محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852933711
خلاقيت چيست؟
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: فارس: خلاقيت داراى سه بُعد غيرشناختى، شناختى و انگيزشى است. ابعاد غيرشناختى خلاقيت شامل ويژگيهاى خلاق در امور حركتى، هنرى و تواناييهاى خاصى است كه در سطح افراد مشابه كمتر ميتوان شاهد آن بود. 1ـ ماهيت خلاقيت در يك برنامهي آموزش خلاقيت براى معلمان، قبل از شروع كار از آنها خواسته شد تا تعريفى از خلاقيت را ارائه دهند. هر چند پاسخهاى دادهشدهي بعضى ارتباط بيشتر و برخى رابطهي كمترى با مفهوم خلاقيت داشت، اما در يك موضوع مشترك بودند و آن ويژگى نو و جديد بودن كار خلاقانه بود. تمامى اين معلمان قبل از آموزش، اين نكته را دريافته بودند كه خلاقيت يعنى: "ايدههاى تازه و نو". ميان متفكران و محققان پيرامون تعريف خلاقيت اتفاق نظر وجود ندارد. براى نمونه، گيلفورد (1962) خلاقيت را مجموعهي ويژگيها و تواناييهاى فردى ميداند. در واقع، خلاقيت از ديدگاه گيلفورد عبارت از تفكر واگراست، يعنى تفكر از جهات مختلف و ابعاد گوناگون. در حالى كه محققانى ديگر از جمله هارينگتون (1990)، آمابيل (1989) و سيكزنتميهالى (1989) خلاقيت را موضوعى كاملاً اجتماعى ميدانند. هنسى و آمابيل (1989) معتقدند كه تحقيقات ما نشان داده است عوامل اجتماعى و محيطى نقش اصلى را در كار خلاق ايفا ميكنند و بين انگيزههاى شخصى و خلاقيت ارتباط قوياى وجود دارد كه قسمت زيادى از اين گرايش را محيط اجتماعى يا حداقل جنبههاى خاصى از محيط تعيين ميكنند. سيكزنتميهالى (1989) بر اين باور است كه ما نميتوانيم به افراد و كارهاى خلاق جدا از اجتماعى كه در آن عمل ميكنند بپردازيم، زيرا خلاقيت هرگز نتيجهي عمل فرد به تنهايى نيست. هارينگتون بر مبناى شناخت محيط زيست، زيستشناسىِ نظريهي اجتماعى خويش را از خلاقيت پايهريزى ميكند و معتقد است همانگونه كه موجودات با يكديگر و با زيستبومشان در ارتباطاند، در زيستبوم خلاق نيز همهي اعضا و همهي جنبههاى محيطى در حال تعاملاند. خلاقيت، ارائهي كيفيتهاى تازه از مفاهيم و معانى است. گيزلين (1954) به خلاقيت به عنوان يك محصول مينگرد، در حالى كه ديدگاههاى ديگر به آن به عنوان يك فرايند توجه ميكنند مانند مدنيك (1962) كه خلاقيت را چنين تعريف ميكند: شكل دادن به عناصر متداعى به صورت تركيبات تازه كه با الزامات خاصى مطابق است يا به شكل مفيد است. در بعضى نظريهها، وجود برخى از ويژگيها براى ظهور خلاقيت ضرورى است. بارون و هارينگتون (1981) ميگويند بعضى از تحقيقات نشان ميدهد افراد خلاق از نظر شخصيتى داراى صفات خاصياند. استرنبرگ (1985) علاقه به خطر كردن، عدم پذيرش محدوديتها و موانع، توانايى بهرهبردارى از محيط خويش براى ساختن چيزى نو و منحصربهفرد، داشتن سؤالات و فرضيات زياد و كنجكاوى را لازمهي خلاقيت ميداند. در حالى كه بعضى ديدگاهها لزوم اين ويژگيها را رد ميكنند و خلاقيت را توانايى حل مسائلى كه از قبل نياموختهايم، ميداند.(وايزبرگ، 1995) اينگونه تعاريف و ساير تعاريف عليرغم تفاوتهاى اساسى كه در ديدگاههاى خويش دارند، داراى نقاط اشتراكى نيز هستند. از مهمترين نقاط اشتراك آنها، نو بودن و تازگى داشتن كار خلاقانه است؛ اما هر چيز نو نميتواند خلاقانه باشد، بنابراين، در اغلب تعاريف، ارزشمندى و مناسب بودن نيز مورد توجه قرار گرفته است، بهطورى كه آمابيل (1990) معتقد است اگر اكتشافى بودن را به آن اضافه نماييم، اين دو وجه اشتراك ميتواند خود تعريف خلاقيت باشد. لذا در نظر او خلاقيت عبارت از هر اثر نو و ارزشمندى است كه از طريق اكتشاف حاصل شده باشد. 2ـ ابعاد خلاقيت خلاقيت داراى سه بُعد غيرشناختى، شناختى و انگيزشى است. ابعاد غيرشناختى خلاقيت شامل ويژگيهاى خلاق در امور حركتى، هنرى و تواناييهاى خاصى است كه در سطح افراد مشابه كمتر ميتوان شاهد آن بود. (منطقى، .138) ابعاد شناختى خلاقيت نيز ناظر بر وجود تفكر واگرا در فرد است. فرد خلاق توانمندى توليد ايدههاى بيشترى دارد و جريان توليد ايدهها نزد او از انعطافپذيرى ذهنى بالاترى برخوردار است. او در جريان توليد ايدههايش ايدههايى بديع و ابتكارى نيز توليد ميكند كه اين ايدهها به ذهن كمتر كسى خطور ميكند. ابعاد انگيزشى خلاقيت ناظر به انگيزهي درونى فرد است و وى را بر آن ميدارد كه بدون آن كه الزاماً پاداش بيرونى وجود داشته باشد، به شكل مستمر و پيگير به كار مورد علاقهاش بپردازد. 2ـ1ـ بُعد شناختى نظريهي شناختى بر تفكر واگرا مبتنى است. تفكر واگرا درعينحال، تفكرى است كه براى هر پرسش، پاسخ مشخصى ندارد و به پاسخهاى متعدد و در جهتهاى گوناگون ميپردازد؛ در حالىكه در تفكر همگرا پاسخى معين و مشخص به پرسش داده ميشود. مهمترين ويژگيهاى تفكر واگرا عبارتاند از: 1. سيّالى: توانايى برقرارى معنيدار بين انديشه و بيان آن كه افراد را قادر ميسازد راهحلهاى متعددى براى حل يك مسئلهي واحد ارائه دهند. به عبارت ديگر، سيّالى به كميت پاسخهاى فرد به يك مسئله مرتبط است. اين ويژگى مبتنى بر اين عقيده است كه كميت موجب دگرگونى كيفيت ميگردد. 2. اصالت ابتكار: توانايى تفكر با شيوهي غيرمتداول و خلاف عادت رايج، اصالت ابتكار مبتنى بر ارائه جوابهاى غيرمعمول، تعجبآور و زيركانه به مسائل است. 3. انعطافپذيرى: توانايى تفكر با راههاى مختلف براى حل مسئله جديد است. تفكر قابل انعطاف، الگوهاى جديدى براى انديشيدن طراحى ميكند. 4. بسط: توانايى توجه به جزئيات در حين انجام يك فعاليت است. انديشهي بسطيافته به كليهي جزئيات لازم يك طرح ميپردازد و چيزى را از قلم نمياندازد. گيلفورد و تورنس از بُعد شناختى به خلاقيت نگريستهاند و بر همين اساس، آزمونهاى خويش را از خلاقيت تدوين كردهاند. گيلفورد در آزمون چهارگانهاى تفكر واگرا را ميسنجند، مانند: سيالى فكرى، سيالى كلامى، سيالى بيانى، سيالى تداعى. موارد استفاده از اشيا، طراحى و... آزمون تورنس نيز به موقعيتهاى مشابهى اختصاص دارد. بعضى از فعاليتهاى آزمون تورنس عبارت از فعاليتهاى كلامياند مانند: 1. تصويرى پيچيده به آزمونشونده ارائه ميگردد و از وى خواسته ميشود تا براى روشن شدن موقعيت موجود در تصوير، سؤالهايى را مطرح كند. 2. در اين فعاليت از آزمونشونده خواسته ميشود تا دلايلى را كه به ايجاد موقعيت اخير انجاميده است، حدس بزند. آزمونهاى تصويرى نيز به كار ميرود، مانند: 1. در اين فعاليت، كاغذى حاوى تكهاى از يك منحنى رنگى به آزمونشونده داده ميشود و از وى درخواست ميگردد تا با تكميل آن، يك شكل غيرمعمول را تهيه كند. 2. در اين فعاليت، از آزمونشونده خواسته ميشود كه مجموعهاى از اشكال را تكميل و نامشان را نيز در زير آنها درج نمايد. 3. از آزمونشونده خواسته ميشود كه با مجموعهاى از خطوط موازى كه در اختيار وى قرار گرفته است، اَشكالى را تهيه نمايد. از ديدگاه تورنس، خلاقيت عبارت از حساسيت به مسائل، كمبودها، مشكلات و خلأهاى موجود در دانش بشرى، حدس زدن و تشكيل فرضيههايى دربارهي اين كمبودها، ارزشيابى و آزمايش حدسها و فرضيهها، اصلاح احتمالى و آزمون مجدد آنها و در نهايت نتيجهگيرى است. تورنس (1980) و دوبونو (1986) نيز با نگاهى شناختى به خلاقيت، نظريهي تفكر جانبى يا افقى را در تبيين خلاقيت ذكر كرده است كه مشابه تفكر واگرا در نظريهي گيلفورد و تورنس است. دوبونو در كنار تفكر جانبى، تفكر عمودى را نيز مطرح كرده است. وى معتقد است كه تفكر عمودى موجب ايجاد قالبهاى ذهنى و توسعهي آن ميشود در حالى كه تفكر جانبى يا خلاق، ساختار اين قالبها را تغيير ميدهد و قالبهاى جديدى را ايجاد ميكند. در تفكر عمودى، افراد براى حل مسئله پس از كندن چاه به حفر آن ادامه ميدهند، اما در تفكر جانبى پس از كندن چاه به محل ديگرى حركت كرده چاه ديگرى ميكنند. مهمترين تفاوتهاى تفكر خلاق و منطقى از نظر دوبونو عبارتاند از: 1. وسعت عمل: در تفكر منطقى، معمولاً ميكوشيم با بررسى شقوق مختلف يك امر يا مسئله، بهترين راه را برگزينيم و آن را ملاك عمل قرار دهيم. اما در تفكر خلاق، خود را به يك طريق محدود نميكنيم بلكه درصدد آنيم راههاى هر چه بيشترى را براى حل يك مسئله بياييم. اين كار حتى پس از يافتن راههاى مناسب ادامه پيدا ميكند. 2. مسير و جهت عمل: در تفكر منطقى، جهت و مسير مشخصى دنبال ميگردد؛ در حالىكه در تفكر خلاق نه تنها يك مسير دنبال نميگردد، بلكه راهها و جهتهاى مختلفى نيز ايجاد ميگردد. به عبارت ديگر، براى يك فرد در تفكر منطقى روشن است كه چه ميخواهد و از چه راهى ميتواند به مقصود برسد، در حاليكه در تفكر خلاق فرد جستوجو ميكند تا بتواند تغيير و حركتى ايجاد كند و از اينرو، تنها براى رسيدن به مقصود تلاش نميكند. 3. توالى عمل: در تفكر منطقى، هر مرحله بايد به دنبال مرحلهي بعد بيايد و مراحل نيز به يكديگر وابستهاند. در حاليكه در تفكر خلاق نيازى به توالى مراحل نيست و ميتوان از مرحلهاى به مرحلهي بالاتر جهيد و سپس بار ديگر مراحل باقيمانده را طى كرد. 4. چگونگى برخورد با اشتباهها و مسائل نامربوط: در تفكر منطقى، تلاش ميشود كه در هر قدم هيچگونه اشتباهى رخ ندهد؛ در حاليكه در تفكر خلاق امكان اشتباه است تا بتوان در نهايت به جواب درست دست يافت. همچنين در تفكر منطقى، مسائل نامربوط كنار گذاشته ميشود و تنها به آنچه به مسئله ارتباط دارد پرداخته ميشود، در حاليكه در تفكر خلاق به هر چيز به ظاهر بيارتباط نيز توجه ميشود و تلاش نميشود كه در يك قالب بماند. در تفكر منطقى، راههايى انتخاب ميشود كه فرد مطمئن باشد به جواب و نتيجهاى ميرسد، در حاليكه در تفكر خلاق راههاى نامطمئن نيز كشف ميگردد؛ زيرا ممكن است اين راهها به نتايج باارزشى منتهى گردد. به همين دليل، ترجيح داده ميشود كه اين راهها نيز شناخته گردد. بهطور كلى، تفكر منطقى متوجهي جنبهي داوريكننده و ارزيابيكنندهي فكر است، يعنى مسائل تجزيه و تحليل، مقايسه و در نهايت راهحل انتخاب ميگردد؛ در حاليكه در تفكر خلاق، مسائل تجسم و پيشبينى ميگردد. به عبارت ديگر، در تفكر منطقى واقعيتهاى موجود محدود ميگردد، اما تفكر خلاق پاى در مسير مجهولات ميگذارد. 2ـ2ـ بُعد انگيزشى انگيزه توسط محققانى مانند آمابيل مورد توجه قرار گرفته است. او اعتقاد دارد كه توجه زياد به بُعد شناختى، باعث شده است كه ابعاد غيرشناختى و بهخصوص انگيزه، عليرغم اهميت زياد آن، مورد توجه قرار نگيرد. انگيزه شامل دو نوع درونى و بيرونى است. انگيزهي درونى انگيزهاى است كه فعاليت، به خاطر خود عمل انجام ميگيرد، زيرا خودِ كار، جالب و لذتبخش يا رضايتآميز است. برعكس، در انگيزهي بيرونى انجام كار براى تحقق هدف بيرونى است. آمابيل (1983) معتقد است خلاقيت نتيجهي تعامل سه عاملِ مهارتهاى فردى، استعدادهاى درونى و انگيزه است و محل تلاقى اين سه عنصر اصلى نيز بستر اصلى رشد خلاقيت است. استعدادهاى يك فرد هر چند تا حدى ذاتى است اما با آموزش ميتوان اين استعدادها را شكوفا كرد. مهارتهاى تخصصى نيز اشاره به تجربيات مكتسب هر فرد دارد. انگيزههاى درونى نيز به عنوان يك عنصر مهم، باعث ميشوند كه افراد بتوانند استعدادها و مهارتهاى تخصصى خود را با پشتكار و با علاقه دنبال كرده به خلاقيت نايل گردند. آمابيل (1990) ميگويد كه در دوازده سال تحقيق دريافته است كه انگيزهي درونى افراد داراى اهميت بيشترى در خلاقيت است. اگر افراد از ابتدا به كار خويش علاقه داشته باشند و با لذت و رضايت وارد كار شوند، نه با فشار خارجى، ميتوانند خلاقيت بيشترى از خود نشان دهند. اهميت انگيزه درونى در تحقيقاتى كه از زندگى نامآوران، نويسندگان، دانشمندان و هنرمندان به عمل آمده است، مشخص ميگردد. 3ـ موانع خلاقيت ظهور خلاقيت كه موهبتى الهى و همگانى است، مستلزم ايجاد بستر مناسب براى رشد و توسعه است؛ لذا براى گسترش اين توانايى بايد موانع و عوامل آن را نيز بررسى كرد تا بتوان فرصت لازم را براى رشد اين توانمندى براى همهي افراد جامعه فراهم آورد. در اينجا، سعى شده است بهطور خلاصه با طبقهبندى موانع و عوامل بروز خلاقيت، به اين مقوله بپردازيم. 3ـ1ـ موانع شناختى 1. عادت: افراد در حل مسائل معمولاً روشى را به كار ميبرند كه بدانند با موفقيت همراه است. اين روش در موارد مشابه تكرار ميشود و فرد كمكم به آن عادت ميكند. عادت موجب ميشود كه انسان در يك چارچوب خاصى قرار گيرد و كارهايش را طبق دستورالعمل معينى انجام دهد. ازاينرو، امكان نوآورى و يافتن راهحلها و طرحهاى جديد كاسته ميگردد. 2. عدم انعطافپذيرى: انسانى كه در قالب معينى فكر و عمل ميكند، انعطافناپذير ميگردد؛ زيرا توان انديشيدن دربارهي جهات مختلف مسئله را ندارد و تنها يك يا دو جهت را ميبيند. 3. رويگردانى از ابهامات: افراد اگر احساس كنند قادر به مقابله با موقعيتهاى مبهم، پيچيده و غيرمطمئن نيستند، از آنها استقبال نميكنند. به اين ترتيب، فرصتى براى رويارويى با مسائل تازه و رسيدن به افكار خلاق را از دست ميدهند. نياز شديد و افراطى به نظم و ترتيب نمونهاى از اين رفتار است و باعث ميشود كه همه چيز كاملاً مرتب باشد تا ابهام و اشكالى پيش نيايد. بدينترتيب، امكان بروز خلاقيت از بين ميرود. 4. اتكا بر مفروضات: افراد معمولاً هنگام حل مسايل، مرزها و محدوديتهاى خاصى را قطعى فرض ميكنند و همين مانع از بروز خلاقيت در آنها ميگردد. 5. تفكر منفى: اين حالت ممكن است نسبت به خود و ديگران به صورت احساس ناتوانى، كمارزشى، بدبينى، عيبجويى و نااميدى ظهور يابد كه مانع جدى براى تفكر خلاق است. خودسانسورى و بيتوجهى به ايدهها و افكارى كه ميتواند سازنده و مؤثر باشد، نمونههايى آشكار از منفيگرايى است. در بسيارى از مواقع، ايدههاى تازهاى كه ميتواند تبديل به طرح خلاق و مفيدى شود، به سبب برخوردهاى منفى براى هميشه نابود ميگردد. در اين مواقع، فرد به خود نهيب ميزند كه اين افكار بچهگانه است، احمقانه و مسخره به نظر ميرسد، عملى نيست، اصلاً به من چه مربوط است و... همچنين اين عبارات ممكن است از طرف ديگران بيان شود كه در هر دو حالت امكان بروز هرگونه خلاقيت را از بين ميبرد. 3ـ2ـ موانع عاطفى 1. ترس از شكست و اشتباه: ترس از شكست باعث ميشود انسان فقط به دنبال امورى برود كه احتمال موفقيت در آنها زيادتر باشد، لذا از هر كارى كه مستلزم خطرپذيرى و ريسك باشد دورى ميكند، در حالى كه خلاقيت مستلزم خطرپذيرى بالاست. اين ويژگى هرچند به عنوان يك مانع فردى و عاطفى قلمداد ميشود، اما به سبب نوع برخوردهايى كه از ابتدا با افراد شده است، به مرور شكل ميگيرد؛ زيرا معمولاً به موفقيتها پاداش داده ميشود و شكستها باعث سرخوردگى ميگردد. از طفوليت به كودكان آموخته ميشود كه اشتباه نكنند، در حاليكه شكست ضرورت دستيابى افكار و ايدههاى نو و خلاق است. 2. عدم اعتماد به نفس: بسيارى از مواقع افراد تواناييها و استعدادهاى شگرفى دارند، اما عدم اعتماد به خود مانع بروز قواى خلاقشان ميگردد. ممكن است آنها افكار و ايدههاى زيادى داشته باشند اما با ترديد به آنها مينگرند و احساس ميكنند نظريات آنها ارزش زيادى ندارد؛ حتى جرأت نميكنند كه آنها را به زبان بياورند. باور نداشتن به خويش كمكم منجر به سركوب و زايل شدن تواناييهاى فرد ميگردد و قدرت آزادانديشى و تعمق را از او ميگيرد. بسيارى از مواقع، عدم رشد خلاقيت نتيجهي موانع عاطفى مانند كمرويى، زودرنجى و اولويت قائل شدن به نظر ديگران به دليل عدم اعتماد به نفس است. (حسينى، 1381) 3ـ3ـ موانع اجتماعى 1. مطابقت: منظور از مطابقت، همرنگ جماعت شدن است. مطابقت به علت نگرانى از متفاوت بودن از ديگران و تنها ماندن رخ ميدهد و بدينترتيب امكان ابتكار و ارائه روشهاى تازه محقق نميگردد. 2. تأييدطلبى و ترس از عدم استقبال اجتماعى: افرادى كه نيازمند تأييد ديگران هستند و از نقد و عدم پذيرش اجتماعى ميترسند، نميتوانند از خود خلاقيتى نشان دهند. افراد خلاق معمولاً به كار و ابتكار خويش بيش از استقبال ديگران بها ميدهند و آن را قربانى انتظارات ديگران نميكنند. 3. سنتها: هرچند نميتوان اهميت سنتها را ناديده گرفت، اما وجود بعضى از سنتها و روشهاى سنتى مانع بروز انديشههاى تازه ميگردد؛ لذا تأكيد و پايبندى بيش از حد به آنها موجب كاهش خلاقيتها ميگردد. 3ـ 4ـ موانع خلاقيت در مدرسه با توجه به آنچه تاكنون گفته شد، ميتوان مهمترين موانع رشد خلاقيت در مدرسه و كلاس را چنين برشمرد: 1ـ ايجاد خودپندارى ضعف در دانشآموزان 2ـ اجازه اشتباه ندادن به دانشآموزان و توبيخ اشتباههاى آنان 3ـ ايجاد رقابت نامناسب ميان دانشآموزان 4ـ مقايسهي غيرمنطقى دانشآموزان و عملكرد آنها با يكديگر 5 ـ اجازهي ابراز عقيده ندادن به دانشآموزان 6ـ عدم توجه به پرورش قدرت تخيل دانشآموزان 7ـ عدم ايجاد فرصت لازم براى ابداع و ابتكار دانشآموزان 8 ـ تأكيد بر اطاعت و پيروى دانشآموزان 9ـ بيتوجهى نسبت به كنجكاوى و پرسشهاى دانشآموزان 4ـ عوامل مؤثر در رشد خلاقيت عوامل مؤثر در خلاقيت را ميتوان به دو دستهي فردى و محيطى تقسيم كرد. عوامل فردى مربوط به ويژگيهاى شخصى، و عوامل محيطى به موقعيتهاى فرد در ارتباط با ديگران مرتبط است. آمابيل (1988) در نتايج پژوهش بسيار وسيعى كه از مصاحبه با 120 دانشمند به دست آورده بود، از همين تقسيمبندى استفاده كرد. عوامل فردى از ديدگاه دانشمندان عبارت بودند از: 1ـ ويژگيهاى شخصيتى متنوع 2ـ خودانگيزى 3ـ تواناييهاى شناختى خاص 4- تمايل به خطر كردن 5- تخصص در رشته 6- تجارب متنوع همچنين، بعضى از عوامل محيطى مؤثر بر خلاقيت كه در نتيجهي اين مصاحبهها به دست آمد، عبارت بودند از: 1ـ آزادى 2ـ منابع كافى 3ـ وقت كافى 4ـ جوّ مناسب 5 ـ طرح تحقيق مناسب 6ـ فشار ويژگيهاى شخصى از مهمترين عوامل مؤثر در رشد خلاقيت است، زيرا چنان كه به بررسى خصوصيات افراد خلاق بپردازيم تشابه و اشتراكهاى زيادى بين آنها ديده ميشود. تورنس (1980) نيز بعد از مطالعهي بيست و دو سالهي خويش از كودكان و نوجوانان، نتيجه گرفت كه اساس شخصيت افراد خلاق عبارت است از: استقلال انديشه، شيفتگى فراوان نسبت به مسئله يا فعاليت مورد علاقهشان، شجاعت، كنجكاوى، صداقت و ميل به خطر كردن. به نظر او صفات مذكور از صفات بارز افراد خلاق است، لذا با پرورش هر كدام از اين ويژگيها در افراد، ميتوان به خلاقيت نزديكتر شد. انسانهاى خلاق خود را با محيط سازگار كرده، از ابزار پيرامون خود استفاده ميكنند. اين افراد از تلقين انديشههاى متفاوت لذت ميبرند و به همين دليل به ابزار پيچيدهتر گرايش بيشترى دارند. بسيارى از مواقع، مجموعهاى از تضادها را ميتوان در رفتار آنها مشاهده كرد. بعضى از اين ويژگيها عبارتاند از: 1. پرتحرك و ثابت: افراد خلاق داراى نيروى نهفته و عظيمياند كه ممكن است سالهاى سال به همان شكل باقى بماند. اين گروه از افراد ميتوانند ساعتهاى متمادى با شور و اشتياق بر روى يك مسئله تمركز كنند و از آنجا كه يك نيروى ذاتى آنها را هدايت ميكند، بر اين باورند كه ميتوانند آن مسئله را حل كنند. آنها حتى در دوران پيرى نيز پرتوان هستند و نيروى ذاتى خود را حفظ ميكنند. انسانهاى خلاق ميتوانند نيروى خود را كنترل و در صورت لزوم از آن استفاده كنند. وقفههاى طولانى كه مابين كارهايشان ديده ميشود، ناشى از فرصتى است كه آنها به خود ميدهند تا از كارهاى تكميليشان لذت ببرند؛ اين ابزارى براى خشنودى آنها محسوب ميشود. 2. ساده و باهوش: افراد خلاق در عين سادگى بسيار، باهوشاند. يك مشخصهي مهم در اينگونه افراد ميزان هوش عمومي آنهاست. افراد خلاق از كارهاى پيچيده و داراى چالش لذت ميبرند و اين ويژگى به تداوم رشد ذهنى در آنها مربوط ميشود. اما لوييس ترمن در 1921 ثابت كرد كه بهره هوشى بالا در يك فرد الزاماً منجر به خلاقيت نميشود و يك فرد معمولى با بهره هوشى 120 زندگى بهترى دارد و تمايل بيشترى به خلاقيت در او ديده ميشود. البته اين گفته به اين معنى نيست كه اين فرد الزاماً خلاق است. (سيكزنتميهالى، 1960) افراد خلاق در عين هوشمندى سادهاند، چنان كه هاوارد گاردنر هوش افراد خلاق را با عدم بلوغ مرتبط ميداند و از موتسارت به عنوان شاهدى براى ادعاى خود نام ميبرد. 3. مسئوليتپذير و سهلانگار: افراد خلاق در عين حالى كه به كارهاى خويش حساس هستند با پشتكار و علاقهي فراوانى عمل ميكنند. آنها در محيط كارى شوخطبعاند و گاهى چنان در تصورات خويش غرق ميشوند كه هرگونه محدوديت زمانى و مكانى را فراموش ميكنند. 4. واقعگرا و رؤيايى: طبق نظريههاى جديد، يك فرد خلاق به سمت واقعيت يا آنچه واقعيت محسوب ميشود گرايش دارد. براى يك شخص خلاق بسيار حايز اهميت است كه در باورهاى ناممكن خود به جستوجو بپردازد و حس حقيقت را درون تصوراتش حفظ كند. به جز اين، افراد خلاق ميتوانند دنياى خود را بيآنكه در دنياى واقعى پايه و اساس داشته باشد، خلق كنند. شايد باورهاى آنان مورد پذيرش واقع نشود، اما سرانجام از آن يك عقيدهي خلاق شكل ميگيرد. 5. درونگرا و برونگرا: افراد خلاق هم درونگرا و هم برونگرا هستند، در حاليكه مردم عادى يكى از اين دو خصوصيت را از خود نشان ميدهند و بر همين اساس است كه ما به نوع شخصيت آنها پى ميبريم؛ اما افراد خلاق هر دو ويژگى را بروز ميدهند. 6. فروتن و مغرور: افراد خلاق هم فروتن و هم مغرورند. آنان در عين حال براى آنچه و آن كس كه باعث موفقيتشان شده است، احترام زيادى قائلاند و با ديدن كارهاى تكميلشدهي خود نيز احساس غرور ميكنند. 7. مردانگى ـ زنانگى: انسانهاى خلاق از نقش كليشهاى مردانه ـ زنانه ميگريزند. دخترهاى خلاق سرسختتر و مردانهتر از دخترهاى معمولى و پسرهاى خلاق احساساتى و عاطفيتر از پسرهاى عادى هستند. افراد خلاق نشان دادهاند كه به خوبى از عهدهي هر دو نقش برميآيند. 8. كلّهشق و محافظهكار: باورهاى سنتى كمتر تغيير ميكنند، اما افراد خلاق نميتوانند باورهاى كاملاً سنتى داشته باشند؛ لذا مخاطرات را ميپذيرند. هرچند افراد خلاق تمايل دارند متفاوت از ديگران و غيرقابل پيشبينى باشند، اما از آنجا كه عقايدشان در نظر ديگران بد جلوه ميكند مجبورند تا حدى محافظهكارى كنند. نتيجه خانواده و مدرسه از مهمترين عوامل اجتماعى رشد خلاقيت در افرادند. موقعيت خانوادگى از عوامل اساسى در تحقق تواناييهاى بالقوهي انسان است. تحقيقات نشان ميدهد كه رفتار و نگرش والدين، كميت و كيفيت علايق آنها و نحوهي تعاملشان با فرزندان بر رشد تواناييهاى فرزندان كاملاً مؤثر است. بسيارى از افراد سرآمد و خلاق متذكر شدهاند كه در مرتبهي نخست تلاشهاى والدين و سپس عوامل آموزشى مانند مربيان موجب پرورش استعداد آنها بوده است. مطالعهاى كه بر روى افراد موفق هنرمند انجام شده نشان ميدهد آنها عوامل حمايتكننده داشتهاند. تمام هنرمندان خلاق گزارش كردهاند كه دست كم يكى از والدين يا نزديكان آنها به كارشان علاقه نشان ميدادند و از آنها حمايت ميكردند، گرچه محيط از شرايط چندان مساعد برخوردار نبوده است. منابع 1ـ منطقى، مرتضى، بررسى پديدهي خلاقيت در كتابهاى درسى دبستان (پاياننامهي دكترى، دانشگاه تهران، 1380). 2ـ حسينى، افضلالسادات، تأثير برنامه آموزش خلاقيت معلمان بر دانش، نگرش و مهارت آنها (تهران: سازمان پژوهش و برنامهريزى، 1381). 3ـحسينى، افضلالسادات، ماهيت خلاقيت و شيوههاى پرورش آن (مشهد: شهر آستان قدس، چاپ سوم، 1382). 4- Amabile Teresa M ,(1989) ;"Personality Processes andIndividual Differences" .2 .No ,45 :vol ,Journal of Personality and SocialsPsychology 5- theSocial Psychology of Creativity ,Within you Without You" ;(1990) , sage publication ,Theories of Creativity ,Mark Albert& in Runco ,"and Beyond .London 6- Family Influences OnThe Development Of High ;(Mihaly(1993 ,Czikszentimihalyi . Sons & John Willy ,Ability 7- .Jul/Aug ,inPsychology to Day ,"the creative Personality" (1996) , 8- .PenguinBook ,Lateral Thinking ;(1986) ,Debono Edward 9- in Parnes ,"Creativity its Measurment andDevelopment" ,(1962) ,J ,Guilford New ,Scribner Sons ,A Source BookFor Creative Thinking ;F .H ,J Harding .S .York 10- University ,Basic Problems in Teaching forCreativity .(1964) , .of Southern California 11- .A Psychological ,The Ecology of HumanCreativity ,(1990) .M ,David ,Harrington 12- .How toDevelop Student Creativity ,(1997) ,M .W ,Williams .J .R ,Sternberg 13- University ,Education and The CreativePotential ,(1968) ,Paul .Torrance E .3 ed Printed ,of Minnesota 14- Eric ,Fostering Academic Creativity inGifted Student ,(1990) , .A .S .U ,Digest .E.C 15- ,Company & Freeman .H .Creative Temple University,W ,(1993) ,W .R ,Weisberg .New York 16- ?"An IdeaWhose Time Has Come And Gone :Creativing" ,1990 ,Robert.M ,Milgram .Sage PubicationLondon ,Theories Of Creativity ,Albert Robert& in Runco Marc ................................................................................................
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]
صفحات پیشنهادی
خلاقيت چيست
خلاقيت چيست-به گفته احمد رضا احمدي « شاعران در زمين ايستادهاند كه جلو فرسايش زمين و رؤيا را بگيرند. بهدنيا آمدهاند تا زمين را در هجران ابدي انسان قابل تحمل كنند.
خلاقيت چيست-به گفته احمد رضا احمدي « شاعران در زمين ايستادهاند كه جلو فرسايش زمين و رؤيا را بگيرند. بهدنيا آمدهاند تا زمين را در هجران ابدي انسان قابل تحمل كنند.
خلاقيت چيست؟
خلاقيت چيست؟-فارس: خلاقيت داراى سه بُعد غيرشناختى، شناختى و انگيزشى است. ابعاد غيرشناختى خلاقيت شامل ويژگيهاى خلاق در امور حركتى، هنرى و تواناييهاى ...
خلاقيت چيست؟-فارس: خلاقيت داراى سه بُعد غيرشناختى، شناختى و انگيزشى است. ابعاد غيرشناختى خلاقيت شامل ويژگيهاى خلاق در امور حركتى، هنرى و تواناييهاى ...
خلاقیت چیست ؟
خلاقیت چیست ؟ بيان تعريفي جامع از خلاقيت كار سختي است و صاحبنظران تعاريف مختلفي ارائه كرده اند شايد ساده ترين تعريفي كه بتوان از خلاقيت داشت عبارت ...
خلاقیت چیست ؟ بيان تعريفي جامع از خلاقيت كار سختي است و صاحبنظران تعاريف مختلفي ارائه كرده اند شايد ساده ترين تعريفي كه بتوان از خلاقيت داشت عبارت ...
خلاقیت چیست؟
خلاقیت چیست؟-«خلاقیت چیست؟» خلاقیت واژه ای است مبهم که ارائه تعریف دقیق از آن دشوار است. همانند هزاران واژه مهم دیگر که با ارائه تعریف فقط آنها را در یک چهارچوب ...
خلاقیت چیست؟-«خلاقیت چیست؟» خلاقیت واژه ای است مبهم که ارائه تعریف دقیق از آن دشوار است. همانند هزاران واژه مهم دیگر که با ارائه تعریف فقط آنها را در یک چهارچوب ...
«خلاقيت چيست؟»
«خلاقيت چيست؟» خلاقيت همواره مفهومي اسرارآميز، وسيع و بسيار پيچيده بوده است. خلاقيت را شايد بتوان برترين سطح يادگيري بشر، بالاترين توانمندي تفکر و ...
«خلاقيت چيست؟» خلاقيت همواره مفهومي اسرارآميز، وسيع و بسيار پيچيده بوده است. خلاقيت را شايد بتوان برترين سطح يادگيري بشر، بالاترين توانمندي تفکر و ...
موانع خلاقیت کودکان در خانواده
موانع خلاقیت کودکان در خانواده- موانع خلاقیت کودکان در خانواده چیست؟ چگونه رفتار فرزندانمان را تغییر دهیم ؟ برای تصمیم گیری خوب چه بکنیم؟ روشهای افزایش ...
موانع خلاقیت کودکان در خانواده- موانع خلاقیت کودکان در خانواده چیست؟ چگونه رفتار فرزندانمان را تغییر دهیم ؟ برای تصمیم گیری خوب چه بکنیم؟ روشهای افزایش ...
خلاقيت ؛ ذاتي نيست!
جناب دكتر رضاييان، تعريف شما از خلاقيت چيست؟ ** خلاقيت، به كارگيري توانايي ذهني براي ايجاد تفكري جديد و بديع مي باشد. انسانها به طرق مختلف مي توانند در ...
جناب دكتر رضاييان، تعريف شما از خلاقيت چيست؟ ** خلاقيت، به كارگيري توانايي ذهني براي ايجاد تفكري جديد و بديع مي باشد. انسانها به طرق مختلف مي توانند در ...
خلاقيت را در بچههايتان درك و تقويت كنيد
اين امر شايد به دليل خلاقيت و ويژگى غير عادى و غير معمولى «خلاقيت» باشد .به راستى خلاقيت چيست و خلاق كيست؟ بچههايى كه راه حلهاى جديد و مناسب پيدا مىكنند، ...
اين امر شايد به دليل خلاقيت و ويژگى غير عادى و غير معمولى «خلاقيت» باشد .به راستى خلاقيت چيست و خلاق كيست؟ بچههايى كه راه حلهاى جديد و مناسب پيدا مىكنند، ...
خلاقیت
خلاقیت-خلاقیت نويسنده:مرتضی اسماعیلیمنبع:مجله آشنا خلاقیت چیست؟هر چیزی که ما انجام می دهیم در صورتی می تواند خلاق به حساب آید، که دو نکته اساسی را د رمورد آن ...
خلاقیت-خلاقیت نويسنده:مرتضی اسماعیلیمنبع:مجله آشنا خلاقیت چیست؟هر چیزی که ما انجام می دهیم در صورتی می تواند خلاق به حساب آید، که دو نکته اساسی را د رمورد آن ...
اينشتين و خلاقيت
دانشمندان معتقدند بين انگيزه و خلاقيت رابطه مستقيمي وجود دارد. در واقع، انگيزه دروني خلاقيت را افزايش ميدهد و انگيزه بيروني از خلاقيت ميکاهد. خلاقيت چيست؟
دانشمندان معتقدند بين انگيزه و خلاقيت رابطه مستقيمي وجود دارد. در واقع، انگيزه دروني خلاقيت را افزايش ميدهد و انگيزه بيروني از خلاقيت ميکاهد. خلاقيت چيست؟
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها