تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 24 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):گويا مؤمنان همان فقيهان (فرزانگان دين فهم) و اهل انديشيدن وپند گرفتن هستند. شنيد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852933711




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خلاقيت چيست؟


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: فارس: خلاقيت داراى سه بُعد غيرشناختى، شناختى و انگيزشى است. ابعاد غيرشناختى خلاقيت شامل ويژگي‌‏هاى خلاق در امور حركتى، هنرى و توانايي‌‏هاى خاصى است كه در سطح افراد مشابه كمتر مي‌‏توان شاهد آن بود. 1ـ ماهيت خلاقيت‏ در يك برنامه‌ي آموزش خلاقيت براى معلمان، قبل از شروع كار از آن‌ها خواسته شد تا تعريفى از خلاقيت را ارائه دهند. هر چند پاسخ‏‌هاى داده‏‌شده‌ي بعضى ارتباط بيشتر و برخى رابطه‌ي كمترى با مفهوم خلاقيت داشت، اما در يك موضوع مشترك بودند و آن ويژگى نو و جديد بودن كار خلاقانه بود. تمامى اين معلمان قبل از آموزش، اين نكته را دريافته بودند كه خلاقيت يعنى: "ايده‏‌هاى تازه و نو". ميان متفكران و محققان پيرامون تعريف خلاقيت اتفاق نظر وجود ندارد. براى نمونه، گيلفورد (1962) خلاقيت را مجموعه‌ي ويژگي‌‏ها و توانايي‌‏هاى فردى مي‌‏داند. در واقع، خلاقيت از ديدگاه گيلفورد عبارت از تفكر واگراست، يعنى تفكر از جهات مختلف و ابعاد گوناگون. در حالى كه محققانى ديگر از جمله هارينگتون (1990)، آمابيل (1989) و سيكزنتمي‌‏هالى (1989) خلاقيت را موضوعى كاملاً اجتماعى مي‌‏دانند. هنسى و آمابيل (1989) معتقدند كه تحقيقات ما نشان داده است عوامل اجتماعى و محيطى نقش اصلى را در كار خلاق ايفا مي‌‏كنند و بين انگيزه‌‏هاى شخصى و خلاقيت ارتباط قوي‌‏اى وجود دارد كه قسمت زيادى از اين گرايش را محيط اجتماعى يا حداقل جنبه‌‏هاى خاصى از محيط تعيين مي‌‏كنند. سيكزنتمي‌‏هالى (1989) بر اين باور است كه ما نمي‌‏توانيم به افراد و كارهاى خلاق جدا از اجتماعى كه در آن عمل مي‌‏كنند بپردازيم، زيرا خلاقيت هرگز نتيجه‌ي عمل فرد به تنهايى نيست. هارينگتون بر مبناى شناخت محيط زيست، زيست‏‌شناسىِ نظريه‌ي اجتماعى خويش را از خلاقيت پايه‌‏ريزى مي‌‏كند و معتقد است همان‏‌گونه كه موجودات با يكديگر و با زيست‏‌بومشان در ارتباط‌اند، در زيست‌‏بوم خلاق نيز همه‌ي اعضا و همه‌ي جنبه‏‌هاى محيطى در حال تعامل‌‏اند. خلاقيت، ارائه‌ي كيفيت‏‌هاى تازه از مفاهيم و معانى است. گيزلين (1954) به خلاقيت به عنوان يك محصول مي‌‏نگرد، در حالى كه ديدگاه‏‌هاى ديگر به آن به عنوان يك فرايند توجه مي‌‏كنند مانند مدنيك (1962) كه خلاقيت را چنين تعريف مي‌‏كند: شكل دادن به عناصر متداعى به صورت تركيبات تازه كه با الزامات خاصى مطابق است يا به شكل مفيد است. در بعضى نظريه‏‌ها، وجود برخى از ويژگي‌‏ها براى ظهور خلاقيت ضرورى است. بارون و هارينگتون (1981) مي‌‏گويند بعضى از تحقيقات نشان مي‌‏دهد افراد خلاق از نظر شخصيتى داراى صفات خاصي‌‏اند. استرنبرگ (1985) علاقه به خطر كردن، عدم پذيرش محدوديت‌‏ها و موانع، توانايى بهره‌‏بردارى از محيط خويش براى ساختن چيزى نو و منحصربه‌‏فرد، داشتن سؤالات و فرضيات زياد و كنجكاوى را لازمه‌ي خلاقيت مي‌‏داند. در حالى كه بعضى ديدگاه‌‏ها لزوم اين ويژگي‌‏ها را رد مي‌‏كنند و خلاقيت را توانايى حل مسائلى كه از قبل نياموخته‌‏ايم، مي‌‏داند.(وايزبرگ، 1995) اين‏‌گونه تعاريف و ساير تعاريف علي‌‏رغم تفاوت‏‌هاى اساسى كه در ديدگاه‌‏هاى خويش دارند، داراى نقاط اشتراكى نيز هستند. از مهم‏ترين نقاط اشتراك آن‌ها، نو بودن و تازگى داشتن كار خلاقانه است؛ اما هر چيز نو نمي‌‏تواند خلاقانه باشد، بنابراين، در اغلب تعاريف، ارزشمندى و مناسب بودن نيز مورد توجه قرار گرفته است، به‌‏طورى كه آمابيل (1990) معتقد است اگر اكتشافى بودن را به آن اضافه نماييم، اين دو وجه اشتراك مي‌‏تواند خود تعريف خلاقيت باشد. لذا در نظر او خلاقيت عبارت از هر اثر نو و ارزشمندى است كه از طريق اكتشاف حاصل شده باشد. 2ـ ابعاد خلاقيت‏ خلاقيت داراى سه بُعد غيرشناختى، شناختى و انگيزشى است. ابعاد غيرشناختى خلاقيت شامل ويژگي‌‏هاى خلاق در امور حركتى، هنرى و توانايي‌‏هاى خاصى است كه در سطح افراد مشابه كمتر مي‌‏توان شاهد آن بود. (منطقى، .138) ابعاد شناختى خلاقيت نيز ناظر بر وجود تفكر واگرا در فرد است. فرد خلاق توانمندى توليد ايده‌‏هاى بيشترى دارد و جريان توليد ايده‌‏ها نزد او از انعطاف‌‏پذيرى ذهنى بالاترى برخوردار است. او در جريان توليد ايده‏‌هايش ايده‌‏هايى بديع و ابتكارى نيز توليد مي‌‏كند كه اين ايده‌‏ها به ذهن كمتر كسى خطور مي‌‏كند. ابعاد انگيزشى خلاقيت ناظر به انگيزه‌ي درونى فرد است و وى را بر آن مي‌‏دارد كه بدون آن كه الزاماً پاداش بيرونى وجود داشته باشد، به شكل مستمر و پي‌‏گير به كار مورد علاقه‌‏اش بپردازد. 2ـ1ـ بُعد شناختى‏ نظريه‌ي شناختى بر تفكر واگرا مبتنى است. تفكر واگرا درعين‌‏حال، تفكرى است كه براى هر پرسش، پاسخ مشخصى ندارد و به پاسخ‌‏هاى متعدد و در جهت‏‌هاى گوناگون مي‌‏پردازد؛ در حالى‌كه در تفكر همگرا پاسخى معين و مشخص به پرسش داده مي‌‏شود. مهم‏ترين ويژگي‌‏هاى تفكر واگرا عبارت‌‏اند از: 1. سيّالى: توانايى برقرارى معني‌‏دار بين انديشه و بيان آن كه افراد را قادر مي‌‏سازد راه‏‌حل‏‌هاى متعددى براى حل يك مسئله‌ي واحد ارائه دهند. به عبارت ديگر، سيّالى به كميت پاسخ‌‏هاى فرد به يك مسئله مرتبط است. اين ويژگى مبتنى بر اين عقيده است كه كميت موجب دگرگونى كيفيت مي‌‏گردد. 2. اصالت ابتكار: توانايى تفكر با شيوه‌ي غيرمتداول و خلاف عادت رايج، اصالت ابتكار مبتنى بر ارائه جواب‏‌هاى غيرمعمول، تعجب‌‏آور و زيركانه به مسائل است. 3. انعطاف‏‌پذيرى: توانايى تفكر با راه‏‌هاى مختلف براى حل مسئله جديد است. تفكر قابل انعطاف، الگوهاى جديدى براى انديشيدن طراحى مي‌‏كند. 4. بسط: توانايى توجه به جزئيات در حين انجام يك فعاليت است. انديشه‌ي بسط‌يافته به كليه‌ي جزئيات لازم يك طرح مي‌‏پردازد و چيزى را از قلم نمي‌‏اندازد. گيلفورد و تورنس از بُعد شناختى به خلاقيت نگريسته‌اند و بر همين اساس، آزمون‏‌هاى خويش را از خلاقيت تدوين كرده‌اند. گيلفورد در آزمون چهارگانه‌‏اى تفكر واگرا را مي‌‏سنجند، مانند: سيالى فكرى، سيالى كلامى، سيالى بيانى، سيالى تداعى. موارد استفاده از اشيا، طراحى و... آزمون تورنس نيز به موقعيت‌‏هاى مشابهى اختصاص دارد. بعضى از فعاليت‏‌هاى آزمون تورنس عبارت از فعاليت‏‌هاى كلامي‌‏اند مانند: 1. تصويرى پيچيده به آزمون‏‌شونده ارائه مي‌‏گردد و از وى خواسته مي‌‏شود تا براى روشن شدن موقعيت موجود در تصوير، سؤال‏‌هايى را مطرح كند. 2. در اين فعاليت از آزمون‏‌شونده خواسته مي‌‏شود تا دلايلى را كه به ايجاد موقعيت اخير انجاميده است، حدس بزند. آزمون‏‌هاى تصويرى نيز به كار مي‌‏رود، مانند: 1. در اين فعاليت، كاغذى حاوى تكه‌‏اى از يك منحنى رنگى به آزمون‏‌شونده داده مي‌‏شود و از وى درخواست مي‌‏گردد تا با تكميل آن، يك شكل غيرمعمول را تهيه كند. 2. در اين فعاليت، از آزمون‏‌شونده خواسته مي‌‏شود كه مجموعه‏‌اى از اشكال را تكميل و نامشان را نيز در زير آن‌ها درج نمايد. 3. از آزمون‏‌شونده خواسته مي‌‏شود كه با مجموعه‌‏اى از خطوط موازى كه در اختيار وى قرار گرفته است، اَشكالى را تهيه نمايد. از ديدگاه تورنس، خلاقيت عبارت از حساسيت به مسائل، كمبودها، مشكلات و خلأهاى موجود در دانش بشرى، حدس زدن و تشكيل فرضيه‌‏هايى درباره‌ي اين كمبودها، ارزش‏يابى و آزمايش حدس‌‏ها و فرضيه‌‏ها، اصلاح احتمالى و آزمون مجدد آن‌ها و در نهايت نتيجه‌‏گيرى است. تورنس (1980) و دوبونو (1986) نيز با نگاهى شناختى به خلاقيت، نظريه‌ي تفكر جانبى يا افقى را در تبيين خلاقيت ذكر كرده است كه مشابه تفكر واگرا در نظريه‌ي گيلفورد و تورنس است. دوبونو در كنار تفكر جانبى، تفكر عمودى را نيز مطرح كرده است. وى معتقد است كه تفكر عمودى موجب ايجاد قالب‏‌هاى ذهنى و توسعه‌ي آن مي‌‏شود در حالى كه تفكر جانبى يا خلاق، ساختار اين قالب‏‌ها را تغيير مي‌‏دهد و قالب‏‌هاى جديدى را ايجاد مي‌‏كند. در تفكر عمودى، افراد براى حل مسئله پس از كندن چاه به حفر آن ادامه مي‌‏دهند، اما در تفكر جانبى پس از كندن چاه به محل ديگرى حركت كرده چاه ديگرى مي‌‏كنند. مهم‏ترين تفاوت‏‌هاى تفكر خلاق و منطقى از نظر دوبونو عبارت‌‏اند از: 1. وسعت عمل: در تفكر منطقى، معمولاً مي‌‏كوشيم با بررسى شقوق مختلف يك امر يا مسئله، بهترين راه را برگزينيم و آن را ملاك عمل قرار دهيم. اما در تفكر خلاق، خود را به يك طريق محدود نمي‌‏كنيم بلكه درصدد آنيم راه‏‌هاى هر چه بيشترى را براى حل يك مسئله بياييم. اين كار حتى پس از يافتن راه‏‌هاى مناسب ادامه پيدا مي‌‏كند. 2. مسير و جهت عمل: در تفكر منطقى، جهت و مسير مشخصى دنبال مي‌‏گردد؛ در حالى‌كه در تفكر خلاق نه تنها يك مسير دنبال نمي‌‏گردد، بلكه راه‏‌ها و جهت‏‌هاى مختلفى نيز ايجاد مي‌‏گردد. به عبارت ديگر، براى يك فرد در تفكر منطقى روشن است كه چه مي‌‏خواهد و از چه راهى مي‌‏تواند به مقصود برسد، در حالي‌كه در تفكر خلاق فرد جست‏‌وجو مي‌‏كند تا بتواند تغيير و حركتى ايجاد كند و از اين‏‌رو، تنها براى رسيدن به مقصود تلاش نمي‌‏كند. 3. توالى عمل: در تفكر منطقى، هر مرحله بايد به دنبال مرحله‌ي بعد بيايد و مراحل نيز به يكديگر وابسته‌اند. در حالي‌كه در تفكر خلاق نيازى به توالى مراحل نيست و مي‌‏توان از مرحله‏‌اى به مرحله‌ي بالاتر جهيد و سپس بار ديگر مراحل باقي‌‏مانده را طى كرد. 4. چگونگى برخورد با اشتباه‌‏ها و مسائل نامربوط: در تفكر منطقى، تلاش مي‌‏شود كه در هر قدم هيچ‌‏گونه اشتباهى رخ ندهد؛ در حالي‌كه در تفكر خلاق امكان اشتباه است تا بتوان در نهايت به جواب درست دست يافت. همچنين در تفكر منطقى، مسائل نامربوط كنار گذاشته مي‌‏شود و تنها به آن‏‌چه به مسئله ارتباط دارد پرداخته مي‌‏شود، در حالي‌كه در تفكر خلاق به هر چيز به ظاهر بي‌‏ارتباط نيز توجه مي‌‏شود و تلاش نمي‌‏شود كه در يك قالب بماند. در تفكر منطقى، راه‏‌هايى انتخاب مي‌‏شود كه فرد مطمئن باشد به جواب و نتيجه‌‏اى مي‌‏رسد، در حالي‌كه در تفكر خلاق راه‏‌هاى نامطمئن نيز كشف مي‌‏گردد؛ زيرا ممكن است اين راه‏‌ها به نتايج باارزشى منتهى گردد. به همين دليل، ترجيح داده مي‌‏شود كه اين راه‌‏ها نيز شناخته گردد. به‏‌طور كلى، تفكر منطقى متوجه‌ي جنبه‌ي داوري‌‏كننده و ارزيابي‌‏كننده‌ي فكر است، يعنى مسائل تجزيه و تحليل، مقايسه و در نهايت راه‏‌حل انتخاب مي‌‏گردد؛ در حالي‌كه در تفكر خلاق، مسائل تجسم و پيش‌‏بينى مي‌‏گردد. به عبارت ديگر، در تفكر منطقى واقعيت‏‌هاى موجود محدود مي‌‏گردد، اما تفكر خلاق پاى در مسير مجهولات مي‌‏گذارد. 2ـ2ـ بُعد انگيزشى‏ انگيزه توسط محققانى مانند آمابيل مورد توجه قرار گرفته است. او اعتقاد دارد كه توجه زياد به بُعد شناختى، باعث شده است كه ابعاد غيرشناختى و به‌‏خصوص انگيزه، علي‌‏رغم اهميت زياد آن، مورد توجه قرار نگيرد. انگيزه شامل دو نوع درونى و بيرونى است. انگيزه‌ي درونى انگيزه‌‏اى است كه فعاليت، به خاطر خود عمل انجام مي‌‏گيرد، زيرا خودِ كار، جالب و لذت‏‌بخش يا رضايت‏‌آميز است. برعكس، در انگيزه‌ي بيرونى انجام كار براى تحقق هدف بيرونى است. آمابيل (1983) معتقد است خلاقيت نتيجه‌ي تعامل سه عاملِ مهارت‏‌هاى فردى، استعدادهاى درونى و انگيزه است و محل تلاقى اين سه عنصر اصلى نيز بستر اصلى رشد خلاقيت است. استعدادهاى يك فرد هر چند تا حدى ذاتى است اما با آموزش مي‌‏توان اين استعدادها را شكوفا كرد. مهارت‏‌هاى تخصصى نيز اشاره به تجربيات مكتسب هر فرد دارد. انگيزه‏‌هاى درونى نيز به عنوان يك عنصر مهم، باعث مي‌‏شوند كه افراد بتوانند استعدادها و مهارت‏‌هاى تخصصى خود را با پشتكار و با علاقه دنبال كرده به خلاقيت نايل گردند. آمابيل (1990) مي‌‏گويد كه در دوازده سال تحقيق دريافته است كه انگيزه‌ي درونى افراد داراى اهميت بيشترى در خلاقيت است. اگر افراد از ابتدا به كار خويش علاقه داشته باشند و با لذت و رضايت وارد كار شوند، نه با فشار خارجى، مي‌‏توانند خلاقيت بيشترى از خود نشان دهند. اهميت انگيزه درونى در تحقيقاتى كه از زندگى نام‏‌آوران، نويسندگان، دانشمندان و هنرمندان به عمل آمده است، مشخص مي‌‏گردد. 3ـ موانع خلاقيت‏ ظهور خلاقيت كه موهبتى الهى و همگانى است، مستلزم ايجاد بستر مناسب براى رشد و توسعه است؛ لذا براى گسترش اين توانايى بايد موانع و عوامل آن را نيز بررسى كرد تا بتوان فرصت لازم را براى رشد اين توانمندى براى همه‌ي افراد جامعه فراهم آورد. در اين‏‌جا، سعى شده است به‏‌طور خلاصه با طبقه‌‏بندى موانع و عوامل بروز خلاقيت، به اين مقوله بپردازيم. 