تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804235718




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهى به نمايش «خير، شر، كلفت ها»


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاهى به نمايش «خير، شر، كلفت ها»
خير شر کلفت ها
به كارگردانى مهدى مشهورداستان مرگ بينوايان   ژان ژنه، نويسنده، شاعر، نمايشنامه نويس و فيلمساز معروف فرانسوى و خالق نمايشنامه كلفت ها به گفته خودش از تئاتر غرب هيچ توقعى ندارد؛ زيرا كه نقطه آغاز حركت و علت وجودى اش را «تظاهر» مى داند. او اهالى تئاتر را افرادى باطل و بى اخلاق مى داند كه در منجلاب روشنفكرمآبانه پوشالى شان فقط و فقط براى معروف و تيترشدن در روزنامه ها دست و پا مى زنند و بيش از آن كه به مدرسه بازيگرى نياز داشته باشند، بايد برايشان صومعه و كليسا تأسيس كرد. 1 او آشكارا اعلام مى كند كه تئاتر را دوست ندارد و آثار نمايشى خود را نيز همواره از سر بى حوصلگى و بطالت نوشته و حتى به اجرا شدن نمايشنامه هايش نيز رغبتى نشان نمى دهد.اغلب نمايشنامه هاى او در دنيايى موهوم به وقوع مى پيوندد و شخصيت هاى آثارش در يك فضاى غيرواقعى و رؤيايى ظاهر مى شوند؛ شخصيت هايى كه هم خودشان در رنج به سر مى برند و هم مخاطبشان.ژنه براساس نوع زندگى كه خود - و يا سرنوشت - برايش رقم زده همواره سعى مى كند نفرت و انزجار خود نسبت به بى عدالتى هاى حاكم بر روابط انسان ها را به تصوير بكشد و عصيان آدم هايى را نشان دهد كه در برابر اين بى عدالتى ها از خود واكنشى شديد - و در بيشتر موارد جنون آميز- نشان مى دهند و بر اين نظام مى شورند.ازجمله كلر و سولانژ، دو شخصيت نمايشنامه كلفت ها نيز از همين جنس اند. آن دو كه در اتاق زيرشيروانى يك خانه اشرافى زندگى مى كنند با شركت كردن در سناريويى خودساخته (رفتن در قالب نقش خانم صاحبخانه شان) كه بيشتر شبيه به مراسمى است كه هر شب تكرار مى شود، از همان ابتداى نمايشنامه به نوعى فرافكنى و عصيان دست مى زنند كه همچون آئينى برايشان مقدس است و گويى آن را براى خيل عظيمى از تماشاگران روايت مى كنند. برهمين اساس از همين ابتداى نمايشنامه كلفت ها، مخاطب نيز با اين آئين همراه و در عصيان عليه ظلم شريك مى شود. نمايشنامه شيوه بازى در بازى - شيوه مورد علاقه ژنه - را انتخاب كرده و تا انتها ادامه مى دهد.كلر و سولانژ كه در حقيقت كلفت هاى اين خانه مجلل اند در نقش صاحبخانه، فقط امر و نهى مى كنند و از اين طريق خواسته ها و حس هاى فروخورده خود را آشكار مى سازند و دردهاى درونى خويش را التيام مى بخشند. آنها رؤياهاى خود را از طريق نقش آفرينى هاى مداوم به نمايش مى گذارند تا سرانجام بر ارباب خود پيروز مى شوند و به گونه اى خيالى، زن صاحبخانه را با همدستى يكديگر مى كشند؛ در واقع بى آنكه خود متوجه شوند يكى قاتل و ديگرى مقتول مى شود!مهدى مشهور در بازخوانى از اين نمايشنامه كه با نام خير، شر، كلفت ها در خانه كوچك نمايش برروى صحنه است سعى كرده با نزديك شدن به درونمايه اصلى نمايشنامه، برداشت شخصى و پرداخت نهايى خود را نيز از نمايشنامه ارائه دهد. برهمين اساس در طراحى شكل و فرم نمايش بر عناصر بومى تأكيد نموده تا ارتباط مخاطب را با نمايشنامه مستحكم تر كند. تركيب بندى ساده صحنه از يك دايره به رنگ سبز در پيرامون صحنه و يك دايره قرمز رنگ در مركز آن و يك صندلى تشكيل شده است.ازجمله كلر و سولانژ، دو شخصيت نمايشنامه كلفت ها نيز از همين جنس اند. آن دو كه در اتاق زيرشيروانى يك خانه اشرافى زندگى مى كنند با شركت كردن در سناريويى خودساخته (رفتن در قالب نقش خانم صاحبخانه شان) كه بيشتر شبيه به مراسمى است كه هر شب تكرار مى شود، از همان ابتداى نمايشنامه به نوعى فرافكنى و عصيان دست مى زنند كه همچون آئينى برايشان مقدس است و گويى آن را براى خيل عظيمى از تماشاگران روايت مى كنند. موسيقى زنده نيز توسط تمبك نواز در گوشه صحنه نواخته مى شود و دو بازيگر در لباس هاى سفيد و يك پارچه سبز و قرمز كه استفاده هاى زيادى از آن مى شود به نقش آفرينى مى پردازند. سادگى تركيب بندى نمايش يادآور تئاتر تجربى است. عناصر متضاد خير و شر كه در نام نمايش نيز متجلى هستند از طريق تضاد ميان دو رنگ سبز و قرمز كه به ترتيب نماد خير و شر هستند ارائه مى شوند و اين معنا متناظر فاصله ميان فرادستان و فرودستان در متن اصلى درنظر گرفته شده است. با اين تفاوت كه ژان ژنه برخلاف مهدى مشهور بدون ارزشگذارى بر روى اين مقوله، فقط بر عصيان فرودستان در برابر فرادستان تأكيد كرده است. اما آيا اصولاً مى توان نبرد دائمى ميان خير و شر را در قالب تضاد طبقه فرادست و فرودست تعبير كرد و آيا درونمايه اصلى نمايشنامه با اين برداشت موافق است به نظر مى رسد غفلت اصلى كارگردان در نمايشى كردن اتفاق مهيب و بزرگى رخ مى نمايد كه نمايشنامه از آغاز به سمت آن پيش مى رود: آنجا كه سولانژ با هدف كشتن صاحبخانه شربت زهر را به كلر مى نوشاند و منجر به مرگ او به عبارت ديگر مرگ خود مى شود. مرگى كه از فرط نفرت از خانم صاحبخانه نصيب خود كلفت ها مى شود. كلر نيز در برابر اين مرگ مقاومتى نمى كند و اين اتفاق به يك خودكشى دونفره شبيه مى شود. اين بن مايه تفكربرانگيز و عميق كه در نمايشنامه بسيار مؤكد شده به هيچ وجه در اجراى مهدى مشهور برجسته و بيرونى نشده است.از ديگر مؤلفه هاى اجراى نقش و كاركرد موسيقى در نمايش بسيار بجا و تأثيرگذار است. نمايش با ضرباهنگ آهسته تنبك كه سپس شدت مى گيرد آغاز مى شود و خلأهاى سكوت در نمايش با موسيقى به خوبى پرمى شوند و نقطه اتصال پرده هاى نمايش به يكديگر را تشكيل مى دهند.همچنين كاركرد ميزانسن هاى متمركز و دايره وار كارگردان كه اسارت و درماندگى كلفت ها را در دايره تقدير گريزناپذيرشان به خوبى نمايان مى سازد. در اين ميان به نظر مى رسد بازيگران با استفاده از يك بازى تصنعى و اندكى اغراق شده مى خواهند مرز ميان صحنه و بازى در بازى هايشان را براى تماشاگر مشخص كنند. در حالى كه خود نمايشنامه اين مرز را از ميان برداشته و در هم آميخته است. اين موضوع به بازى آنها آسيب رسانده و نمايش را متكلف و دشوار مى كند كه زيبنده يك نمايش تجربى و پيشرو نيست.0- نقل به مضمون از نامه ژان ژنه به پووه ر ناشر نمايشنامه كلفت ها.منبع : ايران





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن