تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگويد: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، خداى متعال مى‏گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805692600




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرازو نشيب سياست خارجى از انقلاب تا جنگ


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: فرازو نشيب سياست خارجى از انقلاب تا جنگ حسين شيخ الاسلام  حسين شيخ الاسلام، قائم مقام وزير امور خارجه كه از سال ۱۳۶۰ تاكنون به عنوان ديپلماتى ارشد در دستگاه ديپلماسى نقش مؤثرى داشته، قطعاً يكى از بهترين گزينه ها براى طرح پرسش درباره تحولات سياست خارجى ايران پس از انقلاب اسلامى است. نخستين حكم معاون سياسى وزارت خارجه براى شيخ الاسلام را شهيد رجايى صادر كرد و او پس از آن در دولت هاى بعدى نيز مدت ۱۶ سال عهده دار اين مسئوليت بود. اين دانش آموخته مهندسى كامپيوتر از دانشگاه بركلى در كاليفرنياى امريكا ، سابقه ۵ سال تصدى سفارت ايران در سوريه و نمايندگى دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى را نيز در كارنامه دارد. گفت وگوى ما با شيخ الاسلام كه به طور همزمان سرپرست معاونت خاورميانه و مشترك المنافع وزارت امور خارجه را نيز بر عهده دارد كمتر از يك ساعت به طول انجاميد و در اين مجال فرصتى براى بررسى سياست خارجى ايران پس از دوران جنگ تحميلى باقى نماند و با اين وعده ديپلمات ارشد ايرانى همراه شد كه وى در آينده در اين باره نيز با «ايران» سخن خواهد گفت. انقلاب اسلامى گفتمان جديدى را در دنيا مطرح كرد ‎/ نمود اين گفتمان جديد در ديپلماسى و مذاكرات سياست خارجى جمهورى اسلامى به چه شكل بود؟ براى پاسخ به اين سؤال بايد ديد كه انقلاب اسلامى چه حرف جديدى در دنيا داشت. نخستين مبحث اين است كه دين از سياست جدا نيست. اين گونه بود كه ما يك نظام استبدادى را كنار زديم و نظامى دينى كه دين و دنيا، معنويت و ماديت، خدا و مردم در آن در هم تنيده شده بود روى كار آمد. منبعث از اين ديدگاه، ما ضد ظلم و سلطه و عدالتخواه و طرفدار مظلوم و مستضعف بوديم و اعتقاد داريم مردم بايد سرنوشت خود را تعيين كنند و خود براى آينده شان تصميم بگيرند. همه اين مباحث على الخصوص ديدگاه خاص حضرت امام (ره) در رابطه با حكومت و نقش ولايت فقيه در قانون اساسى جمهورى اسلامى مدون شد و در سياست خارجى نيز متبلور گرديد. اولين مقطعى كه سياست خارجى جمهورى اسلامى پس از انقلاب نقش مهم و جدى را ايفا كرد، چه زمانى بود؟ از اولين و مهمترين اقدام هاى انقلاب اسلامى، عكس العمل به بردن شاه به داخل امريكا بود، در حالى كه وى به عنوان سمبل ضدارزش ها شناخته شده است. اين اقدام در ارتباط با تسخير لانه جاسوسى صورت گرفت و جمهورى اسلامى با اين زبان با دنيا سخن گفت. در آن مقطع اين امكان وجود داشت كه سلطه گران اشتباه قبلى خود در سال ۱۳۳۲در قالب روى كار آوردن شاه با كودتا از طريق همين سفارت را مجدداً مرتكب شوند و تسخير سفارت عكس العملى براى جلوگيرى از اين اقدام بود. اين واكنش در دفاع از استقلال و آزادى ملت و نيز در راستاى احقاق حقوق مردم ايران از سلطه گران بود، همچنين عكس العملى به دخالت در امور داخلى آنها بود و همراه با اين پيام كه ما مردم ايران خودمان براى خودمان تصميم مى گيريم. ايران در اين كشمكش كه ۴۴۴ روز طول كشيد گفتمانى را با دنيا آغاز كرد. اشتباه بزرگى كه امريكايى ها مرتكب شدند اين تصور بود كه يك امر غيرديپلماتيك در قالب اشغال سفارت انجام شده و آنها توانسته اند به اولين پيروزى ديپلماتيك خود پس از سقوط شاه در قبال تهران دست يابند و به عبارتى انقلاب را شكست دهند. از همين رو بود كه امريكايى ها با تبليغات وسيع در سرتاسر دنيا، اين موضوع را بزرگنمايى كردند و بالطبع زمانى كه سخنان آنها مطرح مى شد، مواضع جمهورى اسلامى نيز در جهان انعكاس مى يافت. شعار «نه شرقى و نه غربى» به عنوان شعار انقلاب و على الخصوص نوع هدايت حضرت امام (ره) و بويژه انتخاب عنوان «شيطان بزرگ» براى امريكا، ما را در تماس معنوى با تمام مستضعفان، آزاديخواهان و استقلال طلبان در دنيا قرار داد و در بسيارى از اين موارد، به تماس هاى مادى نيز تبديل شد و پس از آن شاهد رفت و آمد آنها به تهران بوديم. به طور كلى، جمهورى اسلامى گفتمان جديدى را در جهان پايه ريزى كرد كه اساس آن دين و معنويت و شعار عدالت، استقلال و آزادى بود.   شما يكى از سخنگويان دانشجويان در جريان تسخير لانه جاسوسى بوديد و هم اكنون به عنوان يك ديپلمات ارشد در وزارت خارجه مشغول فعاليت هستيد. تفاوت ها و شباهت هاى مواضع شما در اين دو جايگاه از چه ابعادى قابل بررسى است؟ من سخنگوى دانشجويان نبودم و مشخص است كه اين مسئوليت در آن زمان به عهده چه كسى بود. چون دوستان به من اعتماد داشتند، به اسناد دسترسى داشتم و آنها را بررسى و ترجمه مى كردم. از طرفى چون نياز بود يك نفر به همراه گروگان ها در مصاحبه ها حضور پيدا كند، اين كار به من محول شد. اين دو فعاليت (مأموريت قبلى در جريان تسخير لانه جاسوسى و قائم مقامى وزارت امور خارجه) در واقع يك نوع مبارزه است؛ اگرچه ممكن است زبان و ژست هاى آن تفاوت داشته باشد. اما با همان انگيزه اى كه ما آن روز از انقلاب دفاع مى كرديم با همان انگيزه امروز از غزه دفاع مى كنيم و با همان انگيزه اى كه مدافع استقلال مان بوديم با همان انگيزه مى خواهيم كه كسى در امور كشورهاى اسلامى از جمله فلسطينى ها دخالت نكند.در آن مقطع، امريكا و اسرائيل را در مقابل خود مى ديديم و امروز نيز امريكا و اسرائيل را. بنابراين انگيزه ها و محتواى هر دو كار يكى است ولى روش ها متفاوت است. نسبت به آن مقطع زمانى، محافظه كارتر نشده ايد؟ اين مسئله متأثر از سن افراد است. اين بحث به اين دليل نيست كه اين دو موضوع با هم فرق مى كند. در آن زمان، حق، زورگو، جنايتكار و ظالم روشن بود، امروز هم روشن است. بنابراين تفاوت چندانى با گذشته نمى كند و الان هم بايد حرف هاى آن زمان را زد كه البته موضوع آن فرق مى كند. زمانى ما در ايران از اين سنگر دفاع مى كرديم و اكنون اين موضوع پيش رفته و مى توانيم بگوييم در غزه از اين سنگر دفاع مى نماييم و استكبار را تا اين حد به عقب رانده و از خود دفع كرده ايم و به همين ميزان، صحنه عالم را فتح نموديم. زمانى بود كه اسرائيلى ها مى خواستند تا فرات و نزديكى مرز ايران محدوده خود را گسترش دهند و حتى يك تكه از خاك ما را هم مى خواستند در اختيار داشته باشند اما در مقطع كنونى، آنها اگر بتوانند امور خود را اداره كنند شايد تنها قادر به تأمين امنيت تل آويو باشند. شما سال ۱۳۶۰ وارد وزارت خارجه شديد و از نزديك در جريان رايزنى هاى بين المللى كشورمان در مقطع جنگ تحميلى بوده ايد. آيا در سال ۶۱ پيشنهادى به تهران داده شد كه در چارچوب آن كشورهاى عربى خسارات ايران را بپردازند تا جمهورى اسلامى بعد از فتح خرمشهر آتش بس را قبول كند و جنگ متوقف شود؟ اين ادعايى دروغ است، مثل اين ادعا كه الان مى گويند ما به فلسطينى ها كمك مى كنيم. افرادى كه به چنين ادعاهايى دامن مى زنند خود در توطئه دست دارند.دنيا همواره دو جبهه بوده است همچنان كه آيه هاى شريفه «الذين آمنوا يقاتلون فى سبيل الله» و «قاتلوا اولياء الشيطان ان كيدالشيطان كان ضعيفا» بر اين موضوع دلالت دارد. در تاريخ همواره اين گونه بوده است و تنها جاى حق و باطل است كه عوض مى شود. همچنان كه مى توان گفت تقريباً همه كسانى كه عليه دولت قانونى حماس توطئه كردند و در طراحى نقشه، تأمين مالى و حمايت سياسى از تجاوز رژيم صهيونيستى نقش داشتند و از حمله اسرائيلى ها پشتيبانى كردند، تقريباً همان هايى هستند كه صدام حسين را در حمله عليه جمهورى اسلامى- در مقطعى كه ما گروگان هاى امريكايى را در دست داشتيم- حمايت مى كردند. فراموش نمى كنم كه بعد از همه تلاش هايى كه امريكا براى آزادى گروگانها انجام داده بود و البته هيچ غلطى نتوانست بكند، صدام حمله را شروع كرد و كارتر (رئيس جمهور وقت امريكا) روز حمله در تلويزيون گفت كه اميدوارم ايران بفهمد كه با دنيا به چه زبانى صحبت كند.اين گونه بود كه آنها مشخصاً حمله را طراحى و پشتيبانى كردند و تمام توان اطلاعاتى و عملياتى خود شامل ماهواره ها و دانش نظامى شان را در خدمت صدام قرار دادند و كشورهاى عربى نيز با پول و منابع مالى از بغداد حمايت كردند كه البته بعداً به اين موضوع اعتراف نمودند. پس اين ادعاى نهضت آزادى كه مى گويد ... اصلاً اين گونه نيست. اتفاقاً همين نكته رامى خواهم بگويم كه اينها در توطئه شريك بودند و ممكن است كه بعضى جاها براى گول زدن ما بعضى خبرها را بدهند ولى مبتنى بر واقعيت نيست و محتوايى نيز ندارد. انتظار ديگرى از دوستان ما در نهضت آزادى نيست چرا كه از همان ابتدا، تحليل ها و ديدگاه آنها با خط فكرى حضرت امام(ره) فرق ريشه اى داشته است.خداوند آقاى بازرگان را رحمت كند كه معترف بود آنچه كه حضرت امام(ره) مى ديدند را نمى ديدند. وى در جريان لانه جاسوسى استعفا كرد اما حضرت امام(ره) در اين قضيه ايستادند.البته نهضت آزادى قطره اى هم در مقابل جريان امام(ره) نبود و رود خروشان حضرت امام(ره) مى رفت و آنها هم مثل خاشاك، حرفى مى زدند كه البته تعيين كننده نبود. با تمام احترامى كه براى آنها قائل هستم ولى بايد جايگاه آنها را بدانيم. از طرفى ايران يك كشور آزاد است و اينها هم اين نوع تفكر را دارند و هم اكنون نيز ابراز مى كنند. واقعيت اين است كه جنگ خيلى جدى تر از اين حرفها بود كه كسى بگويد پول بدهيم، پول ندهيم.‎/‎/ جنگ براى نابودى جمهورى اسلامى طراحى شده بود. امريكايى ها به درستى فهميده بودند كه موضوع چيست. موضوع، فرهنگ، ايدئولوژى و مكتب امام(ره) بود كه خط بطلان بر منزلت علوم سياسى كشيد كه به خاطر اشتباهات كشيش ها و كليسا در قرون وسطى پيش آمده و آن جدايى دين از سياست بود. اين اشتباه، اساس فرهنگ و تمدن غرب بعد از قرون وسطى را شكل مى دهد و امام(ره) بر اين ديدگاه غربى ها خط بطلانى كشيده بود كه تحملش براى آنها خيلى دشوار بود. امروز مى بينيم كه غرب تسليم شده و نتوانسته با اين ديدگاه مقابله كند. نئوكانها يا تفكرى كه معتقد است اسرائيل بايد يك كشور يهودى باشد پس از اعتراف به شكست، در اينكه دين با سياست تلفيق شده حرفى ندارد منتها فردى مثل بوش خواست كه در هشت سال دين و سياست را تلفيق نما يد اما ديديم كه نتيجه چه شد. همان گونه كه گفتم جنگ براى نابودى انقلاب اسلامى طراحى شد و برنامه ها و زمينه هاى آن از نظر سياسى، نظامى، مادى و پولى و.‎/‎/ از همه لحاظ آماده شده بود و حمله اى حساب شده صورت گرفت. صدام انسان احمقى نبود كه با تكيه بر گفته حاميانش جنگ را آغاز كند بلكه وقتى از همه چيز مطمئن شد، قرارداد ۱۹۷۵ الجزاير را پاره كرد و وقتى خبرنگاران در پارلمان عراق از وى سؤال كردند كه چطور مى شود گفت: پاسخ شما را در تهران مى دهم.   چرا صدام اين قدر با اطمينان سخن مى گفت و به راستى دليل اصلى ناكامى او در دستيابى به اين هدف چه بود؟ همه شواهد مادى بر اين گواهى داشت كه صدام به تهران مى آيد. چرا كه ما در آن مقطع پس از پيروزى انقلاب، ارتش (منسجم) نداشتيم و سپاه نيز شكل نگرفته بود. يك سرى جنايتكاران به اسم به اصطلاح مجاهدين خلق كه ما بعداً به آنها (گروهك تروريستى) منافقين گفتيم، در ايران افراد مختلفى از رئيس جمهور گرفته تا آدم ساده و مغازه دار در خيابان را به جرم اين كه وى حزب اللهى است ترور كردند. در اين شرايط ، هركس در بيرون كشور فكر مى كرد كه ايران از هم فرو مى پاشد اما آنچه آنها در محاسبات خود لحاظ نكرده بودند، روشى بود كه امام(ره) با آن انقلاب كرد. آنها تاكنون نيز نفهميده اند كه امام(ره) چگونه انقلاب را رهبرى كرد. امام(ره) با انگيزه الهى، مردم را ميليون ميليون به خيابانها مى آورد و آنها براى خواست مشخص در صحنه حاضر مى شدند. آن زمان، مقطع انقلاب بود و سقوط شاه و فرياد مرگ بر شاه و استقلال آزادى جمهورى اسلامى و در اين مقطع در جبهه و عرصه دفاع و اينجا بود كه بسيج تشكيل شد و حتى آنهايى كه اسلحه نيز نداشتند نارنجك به خود مى بستند و زير تانك مى رفتند.حضرت امام فلسفه عاشورا را بازگو كرده بود كه ما مكلف به نتيجه نيستيم بلكه مكلف به انجام وظيفه ايم. درعرصه دفاع نيز ايشان با اين روش مردم را به صحنه آورد و ما توانستيم لشكر عراق را متوقف كنيم. آن زمان، فرد خائنى مثل بنى صدر هم بر روى كار بود كه مى خواست زمين بدهد و زمان بخرد و در مقابل نيروهاى متجاوز، عقب نشينى مى كرد. البته نمى دانم كه وى چقدر در اين توطئه نقش داشت ولى بعداً در بررسى اسناد لانه جاسوسى مشخص شد كه وى فردى بوده است كه امريكايى ها به طور مداوم با وى در تماس بوده اند. يكى از اسناد مى گويد من به آقاى بنى صدر پول دادم و هيچ چيزى از وى نخواستم. اين اسناد هم به عنوان سند بى كفايتى وى تقديم مجلس شوراى اسلامى شد... زمانى كه آنچه عراقى ها فتح تهران مى خواندند ميسر نشد، نيروهاى متجاوز چه رويكردى را دنبال كردند؟ مرحله دوم جنگ پس از آن آغاز شد كه موفق به حضور در تهران نشدند و نتيجه گرفتند كه استان خوزستان به عنوان استانى زرخيز كه همه امكانات از قبيل آب، كشاورزى، نفت، اتصال به دريا، بنادر خوب و پايانه بارگيرى دارد را مى شود به يك كشور تبديل كرد و به خيال خام خودشان، قومى ديگر در آنجا حكومت مى كرد. آنها نفهميده بودند كه ايرانيت خيلى مهم تر از اختلافات نژادى است و يك نقشه اى هم براى خودشان چاپ كردند و نوشتند «الاحواز» و داستان هاى ديگرى كه صدام از آنها خوشش مى آمد. آنها در مرحله دوم جنگ نيز به هدف خود دست نيافتند. تز جنگ بدون برنده در اين مقطع مطرح شد؟ بله. در اين راستا نيز بسيارى توطئه كردند كه ما تسليم شديم و بعضى افراد در داخل نفهميده و برخى هم در خارج، آگاهانه تلاش كردند كه بايد جنگ را متوقف كرد. اين در حالى بود كه ما از اول جنگ، دو شرط (براى پايان آن) داشتيم: اينكه بايد اعلام شود مجرم كيست و اينكه خسارت چقدر است و عراق بايد خسارت ما را در جنگ پرداخت كند. ما وقتى توانستيم صحنه بين المللى را به نفع خودمان تغيير دهيم كه وارد فاو شديم. عمليات فاو، عمليات خيلى عجيبى از نظر تكنيكى، استراتژيك، تاكتيك، انتخاب موقعيت و.‎/‎/ قلمداد مى شود و خيلى حرفها مى توان درباره آن گفت. مهم ترين اين مباحث، اثر سياسى بود كه در اختيار داشتن اين منطقه براى ايران داشت و در اين وضعيت بود كه ما در موضع قدرت قرار گرفتيم و توانستيم قطعنامه۵۹۸ را به نفع خودمان و با گنجاندن دو بند مورد نظرمان رقم بزنيم. پس از آن بود كه دبير كل وقت سازمان ملل بررسى كرد و در نامه اى كه بعداً منتشر شد، صدام را به عنوان متجاوز جنگ معرفى كرد كه موضوعى مهم در ارتباط با آينده انقلاب و كشور بود. دومين بند مكانيزمى بود كه براى پرداخت خسارت تعيين شد كه البته خيلى مورد تأييد ما نيست. از مذاكرات مك فارلين بگوييد و اينكه چگونه در فاو پيروز ميدان شديم؟ ارتش عراق دو برترى زرهى وهوايى برما داشت، آن زمان بحث قطعنامه ۵۹۸ مطرح بود و ما براى رفع اين نقيصه مذاكرات با مك فارلين را انجام داديم، قصد ما اين بود كه با يك عمليات مهم شرايطى ايجاد كنيم كه خواسته هايمان در قطعنامه گنجانده شود به همين دليل كسى كه از طرف ما با امريكاييها مذاكره مى كرد قيافه اى داشت كه به نظر مى رسيد بهره هوشى خيلى كمى دارد ولى امريكايى ها گول خوردند.مك فارلين رئيس وقت شوراى امنيت ملى امريكا بود، آدم بسيار با شخصيتى بود وقتى شكست خورد اقدام به خودكشى كرد كه نجات پيدا كرد.او با آن منصب وپست و شخصيتش تنها درخواستش از ما اين بود كه در هتل استقلال تهران بايستد و آقاى هاشمى رفسنجانى كه رد شد به او سلام كند. مذاكرات خوب پيش مى رفت، ما موشك هاى «هاگ» و «تاو» ميخواستيم، امريكاييها نداشتند و از ذخايرشان در اسرائيل براى ما فرستادند، وقتى آقاى هاشمى، فهميد گفت: آنها را برگردانيد، در جنگ با يك كشور عربى نمى شود از آنها استفاده كرد.ما قصد داشتيم مهم ترين حمله خود به فاو را انجام دهيم، تحليل ما اين بودكه اگر فاو را بگيريم عراق مثل افغانستان ميشود وهيچ راهى به درياى آزاد نخواهد داشت مى دانستيم در اين حمله عراق نقطه به نقطه فاو را خواهد زد و اينگونه بودكه ۷۶ هواپيماى عراقى را در فاو سرنگون كرديم، اگر حمله به فاو نبود قطعنامه عليه ما صادر مى شد ولى ما توانستيم دو خواسته اعلام آغازگر جنگ و پرداخت غرامت را در قطعنامه ۵۹۸ بگنجانيم،هرچند عده اى در مجلس اعتراض كردند وامام دستور دادند اعتراضات متوقف شود،اگر امام نمى ايستادند مشكل ايجاد مى شد، اگر مذاكرات مك فارلين و موضوع موشك هاى «هاگ» و «تاو» نبود نمى توانستيم در فاو پيروز شويم. ايران در دوره جنگ تنها بود و تمام دنيا عليه ما بودند. اين گزاره استثنا هم داشت؟ از ابتداى جنگ ما انتظار داشتيم كه اين تجاوز حداقل از سوى كسانى كه اسم خود را شوراى امنيت گذاشته اند محكوم شود اما متأسفانه آنها وقيحانه برخورد كردند و وظيفه خود را انجام ندادند. آنها در حالى به جنگ تحميلى واكنش نشان نمى دادند كه همه دنيا مى دانست اين صدام است كه به خاك ما تجاوز كرده است. در ميان كشورهاى عربى هم كه همگى با صدام همراهى مى كردند بايد سهم آقاى حافظ اسد (رئيس جمهورى فقيد سوريه) را جدا كرد كه از اول انقلاب و حتى قبل از آن به خوبى انقلاب اسلامى را فهميد و سوريه به يكى از پناهگاه هاى مبارزان ما تبديل شد كه در آنجا مى توانستند به سازماندهى بپردازند. در زمان جنگ از چند كشور اسير در اختيار داشتيم؟ نمى توانم به طور دقيق بگويم ولى متأسفانه از اكثر كشورهاى عربى در ارتش عراق عضويت داشتند و حتى برخى رؤساى كشورهاى عربى عليه ما نيز گلوله توپ شليك كردند. بدين شكل صدام تلاش داشت كه جنگ را به جنگ عرب و فارس تبديل كند و مشاركت عرب ها در ارتش عراق به صورت سمبليك را داشته باشد و آنجا بود كه رهبران عرب به غير از آقايان حافظ اسد، قذافى و رئيس جمهورى الجزاير عليه ما موضع گرفتند. الجزايرى ها كه خود بانى قطعنامه۱۹۷۵ بودند با پاره شدن اين قرارداد به نوعى مورد توهين قرار گرفته بودند. زمانى كه هواپيماى آقاى بن يحيى، وزير خارجه الجزاير در مسير ايران بود، صدام دستور شليك به اين هواپيما را داد و با اين كار مى خواست بگويد كه تا اين حد مخالف است كه يك عرب ميانجى شود و معتقد بود كه همه اعراب بايد پشتيبان وى باشند. اين موضوع بعداً در اسناد نيز فاش شد.غير از اين چند كشورى كه اسم بردم، همه كشورها پشت سر صدام بودند و حتى وقتى صدام از بمب شيميايى استفاده مى كرد، همه ماشين تبليغاتى آنها در اختيار صدام بود و از آنجايى كه خون بر شمشير پيروز است، حق پيروز شد. مصر در اين مقطع چه نقشى را ايفا مى كرد؟ اشتباهات مصر منحصر به امروز نيست و از ديرباز بوده است. اين كشور هم در طراحى جنگ و هم در پيشرفته كردن تسليحات صدام كمك كرد. به طور مثال (موشك هاى) اسكاد صدام به تهران نمى رسيد و مصرى ها آن را پيشرفته تر كردند كه به تهران برسد. گذشته از اين مصرى ها به عنوان يك كشور به اصطلاح عربى، به بزرگترين موضوعات عربى از جمله فلسطين خيانت كرده اند و متأسفانه بيشترين خيانت به فلسطين را در كمپ ديويد داشته اند و متأسفانه هنوز هم اين قضيه ادامه دارد و آنها با قضيه فلسطين تجارت كردند و فلسطين را به نفع مصالح خودشان و نه به خاطر فلسطين دنبال كردند. مى گويند ما تعداد زيادى اسير مصرى داشتيم؟ بله. ما از اكثر كشورهاى عربى اسير داشتيم. الآن شايد مناسب نباشد كه اسم كشورها را ببرم ولى شما همين قدر بدانيد كه متأسفانه اعضايى از اكثر كشورهاى عضو اتحاديه عرب و حتى لبنان، در اسارت ما بودند و ما همه آنها را برگردانديم.كشورهاى غربى و بعضى كشورهاى اروپايى در پيشرفته كردن سلاح هاى صدام و دادن سلاح هاى جديد به اين رژيم نقش داشتند. من اسم نمى برم ولى مشخص است كه آنها از كدام كشور اسلحه گرفتند. بعضى از اسلحه ها معلوم بود كه اصلاً اختصاصى آن كشور است. برخى از آنها در آموزش به صدام كمك كردند كه بعضى از آنها نظير يوگسلاوى جريمه جنايتى كه عليه ما رقم زدند را پرداختند. بعضى از اين كشورها سلاح شيميايى به صدام دادند كه برخى از آنها جريمه اش را پرداخته اند و بقيه هم بعداً خواهند پرداخت. از كويت تا عربستانى كه كمك كرد، صدام اولين چك را در گوش آنها زد. البته كويت و عربستان خودشان اعتراف كردند كه اين كمك ها را به عراق داشته اند. در دوران پس از پيروزى انقلاب، فراز و نشيب هاى زيادى در ارتباط با نهضت هاى آزاديبخش داشته ايم. به نظر مى رسد كه اكنون به حدى از تعادل در رابطه مان با اين نهضت ها رسيده ايم... انگيزه پشتيبانى از نهضت هاى آزاديبخش به شرايط ما در وضعيت مبارزات قبل از انقلاب برمى گردد كه ما در آن شرايط يك عده آدم پابرهنه و در كشورهاى مختلف، در به در، تحت شكنجه و فرارى بوديم و به دنبال جايى بوديم كه آرامش داشته باشيم كه سوريه يكى از اين مكان ها بود كه مى توانستيم از آنجا سازماندهى و برنامه ريزى و هدايت فعاليت ها را صورت دهيم.من اوايل يك بار بعد از اين كه به امريكا رفتم آمدم ايران و بعد ديگر نتوانستم به خاطر فعاليت هاى سياسى كه آنجا در انجمن اسلامى داشتم بيايم. بنابراين طبيعى است كه به همه نهضت ها در ايران زمينه بدهيم، منتها بنا به ظرفيت آنها برخى از آنها ظرفيت داشتند و خوب استفاده كردند و بعضى هم ظرفيت نداشتند و اين امكان را از بين بردند. آنهايى كه معنوى و جدى بودند و سياسى كار نبودند مثل حزب الله لبنان، اين زمينه را خوب گرفتند. آنها از نظر عقيدتى هم خيلى قوى بودند و نزديك به ما و امام(ره) بودند. اينها خيلى خوب رشد كردند و امروز هم مى بينيد كه يك قدرت تعيين كننده در دنيا هستند. بعضى هم مثل فلسطينى هاى امروز بعد از انقلاب و در تماس با انقلاب اين فعاليت ها را شروع كردند و امروز نيروهاى تعيين كننده اى در صحنه فلسطين هستند.بعد از اينكه ملى گرايى فلسطينى نتوانست مقاومت كند و تسليم طرح هاى سازش شد نيروهاى مقاومت اسلامى در فلسطين بودند كه از اين امكانات استفاده كردند كه اوجش در غزه بود. ما هميشه امكانات را ارائه كرده ايم و ما هيچ وقت دريغ نكرده ايم. اين استعداد طرف مقابل بود كه چگونه از اين امكانات استفاده كند. بدون اينكه ما بخواهيم در امور داخلى ملت هاى ديگر دخالت كنيم كه اين جزئى از قانون اساسى ما نيز است. ملت ها بايد خودشان سرنوشت خود را تعيين كنند و ما به آنها ديكته نمى كرديم و حتى الآن هم با هر كسى كه رابطه داريم چه فلسطينى ها و چه لبنانى ها و چه هر كسى ديگر.‎/‎/ اينگونه نيست كه چيزى به آنها ديكته كنيم. چون خود ما با پوست و گوشت خودمان خيلى خوب اين موضوع را درك مى كنيم كه چقدر اين بد است كه به خاطر امكانات، ما از كسى موضع سياسى بخواهيم. با توجه به اينكه اين مصاحبه در مقطع زمانى نزديك به سالگرد شهادت عماد مغنيه منتشر مى شود، و جنابعالى از نزديك ترين اشخاص به ايشان محسوب مى شويد خاطره اى از ايشان در ذهن داريد؟ مقام شهيد مغنيه عالى است و ان شاءالله كه خداوند آن مقام را متعالى كند. خاطره هاى زيادى از شهيد مغنيه به واسطه فعاليت ايشان در حزب الله لبنان دارم، على الخصوص به خاطر اينكه زبان فارسى را بدون اينكه متوجه شويد وى ايرانى نيست، به لهجه تهرانى صحبت مى كرد و به همين دليل ارتباطش با ما خيلى راحت تر و آسان تر بود و نيازى به مترجم نداشتيم. شهيد مغنيه، روح خيلى لطيفى داشت و فرد طراح، فكور و بسيار زرنگ بود.آقاى سيدحسن نصرالله، دبيركل حزب الله لبنان بعد از پيروزى در جنگ سال ۲۰۰۰ به ايران آمدند كه آن زمان نماينده مجلس بودم. ايشان در ديدارى خصوصى در منزل آقاى حداد عادل، رئيس (وقت) مجلس حضور يافتند و از رئيس مجلس به عنوان سمبل ملت تشكر كردند. همه در آن جلسه تمايل داشتند كه با آقاى نصرالله عكس بگيرند و سياست شهيد مغنيه نيز اين بود كه خود در عكس حضور نداشته باشد. شايد بدانيد كه از ۲۵ سال قبل از شهادت وى، امريكايى ها دنبال او بودند و موفق به ترور وى نشده بودند. در آن جلسه نيز هر كس مى خواست از آقاى سيدحسن نصرالله عكس بگيرد او بلند مى شد و دوربين را مى گرفت تا خود عكس بگيرد و بدين طريق درعكس نباشد؛ در حالى كه يكى از عزيزترين افرادى كه دوست داشتيم با وى عكس داشته باشيم آقاى مغنيه بود. وى به حضرت رقيه(س) بسيار عشق مى ورزيد و دفعات زيادى وى را در حرم مطهر ديدم كه به مانند ايرانى ها عزادارى مى كرد و شب شهادت حضرت رقيه نيز شهيد شدند. بعداً كه به سوريه سفر كردم به من گفتند كه وى چند ساعت قبل از شهادت در حرم بوده و عزادارى كرده و بعد اين اتفاق برايش افتاده است. با توجه به زيركى و توانمندى بالاى او، هيچ دليلى نمى توانيم براى اينكه او چرا شهيد شد بياوريم، به جز اينكه خداوند مقدر كرده بود كه وى به خاطر عشق به خانم حضرت رقيه(س) در چنين شبى به فيض شهادت برسد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 574]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن