تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تی‌وی وال: ایده‌ای نوین برای دکوراسیون داخلی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1812863550
گفت‌وگو با سعيد اسدي، كارگردان تلافي
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفت‌وگو با سعيد اسدي، كارگردان تلافي
14 سال پيش در جشنواره دوازدهم فجر، فيلم «ايبرو خشك مي‌شود» به‌عنوان محصولي از سوئد به نمايش درآمد كه كارگردانش يك ايراني به نام سعيد اسدي بود.فيلمي تاثير‌گذار و خوش‌ساخت كه منتقدان آن را ستودند. سال‌ها بعد اسدي به ايران آمد و «عشق گمشده» را ساخت. در اين سال‌ها او بيش از هر چيز كوشيده تا در سينماي موسوم به بدنه، جايگاهي تثبيت‌شده داشته باشد. او كه در دهه 70، فيلم جريان‌ساز «آواز قو» را كارگرداني كرده بود، اين روزها «تلافي » را روي پرده سينماها دارد؛ يك كمدي رمانتيك كه كوشيده شده منطبق با قواعد سينماي ايران باشد. اسدي فيلم «فرود در غربت» را نيز آماده نمايش دارد كه هنوز زمان اكرانش مشخص نيست.• زماني كه شما در دهه 70 به ايران آمديد به‌عنوان فيلم‌سازي كه در سوئد فيلم‌هاي قابل توجهي ساخته مطرح بوديد. «عشق گمشده» اولين فيلمي كه شما در ايران ساختيد خيلي مورد توجه قرار نگرفت و شما به سمت سينماي گيشه رفتيد. فيلمهايي چون «سيب سرخ حوا» و «مهمان» تا چه حد به سينماي مطلوب شما نزديك است؟به‌نظرم «عشق گمشده» از زيباترين كارهاي من در ايران است چون فيلمي بود كه با دل ساختم. فيلمي كه امروز اگر يك ميليارد هم به من دستمزد بدهند نمي‌توانم آن را بسازم چون آن زمان عشق به وطن بسيار در من قوي بود. «عشق گمشده» در همان زمان از فستيوال پيونگ يانگ برنده جايزه مشعل طلايي بهترين فيلم و بهترين موسيقي متن شد. در اين فستيوال فيلم‌هاي بسيار مطرحي حضور داشتند و اين فيلم توانست در كنار فيلم‌هاي چند ميليون دلاري از 32 كشور به اين جوايز دست پيدا كند اما من نمي‌دانم چرا اين فيلم در داخل كشور مورد بي‌مهري قرار گرفت. در آن زمان احمد پژمان بهترين موسيقي را براي اين فيلم ساخته بود. نمي‌دانم شايد آنهايي كه به اين فيلم بي‌توجهي كردند مثل امروز من به نوعي بي‌توجهي دچار شده‌اند. شايد هم انتظارشان از سعيد اسدي اين بود كه به روال فيلمهايي كه در خارج از كشور ساخته به فيلم‌سازي خود ادامه بدهد چيزي كه عملا غيرممكن بود. ولي باز هم مي‌گويم كه اين فيلم را دوست دارم و به شدت از آن دفاع مي‌كنم.• هنوز نگفتيد كه چرا سراغ ساخت فيلمي مثل «سيب سرخ حوا» و يا «مهمان» رفتيد؟زماني كه «عشق گمشده» را ساختم و خودم تهيه آن را بر عهده گرفتم قصد داشتم هر دو سال سه فيلم بسازم يعني براي ساخت هر فيلم 8 ماه زمان صرف كنم اما وقتي ديدم فيلم اولي كه در ايران ساختم دستخوش اين حوادث شده و تحقير شد ديگر از اين كار منصرف شدم و فيلم تهيه نكردم. حميد جندق در بنياد سينمايي فارابي در همان زمان به من گفت فيلمنامههاي من به گونه‌اي است كه بايد آنها را در خارج از كشور بسازم اما در همان زمان فيلمنامه «آوازقو» را كه يكي از فيلمنامههاي آمريكايي‌ام بود ارائه دادم كه البته ترس از توقيف آن داشتم اما حميد جندق لوكوموتيو ساخت آواز قو شد و در همين اثنا نيز به من پيشنهاد ساخت «سيب سرخ حوا» را دادند كه البته من با كمي اكراه حاضر به ساخت آن شدم ولي نتيجه كار بد نبود و از گيشه خوبي هم برخوردار شد. بعد هم بلافاصله آواز قو را با همكاري دوست خوبم پيمان معادي جلوي دوربين بردم.
• آواز قو موفق‌ترين فيلم كارنامه شماست. چرا اين مسير را ادامه نداديد و چند سالي بعد از اين فيلم، هيچ فيلمي را جلوي دوربين نبرديد؟من 5 سال بعد از آواز قو كار نكردم چون به‌دنبال اين بودم كه فيلمي بهتر از آواز قو بسازم كه متأسفانه اين كار انجام نپذيرفت. مي‌خواستم فيلم قوي‌تري بسازم اما هيچ تهيه‌كننده‌اي جرات سرمايه‌گذاري پيدا نكرد و حتي آن زمان سبحان فيلم براي توليد طرحي 70 ميليون خرج كرد اما اين كار هيچ وقت كليد نخورد.بعد از 5 سال شما اگر جاي من بوديد چه مي‌كرديد وقتي همه تهيه كننده‌ها فيلم طنز مي‌خواستند، من هم فيلم «مهمان» را ساختم. سينماي ما سينمايي است كه طبق مد روز پيش مي‌رود يعني زماني كه نوعي از سينما در كشور ما مد مي‌شود همه دنباله آن را مي‌گيرند. يعني شرايطي حاكم است كه جرياني حاكم مي‌شود و همه با آن جريان حركت مي‌كنند.• و شما هم خودتان را به اين جريان سپرديد؟بله من مجبور بودم ، هر چند كه اين كار باب ميلم نبود. من در حال حاضر فيلم «فرود در غربت » را آماده نمايش دارم كه 18 ماه از ساخت آن مي‌گذرد اما هنوز اكران نشده و پروانه نمايش نگرفته است. وقتي به سمت سينماي شريف مي‌رويد و به بن بست مي‌خوريد، مجبوريد كه راه خود را به سمت سينماي گيشه كج كنيد.• قبول داريد كه اغلب فيلم هايتان اصطلاحا فيلم تهيهكننده بوده‌اند. يعني تهيهكننده فيلمنامه وقتي تركيب بازيگران را انتخاب و بعد شما وارد طرح شده ايد. گويا اين اتفاق سر «تلافي» هم رخ داده است.نه اين طور نيست. به‌عنوان مثال در ساخت آواز قو تهيهكننده هيچ دخالتي در انتخاب نكرد. فيلمنامه هيچ تغييري نكرد و حتي انتخاب بازيگران با مشورت هم انجام شد. من شايد با برخي از بازيگران مخالف بودم ولي در آن زمان هيچ جايگزيني وجود نداشت ما با هم صحبت مي‌كرديم و هيچ اجباري در كار نبود. در تلافي هم من زماني وارد كار شدم كه همه عوامل انتخاب شده بودند و با آنها قرارداد بسته شده بود چون قرار بود همكار ديگري اين فيلم را كارگرداني كند كه اين مسئله منتفي شد و من جايگزين شدم.در مورد بازيگران اين فيلم هم البته من در انتخاب‌ها نقش داشتم ولي به هر حال همه ما اين مسئله را مي‌دانيم كه در سينماي ايران قحط الرجال و قحط النسا داريم و بعضي وقت‌ها انتخاب ما خيلي محدود مي‌شود.در فيلم «فرود در غربت » اتفاقا من يك روز با يكي از بازيگران كار كردم و بعد ديدم اين بازيگر به درد من نمي‌خورد و ما قرارداد را فسخ كرديم. در هر صورت من هيچ وقت از سوي تهيهكننده تحت فشار نبودم بلكه هميشه مشورت در كار ما دخيل بوده است.ولي نبايد اين نكته را هم فراموش كنيم كه سينماي ما مال اروپا و آمريكا نيست بلكه سينماي ايران است و اينجا سينما مال تهيهكننده است يعني فيلم مال تهيهكننده است چون اوست كه سرمايه مي‌گذارد.• فيلم‌هاي شما نشان مي‌دهد كه علاقه‌اي به كارگرداني در يك ژانر نداريد. به همين دليل همه نوع فيلمي در كارنامه‌تان ديده مي‌شود. اين تجربه كردن در ژانرهاي مختلف دغدغه خودتان است يا شرايط باعث مي‌شود كه مثلا بعد از يك فيلم تلخ اجتماعي به سراغ سينماي كمدي برويد؟يك كارگردان بايد قابل انعطاف باشد و بتواند در هر ژانري كار كند اما ژانر دلخواه من اين نيست. فراموش نكنيد كه علت آمدن من به ايران ساخت دو فيلم بود، دو فيلم سينمايي كه به‌عنوان وصيت‌نامه سينمايي قصد داشتم بسازم. يكي «مرثيه‌اي براي يك دوست» با موضوع سقوط هواپيماي مسافربري ايرباس و انهدام آن و ديگري فيلمي راجع به كودتاي 28 مرداد. متأسفانه هيچ وقت شرايط ساخت اين فيلم‌ها مهيا نشد و وقتي تو بخواهي شق القمر بكني ولي به تو اين اجازه را ندهند ديگر انگيزه‌اي برايت باقي نمي‌ماند. اين را بدانيد كه فيلم‌هاي آواز قو»، «آشوب»، «فرود در غربت»، «مهمان» و «تلافي» همه براي من در يك گونه قرار مي‌گيرند. • تلافي به الگوي كمدي رومانتيك‌هاي آمريكايي نزديك است. معمولا كمدي رمانتيك‌ها در سينماي ايران موفق از كار در نمي‌آيند. شما چه تمهيداتي براي توفيق تلافي انديشيديد؟يكي از علت‌هاي قبول ساخت تلافي اين بود كه به‌نظرم يك كمدي بود كه به لودگي و لوس‌بازي ختم نمي‌شد. من سعي كردم يك فيلم شسته رفته و شريف بسازم. نمي‌خواستم لودگي را به جاي طنز وارد فيلم كنم. به‌نظرم تلافي فيلمي شده كه مخاطب آن را دنبال مي‌كند و از تماشاي آن خسته نمي‌شود. ريتم فيلم قابل‌قبول است. من مي‌خواستم يك فيلم سنگين بسازم كه در عين حال هيچ ادعايي ندارد مثل «سيب سرخ حوا» كه در زمان خودش با وجود نبود تبليغات مناسب و... خيلي خوب فروخت.• از تركيب بازيگران «تلافي» راضي هستيد؟ اگر خودتان تهيه فيلم را بر عهده داشتيد با همين بازيگران كار مي‌كرديد يا به سراغ گزينه‌هاي ديگري مي‌رفتيد؟من منتظر بودم ببينم چه گزينه‌هايي براي بازيگري اين فيلم موجود است اما واقعيت اين است كه با بسياري صحبت شده بود كه آنها سر كارهاي ديگري بودند و زماني كه من وارد كار شدم هنوز البته با بازيگرها قراردادي امضا نشده بود ولي در نهايت به همين گزينه‌ها رسيده بوديم.اما اين واقعيت را هم بپذيريد كه ما از بين بازيگران ايراني انتخاب مي‌كنيم نه از ميان برد پيت، آل پاچينو و رابرت دنيرو. گزينه‌هاي ما محدود است و نمره بازيگران ايراني هم بين 8 تا 11 است؛ يعني فرقي نمي‌كند كه در نهايت چه كسي در فيلم تو بازي كند. مگر زماني كه من آواز قو راساختم كسي بهرام رادان را مي‌شناخت. ولي فيلم خوب باعث مي‌شود كه بازي بازيگران هم خوب به‌نظر بيايد.• و حالا تلافي چه جايگاهي در كارنامه‌تان دارد؟واقعيت اين است كه من از هيچ كدام از كارهايم راضي نيستم حتي از «ايبرو خشك مي‌شود» كه اين همه سرو صدا كرد و حتي منتقدين ايراني هم آن زمان تعريف بسياري از آن كردند. اصولا من در امر فيلم‌سازي كارگردان ناراضي هستم. بازيگرها هم موقع كار متوجه نارضايتي من مي‌شوند و بعضي از آنها به من بارها گفته‌اند كه ما منتظريم زماني كه كات مي‌دهي رضايت را در نگاه تو ببينيم ولي اين اتفاق نمي‌افتد.من به‌دنبال ايده‌آل‌ها هستم ولي به آنها نمي‌رسم هر چند كه حد سينماي ايران را مي‌دانم. معتقدم بايد رضايت تهيهكننده را جلب كنم و گرنه به سينما خيانت كرده‌ام.منبع : همشهري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 551]
-
گوناگون
پربازدیدترینها