌بینی عادت داده شده، نتواند این داستان پر نکته و شخصیت را با ریتم سریع‌اش دنبال کند؟ نه!من فکر نمیکنم،عده ای پیش خودشان تصمیم گرفته اند جای مردم فکر کنندکه مردم و مخاطبان سینما ساده پسندند و براین فرض غلط پا فشاری میکنند و بعد به جای فیلم "ساده"،فیلم "عوامانه" می سازندوبعد شکایت دارند که مردم سینما نمی روند و ... داستانهای تودرتوی کیفر اتفاقا با بازیهای زیبای،اکثر بازیگران فیلم به گمانم با اقبال مردم مواجه شود.البته فروش فیلم با برانگیخته شدن رغبت به تماشا واستقبال فرق دارد که من وارد آن نمی شوم!اینکه چرا فیلم این وقت اکران می شود؟آیا همزمانی آن با فوتبال و سایر قضایا به فیلم لطمه میزند بانه؟من اطلاعاتی دراین باره ندارم!اما این فیلم مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت،به این معنا انها که فیلم را ببینند،به گمان من برای باردوم هم رغبت خواهند کرد،یا به دیگران توصیه اش خواهند کرد!باید پذیرفت که "کیفر"ازنوع خوب سینمای مردمی ایرانی است.سینمایی که برای مردم ساخته می شودومردم خود را در ان خواهند دید،عذابشان نمی دهد و تحقیرشان نیز نمی کند!سرگرمشان میکند و همزمان عواطفشان را برخواهد انگیخت،سینمای مردمی سینمایی نیست که به سطح سلیقه ی عوام سقوط کرده،سینمای عام،باسینمای عوام دوچیز متفاوت و گاه متضاد است! چرا چنین فیلم‌هایی با مشخصاتی که می‌گویید در سینمای ما کمتر ساخته می‌شوند؟ کیفر نمونه کمیابی از این نوع فیلم‌هاست... خب ظاهرا مسایل اجتماعی در ایران قرار نیست موضوع درجه اول سازمانها و نهادها و تاسیسات فرهنگی و هنری باشد!ویا ثبت برهه های تاریخی ورویداداهای حقیقتا اثر گذار،باتجزیه و تحلیل واقعی –نه سفارشی و پاستوریزه-اصولا جزئ وظایف نهادهای فرهنگی محسوب نمیشوند.اینکه درکشورما اصولا هنراجتماعی؛معترض وهشداردهنده به هیچ گرفته می شود،علت العلل عدم ساخت اینگونه آثار است!شاید مسولین فرهنگی این کشور نمی دانندآاین نوع هنر،برای سلامت فکروروح جامعه ازنان شب برای آنها واجب تراست! *شخصیت اصلی شما بیش‌تر نظاره‌گر است و واکنش نشان می‌دهد و اتفاق‌های اصلی داستان را باقی شخصیت‌ها شکل می‌دهند. چه تمهیداتی به کار بردید تا مشکل منفعل بودن قهرمان‌تان حل شود؟ شخصیت سیامک در فیلمنامه ازاین منفعل تر بود،درفیلم شخصیت سیامک خیلی خوب شده است.اغلب تمهیدات خوب کارگردانی و بازی بسیار درخشان مصطفی زمانی،سیامک را این همه دیدنی کرده است. موقع نوشتن فیلمنامه بازیگر خاصی را برای نقش‌ها در نظر داشتید تا بعد با کارگردان پیشنهادتان را در میان بگذارید؟ نه خیرهنگام نوشتن فیلمنامه ها همیشه وضعیت یک جورنیست!امادرباره ی فیلمنامه ی کیفر برخی شخصیتها را با مدل همگون واقعی شان مقایسه میکردم.درباره ی بازیگرها پیشنهاداتی برای آقای فتحی داشتم امانشد! *چه کردید تا در چنین داستان پر حادثه‌ای، شخصیت پردازی فراموش نشود؟ چه تمهیدی برای حل این مشکل داشتید؟ من اغلب نمایشنامه هایم را هم همنیطورنوشته ام،این راز نیست،اصولا اثر نمایشی ترکیب و تلفیقی از شخصیت،اکسیون،گفتگو و ...است،هیچ تمهیدی وجود ندارد باید سرکلاس درس نشسته ومداوم نوشته باشی.خواهی شوی "تیرانداز هی پرکن و بینداز"حرف من _خودخواهانه تعبیر نشودگرچه اصرار دارم خودخواهی تا به دیگری لطمه نزند چیز بدی نیست_اما معنای حرف من این نیست که من همه چیز را در حد اعلا آموخته ام!اما زیاد پای درس معلم نشسته و خیلی نوشته ام!الزاما نه در کلاس درس!معلم هرفیلمنامه نویس جامعه ی اوست!کارش نوشتن و عبادتش خواندن! *آیا به نمونه‌های خارجی خاصی هنگام نوشتن فیلمنامه فکر می‌کردید؟ نه؛مطلقا!هرچندکه اگرمشابهت هایی هم وجودداشته باشد الزاما بد نیست!ماهمه از هم می آموزیم،اما کیفر دریک فضای ایرانی اتفاق می افتدواگر تشابهی با آثار دیگران داشته باشد منتقدین اشاره خواند کرد! *فیلمنامه در مرحله اجرا چه تغییراتی کرد؟ این خیلی سوال خوبی است!فیلمنامه تا به اجرا برسد خیلی چرخشها کرد وبالا و پایین ها شد!چندین بار توسط خودم با خواسته های کارگردان و بعدهم توسط کارگران فیلم-چون ظاهرابازنویسیهای من راضی اش نکرده بود!کارگردان برخی ابهامات فیلمنامه را زدود!داستان فیلم خیلی صریحتراز فیلمنامه شده است!ضمناکارگردان صحنه هایی به فیلم افزوده است از جمله:حدود ده دوازده دقیقه ی پایانی،صحنه ی بالماسکه ی ژاپنی،قتل جمال،تاکید برقصه ی مشایخ و دختر...وسرانجام صحنه ی وداع سپیده و زن ژاپنی ...وتغییر برخی گفتگوها که همگی افزوده های آقای فتحی به فیلمنامه هستند!این تفکیک و صراحت در میزان و نوع تغییرات را عمدا اعلام میکنم تا روشن شود کارگردان فیلمنامه را آنطورکه خواسته به سلائق خود نزدیک کرده ،صرف نظر ازینکه چقد این تغییرات مطلوب است ؟ *حالا خودتان راضی هستید؟ فیلمنامه شما چطور تمام می‌شد؟ صد درصد از اینکه فیلم ساخته شده خوشحالم،هرنویسنده ای برای ساخته شدن آثارش کوشش میکند،منهم تلاش کردم و خوشحالم که این اتفاق افتاده،اما دوست می داشتم فیلمنامه با کمترین تغییرات ساخته میشد! *این همه جزئیات موجود در داستان، در شغل شخصیت‌ها و لوکیشن‌ها، همه در فیلمنامه بود؟ شخصیتها درفیلمنامه،خط اصلی و فرعیات داستانی،همینها هستند!صحنه ی بلورسازی،درفیلمنامه نئون سازی است! *برای نوشتن این فیلمنامه تحقیقات عملی و میدانی هم داشتید؟ مقصود شمارااز تحقیقات را نمی دانم،اما هیچ چیز و هیچ کس درین فیلمنامه وجودندارد که بهره ای از شیئ یا شخصی حقیقی نداشته باشد! *مثلا این که به دنبال خاطراتی از ایرانی‌های سفر کرده به ژاپن باشید... ضمن این که مثلا سکانس بوکس زیرزمینی ما به ازای واقعی در تهران هم دارد؟ من جندین دفتر خاطرات از ایرانیهای شاغل در ژاپن دردست دارم که برخی از آنها در زندانهای ژاپن نوشته شده!یک خانواده را نیز از نزدیک میشناسم که اکثرفرزندانشان در ژاپن کارکرده اند!دوستانی نیز دارم که به واسطه ی کار در ژاپن امروز بسیار ثروتمندند!برخی را نیز می شناسم که از ژاپن ،توهم،بیماری،فقر و جنون به ارمغان آورده اند! *فیلم تصویر تازه‌ای از شهر و مناسبات اجتماعی و اقتصادی حاکم بر آن می‌دهد. انگار که زیربنای همه چیز را پول و خلاف‌های سازمان یافته تشکیل داده است. این تهران شماست؟ قرار است تفاوت‌های فیلمنامه شما با فیلم‌های اجتماعی خیابانی که در سال‌های قبل و در واکنش به اشکال دیگری از این اجتماع ساخته شده بودند، چه باشد؟ این تصویر تکان دهنده از شهر و مناسبات آن حاصل فهم و فکر کارگردان است،وکاملا به گمان من واقعی است!تصویری که فتحی از تهران ارائه کرده بسیار حقیقی و هشدار دهنده است! تفاوت فیلمنامه ی من با فیلمنامه های اجتماعی سالهای اخیر شاید در اجزایی است که من از جامعه می بینم و روایت میکنم!اگرممیزی توان فکری مارا نگیرد گوشه های دیگری ازین زندگی به ظاهر آرام را بر پرده ی سینما می آوریم که محققین اجتماعی هم ازتماشای ان حیرت کنند!سینما باید این نگاه را داشته باشد!این خصلت سینماست!گروهی دراین سینما از پول نفت می خورند و به لاهوت و ناسوت می پردازند،مفت چنگشان و نوش جانشان!ما در برابر آیندگان می خواهیم خجل نباشیم و دروغ نگوییم!همگان در آینده باید امروز مارا در سینمای آینده ببینند! وحرف آخر؟ سپاسگزارم از توجه شما!من درپایان ازهرچه بگذرم نمی توانم همه ی علاقه ام را به بازی فوق عالی خانم مریلا زارعی-سپیده ی فیلم "کیفر" اعلام نکنم،به همه عشاق بازیهای خوب ؛توصیه میکنم ؛همه ی بازیهای کیفر را ببینند و بازی مریلا زارعی راویژه تر تماشا کنند ... منبع : همشهری ماه




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن