واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در حاشيه اختلاف معاونت سينمايي و خانه سينما دولت و سينما: تفاهم يا تقابل؟ سینمای ما - ناصر صفاريان: كمتر از يك سال پيش و از همان نخستين پسلرزههاي عيان شده ميان دو طيف فكري / سياسي هنرمندان طرفدار يك نامزد و علاقهمندان آن ديگري، ميشد به روشن شدن بيش از پيش و آشكار شدن روزافزون تفاوتها و تعارضهاي جناحي در عرصه سينما پي برد. در اين ميان، نظر تند و تيز يكي از سينماگران در حمله به خانه سينما بسيار – بيش از ديگران – خبرساز شد؛ نظري كه بعدها در مورد مسائل ديگر هم خودش را نشان داد. اگرچه او هنوز به تجربه مديريت نرسيده بود، مواضعش – گويي – از جانب يك مدير ارشد بيان ميشد. اندك زماني بعد، اين مديريت هم رخ داد و حالا ديگر هر حرفي، نه نظر يك شخص و از موضع حقيقي كه بيان شخصيت حقوقي به حساب ميآمد. پس از فروكش كردن التهابهاي پس از انتخابات و بازگشت نسبي جامعه به شكل پيشين، بحث و جدلهاي ميان دو گروه فكري سينماگران هم مانند ديگر امور، با كاهش چشمگير روبهرو شد و اختلافها شكل درونيتري به خود گرفت. با اين حال، با روي كار آمدن مديران جديد، با وجود اصرار بر حفظ – گاهي ظاهري – نبودن اختلاف و صحبت از همدلي و وحدت و حرفهاي اينچنيني كه با رفع توقيف چند فيلم جلوه عيني به خود گرفت، اين اختلافها شكل عيانتر و رسميتري پيدا كرد. اختلافي كه درنهايت يك سويش معاونت سينمايي بود و آنچه نگاه رسمي دولت جديد تلقي ميشد و سوي ديگرش خانه سينما و آنچه ديدگاه صنوف و سينماگران به حساب ميآمد. *** معتقدم معاون سينمايي كنوني، آدم صادقي است كه كمتر ميتوان نشاني از بيصداقتي دنياي سياست در او يافت. اين البته معنايش تاييد و تصديق عملكرد او نيست. همانطور كه حرفهاي صادقانهاش در نخستين جلسه با اهالي رسانهها جز تعجب حاصلي ندارد، به ويژه آنجا كه با افتخار اعلام كرده در 12 سال ابتذال سينماي ايران فيلم نساخته. نميدانم اين بزرگوار در اين مدتي كه سكان كشتي سينما را به دست گرفته، فرصتي كرده به تماشاي فيلمهاي اين روزها بنشيند و حتي توليدات ماههاي اخير را كه در دوره مديريت خودش ساخته شده تماشا كند يا نه؛ ولي هر چه باشد آنچه اين روزها روي پرده است، جايي براي دفاع ندارد كه حالا بخواهيم 12 سال گذشته را – از پايه و اساس – تخطئه كنيم. به هر روي، از همين صداقت است كه او بيمحابا و بيتعارف، اختلافنظر با خانه سينما را تاييد ميكند و به صراحت – و در كمال تعجب – به پيروي از منش دولتمردان كنوني، طرف مقابل را به تمكين دعوت ميكند و ميگويد هيات مديره خانه سينما بايد روش خود را تغيير دهد. به دنبال همين صحبت است كه مهمترين مدير كل زير مجموعه او، در ايجاد تعجب اذهان بسيار فراتر از او ميرود و در مقابل دوربين تلويزيون ميگويد خانه سينما زيرمجموعه وزارت ارشاد است و بايد هماهنگ باشد. در حالي كه اين مدير بزرگوار تازه كار، كافي بود حتي اگر فرصت تورقي در اسناد ندارد، از همكاران با سابقهاش ميپرسيد تا متوجه ميشد خانه سينما زيرمجموعه معاونت سينمايي نيست. * خانه سينما، مركز مستقلي است كه زيرمجموعهاي از ارشاد است و نه هيچ جاي ديگر. اين خانه، خانه سينماگران مستقل است و شامل 29صنف سينماي ايران. فعاليتش متمركز بر امور صنفي و رفاهي است و هيات مديرهاش از ميان هياتمديره صنوف تعيين ميشود و آنها هم تعيين شده از سوي اعضاي صنف خود هستند. آنچه ربط دهنده خانه سينما به معاونت سينمايي است، گذشته از رعايت موازين و ضوابط فرهنگي ارشاد كه آن هم بر كليت امور فرهنگي كشور جاري است و ربطي به خانه سينما يا جاي ديگر ندارد، هيچ چيزي نيست جز دريافت مبلغ سالانهاي كه طبق اساسنامه خانه سينما چگونگي خرج آن معين شده است. نكته بسيار بسيار مهم هم اين است كه اين پول، حق خانه سينماست نه سهمي كه با لطف و به صورت كمك و اعانه پرداخت شود. اين پول، مبلغي است كه از دو درصد فروش بليت سينماها- طبق قانون- بايد در اختيار خانه سينما قرار گيرد تا صرف امور صنفي و رفاهي سينماگران شود، ولي چون اين پول در شكل كلياش در اختيار ارشاد قرار ميگيرد، از اين طريق به خانه سينما ميرسد. با اين حساب، اگر شكل اجرايي ماجرا تغيير كند و اين مبلغ به صورت مستقيم در اختيار خانه سينما قرار گيرد، آن وقت ديگر چنين شائبهاي پيش نميآيد و كسي از زيردست بودن خانه سينما و تعيين تكليف براي آن سخن نميگويد. اصل حرف هم اين است كه اين پول، پول خود سينماست كه صرف سينما ميشود، نه بودجهاي دولتي و آمده از وزارت ارشاد. * در دوره قبلي رياست جمهوري كنوني و در روزهايي كه اختلاف مشاور سينمايي و معاون سينمايي او بر همگان آشكار بود و مشاور سينمايي به صراحت و با تاكيد از لزوم تغيير سخن ميگفت، جمعي از كارگردانهاي سينما به ديدار با رئيسجمهور دعوت شدند. اين جلسه كه با پيشنهاد مشاور سينمايي شكل گرفته بود، با استقبال فيلمسازان روبهرو نشد و عدم حضور چهرههاي سرشناس دعوت شده به حدي عيان بود كه حتي در خبرها منعكس شد و خود مشاور ميزبان هم از اين نيامدنها گله كرد و گفت حتما مشكلي وجود نداشته كه براي مطرح كردنش بيايند. در اين نشست كه درباره مشكلات و مسائل سينماي ايران بود، معاون سينمايي وزارت ارشاد- يعني نفر اول و مهمترين تصميم گيرنده قانوني سينماي ايران- حضور نداشت. دليلش هم اين بود كه اصلا دعوت نشده بود. اين مورد عجيب هم اين گونه توضيح داده شد كه براي ايجاد فضاي راحتتر سخن گفتن فيلمسازان او را دعوت نكردهاند. گويي كارگردانها از حضور او ميهراسند و در مقابلش صحبتي نميكنند و البته عقلشان هم نميرسد كه خبر حرفهايشان بعدا رسمي و اعلام خواهد شد و به گوش معاون سينمايي خواهد رسيد. در ميان اندك حاضران اين نشست، مديرعامل خانه سينما هم حضور داشت، اگرچه- بر ما- مشخص نيست او را به عنوان يك كارگردان و در مقام شخصيت حقيقياش دعوت كرده بودند يا در كسوت مديري و شخصيت حقوقياش. به هر روي، وقتي رئيسجمهور از سمت مديرعامل خانه سينما آگاه ميشود، درخواست ميكند پيشنهادهاي صنوف در اختيارش قرار گيرد تا امكان اجرايي شدن آنها را فراهم كند. پس از آن جلسه، شورايي چهار پنج نفره در خانه سينما تشكيل شد و پيشنهادهاي راهبردي براي سينماي ايران در قالب يك لايحه آماده شد. البته اين اتفاق، بدون در جريان قرار دادن صنوف و با انتخاب چند نفر توسط مديرعامل- و حتي بدون دخالت همه اعضاي هيات مديره- رخ داد. تكيه اين لايحه بر سينماي اكران و توجه صددرصد به ساز و كار سينماي بلند داستاني به گونهاي بود كه مشورت نگرفتن از صنوف و حتي كارشناسان، اشكالهاي نه چندان كوچكي را متوجه لايحه كرد. مثلا به دليل اينكه «مركز گسترش سينماي مستند و تجربي» به حمايت از توليد فيلم بلند مشغول است و اين نوعي موازيكاري با بنياد فارابي تلقي ميشود، پيشنهاد تعطيلي آن را ارائه داده بودند. در حالي كه در اين ميان فراموش شده بود اصل وجودي اين مركز، ساخت فيلمهاي مستند و تجربهگراست و با تعطيلي آن هيچ جايي براي چنين فعاليتي وجود نخواهد داشت. پيشنهاد انحلال انجمن سينماي جوان هم كه با مخالفت بسيار روبهرو شد، از ديگر نكات منفي اين طرح بود كه جز تعجب صاحبنظران حاصلي نداشت. به دليل فرصت كم باقيمانده تا انتخابات، تلاش مديرعامل خانه سينما اين بود تا تغيير و تحول جديدي رخ نداده و تا تنور پيشنهاد ارائه شده داغ است، اين لايحه آماده شود. اين گونه بود كه اين طرح، خيلي سريع، بيسر و صدا، بيمشورت با صنوف و بدون هيچ رأيگيري و نظرخواهي، چند ماه مانده به پايان دوره نهم رياستجمهوري براي هيات دولت ارسال شد. *** با آغاز دوره جديد رياستجمهوري و همزمان با رايزني براي انتخاب وزرا و معاونان، تازه همه از وجود لايحه ارسالي باخبر شدند و در پاسخ اعتراض بعضي صنوف، بنا شد نظرات اصلاحي آنها در اختيار هيات مديره خانه سينما قرار گيرد. اين اتفاق رخ داد و در جديترين نمونه، انجمن مستندسازان با تشكيل يك گروه ويژه، چند جلسه مفصل ترتيب داد تا اشكالهاي اين لايحه مورد بررسي و اصلاح قرار گيرد. در اين ميان، آنچه مورد سوال بود و هيچ كس برايش پاسخي نداشت، شكل مطرح شدن اين اصلاحات بود. چرا كه اين جمع به اصلاح چيزي نشسته بود كه چند ماه قبل نه تنها نوشته شده بود، كه ارسال هم شده بود. در واقع، كار از كار گذشته بود و اين كارشناسان، ايدهآلهاي خود را براي ثبت در تاريخ به روي كاغذ آوردند. گذشته از اين مورد عجيب، امر عجيبتر اين بود كه معاونت سينمايي به عنوان سرشاخه زيردست رئيسجمهور، كوچكترين توجهي به اين لايحه ارسالي نكرد. دفترچه سياستگذارياي كه از سوي اين معاونت منتشر شد، جز چند تشابه- آن هم در كليات- از پايه و اساس با لايحه پيشنهادي خانه سينما متفاوت بود. *** حالا ميشد از دل همين تفاوت- و در واقع، تعارض- لايحه و دفترچه، به نگاههاي كاملا مقابل هم ارشاد و صنوف سينمايي پي برد. انتشار دفترچه معاونت سينمايي و مقايسهاي كه ناگزير مينمود، بار ديگر اين دو طيف را روبهروي هم گذاشت. سابقه تفاوت سليقهها نه در كشور بيسابقه و كمسابقه است، نه در سينما، و نه حتي در خود معاونت سينمايي و خانه سينما. ولي آنچه در حرفهاي چندي پيش سخنگوي خانه سينما اعلام شد و از پيغام معاون سينمايي به هيات مديره خانه سينما پرده برميداشت، تاكنون سابقه نداشته، نه به اين صراحت، كه حتي به طعنه و كنايه و در گوشي. طبق گفته سخنگوي خانه سينما كه در رسانهها منعكس شد، معاون سينمايي پيغام فرستاده بود كه هياتمديره، مديرعامل خانه سينما را عوض كند تا بودجه سال و بودجه جشن سينما پرداخت شود. بهت و حيرت اهالي سينما چنان فضايي ايجاد كرد كه اگر خبر رسانهاي نشده بود و كسي خودش نديده بود و نخوانده بود، باورش نميشد. اگرچه معاون سينمايي در جلسهاي مطبوعاتي اعلام كرد بودجه معوقه پرداخت ميشود ولي برخلاف تصور حرفهاي گفتهشده را تكذيب نكرد و حتي لزومي نديد كوچكترين اشارهاي به آن داشته باشد. *** آنچه در دفترچه سياستگذاري معاونت سينمايي جلب توجه ميكند ناديده گرفتن صنوف است، يعني پشت پا زدن به دستاوردي با اين همه سال پيشينه. شكل عيني و عملي اين سياست را هم در عملكرد مديران كنوني «مركز گسترش سينماي مستند و تجربي» و ناديده گرفتن نقش انجمن مستندسازان ميبينيم. حالا سوال اينجاست كه آيا اين سياست بياتكايي به صنف قرار است خودش را در گلوگاه مشكلات مالي نشان دهد؟ آيا همانطور كه در روزهاي پاياني سال، معاونت سينمايي قول پرداخت داده بود ولي تاكنون عملي نشده، اين بار هم وضعيت همينگونه است؟ تا چند ماه ديگر، خانه سينما دو اتفاق مهم را پيشرو دارد. يكي برگزاري جشن و ديگري انتخابات هياتمديره. آيا معاونت سينمايي بودجه را به موقع و پيش از برگزاري جشن خانه سينما پرداخت خواهد كرد؟ آيا قصد كش دادن موضوع تا انتخابات بعدي وجود دارد تا ببينند چه كسي مديريت صنوف را به عهده خواهد گرفت؟ و... *** هر چه باشد، اين عدم پرداخت، اين بودجه، اين ناديده گرفتن صنوف و اين اختلاف، فقط متوجه مديرعامل و هياتمديره خانه سينما نيست. دود اين مشكل به چشم اعضاي صنوف و سينماگران ايراني ميرود. اختلاف سليقه و حتي قبول نداشتن يكديگر، شايد آنقدرها هم چيز بدي نباشد ولي نه تا حدي كه به صفآرايي و خط و نشان كشيدن برسد. اينطور نيست؟ منبع : همشهری ماه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]