واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: وكيل قلابي از طعمههاي خود كلاهبرداري ميكرد خبرگزاري فارس: مرد شياد خود را وكيل معرفي ميكرد تا از شهروندان كلاهبرداري كند. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، مرد 40 سالهاي با مراجعه به بازپرسي شعبه ششم دادسراي ناحيه 12 تهران طي شكايتي به بازپرس دشتي گفت: از چند سال قبل پروندهاي حقوقي در يكي از دادگاههاي تهران داشتم. وي ادامه داد: هر بار طرف مقابل من توانسته بود با مدارك جديد روند رسيدگي را طولاني كند و رسيدگي به اين پرونده به نتيجه نميرسيد. وي افزود: در سال 87 و در يكي از همين مراجعات كه كلافه و درمانده شده و در گوشهاي از راهرو دادگاه روي يك صندلي نشسته بودم، يك جوان به نام مقداد مثل فردي كه از وضعيت من خبر داشته باشد كنارم نشست. اين مرد مدعي شد اصلاً نفهميدم كه چگونه سر صحبت را با من باز كرد و خودش را وكيل معرفي كرد و گفت: راه چاره مشكل شما در دست من است و ميدانم اين پرونده را از چه راهي به نتيجه دل خواهتان برسم. در اوج نااميدي، مثل اينكه فرشته نجاتي از آسمان آمده باشد چنان به من اميد داد كه روزها و هفتهها با حرفهاي او كارهاي روزانهام را هم بهتر انجام ميدادم. وي ادامه داد: اما وقتي كه چند ماه گذشت و هر بار مقداد با وعده و وعيد حرف ميزد اما هيچ تغييري در روند رسيدگي به پرونده حاصل نشده بود. من شك كردم و او در مقابل شك و ترديد من بلد بود كه چگونه با نشان دادن يك سري اوراق كپي و دورنگار و در مورد پروندهام، من را اميدوار كند. تا اين كه انتظارم از يك سال هم گذشت و سال دوم هم سپري شد. وي افزود: البته از همان اول آشنايي با مقداد كه خود را وكيل دادگستري معرفي كرده بود مبلغ 4 ميليون تومان به او داده بودم. اخيراً در مراجعاتم به دادگاه با يكي دو نفر مثل خودم مواجه شدم كه آنها هم سرنوشتي مثل من داشتند طرف مقابل آنها هم مقداد بود. با توضيح شاكي مشخص شد مقداد يك شياد كلاهبردار بوده است و به اين ترتيب با دستور بازپرس، پرونده جهت رسيدگي تخصصي به كارآگاهان مبارزه با كلاهبرداري پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران بزرگ ارجاع شد. پس از تحقيق از شاكي پرونده، كارآگاهان تحقيقات خود را از دادگاهي كه مرد شاكي پروندهاي حقوقي در آنجا داشت آغاز كردند. دادگاهي كه مرد شاكي اين اواخر و زماني كه به همه چيز مقداد شك كرده بود با نشان دادن نامههايي از آن دادگاه در مورد پرونده خودش، مبني بر اينكه پرونده در حال رسيدگي است. در اين مرحله بود كه معلوم شد نامه جعلي است و اين مرجع قضايي هم مثل شاكي خواستار پيگيرد قانوني جاعل مهر دفتر نظارت دادگستري شد. با مشخصاتي كه از اين متهم 31 ساله به دست آمد، پاتوق وي در يكي از قهوهخانههاي خيابان حافظ شناسايي شد اما مدتي بود كه مقداد به اين قهوهخانه رفت و آمد نداشت. با ادامه پيگيري كارآگاهان و جستجو براي شناسايي و دستگيري متهم، نهايتاً عصر 22 اسفند سال قبل در آخرين مراجعه افسر پرونده به قهوهخانه خيابان حافظ كه پاتوق وي بود، متهم در لحظهاي كه به آنجا مراجعه كرده بود، شناسايي و دستگير و به پايگاه هفتم منتقل شد. متهم ابتدا اظهارات شاكي را رد كرد اما با توجه به نامههاي مشابه نامههاي جعلي كه از مخفيگاه وي به دست آمد و در ادامه با شناسايي شاكيان بعدي لب به اعتراف گشود: با تردد در مراجع قضايي و انتظامي و ادارات دولتي افرادي را كه داراي پروندههايي بودند، شناسايي كرده و با شگردهاي خاص آنها را با وعده پيگيري پروندهشان مجاب ميكردم و براي اين كار يا به عنوان وكالت و حق الوكاله يا اينكه مسئول پرونده در اداره مورد نظر مبلغي را براي انجام كار ميگرفتم. وي ادامه داد: براي اينكه اين افراد به من شك نكنند نامههايي را مشابه نامههاي آن اداره يا مرجع قضايي جعل ميكردم و به شاكيان نشان ميدادم و آنها فكر ميكردند كه من پيگير كارشان هستم. البته بعضي اوقات با شاكي به اين ادارات ميرفتم و وانمود ميكردم كه پيگير كارشان هستم. تاكنون بيش از 10 نفر از شاكيان كه متهم به بهانههاي حل مشكل اداري آنان يا به عنوان وكيل مبالغ ميليوني از آنها گرفته بود به پايگاه هفتم مراجعه كردهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]