3ـ1ـ موانع ‏شناختى‏ 1. عادت: افراد در حل مسائل معمولاً روشى را به كار مي‌‏برند كه بدانند با موفقيت همراه است. اين روش در موارد مشابه تكرار مي‌‏شود و فرد كم‌‏كم به آن عادت مي‌‏كند. عادت موجب مي‌‏شود كه انسان در يك چارچوب خاصى قرار گيرد و كارهايش را طبق دستورالعمل معينى انجام دهد. ازاين‌‏رو، امكان نوآورى و يافتن راه‌‏حل‏‌ها و طرح‏‌هاى جديد كاسته مي‌‏گردد. 2. عدم انعطاف‏‌پذيرى: انسانى كه در قالب معينى فكر و عمل مي‌‏كند، انعطاف‏‌ناپذير مي‌‏گردد؛ زيرا توان انديشيدن درباره‌ي جهات مختلف مسئله را ندارد و تنها يك يا دو جهت را مي‌‏بيند. 3. رويگردانى از ابهامات: افراد اگر احساس كنند قادر به مقابله با موقعيت‌‏هاى مبهم، پيچيده و غيرمطمئن نيستند، از آن‌ها استقبال نمي‌‏كنند. به اين ترتيب، فرصتى براى رويارويى با مسائل تازه و رسيدن به افكار خلاق را از دست مي‌‏دهند. نياز شديد و افراطى به نظم و ترتيب نمونه‌‏اى از اين رفتار است و باعث مي‌‏شود كه همه چيز كاملاً مرتب باشد تا ابهام و اشكالى پيش نيايد. بدين‏‌ترتيب، امكان بروز خلاقيت از بين مي‌‏رود. 4. اتكا بر مفروضات: افراد معمولاً هنگام حل مسايل، مرزها و محدوديت‌‏هاى خاصى را قطعى فرض مي‌‏كنند و همين مانع از بروز خلاقيت در آن‌ها مي‌‏گردد. 5. تفكر منفى: اين حالت ممكن است نسبت به خود و ديگران به صورت احساس ناتوانى، كم‌‏ارزشى، بدبينى، عيب‏‌جويى و نااميدى ظهور يابد كه مانع جدى براى تفكر خلاق است. خودسانسورى و بي‌‏توجهى به ايده‌‏ها و افكارى كه مي‌‏تواند سازنده و مؤثر باشد، نمونه‌‏هايى آشكار از منفي‌‏گرايى است. در بسيارى از مواقع، ايده‏‌هاى تازه‌‏اى كه مي‌‏تواند تبديل به طرح خلاق و مفيدى شود، به سبب برخوردهاى منفى براى هميشه نابود مي‌‏گردد. در اين مواقع، فرد به خود نهيب مي‌‏زند كه اين افكار بچه‏‌گانه است، احمقانه و مسخره به نظر مي‌‏رسد، عملى نيست، اصلاً به من چه مربوط است و... همچنين اين عبارات ممكن است از طرف ديگران بيان شود كه در هر دو حالت امكان بروز هرگونه خلاقيت را از بين مي‌‏برد. 3ـ2ـ موانع عاطفى‏ 1. ترس از شكست و اشتباه: ترس از شكست باعث مي‌‏شود انسان فقط به دنبال امورى برود كه احتمال موفقيت در آن‌ها زيادتر باشد، لذا از هر كارى كه مستلزم خطرپذيرى و ريسك باشد دورى مي‌‏كند، در حالى كه خلاقيت مستلزم خطرپذيرى بالاست. اين ويژگى هرچند به عنوان يك مانع فردى و عاطفى قلمداد مي‌‏شود، اما به سبب نوع برخوردهايى كه از ابتدا با افراد شده است، به مرور شكل مي‌‏گيرد؛ زيرا معمولاً به موفقيت‌‏ها پاداش داده مي‌‏شود و شكست‏‌ها باعث سرخوردگى مي‌‏گردد. از طفوليت به كودكان آموخته مي‌‏شود كه اشتباه نكنند، در حالي‌كه شكست ضرورت دست‏‌يابى افكار و ايده‌‏هاى نو و خلاق است. 2. عدم اعتماد به نفس: بسيارى از مواقع افراد توانايي‌‏ها و استعدادهاى شگرفى دارند، اما عدم اعتماد به خود مانع بروز قواى خلاقشان مي‌‏گردد. ممكن است آن‌ها افكار و ايده‌‏هاى زيادى داشته باشند اما با ترديد به آن‌ها مي‌‏نگرند و احساس مي‌‏كنند نظريات آن‌ها ارزش زيادى ندارد؛ حتى جرأت نمي‌‏كنند كه آن‏‌ها را به زبان بياورند. باور نداشتن به خويش كم‏‌كم منجر به سركوب و زايل شدن توانايي‌‏هاى فرد مي‌‏گردد و قدرت آزادانديشى و تعمق را از او مي‌‏گيرد. بسيارى از مواقع، عدم رشد خلاقيت نتيجه‌ي موانع عاطفى مانند كمرويى، زودرنجى و اولويت قائل شدن به نظر ديگران به دليل عدم اعتماد به نفس است. (حسينى، 1381) 3ـ3ـ موانع اجتماعى‏ 1. مطابقت: منظور از مطابقت، همرنگ جماعت شدن است. مطابقت به علت نگرانى از متفاوت بودن از ديگران و تنها ماندن رخ مي‌‏دهد و بدين‏‌ترتيب امكان ابتكار و ارائه روش‌‏هاى تازه محقق نمي‌‏گردد. 2. تأييدطلبى و ترس از عدم استقبال اجتماعى: افرادى كه نيازمند تأييد ديگران هستند و از نقد و عدم پذيرش اجتماعى مي‌‏ترسند، نمي‌‏توانند از خود خلاقيتى نشان دهند. افراد خلاق معمولاً به كار و ابتكار خويش بيش از استقبال ديگران بها مي‌‏دهند و آن را قربانى انتظارات ديگران نمي‌‏كنند. 3. سنت‏‌ها: هرچند نمي‌‏توان اهميت سنت‏‌ها را ناديده گرفت، اما وجود بعضى از سنت‏‌ها و روش‌‏هاى سنتى مانع بروز انديشه‌‏هاى تازه مي‌‏گردد؛ لذا تأكيد و پاي‌‏بندى بيش از حد به آن‏‌ها موجب كاهش خلاقيت‏‌ها مي‌‏گردد. 3ـ 4ـ موانع خلاقيت در مدرسه‏ با توجه به آن‏‌چه تاكنون گفته شد، مي‌‏توان مهم‏ترين موانع رشد خلاقيت در مدرسه و كلاس را چنين برشمرد: 1ـ ايجاد خودپندارى ضعف در دانش‌‏آموزان‏ 2ـ اجازه اشتباه ندادن به دانش‏‌آموزان و توبيخ اشتباه‏‌هاى آنان‏ 3ـ ايجاد رقابت نامناسب ميان دانش‌‏آموزان‏ 4ـ مقايسه‌ي غيرمنطقى دانش‌‏آموزان و عملكرد آن‏‌ها با يكديگر 5 ـ اجازه‌ي ابراز عقيده ندادن به دانش‏‌آموزان‏ 6ـ عدم توجه به پرورش قدرت تخيل دانش‌‏آموزان‏ 7ـ عدم ايجاد فرصت لازم براى ابداع و ابتكار دانش‌‏آموزان‏ 8 ـ تأكيد بر اطاعت و پيروى دانش‌‏آموزان‏ 9ـ بي‌‏توجهى نسبت به كنجكاوى و پرسش‌‏هاى دانش‌‏آموزان‏ 4ـ عوامل مؤثر در رشد خلاقيت‏ عوامل مؤثر در خلاقيت را مي‌‏توان به دو دسته‌ي فردى و محيطى تقسيم كرد. عوامل فردى مربوط به ويژگي‌‏هاى شخصى، و عوامل محيطى به موقعيت‌‏هاى فرد در ارتباط با ديگران مرتبط است. آمابيل (1988) در نتايج پژوهش بسيار وسيعى كه از مصاحبه با 120 دانشمند به دست آورده بود، از همين تقسيم‏‌بندى استفاده كرد. عوامل فردى از ديدگاه دانشمندان عبارت بودند از: 1ـ ويژگي‌‏هاى شخصيتى متنوع‏ 2ـ خودانگيزى‏ 3ـ توانايي‌‏هاى شناختى خاص‏ 4- تمايل به خطر كردن‏ 5- تخصص در رشته‏ 6- تجارب متنوع‏ همچنين، بعضى از عوامل محيطى مؤثر بر خلاقيت كه در نتيجه‌ي اين مصاحبه‌‏ها به دست آمد، عبارت بودند از: 1ـ آزادى‏ 2ـ منابع كافى‏ 3ـ وقت كافى‏ 4ـ جوّ مناسب‏ 5 ـ طرح تحقيق مناسب‏ 6ـ فشار ويژگي‌هاى شخصى از مهم‏ترين عوامل مؤثر در رشد خلاقيت است، زيرا چنان كه به بررسى خصوصيات افراد خلاق بپردازيم تشابه و اشتراك‏‌هاى زيادى بين آن‏‌ها ديده مي‌‏شود. تورنس (1980) نيز بعد از مطالعه‌ي بيست و دو ساله‌ي خويش از كودكان و نوجوانان، نتيجه گرفت كه اساس شخصيت افراد خلاق عبارت است از: استقلال انديشه، شيفتگى فراوان نسبت به مسئله يا فعاليت مورد علاقه‏‌شان، شجاعت، كنجكاوى، صداقت و ميل به خطر كردن. به نظر او صفات مذكور از صفات بارز افراد خلاق است، لذا با پرورش هر كدام از اين ويژگي‌‏ها در افراد، مي‌‏توان به خلاقيت نزديك‏‌تر شد. انسان‌‏هاى خلاق خود را با محيط سازگار كرده، از ابزار پيرامون خود استفاده مي‌‏كنند. اين افراد از تلقين انديشه‌‏هاى متفاوت لذت مي‌‏برند و به همين دليل به ابزار پيچيده‌‏تر گرايش بيشترى دارند. بسيارى از مواقع، مجموعه‌‏اى از تضادها را مي‌‏توان در رفتار آن‏‌ها مشاهده كرد. بعضى از اين ويژگي‌‏ها عبارت‌‏اند از: 1. پرتحرك و ثابت: افراد خلاق داراى نيروى نهفته و عظيمي‌‏اند كه ممكن است سال‏‌هاى سال به همان شكل باقى بماند. اين گروه از افراد مي‌‏توانند ساعت‏‌هاى متمادى با شور و اشتياق بر روى يك مسئله تمركز كنند و از آن‏‌جا كه يك نيروى ذاتى آن‏‌ها را هدايت مي‌‏كند، بر اين باورند كه مي‌‏توانند آن مسئله را حل كنند. آن‏‌ها حتى در دوران پيرى نيز پرتوان هستند و نيروى ذاتى خود را حفظ مي‌‏كنند. انسان‏‌هاى خلاق مي‌‏توانند نيروى خود را كنترل و در صورت لزوم از آن استفاده كنند. وقفه‌‏هاى طولانى كه مابين كارهايشان ديده مي‌‏شود، ناشى از فرصتى است كه آن‏‌ها به خود مي‌‏دهند تا از كارهاى تكميلي‌‏شان لذت ببرند؛ اين ابزارى براى خشنودى آن‏‌ها محسوب مي‌‏شود. 2. ساده و باهوش: افراد خلاق در عين سادگى بسيار، باهوش‌‏اند. يك مشخصه‌ي مهم در اين‏‌گونه افراد ميزان هوش عمومي‌ آن‏‌هاست. افراد خلاق از كارهاى پيچيده و داراى چالش لذت مي‌‏برند و اين ويژگى به تداوم رشد ذهنى در آن‏‌ها مربوط مي‌‏شود. اما لوييس ترمن در 1921 ثابت كرد كه بهره هوشى بالا در يك فرد الزاماً منجر به خلاقيت نمي‌‏شود و يك فرد معمولى با بهره هوشى 120 زندگى بهترى دارد و تمايل بيشترى به خلاقيت در او ديده مي‌‏شود. البته اين گفته به اين معنى نيست كه اين فرد الزاماً خلاق است. (سيكزنتمي‌‏هالى، 1960) افراد خلاق در عين هوشمندى ساده‌اند، چنان كه هاوارد گاردنر هوش افراد خلاق را با عدم بلوغ مرتبط مي‌‏داند و از موتسارت به عنوان شاهدى براى ادعاى خود نام مي‌‏برد. 3. مسئوليت‏پذير و سهل‌‏انگار: افراد خلاق در عين حالى كه به كارهاى خويش حساس هستند با پشتكار و علاقه‌ي فراوانى عمل مي‌‏كنند. آن‏‌ها در محيط كارى شوخ‏‌طبع‏‌اند و گاهى چنان در تصورات خويش غرق مي‌‏شوند كه هرگونه محدوديت زمانى و مكانى را فراموش مي‌‏كنند. 4. واقع‌‏گرا و رؤيايى: طبق نظريه‌‏هاى جديد، يك فرد خلاق به سمت واقعيت يا آن‏‌چه واقعيت محسوب مي‌‏شود گرايش دارد. براى يك شخص خلاق بسيار حايز اهميت است كه در باورهاى ناممكن خود به جست‌‏وجو بپردازد و حس حقيقت را درون تصوراتش حفظ كند. به جز اين، افراد خلاق مي‌‏توانند دنياى خود را بي‌‏آن‏كه در دنياى واقعى پايه و اساس داشته باشد، خلق كنند. شايد باورهاى آنان مورد پذيرش واقع نشود، اما سرانجام از آن يك عقيده‌ي خلاق شكل مي‌‏گيرد. 5. درون‏‌گرا و برون‏‌گرا: افراد خلاق هم درون‏‌گرا و هم برون‏‌گرا هستند، در حالي‌كه مردم عادى يكى از اين دو خصوصيت را از خود نشان مي‌‏دهند و بر همين اساس است كه ما به نوع شخصيت آن‏‌ها پى مي‌‏بريم؛ اما افراد خلاق هر دو ويژگى را بروز مي‌‏دهند. 6. فروتن و مغرور: افراد خلاق هم فروتن و هم مغرورند. آنان در عين حال براى آن‏‌چه و آن كس كه باعث موفقيت‌‏شان شده است، احترام زيادى قائل‌‏اند و با ديدن كارهاى تكميل‌‏شده‌ي خود نيز احساس غرور مي‌‏كنند. 7. مردانگى ـ زنانگى: انسان‌هاى خلاق از نقش كليشه‌‏اى مردانه ـ زنانه مي‌‏گريزند. دخترهاى خلاق سرسخت‏‌تر و مردانه‌‏تر از دخترهاى معمولى و پسرهاى خلاق احساساتى و عاطفي‌‏تر از پسرهاى عادى هستند. افراد خلاق نشان داده‌اند كه به خوبى از عهده‌ي هر دو نقش برمي‌‏آيند. 8. كلّه‏‌شق و محافظه‏‌كار: باورهاى سنتى كمتر تغيير مي‌‏كنند، اما افراد خلاق نمي‌‏توانند باورهاى كاملاً سنتى داشته باشند؛ لذا مخاطرات را مي‌‏پذيرند. هرچند افراد خلاق تمايل دارند متفاوت از ديگران و غيرقابل پيش‏‌بينى باشند، اما از آن‏‌جا كه عقايدشان در نظر ديگران بد جلوه مي‌‏كند مجبورند تا حدى محافظه‌‏كارى كنند. نتيجه‏ خانواده و مدرسه از مهم‏ترين عوامل اجتماعى رشد خلاقيت در افرادند. موقعيت خانوادگى از عوامل اساسى در تحقق توانايي‌‏هاى بالقوه‌ي انسان است. تحقيقات نشان مي‌‏دهد كه رفتار و نگرش والدين، كميت و كيفيت علايق آن‌ها و نحوه‌ي تعامل‌شان با فرزندان بر رشد توانايي‌‏هاى فرزندان كاملاً مؤثر است. بسيارى از افراد سرآمد و خلاق متذكر شده‌اند كه در مرتبه‌ي نخست تلاش‌‏هاى والدين و سپس عوامل آموزشى مانند مربيان موجب پرورش استعداد آن‌ها بوده است. مطالعه‌‏اى كه بر روى افراد موفق هنرمند انجام شده نشان مي‌‏دهد آن‌ها عوامل حمايت‌‏كننده داشته‌اند. تمام هنرمندان خلاق گزارش كرده‌اند كه دست كم يكى از والدين يا نزديكان آن‌ها به كارشان علاقه نشان مي‌‏دادند و از آن‌ها حمايت مي‌‏كردند، گرچه محيط از شرايط چندان مساعد برخوردار نبوده است. منابع‏ 1ـ منطقى، مرتضى، بررسى پديده‌ي خلاقيت در كتاب‏‌هاى درسى دبستان (پايان‏‌نامه‌ي دكترى، دانشگاه تهران، 1380). 2ـ حسينى، افضل‌‏السادات، تأثير برنامه آموزش خلاقيت معلمان بر دانش، نگرش و مهارت آن‌ها (تهران: سازمان پژوهش و برنامه‌‏ريزى، 1381). 3ـحسينى، افضل‌‏السادات، ماهيت خلاقيت و شيوه‌‏هاى پرورش آن (مشهد: شهر آستان قدس، چاپ سوم، 1382). 4- Amabile Teresa M ,(1989) ;"Personality Processes andIndividual Differences" .2 .No ,45 :vol ,Journal of Personality and SocialsPsychology 5- theSocial Psychology of Creativity ,Within you Without You" ;(1990) , sage publication ,Theories of Creativity ,Mark Albert& in Runco ,"and Beyond .London 6- Family Influences OnThe Development Of High ;(Mihaly(1993 ,Czikszentimihalyi . Sons & John Willy ,Ability 7- .Jul/Aug ,inPsychology to Day ,"the creative Personality" (1996) , 8- .PenguinBook ,Lateral Thinking ;(1986) ,Debono Edward 9- in Parnes ,"Creativity its Measurment andDevelopment" ,(1962) ,J ,Guilford New ,Scribner Sons ,A Source BookFor Creative Thinking ;F .H ,J Harding .S .York 10- University ,Basic Problems in Teaching forCreativity .(1964) , .of Southern California 11- .A Psychological ,The Ecology of HumanCreativity ,(1990) .M ,David ,Harrington 12- .How toDevelop Student Creativity ,(1997) ,M .W ,Williams .J .R ,Sternberg 13- University ,Education and The CreativePotential ,(1968) ,Paul .Torrance E .3 ed Printed ,of Minnesota 14- Eric ,Fostering Academic Creativity inGifted Student ,(1990) , .A .S .U ,Digest .E.C 15- ,Company & Freeman .H .Creative Temple University,W ,(1993) ,W .R ,Weisberg .New York 16- ?"An IdeaWhose Time Has Come And Gone :Creativing" ,1990 ,Robert.M ,Milgram .Sage PubicationLondon ,Theories Of Creativity ,Albert Robert& in Runco Marc ................................................................................................




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن