تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختى تبديل و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833085581




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: بيانيه ماموريت «بيانيه ماموريت»عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ جام جم به قلم بيژن مقدم است كه در آن مي‌خوانيد؛ متن حكم رهبر معظم انقلاب در انتصاب مجدد رياست سازمان صداوسيما براي دوره‌اي ديگر، هر چند كوتاه اما حاوي نكاتي كليدي و پراهميت است كه نيازمند بازخواني است. رهبر انقلاب كه آشنايي و اطلاعات بسيار دقيقي از ظرفيت‌ها و ظرافت‌هاي كار رسانه‌اي دارند با تجليل از تلاش‌هاي طاقت‌فرساي صورت گرفته در دوران مديريت آقاي ضرغامي از وي خواست تا در اين «كار سنگين» و «حساس» نگاهي همزمان به ضعف‌ها و قوت‌ها داشته باشد. چرا كه بسياري از مديران هستند كه با ملاحظه قوت‌ها وبه عبارتي بخش پر ليوان عملا از نيمه خالي آن غافل شده و سرخوش از توفيقات، امكان ديدن ضعف‌ها را نيز از دست مي‌دهند. توصيه رهبري توجه به برجستگي‌ها و نقاط قوت فعلي در كنار كمبودها و ضعف‌هاست كه بايد همه همت سازمان و مديران آن به رفع كاستي‌ها معطوف گردد. بر مبناي افق ترسيمي در اين پيام، رسانه ملي بايد در طرازي قرار گيرد كه چهار شاخص روشن مورد توجه باشد. 1 دين‌مداري 2 اخلاق‌محوري 3 آگاهي‌بخشي 4 اميدآفريني و لذاست كه تاكيد مي‌فرمايند تمام تجربه‌هاي هنري موفق گذشته و جديد بايد در خدمت رشد اين شاخص‌ها قرار گيرد. تلويزيون و راديو رسانه‌هايي هستند كه ميهمانان هر خانواده ايراني‌اند. ساعت‌ها چشم و گوش به آن مي‌سپارند و چه بخواهند و چه نخواهند متاثر از آن رفتارهايي شكل مي‌گيرد. حفظ ارزش‌ها و سنت‌هاي اسلامي ايراني، مناسبات پاك در روابط، ديالوگ‌هاي اخلاقي و ...كه مي‌تواند حريم خانواده‌ها را پاس دارد بايد بيش از پيش مورد توجه نويسندگان، كارگردانان و تهيه‌كنندگان مجموعه‌هاي تلويزيوني و راديويي باشد. بي‌ترديد" اعتقاد عميق" مديريت رسانه ملي به بيانيه ماموريتي كه از سوي رهبر معظم انقلاب در نهايت ايجاز بيان شده رمز اصلي توفيق است. مديران صداوسيما با بهره‌گيري از سرمايه معنوي حمايت رهبر معظم با بازكاوي تجربه‌هاي موفق و ناموفق گذشته به خلق ايده‌هاي نو و بديع خواهند انديشيد و در صيانت از مرزهاي انديشه، اخلاق، خانواده و فرهنگ عمومي از هيچ تلاشي فروگذار نخواهند كرد. تعيين شاخص‌هاي قابل اندازه‌گيري و زمانبندي برنامه‌ها و نشان دادن عزم و همت براي اجراي آنها خواستي است كه اميدواريم در زماني نه چندان دور شاهد آن باشيم. بي‌ترديد تدوين برنامه پنج ساله رسانه ملي گامي است بلند براي رسيدن به آنچه در چشم‌انداز رسانه ملي ترسيم شده است. كيهان:سرچشمه شايد ..! «سرچشمه شايد ..!»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛«كاوش هاي باستاني نشان مي دهد كه انسان به خدا اعتماد داشته است، اما چرا خدا محور وحدت نشده است؟ من مي گويم مشكل اين است كه به تعداد انسان ها خدا هست و خداي هر انساني با توجه به شناخت آن فرد از خدا با خداي فرد ديگر متفاوت است. ملت ها در طول تاريخ همواره يك خدا را نپرستيده اند». مطلب فوق را آقاي اسفنديار رحيم مشايي، رئيس دفتر رياست محترم جمهوري در كنفرانس انجمن سالانه دانشگاههاي باز كه اخيراً با ميزباني دانشگاه پيام نور برپا شده بود، بيان داشته و نتيجه گرفته است كه «خدا محور وحدت انسان ها نيست»! اظهارات آقاي مشايي كه اميدواريم صحت نداشته باشد و به خطا نقل شده باشد، با توجه به حضور پررنگ ايشان در دولت و نزديكي مثال زدني-والبته غيرقابل توجيه- وي با رياست محترم جمهوري، زمينه ساز تبليغات سوء-و همراه با ملامت و حتي تمسخر- فراواني شده است،كه در اين باره اگرچه گفتني بسيار است ولي از آن ميان اشاره به چند نكته ضروري تر به نظر مي رسد. 1- ابتدا بايد گفت كه اظهارات آقاي مشايي با آموزه هاي صريح اسلام و همه اديان الهي مغايرت دارد. چرا كه در كلام خدا نه يك بار، بلكه بارها تاكيد شده است كه ايمان به خدا مي تواند و بايد محور وحدت انسان ها باشد، به عنوان نمونه- و فقط يك نمونه- مي توان به آيه 64 از سوره مباركه آل عمران اشاره كرد كه خطاب به پيامبراكرم(ص) مي فرمايد «بگو اي اهل كتاب بيائيد به سوي سخني كه ميان ما و شما يكسان است و آن، اين كه جز خداي يگانه را نپرستيم و چيزي را همتاي او قرار ندهيم» و نمونه هايي از اين دست در كلام خدا و در آموزه ها و دستورات رسول اكرم(ص) و ائمه اطهار عليهم السلام به فراواني و صراحت وجود دارد و از جمله بايد از آقاي مشايي با آنهمه ادعاي اسلام شناسي! پرسيد؛ نظر جنابعالي درباره آيه شريفه «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا- همگي به ريسمان الهي چنگ بزنيد و متفرق نشويد.» كه به فراواني بر زبان مسلمين جاري بوده و هست، چيست؟! 2- اظهارات رحيم مشايي با واقعيات تاريخي و مخصوصاً واقعيت غيرقابل انكار اين سال ها نيز در تناقض آشكار است. چه كسي مي تواند، وحدت ملت هاي مسلمان در عصر حاضر را كه عليه نظام سلطه جهاني شكل گرفته است انكار كند؟! البته ترديدي نيست كه اين وحدت هنوز به نقطه اوج خود نرسيده است ولي گام هاي بلندي كه به ويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در اين راستا برداشته شده به اندازه اي عظيم و كارساز است كه قدرت هاي استكباري، مخصوصاً آمريكا و اسرائيل، بيشترين توان مالي، سياسي و تبليغاتي خود را براي مقابله با آن بسيج كرده اند. بنابراين وقتي «اسلام» به تنهايي عامل و محور اصلي وحدت ملت هاي مسلمان با مذاهب گوناگون است،چگونه مي توان ادعا كرد «خدا» نمي تواند محور وحدت انسان ها باشد؟! و حال آن كه اعتقاد به اسلام بعد از اعتقاد به خداوند تبارك و تعالي است. گفتني است «آلوين تافلر» ، نظريه پرداز معروف آمريكايي كه چند كتاب از وي در ايران به فارسي ترجمه شده است مي گويد «كاري كه ]امام[ خميني كرد، فقط ايجاد اتحاد ميان ملت هاي مسلمان و عليه آمريكا نبود بلكه او همه خدا باوران جهان راعليه غرب برانگيخته است». 3- ممكن است آقاي مشايي -البته براي فرار از ماجرا- بگويد منظور من نفي ضرورت وحدت با محوريت خدا نبوده است، بلكه اعلام كرده ام اين وحدت تحقق نيافته است! كه در اين صورت بايد گفت؛ جنابعالي ابتدا به زعم خود استدلال كرده ايد كه برداشت همه انسان ها از خدا با يكديگر متفاوت است و سپس نتيجه گرفته ايد كه خدا نمي تواند محور وحدت انسان ها باشد. بنابراين... چه عرض شود؟!4- آقاي رحيم مشايي- آگاهانه يا ناخودآگاه- با اظهارات ياد شده پيام همه پيامبران الهي، ائمه اطهار عليهم السلام و توصيه هاي دلسوزانه و اكيد حضرت امام(ره)، رهبر معظم انقلاب، تمامي انسان هاي فرهيخته و دلسوخته براي انسان ها را، نه فقط زير سؤال برده، بلكه با آن به مقابله نيز برخاسته است. و البته، كم نيستند افرادي كه اينگونه سخنان سخيف، غيرعلمي و مسخره را بر زبان دارند و از اين زاويه، اظهارات آقاي رحيم مشايي قابل اعتناء نيست، اما، ايشان به حق يا به نا حق- و به اعتقاد نگارنده قطعاً به ناحق- در جايگاه برجسته اي از دولت قرار دارد و اظهارات ايشان، دقيقاً به همين علت- و تأكيد مي شود كه فقط به همين علت و نه به علت شخصيت حقيقي او- به حساب دولت نوشته مي شود. و از اين روي، سخنان بي پايه وي اگر آگاهانه باشد كه نه فقط جفا، بلكه خيانت به مردم، نظام و انقلاب اسلامي است و چنانچه مانند برخي ديگر از اظهارات وي، ريشه در ناآگاهي ايشان داشته باشد، كه حضور اينگونه افراد در پست هاي مهم دولتي- آنهم دولت اصولگرا- غيرقابل توجيه و بي اعتنايي به رأي و اعتماد مردم است! 5- فقط نيم نگاهي به تلاش گسترده دشمنان و هزينه هاي كلاني كه براي ايجاد تفرقه در ميان ملت ها و مخصوصاً براي اختلاف افكني در ميان ملت هاي مسلمان هزينه مي كنند، كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه اظهارات رحيم مشايي، در جايگاه رئيس دفتر رياست جمهوري- و چند مسئوليت ديگري كه يدك مي كشد- فقط در بستر پروژه هاي عريض و طويل دشمنان اسلام و انقلاب و در راستاي پيشگيري از وحدت مسلمين قابل ارزيابي است. البته درپي آن نيستيم كه آقاي مشايي را وابسته به كانون هاي بيگانه بدانيم، ضمن آن كه با توجه به مواضع و عملكرد چندساله اخير آقاي مشايي، به وضوح مي توان بر رضايت دشمنان از حضور ايشان در پست هاي كليدي تأكيد ورزيد. گفتني است در ماجراي رسواي برلين يكي از مدعيان اصلاحات طي مصاحبه اي گفته بود؛ مشكل دموكراسي در كشور ما آن است كه در ايران «هنوز خدا نمرده است»! 6- و بالاخره، سخني نيز با برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، رئيس جمهور محترم و منتخب در ميان است و آن، اين كه؛ در شخصيت آقاي اسفنديار رحيم مشايي چه برجستگي و امتياز ويژه اي ديده ايد كه ديگران نه فقط نمي بينند، بلكه براي اثبات عدم صلاحيت وي دلايل مستحكمي نيز ارائه مي كنند و در همان حال، جنابعالي- با عرض پوزش- ضمن آن كه دليل و نشانه قابل قبولي براي اثبات صلاحيت او نداريد، ايشان را در پست هاي حساس و كليدي دولت مي گماريد و بر آن اصرار هم داريد؟! آيا همين موضع اخير آقاي مشايي- صرف نظر از مواضع و عملكرد قبلي- كه در تقابل آشكار با آموزه هاي اسلامي، انقلابي و توصيه هاي اكيد حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب است، دليل قانع كننده و مستحكمي براي كنار گذاشتن ايشان نيست؟! ترديد نكنيد كه مصلحت نظام، مردم و شخص حضرتعالي در آن است،سرچشمه شايد گرفتن به بيلچو پر شد نشايد گذشتن به پيل آفتاب يزد: به جاي مجلس ‌سرزده به نانوايي برويد!   «به جاي مجلس ‌سرزده به نانوايي برويد!»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛‌نمي‌دانم آقاي احمدي‌نژاد، چه سالي به تهران آمده و در نارمك، ساكن شده است. اما نويسنده اين سطور، دقيقا 40 سال قبل (سال 1348) به عنوان كودكي خردسال به همراه خانواده در همان ميداني كه محل استقرار منزل شخصي آقاي احمدي نژاد است سكونت داشت. از همان زمان، علاوه بر ميوه فروشي و بقالي كه رئيس دولت براي اطلاع از قيمت گوجه فرنگي به آن مراجعه كرد، يك نانوايي سنگكي نبش خيابان سامان و در فاصله كمتر از 500 متري منزل فعلي رئيس دولت، قرار داشت. همچنين در خيابان سمنگان و در فاصله بسيار كوتاه از اين سنگكي‌پزي، نانوايي تافتوني و بربري وجود دارد. لذا با آسودگي ميتوان گفت كه كسب اطلاع از قيمت انواع نان براي احمدي‌نژاد كاري آسان است. با اين مقدمه، مايلم به سر و صداها و دغدغه‌هاي فراواني اشاره كنم كه در روزهاي اخير پيرامون افزايش بي‌سابقه قيمت نان به راه افتاده و حتي سيماي جمهوري اسلامي ايران را نيز عليرغم ارادت ويژه به دولت و رئيس آن، به واكنش واداشته است. البته ماجراي نان هم مانند بسياري از سوژه‌هاي ديگر، به يك سريال خسته‌كننده «تاييد و تكذيب» تبديل شده و ‌ ‌ لذا به نظر مي‌رسد سر و صداهاي ايام اخير، تحرك چنداني در ميان دولتمردان ايجاد نخواهد كرد. ناگفته نماند كه نان، هم‌اكنون نقش «غذاي غالب» را در سفره اكثر ايرانيان ايفا مي‌كند و به نظر مي‌رسد سهم اغلب هموطنان از نفتي كه قرار بود سر سفره‌هاي آنها بيايد نيز به «نان» داده شده است. لذا تغيير ناگهاني قيمت نان، هم به خودي خود موجب نگراني است و هم تاثير گريز‌ناپذير آن بر قيمت ساير كالاها، مي‌تواند دغدغه‌هاي بيشتري را نصيب اقشار ضعيف و متوسط جامعه كند. خبر اين افزايش زماني به سطح رسانه‌ها كشيده شد كه تنها دو هفته قبل از آن، معاون برنامه‌ريزي استانداري تهران با رد اخبار مربوط به افزايش غيرمتعارف قيمت نان گفته بود. ‌«‌نان سنگك نه تنها افزايش قيمتي نداشته، حتي قيمت آن كاهش داشته است.» به گفته اين مقام دولتي «وزن نان سنگك از 450 تا 500 گرم به 800 گرم افزايش اما قيمت آن از 200 تومان به 175 تومان كاهش يافته است.» تنها دو هفته بعد از اين اظهارنظر و در شرايطي كه هنوز گراني‌هاي ناشي از طرح هدفمندكردن يارانه‌ها بر زندگي مردم سايه نينداخته است افزايش قيمت انواع نان به حدي رسيده كه رسانه‌هاي اصولگرا نيز فغان برآورده‌اند. اكنون اين سوال ساده قابل طرح است كه «وقتي دولت نمي‌تواند نرخ ضروري‌ترين كالاي مصرفي مردم را عليرغم تسلط نسبي بر كار نانوايان و علني بودن افزايش قيمت آن، كنترل كند چگونه خواهد توانست نگراني مردم و نمايندگان مجلس در خصوص گراني‌هاي ناشي از حذف يارانه‌ها را برطرف نمايد؟» ‌ راستي آيا آقاي احمدي‌نژاد اظهار نگراني مكرر نمايندگان اصولگرا و اصلاح طلب مجلس و اقتصاددانان مستقل را شنيده كه بعضي از آنها به صراحت بر ناتواني دولت در كنترل گراني‌ها به خصوص پس از حذف يارانه‌ها تاكيد مي‌كنند؟ آيا اين بار نيز قرار است كه موضوع گراني‌ها وارد بازي تكذيب يا طنازي‌هاينه چندان شيرين دولتمردان شود؟ رئيس دولت، هفته پيش به طور سرزده به مجلس رفت تا با استفاده از شيوه‌هاي رواني و تبليغاتي، نمايندگان را به تصويب لايحه تحول اقتصادي بر اساس تشخيص دولت، تشويق كند. آن روز، نمايندگان مجلس تجربيات و خاطرات خود از عملكرد دولت را قابل اعتمادتر از وعده‌هاي دولتمردان دانستند و از تصويب خواسته رئيس دولت، خودداري كردند. اما ديروز به صورت ناگهاني، ورق برگشت؛ به طوري كه فرياد اعتراضي احمد توكلي – سرشناس‌ترين اقتصاددان اصولگرا– برخاست. توكلي كه ظاهرا پاسخي از رئيس جلسه دريافت نكرد معتقد بود مصوبات جلسه ديروز، مصوبات قبلي را نقض كرده و اختيارات گسترده‌اي به دولت داده است. به عبارت ديگر در حالي كه تجربه ناكامي دولت در كنترل قيمت يك كالا، پيش روي مردم قرار دارد نمايندگان مردم، اختيارات فراواني براي ايجاد تغييرات گسترده در نرخ انواع كالا و خدمات به دولت مي‌دهند. پس شايد بهتر باشد كه به جاي اميد بستن به مجلس براي دفاع از حقوق ملت، دست به دامان رئيس دولت شويم و از او بخواهيم به جاي حضور سرزده در مجلس، سري به نانوايي‌ها بزند و آثار مقدماتي و رواني لايحه مورد اصرار او– هدفمند كردن يارانه‌ها– را ببيند. شايد قبل از آن به صلاح دولت نباشد پا در مسيري بگذارد كه از هم اكنون، اضطراب را به خانه بسياري از حقوق بگيران و اقشار ضعيف– و حتي متوسط جامعه– آورده است. رسالت:کار سنگين و حساس «کار سنگين و حساس»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمدکاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛مقام معظم رهبري طي حکمي رياست آقاي مهندس عزت الله ضرغامي را براي يک دوره ديگر تمديد فرمودند. تمديد اين حکم حکايت از رضايت نسبي معظم له از عملکرد آقاي ضرغامي دارد . اما همان طور که در حکم يادآور شدند به «کمبودها» و «نقاط ضعف» صدا و سيما نيز نيک آگاهند . ما اکنون وسط معرکه نبرد نرم قرار داريم . رسانه ها بويژه رسانه ملي در خط اول اين نبرد سرنوشت ساز قرار دارند. صدا و سيما به عنوان پرمخاطب ترين رسانه وظيفه سنگين و حساسي را عهده دار است . سنگيني اين وظيفه و حساس بودن آن را وقتي ادراک مي کنيم که آن را در وسط رقابت نفسگير در فضاي ايران وجهان با هزاران رقيب ببينيم . ماهواره  هاي دشمن در آسمان ايران در تدارک سخت افزاري هزاران کانال تلويزيوني هستند . اتاق هاي فکر در لندن ، پاريس، واشنگتن، مسکو و برخي کشورهاي اروپايي و نيز برخي پايتختهاي عربي کار توليد نرم براي اين کانالهاي تلويزيوني را عهده دار هستند. کانالهاي تلويزيوني و سايت هاي اينترنتي که دست اندرکار توليد فيلم هاي مستهجن و خلاف اخلاق هستند ، دين، اخلاق و آداب و رسوم ما ايرانيان را هدف قرار داده اند. صدا و سيماي جمهوري اسلامي در محاصره اي اين چنيني و در نبردي نابرابر بايد حافظ دين ، اخلاق مردم و مرکز اصلي توليد اميد و آگاهي در جامعه ما باشد. صدا و سيما بايد هر روز حرف نو و تصوير جديد ارائه دهد، تا ديده و شنيده شود. ما بايد در ميان صداهاي جهاني ، صداي انقلاب و اسلام را پاس  داريم، ما بايد در ميان تصاويري که هر روز در جهان توليد مي شود تصوير انقلاب و اسلام را آن طور که هست و آن طور که بايد باشد صيانت کنيم. بخش عظيمي از اين کار سنگين و حساس برعهده صدا و سيماي جمهوري اسلامي است. صدا وسيما همه روزه زير چکش نقد مردم و صاحب نظران است . چرا که عملکرد آن بي پرده و عريان در مرعي و منظر عمومي است.درخانه و خيابان ، در بازار و حتي داخل خودروها ديده وشنيده مي شود. صدا و سيما با انواع و اقسام گرايشها و سلايق و رويکردهاي متفاوت روبرو است و بايد براساس معيارهاي ارزشي و حقيقي بتواند رضايت مخاطبين را داشته باشد.