واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: عصرایران- برخلاف عملکرد بسیاری از دستگاه ها و نهادها که باید تبیین شود تا مردم در جریان رویکردها و کارنامه های آنان قرار گیرند ، کارکرد رسانه ها ، دقیقاً همان چیزی است که به مخاطبان عرضه می کنند و لذا در این وادی پنهانکاری جایی ندارد. این مساله ، درباره سازمان صدا و سیما - به عنوان فراگیرترین رسانه ایرانی - نیز صدق می کند و مردم ، بی آنکه ضرغامی یا اعوان و انصارش درباره عملکرد این مجموعه توضیح بدهند یا توجیه کنند ، خود همه چیز را می بینند و می شنوند و به قضاوت می نشینند. از این رو ، نوشتار حاضر در صدد نقد و بررسی عملکرد صدا و سیما در هفته های اخیر -قبل و بعد از انتخابات- نیست ، بلکه سخنی مشفقانه است با مسوولان ارشد رسانه ملی که البته این روزها ، بسیاری آن را به کنایه و نقد ، نه رسانه "ملی" ، که رسانه "میلی" می نامند.البته ، این مقال ، منکر زحمات و خدمات صدا و سیما و کارکنان آن نیست اما نگرانی ها را نمی توان پوشیده داشت و به امید باطل رهایشان کرد: 1- از همین واژه سازی "رسانه میلی" آغاز می کنیم که این روزها ، این اصطلاح ، طرفداران زیادی دارد. اگر مدیران ارشد صدا و سیما ، فقط به این اندیشه کنند که چرا چنین تعبیری درباره رسانه ای که باید " ملی " باشد ، شکل می گیرد و رواج می یابد ، حتماً به لزوم بازتعریف رفتار خود پی خواهند برد که فرموده اند "عاقلان را اشارتی کافی است!" 2- مدیران رسانه ملی ، حق ندارند آن را از ملی بودن ساقط کنند زیرا صدا و سیما ، متعلق به بخش خصوصی نیست که صاحبانش هرگونه که اراده کردند آن را اداره کنند و به هر سمت و سویی که خواستند ببرندش و در بازی های جناحی ، حراج اش کنند. فقط کافی است آقایان یادشان باشد که این رسانه ، با روزنامه ها حزبی ، تفاوت فراوان دارد. مثلاً روزنامه های رسالت ، وطن امروز ،هفته نامه "شما" و ... به عنوان رسانه های حزبی و بخش خصوصی ، از دولت و طیف هایی از اصولگرایان حمایت می کنند و تریبون تبلیغاتی آنها هستند و هیچ نقدی هم بر این رویکرد نیست چرا که نشریه خودشان هست و طبیعتاً هر مالکی حق دارد از ملک خود هر گونه استقاده مشروعی داشته باشد ولی صدا و سیما ، متعلق به فرد خاصی مانند عزت الله ضرغامی نیست و مدیران این رسانه ، نه مالک ،که استخدام شده های ملت اند برای اداره "مردم محور" رسانه ملی . به راستی آیا درک این نکته ساده ، کار سختی است؟! 3- اگر تا چند سال پیش رسانه ملی ، یکه تاز عرصه امواج تلویزیونی در ایران بود ، اینک رقبای سرسختی که خط قرمزهای واقعی و ساختگی داخل را هم ندارند ، بی آنکه منتظر اجازه ورود از مرزها باشند ، وارد گود شده اند و به خانه های مردم رسیده اند و اینک میلیون ها ایرانی ، بین انتخاب شبکه های تلویزیون ایران با سایر کانال های "آن ور آبی" حق انتخاب پیدا کرده اند. مسوولان صدا و سیما ، حق ندارند این عرصه را به رقبای خارجی ببازند. آنها درست مانند سرمربیان تیم ملی که همواره برای برتری تیم ملی تلاش و برنامه ریزی می کنند ، عمل نمایند و اگر به قصور و تقصیر ، شکست خوردند ، برکنار شوند. حتماً ، ارزش و جایگاه رسانه ملی از فلان تیم ملی ورزشی بالاتر است. حال افکار عمومی را به این قضاوت می خوانیم که آیا صدا و سیما توانسته است در برابر رقبای خارجی خوب عمل کند یا آن که مدام در حال واگذاری بخشی از مخاطبان خود به رسانه های خارجی است؟ راستی خود مسوولان رسانه ملی که مدام در حال بررسی دایره مخاطبان خود و رسانه های رقیب اند ، چه می گویند؟! 4- اگر عملکرد رسانه ملی باعث شده باشد که بازار رسانه های خارجی -که با بودجه های آمریکایی و انگلیسی اداره می شوند و قاعدتاً پیگیر منافع خودشان هستند - در ایران گرم شود ، آیا نباید پاسخگو باشند؟ راستی به نظر شما در این چند وقت اخیر ، بازار فروش تجهیزات ماهواره در ایران رونق نگرفته است؟ شاید ، حالا که صدا و سیمایی ها در داخل توبیخ نمی شوند ، منصفانه تر باشد خارجی ها از آنان به خاطر سوق دادن مردم به سمت رسانه های بیگانه قدردانی کنند! 5- رسانه ملی ، هنگامی به معنای واقعی "ملی" خواهد بود که همه مردم با هر گرایشی بتوانند انعکاسی از خود را در آن ببینند و هر جریان سیاسی قانونمندی بنا به وزن خود ، بتواند تریبونی از آن داشته باشد و نهایتاً مردم وقتی تلویزیون ها و رادیوهایشان را روشن می کنند ، امواج یک سویه صوت و تصویر ، آنها را نیازارد... آنگاه هر آن کس که به چنان رسانه ای ، "رسانه ملی" نگوید ، حتماً از دایره انصاف به دور است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]