واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: «محمد تقي فهيم» گفت: با «پستچي سه بار در نميزند»، «حسن فتحي» تواناييهاي خود را بيشتر از پيش به اثبات ميرساند و فيلمي ارائه ميدهد كه در زمينههاي مختلف، از جمله ديالوگنويسيهاي خاص ويژگي مشهود، برجسته و بارزي دارد.«محمدتقي فهيم» در گفتو گو با خبرنگار سينمايي فارس، در مورد فيلم «پستچي سه بار در نميزند» ساخته حسن فتحي، گفت: «حسن فتحي» از جمله سريالسازهايي است كه در تلويزيون معرفي و تثبيت شده و رشد كرده است. علاوه بر اين كه گزينهاي بوده كه توانسته كمكهايي به تلويزيون در ساخت و توليد سريالهاي ماندگاري مثل: «شب دهم» ، «ميوه ممنوعه» و... انجام دهد، از طرفي ديگر، تلويزيون كمك كرده تا «حسن فتحي» جايگاه برتر و شايستهتري به دست آورد. وي در ادامه افزود: فيلم «ازدواج به سبك ايراني» اولين ساخته «حسن فتحي» در سينما، نشاندهنده شناخت اين كارگردان از سينما هم بود. به زبان ديگر «حسن فتحي» در «ازدواج به سبك ايراني» توانست يك درام گرم و جاندار را ارائه دهد اگر چه زوايايي هم عليه سنتها داشت. فهيم گفت: با ساخته شدن «پستچي سه بار در نميزند»، «حسن فتحي» تواناييهاي خود را بيشتر از پيش به اثبات ميرساند و فيلمي ارائه ميدهد كه در زمينههاي مختلف، از جمله ديالوگنويسيهاي خاص خود «حسن فتحي»، ويژگيهايي كاملاً مشهود، برجسته و بارز دارد. اين منتقد در ادامه افزود: «پستچي سه بار در نميزند»، به لحاظ ساختار هم فيلمي است كه قادر است درونمايه و مباحث دروني خود را به تماشاگر انتقال دهد، اما متأسفانه اين ساختار و عوامل گردآوري شده براي ايجاد آن، به جز بازيگران كه از چهرههاي قدرتمند سينماي ايران هستند، در بخشهاي ديگر دچار نارساييهاي زيادي است كه نميتواند درونمايه خود را به مخاطب عادي انتقال دهد. وي ادامه داد: «پستچي سه بار در نميزند» نوعي فيلم اپيزوديك است اما قصه آنچنان كه بايد و شايد، در خدمت يك تنه واحد نيست و همين سبب ميشود تا در برابر مخاطب عادي (كه فيلم بهسمت او رويكرد دارد)، در انتقال مفاهيم خود ناتوان باشد. فهيم ادامه داد: اما مسئله ديگر «پستچي سه بار در نميزند» در باب محتوا و مضمون، اين است كه فيلم با حضور تاريخي زن در جامعه، كمي غيرمنصفانه برخورد كرده است. وي تصريح كرد: آنچه مسلم است نگاه به زن در گذشته، عليه زنان بوده و متأسفانه زنان كشور ما از حقوق واقعي خود محروم بودهاند و برخورد عليه آنها با يك ظلم مضاعف روبهرو بوده و در كنارش، با رويدادن انقلاب و آمدن زنان به صحنه، ما امروزه شاهد شكوفايي نيمه پنهان انساني هستيم و در هر عرصه و حوزه امروزه زنان - چه در بخش دانشگاهي و چه مديريتي - بر مردان غلبه دارند، چنانچه امروزه 3 كانديداي وزارت از زنان به مجلس معرفي ميشود و ... اما در اين بخش به نظرم فيلم موضع مناسبي ندارد و اين موضوع ميتواند آسيب شناسي باشد نسبت به مواضع و گرايشات شبه روشنفكرانه، چرا كه برخيها فكر ميكنند سينمايي موفق است كه در واقع، نسبت به خوديها نيش و كنايه داشته باشد. وي در مورد اين كه آيا فيلم «پستچي سه بار در نميزند» در ژانر وحشت قابل ارزيابي است، گفت: امروزه به طور كلي ژانرها در هم آميخته شده است و همه ميخواهند به نوعي ساختار شكني كنند اما عواملي كه در «پستچي سه بار در نميزند» انتخاب شده مثل حركات دوربين، صداگذاريها ، دكوپاژها و خيلي نشانههاي ديگر مجموعاً فيلم را در ژانر وحشت قرار ميدهد اما فيلم به هر حال گرايشات تاريخي و اجتماعي هم دارد كه در نوع خود برجسته است، به ويژه رويكرد تاريخي كار كاملاً مشهود است و در كنار آن يك مرور در مقاطع تاريخي را در دل يك قصه اپيزوديك بررسي كرده است. البته تاريخ مورد اشاره فيلم فقط مربوط به زنان است و فيلم در زمره ژانر وحشت قرار ميگيرد، اما امروزه باب شده كه هرگاه ميخواهند به نوعي ساختارشكني يا ژانرشكني كنند، ژانرها را در هم تلفيق كنند كه اين در غرب هم رايج است و تعريف خاص خود را دارد. اين منتقد در مورد علاقه «حسن فتحي» به تصوير كلاهمخمليها در آثارش، گفت: در مجموع ميتوان گفت «حسن فتحي» در آثارش به كلاهمخمليها بيشتر توجه ميكند كه اين وامدار فيلم فارسي است و اين وامداري بيش از حد معمول او به كلاه مخمليها جلبتوجه ميكند. به عبارتي ديگر «حسن فتحي» ميخواهد جامعه را در غالب كاراكترهاي كلاهمخملي آسيبشناسي كند اما فرهنگ لمنيزم بر فرهنگ اديبانه غلبه ميكند و ديالوگنويسي فاخر «حسن فتحي» كه دارد كم كم پخته ميشود، در قالب لمپنيزم اين تناقض را ايجاد ميكند. اين درحالي است كه زندهياد «علي حاتمي» هم اين كار را مثلا با آوردن كاراكتر مشابه «شعبان بيمخ» انجام ميداد اما آن نگاه جهت نقد آن فرهنگ حركت ميكرد و لمپنها را به عنوان عناصر پاندول جامعه و عناصري كه عليه مبارزات اجتماعي صفبندي ميكنند مورد بررسي قرار ميداد اما در آثار «حسن فتحي» اين اتفاق نميافتد. فهيم در ادامه در مورد بازيها و مسائل فني فيلم «پستچي سه بار در نميزند»، گفت: يكي از جنبههاي قدرتمند فيلم «پستچي سه بار در نميزند»، بازيهاي درخشان آن است. معمولاً «حسن فتحي» در استفاده از بازيگران حرفهاي مهارت دارد و كنترل و هدايت آنها را خوب انجام ميدهد ضمن آن كه بازيگران حرفهاي هم چون با كاراكترهاي تعريف شده رو به رو هستند، خوب ميتوانند خودنمايي كنند. بازيهاي «امير جعفري»، «پانتهآ بهرام» و «علي نصيريان» كه نقش تئاتري خود را كه گرايش به تعزيه دارد عالي ايفا ميكند، از اين ديدگاه قابل ارزيابي است. سردبير مجله «سينمارسانه»، در مورد فراز و فرودهاي كارنامه «حسن فتحي» گفت: در مجموع «حسن فتحي» ميتوان گفت كه آنچه تاكنون در تلويزيون و سينما براي «حسن فتحي» اتفاق افتاده، يكسري دستگرمي بوده و به زبان ديگر يك عرصه فراهم شده و به نظر من وي بايد اين آزمايش را با پالايشي ادامه دهد تا بتواند در آينده فيلمهاي مخاطب پسندي ارائه دهد. فهيم در پايان در مورد پيش بيني خود از آينده كاري «حسن فتحي»، گفت: به نظر من «حسن فتحي» فيلمسازي است كه بايد رويش حساب كرد، چرا كه فيلمساز پس از انقلاب است، فيلمسازي است كه به نظام جمهوري اسلامي ايران تعلق دارد و به رغم تمام زاويههايي كه هرازگاه نشان ميدهد، من فكر ميكنم به عنوان فيلمسازي كه آتيه دارد و در اين جامعه فعاليت ميكند، بايد كارنامهاش را مورد بررسي قرار داد و پيگيري كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]