مردم بايد حس کنند وقتي راديو را باز مي کنند و يا به سيماي جمهوري اسلامي نگاه مي کنند چيزي گيرشان مي آيد. به تعبير امام خميني (ره) در اين دانشگاه عمومي دين ، دانش، اخلاق و آگاهي هاي آنها افزايش مي يابد. گله هاي «متدينين» به صدا و سيما که در محافل و جلسات مذهبي شنيده مي شود چند قلم بيشتر نيست . البته آنها که عميق  تر مي نگرند حرفهاي درست و درماني دارند که بايد شنيد و اشکالات را رفع کرد.1- بسياري از متدينين به برخي از موسيقي هايي که در صدا و سيما مي شنوند به طورجدي شبهه دارند، آن را از مصاديق حرام مي دانند و ترجيح مي دهند گوش ندهند. مسئولين صدا و سيما بايد دقت کافي در اين امر داشته باشند. نبايد گاهي پخش موسيقي «مشکوک» به تدريج به سمت «حرام» ميل کند. 2- مدل حضور زنان در سيما بويژه آنجا که با آرايش غليظ ظاهر مي شوند مورد اعتراض متدينين است، گاهي در فيلم ها و اجرا اين مهم رعايت نمي شود . نبايد صداي زن در صدا و تصوير او در سيما به گونه اي باشد که احساس شود عاري از «حيا» است. 3- تبليغ و ترويج دين و معارف الهي در صدا و سيماي جمهوري اسلامي انصافا رکورد قابل قبولي دارد .اما مردم انتظار دارند در دوره جديد در اين وادي دست  اندرکاران صدا وسيما يک گام به جلو بردارند. از پخش بعضي سخنراني هاي ضعيف و مداحي هايي که اشعار نامناسب و ضعيف دارند پرهيز گردد.4- دانشکده صدا و سيما پس از سالهاي پيروزي بايد به اندازه کافي کادر براي تصدي مسئوليتهاي کليدي صدا و سيما تربيت کرده باشد که بتوانند مديريت اين تشکيلات عظيم را تصدي کنند. ان شاءالله5  سال ديگر بايد کسي مديريت صدا و سيما و پست هاي کليدي آن را به عهده گيرد که از اين دانشکده و از ميان مديران لايق و متدين همين مجموعه باشد. اين قابل قبول نيست که برخي فارغ التحصيلان دانشکده صدا و سيما با استانداردهاي ارزشي انقلاب و نظام، بيگانه باشند و در مسيري حرکت کنند که خداي ناکرده ارتش رسانه اي دشمن جهت آن را نشان مي دهد. نشانه هاي اميدواري به تحقق اين آرزو هنگامي پيدا مي شود که وقتي کسي وارد فضاي عمومي صدا وسيما مي شود همه آثار و نشانه هاي تحول را از همان بدو ورود به تماشا بنشيند.اين مهم نياز به يک نظارت مستمر و کنترل هوشمندانه و يک نگاه زمانبندي شده دارد. امري که در حکم جديد مقام معظم رهبري بحق به آن اشاره شده است. ابتكار:در دفاع از حيثيت رسانه  «در دفاع از حيثيت رسانه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم فضل الله ياري است كه در آن مي‌خوانيد؛انتشار سخنان منتسب به فرزند کروبي در يک خبرگزاري رسمي منعکس شد و بلافاصله از سوي وي -البته در ديگر رسانه ها-تکذيب شد و خبرهاي ديگري که در همين خبرگزاري مبني بر اختلاف اين دو فعال سياسي ناراضي از مواردي است که در فضاي رسانه اي کشور منتشر شد.پيشتر نيز اخبار و تحليل هايي بر مبناي ديدار "سيد محمد خاتمي" و "جورج سوروس" از اين رسانه منتشر شد که عليرغم تکذيب خاتمي و سوروس نيز در کار خللي ايجاد نکرد و اين رسانه راه خود را رفت. همين اتفاق در رسانه  فراگير کشور نيز تکرار مي شود، خبرهايي پخش مي شود که به موجب قانون هم نمي توان در صورت کذب بودن انتشار تکذيبيه از طرف اين رسانه برايش متصور شد."اعتبار " ملاکي است که امروزه در دنياي ارتباطات تعيين کننده موقعيت يک رسانه است.همان که وقتي ملاک تعيين موقعيت انسان در جامعه قرار مي گيرد. عنوان "حيثيت" به خود مي گيرد و هر فردي که واجد چنين صفتي باشد در جامعه خود شاني والا مي يابد و گفتار و کردارش به الگويي براي ياد گرفتن بدل مي شود و چنان چه کسي فاقد اين ويژگي باشد سخنانش نيز چندان محل توجه قرار نمي گيرد و بدتر از آن شان فرد"بي حيثيت"به پايين ترين درجه ها نيز سقوط مي کند. در فضاي سياسي کشور در ناآرامي هاي پس از انتخابات بسياري از ارزش هاي رايج در جامعه به ثمن بخس حراج شد و گوهر هايي که پيش از اين پشتوانه اخلاق و فرهنگ ما شناخته مي شدند، صرف "تيله بازي" کودکانه اي شد که نتيجه آن گم شدن گوهرهاي غلطاني بود که در کوي و برزن و در زير پاي عابران بي خبر با خاک يکسان پنداشته شد.يکي از اين گوهر ها"اعتبار "رسانه بود.اعتباري که گويي قرار بود در پاي مطالع سياسي گروه هاي مختلف قرباني شود. احزاب و گروههاي سياسي اکنون دريافته اند که مي توان از اعتبار رسانه براي خود حيثيتي دست و پا کرد و اين چنين شد که در آستانه برگزاري انتخابات دور دهم رياست جمهوري رسانه هاي عمدتا الکترونيکي پا به عرصه دنياي سياست -و نه رسانه-گذاشتند.انواع و اقسام نظرسنجي هاي سوگيرانه، انتشار سخنان دروغ منتسب به افرادموجه،داستان پردازي هاي خيالي از جلساتي که هيچ گاه برگزار نشده بودو پس از انتخابات نيز دروغ پراکني و تهمت زدن به گروه ها و شخصيت هاي مقابل از جمله اين پيوند عميق ميان سياست و رسانه بود.بسياري از ناهنجاري هاي رايج در دنياي سياست به فضاي رسانه تزريق شده بود تا سلامت آن از ميان برود. بحران مخاطب بيماري همه گيري است که از برکت(!) اتفاقات سياسي چندماهه گذشته است. گردوخاک نا آرامي هاي موجود در کشورروزي فرو خواهد نشست و فضا شفاف تر خواهد شد و هر فرد و گروهي به آنچه که سزاوار است خواهد رسيد، اما آنچه در اين ميان زيان خواهد ديد "رسانه " است.همان که "اعتبار" چون خون بايد در رگ هايش در جريان باشد. هر کس در هر کجاي کشورکه در حوزه رسانه فعاليتي مي کند بايد نگران اين اعتبار باشد. درستکاري حلقه مفقوده تحولات سياسي و رسانه اي کشور است.شايد اميد بستن به بهبود بيماري در فضاي سياست کمي خوش خيالي باشد اما هنوز مي توان به بازگشت حيثيت رسانه ها اميدوار بود. اين همان ضرري است که از هر کجاي آن که بر گرديم منفعت است. اعتبار رسانه به عملکرد آن بستگي دارد. علت هاي مخاطب گريزي اگر شناخته شده و از ميان برود مي تواند به هجوم مخاطبان بينجامد. هنوز هم مي توان حيثيت رسانه ها را برگرداند، اگر رسالت ديرين رسانه که خبر رساني است احيا شود و خبرسازي به محافل و گروههايي سپرده شود که چندان در بند نام و اعتبار نيستند. جمهوري اسلامي:بان كي مون حافظ منافع صهيونيست‌ها! «بان كي مون حافظ منافع صهيونيست‌ها!»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛بان كي مون دبيركل سازمان ملل بار ديگر نتوانست منويات باطني خود را كتمان كند و با اشاره به چند رخداد اخير در ناحيه مرزي لبنان كينه خود نسبت به حزب الله لبنان را بروز داد. وي با مرتبط ساختن حزب الله به انفجار ماه گذشته در جنوب لبنان اين جنبش را به باد انتقاد گرفت و به همين بهانه خواستار خلع سلاح حزب الله شد. بان كي مون بدون كمترين اشاره اي به تجاوزات مرزي و نقض حريم هوايي روزمره لبنان توسط رژيم صهيونيستي سلاح حزب الله را تهديدي براي قطعنامه 1701 شوراي امنيت قلمداد كرد . وي همچنين در مقام وكيل مدافع دولت لبنان ظاهر شد و وجود سلاح دردست جنبش حزب الله را چالشي عمده براي دولت لبنان دانست. اين نخستين بار نيست كه بان كيمون وابستگي خود به صهيونيستهارا با موضعگيري عليه حزب الله لبنان آشكار مي سازد. در ارديبهشت ماه گذشته وي اتهام هايي عليه حزب الله مطرح كرد كه با واكنش شديد اين جنبش مواجه شد. در آن مورد نيز دبيركل سازمان ملل در گزارشي كه مشخص بود از سوي صهيونيستها ديكته شده است ادعا كرد شبه نظاميان حزب الله براي امنيت و ثبات لبنان تهديد هستند و حتي مدعي شد حزب الله براي امنيت و ثبات منطقه هم خطرناك است. كارنامه و عملكرد سه ساله اين ديپلمات كره اي در مسند دبيركلي سازمان ملل در دو نكته قابل خلاصه كردن است ; نخست برخورد ضعيف و انفعالي در مواجهه با بحران هاي جهاني و دوم وجود رگه هاي مشخص جانبداري از رژيم صهيونيستي در موضع گيري ها بيانيه ها و اظهارات وي . ابراز نگراني مكرر دبيركل سازمان ملل از سلاح هاي حزب الله درحالي صورت مي گيرد كه زرادخانه رژيم صهيونيستي مملو از تسليحات غيرمتعارف است و دبيركل سازمان ملل كمترين انتقادي از آن نكرده و گويي از نظر بان كي مون فقط مخالفان اين رژيم اشغالگر و متجاوز هستند كه نبايد سلاحي در اختيار داشته باشند و در مقابل اسرائيل مجازات از انواع سلاح ها برخوردار باشد. بان كي مون در برخورد با اقدامات غيرقانوني و جنايات رژيم صهيونيستي در دوران صدراتش در سازمان ملل از جمله قتل عام مردم فلسطين در غزه به طرز ننگيني محافظه كارانه عمل كرد و حتي حاضر نشد اين جنايات تكان دهنده را كه به قتل عام بيش از يكهزار مرد و زن و كودك فلسطيني در غزه منجر شد محكوم نمايد. بايد توجه داشت كه دبيركل هاي قبلي سازمان ملل نيز به دليل همين وابستگي به قدرتهاي سلطه گر هرگز انتظارات و توقعات مردم جهان را در جهت استقرار عدالت تامين صلح و ثبات واقعي و مقابله قاطع با ظالمان و متجاوزان برآورده نكردند و همگي كارنامه غيرقابل قبولي از خود برجاي گذاشتند ولي بعضي از آنها براي حفظ حيثيت و اعتبار جايگاه خود جسته و گريخته مواضع منصفانه اي در قبال مسائل مختلف جهاني اتخاذ كردند. متاسفانه به نظر مي رسد بان كي مون تا اين مقدار هم حاضر نيست از عزت و شان جايگاه دبيركلي سازمان ملل دفاع كند. نظام گزينش دبيركل براي سازمان ملل تابع شرايط غيرعادلانه اي است كه بر مجامع جهاني حاكم است و قدرتهاي سلطه جو و دولتهايي كه گستاخانه و به ناحق خود را قيم دنيا مي دانند. اولا در مقام انتخاب فردي را تاييد مي كنند كه همسو با مواضع آنها باشد و كسي را انتخاب نمي كنند كه استقلال راي و نظر داشته باشد ثانيا اينكه درصورت انتخاب نيز موضع گيري فرد منتخب را تحت نظر دارند و درصورت مشاهده هرگونه عدول از خط مشي ديكته شده آنها را تحت فشارهاي گوناون قرار مي دهند.بان كي مون نيز كه در اين چارچوب انتخاب شده شديدا مي كوشد خواست قدرتهاي بزرگ را عملي كند. موضعگيري عليه منافع نامشروع رژيم صهيونيستي براي قدرتهاي كنوني حاكم بر سازمان ملل يك خط قرمز محسوب مي شود. از اينروست كه بان كيمون شديدا از ناخشنود ساختن صهيونيستها مي گريزد تا از خط قرمز مورد نظر قدرت ها عبور نكند. سابقه فعاليت اين ديپلمات كره اي نشان مي دهد وي در سال 1354 وارد وزارت خارجه كره جنوبي شد در سال 1380 نماينده كره در سازمان ملل گرديد در سال 1383 به سمت وزير خارجه كره جنوبي منصوب شد و سرانجام در دي ماه سال 1385 به عنوان هشتمين دبيركل سازمان ملل تعيين شد.بان كي مون در معرفي شخصيت شغلي خود مي گويد : معتقد به منش و رفتار آسيايي يعني ديپلماسي آرام با فعاليت و كار شديد است . بان كي مون هرچند در اظهاراتش اشاره اي به گرايش دروني خود به صهيونيست ها نمي كند ولي در ارديبهشت 1386 در پيامي به نشست سالانه لابي صهيونيستي آمريكا مي گويد : « كميته يهوديان آمريكا » نقش مهمي در پيشبرد برنامه هايم در سازمان ملل دارد.وي به همين مناسبت در ادامه به طور ذلت آوري به تمجيد از رژيم صهيونيستي مي پردازد و مي گويد : اسرائيل سرمايه اي از تجربه دارد كه مي تواند به سازمان ملل ارائه نمايد و من اهميت بسياري به رابطه بين سازمان ملل و اسرائيل مي دهم و اسرائيل را عضو كامل جامعه كشورهاي عضو سازمان ملل با همه حقوق و تعهدات مي دانم ! اين درحالي است كه رژيم صهيونيستي بزرگترين ناقض مقررات و قطعنامه هاي سازمان ملل به شمار مي رود و پشيزي به درخواست ها و مصوبات اين سازمان ارزش قائل نيست . تعريف و تمجيد از چنين رژيمي آن هم توسط دبيركل سازمان ملل شرم آور و غيرقابل پذيرش است و در خوش بينانه ترين حالت بايد گفت كه بان كي مون مرعوب صهيونيستهاست و كسي كه اين چنين مرعوب است غيرممكن است حاضر شود و يا اينكه قادر باشد در برابر سركشي ها و جنايت هاي اين رژيم ايستادگي كند و برخوردي با رعايت عدالت و صيانت از حقوق فلسطيني ها داشته باشد. بان كي مون اگر مي خواهد رفتارش را چنين توجيه كند كه در فضاي كنوني حاكم بر مجامع جهاني چاره اي غير از اين رويه ندارد نمي تواند براي كرنش هاو تملق هاي خود در برابر صهيونيستها توجيه داشته باشد. بان كي مون بهتر است در باقيمانده مدت ماموريت خود در موضع گيري هايش تجديدنظر نمايد و اينگونه خود را آلت دست صهيونيستها جلوه ندهد در غير اينصورت و با ادامه رويه كنوني اعتباري براي وي باقي نخواهد ماند و مجبور خواهد شد با كارنامه اي ننگين تر از اسلاف خود سازمان ملل را ترك نمايد. دنياي اقتصاد:لايحه يارانه‌ها و تورم «لايحه يارانه‌ها و تورم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم پويا جبل‌عاملي است كه در آن مي‌خوانيد؛اگرچه هنوز معلوم نيست تکليف لايحه هدفمند کردن يارانه‌ها به کجا مي‌انجامد و محصول نهايي آن در مجلس چه مي‌شود و بالاخره دولت در قبال آن چه مي‌کند، اما بايد بيش از اين در مورد جوانب مختلف آن به بحث نشست، تا شايد سياست‌گذاران با آگاهي بيشتري در مورد آن تصميم بگيرند. به‌رغم نقدهايي که بر اين لايحه وجود دارد و در اين ستون به بسياري از آنها اشاره شده است، اما نقد انحرافي ديگري نيز وجود دارد که گويي بيش از همه مورد توجه است و آن تاکيد بر تورم‌زايي لايحه است. مي‌دانيم كه تورم افزايش سطح عمومي قيمت‌ها در يک دوره زماني است. معمولا اين دوره، يک ساله در نظر گرفته مي‌شود و به همين دليل، وقتي رقمي به عنوان تورم بدون ذکر طول دوره بيان مي‌شود، مخاطب خودبه‌خود مي‌تواند درک کند که اين تورم يکساله است. بنابراين، وقتي مخالفان مي‌گويند تورم مثلا به 50درصد مي‌رسد، ما بايد فرض کنيم که اگر اين لايحه در سال جاري اجرا شود، نرخ تورم در پايان سال به 50 درصد مي‌رسد. به عبارت ديگر، سطح عمومي قيمت‌ها در پايان سال 1388 نسبت به دوره مشابه در سال 1387، 50درصد رشد مي‌کند. اما توجه کنيد اين پديده تنها مي‌تواند براي يک سال صادق باشد؛ زيرا تورم در پايان سال 1389 بر مبناي سطح عمومي قيمت‌ها در پايان سال 1388 اندازه‌گيري مي‌شود و اين در حالي است که اين سطح پيش از اين افزايش يافته است و بنابراين، لايحه مذکور تاثير مستقيم ديگري بر تورم از کانال افزايش هزينه توليد نخواهد داشت. در اينجا ممکن است برخي بحث انتظارات را براي تداوم تکانه بر تورم مطرح کنند؛ اما همين کارشناسان بهتر مي‌دانند که چنين کانال‌هايي نمي‌تواند براي بلندمدت باقي بماند. به عبارت تخصصي‌تر، اگر تابع واکنش تکانه (Impulse Response Function) تورم را نسبت به شوک حاصل از افزايش قيمت کالاهاي يارانه‌اي به‌دست آوريم، تابع در گذر زمان به صفر نزديک و از بين مي‌رود. اما نکته اصلي اين است که مي‌توان مدعي بود با هر مدل قابل قبولي از منظر اقتصادسنجي اين تابع به‌دست آيد، ميزان واکنش تورم دوره دوم نسبت به دوره اول بسيار ناچيز خواهد بود؛زيرا همچنان که بحث شد، پس از يک افزايش در سطح عمومي قيمت‌ها، کانال‌هاي واقعي اثر افزايشي بعد از دوره اول ديگر وجود نخواهند داشت. البته کارشناسان دولت که خواهان تصويب لايحه به همين شکل هستند، بايد نتايج چنين پروژه‌هاي علمي را به متخصصان نشان دهند تا بتوانند اجماع بيشتري را به‌وجود آورند. در هر صورت، فارغ از نقدهايي که بر اين لايحه مي‌توان داشت، مساله تورم‌زايي، آنچنان محلي از اعراب نمي‌تواند داشته باشد، ليکن از آنجا که در نگاه عمومي تورم حساسيت بيشتري ايجاد مي‌کند، اين مساله به عنوان ابزاري براي مقابله با لايحه مورد استفاده قرار مي‌گيرد. به هر رو، بايد منتظر بود و ديد که در نهايت چه بر سر يارانه‌ها خواهد آمد. ضمن آنکه با وجود اين حجم از تحليل از يک سو و جدال‌هاي سياسي بر سر اين لايحه از سوي ديگر، شايد بشود مدعي بود که با داشتن محصول نهايي، مي‌توان ميزان اثرگذاري هر يک از نهادهاي تصميم‌گيرنده و حتي ميزان تاثير ديدگاه‌هاي کارشناسان مستقل بر ارگان‌هاي رسمي را نيز ارزيابي کرد. حيات نو:امتناع يا امکان آزادانديشى در ايران «امتناع يا امکان آزادانديشى در ايران»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي حيات نو به قلم ناصرالدين قاضى‌زاده است كه در آن مي‌خوانيد؛طرح کرسى آزادانديشى از سوى مقام رهبري، ايده بلندى را تداعى کرده است که با سقف آرمان‌هاى انقلاب اسلامى قرابت زيادى پيدا مى‌کند. اگر واقع‌بينانه قضاوت کنيم، در 30 سال گذشته انديشه و رويکرد نظرى مهمى در ايران توليد نشده است. از اين‌رو اگر قرار است در مقام واقعيت، کرسى‌هاى آزادانديشى را به پا کنيم، ابتدا با نقد از اسلاف‌مان، انديشه‌هاى جدى وسترگى توليد کنيم و از شکل‌بندى انديشه‌هاى مقابل و مخالف بيم نداشته باشيم و حتى به منظور بارور کردن آراى خودمان از ديالوگ و حضور پررنگ آنان استقبال کنيم. بى‌ترديد در زمان حاضر آزادانديشى دغدغه اصلى جامعه علمى و معرفتى ماست و اهالى انديشه از دو منظر از فرو شدن آفاق تفکر و فرهنگ گلايه‌مند هستند. اول آنکه در سال‌هاى اخير سقف انديشه بدان حد کوتاه شده است که کمتر صاحب رأى و فکرى فرصتى براى نظريه‌پردازى پيدا کرده است. چالش دوم و نگاه انتقادى ديگر بر آنست، که يک سنت فکرى که خود از زايش انديشه جدى ناتوان است از طرح هرگونه انديشه، جلوگيرى به عمل ‌آورد و به جاى مواجهه عقلانى در مقام سنجش‌نقادانه تنها به اتهام عليه ديگران همت ‌گمارد. اثراتى از اين قرائت شبه‌انديشگى که در برخى نهادهاى فرهنگى و آموزشى و رسانه‌اى جا خوش کرده است، نه تنها نسبت به فقر فکرى و فرهنگى حاکم بر جامعه دل نمى‌سوزانند، بلکه در روندى معکوس، فرهنگ را به چالش مى‌کشد. روى‌هم رفته بايد اعتراف کرد، آزادى انديشه ملزومات و پيش‌نيازهاى متنوعى دارد که برخى از آنان در فقر فرهنگى کنونى جايگاهى ندارد. کرسى‌هاى آزادانديشى زحمت زيادى مى طلبد و ناگفته پيداست که اين روند فرهنگى محصول کوشش‌هاى بزرگان و نيازمند بسترهايى نشر و توليد کتاب و رسانه‌هاى تصويرى و شنيدارى رقيب در ميدان تئوريک است. در وهله نخست سزاوار است که در چارچوب تکثرگرايى معرفتى امکان ظهور و بروز آرا و نظرات گوناگون فراهم گردد تا هر رويکرد فکرى بتواند بنابر مشرب فلسفى اظهارنظر کند. دوم آنکه روند تعاطى آرا و افکار براساس احترام متقابل و در شرايط برابر اطلاع‌رسانى و توزيع گردد. ترديدى نيست تا هنگامى که يک قرائت رسمى بخواهد با ادعاى آنکه فلان سنت فکرى تالى‌تلو حقيقت و ديگر قرائت‌ها مساوى کفر است ديگر فضايى براى شکل‌گيرى و رويارويى انديشه‌هاى رقيب فراهم نخواهد شد.يکى ديگر از پيش‌نيازهاى استقرار اين کرسى‌ها به امنيت صاحبان انديشه معطوف مى‌شود.اربابان فکر بايد بدون ترس و دغدغه به توليد و نقد اهتمام ورزند و مهم‌تر آنکه نسبت به توليد مطالب خود از سوى حاکميت حمايت و در پناه قانون قرار بگيرند. همانطور که اکثر صاحبان رأى و نظر خاطرنشان کرده‌اند و مى‌کنند! در صورت عدم تجديدنظر در رويه‌هاى غلط کنوني، روند کرسى‌هاى نظريه‌پردازى هم به ريشه‌هاى ژرف و محکم نايل نخواهد شد.برون‌رفت از شرايط سخت و ناگوار به راحتى و آسانى رخ نخواهد داد. هر چند امتناع انديشه در ايران محل مناقشه اهل فن بوده و خواهد بود، اما آنچه از اولويت بيشترى برخوردار است حول اين واقعيت مى‌چرخد که جامعه فکرى ايران بيش از آنکه از نهادينه‌شدن امتناع انديشه در ايران رنج ببرد، از رويه شدن موانع فرهنگى و انديشگى توسط برخى نهادهاى رسمى رنجور شده است. انجام اين پروژه سخت اما راه‌حل چندان دشوار نيست که دولتمردان بيشتر به وظايف خود مشغول شوند و دست از سر متفکران، بردارند اگر اين زمينه‌ها فراهم آيد کارى خواهد شد کارستان که سقف فلک را هم مى‌توان شکافت! چگونه مى‌توان انتظار داشت که نهادهاى شبه‌فرهنگى در سرمشقى پويا و استدلالي، مضامين آزادانديشى را به شهريان ارتباطى و شبکه‌هاى اجتماعى انتقال دهند تا بنيان‌هاى خيمه انديشگى و کرسى‌هاى آزادانديشى استوار و مقاوم شود؟ بى‌گمان برخى سياستگذارى‌هاى ناصواب و جهت‌گيرى نامناسب در دهه‌ها و حتى تکفير فلاسفه و دگر انديشان در سده‌هاى اخير، آثار زيانبار خود را بر امتناع انديشه‌هاى نقاد و فلسفى امروز، گذاشته است. آيا با وجود مهاجرت هزاران نخبه علمى و انديشمندى که از اين آب و خاک برخاسته و اکنون براثر بى‌تدبيرى مديريت ناصواب، جلاى وطن مى‌کنند مى‌توان به سقف آرمان‌هاى انقلاب اسلامى يا بخشى از آن به راحتى دست پيدا کرد. مردم سالاري:آيا دستمزدها هم واقعي مي شود؟ «آيا دستمزدها هم واقعي مي شود؟»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم حميدرضا شکوهي است كه در آن مي‌خوانيد؛اين روزها پس از صحبت درباره حواشي مراسم 13 آبان، مهمترين موضوعي که در محافل دوستانه و خانوادگي در بين مردم مطرح مي شود پيامدهاي لا يحه دولت براي هدفمند کردن يارانه ها است. براي عامه مردم تفاوت چنداني ندارد که لا يحه مورد نظر دولت، بدون کم و کاست در مجلس تصويب شود يا اينکه نظر مجلس بر نظر دولت غلبه يابد؛ هر چند که سرانجام در اين زمينه، نظر مجلس به نظر دولت نزديک شد. اما مردم در پي يافتن پاسخ اين پرسش هستند که سرانجام، در صورت تصويب اين لا يحه، در وضعيت زندگي آنها چه تغييراتي حاصل خواهد شد؟ اين نگراني ها از آنجا سرچشمه مي گيرد که پيش از اجرايي شدن لا يحه هدفمندکردن يارانه ها و در حالي که هنوز از واقعي کردن قيمتها خبري نيست، گراني در بخشهاي مختلف محسوس است. قيمت نان، مرغ و گوشت طي هفته هاي اخير به شدت افزايش يافته و قبض هاي آب و برق نيز با تغييراتي در محاسبه قيمت مواجه شده اند. مصداق مثل معروف «سالي که نکوست از بهارش پيداست»، وقتي هنوز لا يحه، اجرايي نشده، مردم شاهد چنين تغييراتي در قيمت ها هستند; قطعا نگراني آنها در مورد پيامد هاي اجرايي شدن آن افزايش مي يابد. به همين دليل نظرات کارشناسان در مورد ضرورت واقعي کردن دستمزدها به موازات واقعي کردن قيمتها بيش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. مردم معتقدند نبايد در اين طرح تنها قيمت کالا ها در ايران با کشورهاي ديگر مقايسه و براساس آن  محاسبه شود و دستمزدها هم بايد با ساير کشورها مقايسه شود. به عبارت ديگر، اگر قيمت بنزين يا نان در فلا ن کشور اروپايي، چند برابر بيشتر از ايران است، دستمزدها هم در آن کشور چند برابر بيش از دستمزدها درکشور ماست و اگر قيمتها در ايران واقعي شود و دستمزدها تغييري نکند فشار بيشتري بر مردم وارد خواهد شد. از طرف ديگر، قبل از انتخابات اخير از سوي آقاي احمدي نژاد اعلام شده بود که ميزان يارانه اي که به هر  فرد تخصيص مي يابد حدود 70 هزار تومان است اما اکنون اين ميزان به 10 تا 20  هزار تومان کاهش يافته که اين امر نيز نگراني هاي  مردم را در مورد سرنوشت ميزان يارانه اي که قرار است به طور مستقيم پرداخت شود افزايش داده است. به نظر مي رسد احمدي نژاد زماني در مورد اجراي طرح هدفمند کردن يارانه ها جدي تر  بود که قيمت نفت سه رقمي شده و درآمدهاي ارزي کشور تا حد زيادي افزايش يافته بود و همين امر، مسير حرکت را براي دولت هموارتر ساخته بود، اما اکنون محاسبات گذشته، تغيير کرده است.  البته رئيس دولت دهم هفته گذشته در مجلس گفته بود که دولت هاي قبلي دستشان براي اجراي اين طرح بازتر  بود، در حالي که بر خلاف نظر ايشان به نظر مي رسد با توجه به درآمدهاي ارزي بي سابقه حاصل از فروش نفت، دست دولت نهم بازتر بوده که از اين فرصت استفاده مطلوبي صورت نگرفت. در چنين شرايطي، مردم نگران پيامدهاي اجراي طرحي هستند که طي ماه هاي اخير بارها با تغييراتي به زيان مردم- از  جمله کاهش سهم  هر فرد از يارانه مستقيم از 70 هزار تومان به 20  و حتي 10 هزار تومان- همراه بوده است و به  همين دليل اين پر سش، بيش از هر زمان ديگري ذهن آنها را به خود مشغول کرده که آيا کسي به فکر واقعي کردن دستمزدها هم هست؟ قدس: رؤياي کاغذي پهلوي «رؤياي کاغذي پهلوي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي‌خوانيد؛«رضا پهلوي» در گفتگو با روزنامه انگليسي «ديلي تلگراف» از نافرماني مدني عده اي در مراسم 13 آبان در تهران حمايت و از غرب درخواست کرد از اين افراد حمايت کند. وي در مصاحبه با اين روزنامه انگليسي مدعي شد: تغييرات بايد توسط نافرماني مدني و بدون خشونت صورت گيرد، ما نمي توانيم به هر قيمتي تغييرات داشته باشيم، چيزي که اتفاق مي افتد بايد خواست مردم باشد. رضا پهلوي با اين اظهارات در پي اثبات اين واقعيت است که تغييرات در ايران جدي است و آنها به اين تحولات اميد بسته اند، لذا با عنايت به فرجام شناسي مسير تغييرات، راهبرد ارائه و به گونه اي حوادث را تحليل مي کند که گويي جامعه ايران يکپارچه خواستار دگرگوني مورد نظر آنها شده است و خواسته اقليتي فريب خورده و غافل را به مطالبه عمومي و مردم تعبير مي کند. اکنون برآورد مؤسسات نظرسنجي آمريکايي حاکي از ريزش طرفداران به اصطلاح جنبش سبز مي باشد. اگر عده اي در روز قدس امسال با شعارهاي انحرافي و تظاهر به روزه خواري قصد اعلام هويت مستقل از مردم را داشتند، در طنين شعارهاي امت حزب ا... محو گرديدند. اقليت محض روز 13 آبان نيز که تلاش داشتند روز نماد ملي مبارزه با استکبار جهاني را به همراهي و همسويي با سياستهاي شيطان بزرگ تبديل کنند، در ميان سيل خروشان فريادهاي «مرگ بر آمريکا» و «مرگ بر اسرائيل» در نطفه خفه گرديدند. بقاياي دودمان پهلوي در خصوص گونه شناسي فشارها بر جمهوري اسلامي، فشارهاي داخلي را پيشنهاد مي کند و معتقد است «تهديد هايي که از جانب خود مردم [ ايران ] صورت مي گيرد، تنها اهرمي است که بيش از ديپلماسي شکست خورده کارساز مي شود، بويژه در زمينه برنامه هسته اي.»وي افزون بر راهکار فوق، مجازاتهاي چند جانبه را در صورت ناکارآمدي تحريمهاي سازمان ملل براي تضعيف جمهوري اسلامي ارائه مي کند. رضا پهلوي قطعاً به اين موضوع وقوف دارد که حاميان خارجي وي، تاکنون بارها نسبت به اتخاذ گزينه تحريم و ناکارآمدي آن اذعان نموده و بر خلاف ميل شان ناگزير از تعامل با ايران گرديده اند. با وجود آنکه ايران به طور مستمر با تحريمها و اقدامهاي قهر آميز آمريکا مواجه بوده است، نه تنها در صحنه بين المللي منزوي نشده، بلکه با گرايش به کشورهاي جنوب شرقي آسيا، کشورهاي مشترک المنافع، خاورميانه و اتحاديه اروپا، موجبات قطع وابستگي به ايالات متحده آمريکا را نيز فراهم آورده است. به سخن ديگر، متحدان استراتژيک ايالات متحده آمريکا تداوم مناسبات اقتصادي خود را بر سياستهاي اعمالي از سوي واشنگتن ترجيح داده و استمرار روابط اقتصادي، مبين غلبه علايق تجاري بر سياسي است. بدين ترتيب، اقدامهاي تنبيهي تحريم از سوي آمريکا نه تنها ملت مقاوم ايران را در حمايت از ايده هاي خود وادار به تسليم و عقب نشيني نمي کند، بلکه مردم و مسؤولان کشور را در پيگيري مطالبات سياسي در عرصه بين المللي مصمم تر مي نمايد. گفتني است، اين عضو منحوس پهلوي در آستانه انتخابات با توهين به شعور ايرانيان، حضور در انتخابات را نشان از درک پايين سياسي ايرانيان دانست و ضمن زير سؤال بردن مردم سالاري ديني ايران و نمايشي توصيف کردن آن، اذعان نمود که ايرانيها قصد دارند با فريب جهانيان در پوشش انتخابات دست به تخريب جهان بزنند. اکنون فردي که جامعه ايران را با اين تعبيرهاي ناپسند معرفي مي کند، به عنوان حامي طيفي از جامعه به صحنه آمده است. شايان ذکر است، در حمايت ايشان از تحولات پس از انتخابات، همسويي و تلاقي با گروهکهاي تروريستي رجوي و ريگي به چشم مي خورد. اين در حالي است که گروهک ريگي در سالهاي اخير با انجام برخي اقدامهاي کور تروريستي، جمعي از هموطنانمان را به خاک و خون کشيده است که آخرين مورد آن حمله انتحاري به نشست وحدت سران و طوايف در شهرستان سرباز بوده است و اذهان عمومي اقدامهاي خرابکارانه و تروريستي گروهک تروريستي منافقين پس از پيروزي انقلاب اسلامي را همچنان به خاطر دارند. از سوي ديگر، هنوز هم برخي رهبران جنب




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن