تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833191781
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين»
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» معتقد است: باتوجه به تعداد محدود سالنهايي كه دراختيار اين فيلم قرار دارد و براساس روزهايي كه از اكران آن سپري ميشود، فروش «آخرين ملكه زمين» با فيلمهاي «بيست» و «وقتي همه خوابيم» برابري ميكند. اين كارگردان سينما همزمان با اكران فيلمش «آخرين ملكه زمين» در نشست خبري كه در محل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، برگزار شد،عنوان كرد: بستر قصه و داستان اين فيلم كشور افغانستان است. حال آنكه ميشد اين مساله در كشورهاي ديگري مانند عراق هم اتفاق بيافتد، اما بهدليل آنكه شناختي نسبي از كشور افغانستان داشتم، ترجيح دادم كه اين داستان در آن فضا اتفاق بيافتد. عرب همچنين به مراحل ساخت اين فيلم اشاره كرد و توضيح داد: اين فيلم طي 70 جلسه فيلمبرداري و 17 ماه كار به پايان رسيد و درنهايت خردادماه 1385 آمادهي نمايش بود. در بهمن همان سال هم اين فيلم در جشنوارهي فجر به نمايش درآمد و دو جايزه هم بابت كارگرداني دريافت كرد، اما با اين حال عليرغم داشتن پروانه نمايش، اكران آن تا ارديبهشت 88 بهطول انجاميد. اين كارگردان در بخش ديگري از اين گفتوگو هم در پاسخ به سوالي كه مبنيبر عدم استفاده از دوربين ديجيتال براي فيلمبرداري اين فيلم مطرح شده بود، بيان كرد: به شخصه معتقدم كه هر چيزي اصلش خوب است. اگر قرار است كه يك فيلم يا فيلمساز از دست بزرگاني مانند محمدرضا اصلاني يا عباس كيارستمي يا ساير بزرگان كشور يا جهان تقليد كند، اين كار فايدهاي نخواهد داشت. چرا كه خود اين هنرمندان هستند و مخاطب ميتواند اصل فيلمهاي آنها را ببيند. حال من اين مساله را به ساختار ارتباط ميدهم و در مورد استفاده از ديجيتال هم همين نكته را ميگويم. او ادامه داد: عدهاي هستند كه به دلايلي مختلف فيلمي را به شيوهي ديجيتال فيلمبرداري ميكنند و سپس در مراحل بعدي آن را به فيلم 35 ميليمتري تبديل ميكنند، اما دراين فيلم قصد نداشتيم كه از اين افراد تقليد كنيم. به عبارت ديگر قرار نبود «آخرين ملكه زمين» شبيه هيچ فيلم ديگري باشد. قرار بود اين فيلم شبيه خودش باشد. اين كارگردان همچنين به كيفيت پايين تبديل اشاره كرد و گفت: شايد در فيلم كوتاه يا مستند بتوان اين كار را انجام داد . در اين موارد هم اغلب كيفيت خوبي نميبينيم و شايد تنها نمونهي تبديل شدهاي كه با كيفيت خوب ارائه شده، «درياي پارس» استاد طياب باشد كه آن هم در خارج از ايران تبديل شده است. در ايران طي اين سالها دوربينهاي مختلفي وارد شده، اما امكاني جهت تبديل مناسب اين فيلمها فراهم نشده است. متاسفانه تفكر غلطي رايج شده و عدهاي تصور ميكنند كه فيلمبرداري به شيوهي ويدئو ارزانتر است، اما فكر ميكنم گرفتن يك فيلم سينمايي با ويدئو به هيچ عنوان، مسير ارزانآفريني ايجاد نميكند و تنها كيفيت را از بين ميبرد. كارگردان «آخرين ملكه زمين» همچنين به باورپذيري اين فيلم اشاره كرد و گفت: گاه حتي خود عوامل گروه هم فيلمنامه را باور ندارند. در چنين شرايطي قطعا مخاطب هم آن را باور نميكند، اما دراين فيلم تمام بخشها باورپذير هستند و هيچگونه لباس يا گويش نامناسب و.... در آن وجود ندارد. نكته ديگر آنكه افراد معمولا براي به تصوير كشيدن روياها و يا مسايل غير واقعي، به سراغ لابراتورها و كامپيوتر ميروند. اما دراين فيلم تمام اين موارد با استفاده از دوربين صورت گرفته است. او ادامه داد: هنر و تجربه اين نيست كه ما فيلم ويدئويي را تبديل به فيلم 35 ميليمتري كنيم، بلكه هنر آن است كه همه اعضاي گروه پاي هم بايستند و كاري كه ميخواهند انجام دهند را باور داشته باشند. محمدرضا عرب در بخش ديگري از اين گفتوگو عنوان كرد: گاه فيلمي كه 90 سالن دراختيار دارد و بهطور شبانهروزي تلويزيون را هم در اختيار دارد، فروشي 5 يا 6 ميلياردي ميكند. به اين معنا كه 5 تا 6 ميليون نفر به تماشاي آن رفتهاند. حال آنكه در دههي 60 فيلمي مانند «مدرسه موشها» يا فيلمهاي ديگر 30 ميليون نفر مخاطب داشتند. حال چه اتفاقي افتاده كه ما اين جمعيت را از دست دادهايم؟ چرا ديگر نميتوانيم طلاب، دانشگاهيان، اساتيد دانشگاه پزشكان و ... را به سينماها بكشانيم؟ متاسفانه ما به جاي اينكه سطح فيلمها و فرهنگ خود را بالا ببريم آن را پايين ميآوريم تا در حد ذائقه آن 6_5 ميليون نفر قرار گيرد و آنها راضي شوند، اما 25 ميليوني كه سينماي متفاوت ميخواهند را از ياد بردهايم. متاسفانه امروز، فيلمهاي خاص و فرهنگي مانند بيماريهاي خاص شدهاند، حال آنكه به هرحال سينما، سينما است و ما نميتوانيم براي كسي تعيين تكليف كنيم كه چه نوع فيلمي ببيند . اين كارگردان در عين حال معتقد است: اينكه بخواهيم كاهش تعداد مخاطبان سينما را با مسائلي مانند ورود دي.وي.ديها و يا ماهواره توجيه كنيم، امر درستي نيست وهمين فيلم با تعداد كم سالنهاي خود نشان داد كه مخاطب دارد و هنوز مخاطبان از اين سينما استقبال ميكنند. محمدرضا عرب با اشاره به مسالهي نقد در سينما تصريح كرد:بايد توجه داشته باشيم كه نقدكردن با توهينكردن تفاوت دارد. نقد هر اثر هنري براساس نوعي زيباييشناسي و توانايي كارگردان و ساير عوامل در بيان دراماتيك قصه صورت ميگيرد. دراين ميان كسي به سازندهي اثر كاري ندارد واغلب نتيجهي كار را در نظر ميگيرد، اما اينكه منتقدي بخواهد يك فيلم را با فيلمي ديگر مقايسه كنند، قياس معالفارق خواهد بود. او با اشاره به فيلم «آخرين ملكه زمين» خاطرنشان كرد: يكي از منتقدان با سابقه كشور براي ديدن اين فيلم ،از شهرستان محل سكونتش به تهران آمد و پس از ديدن فيلم بر آن نقد نوشت. به نظر من اين فرد نوعي كار قدسي انجام داده است. چرا كه بسياري از افرادي كه مسووليتهاي مختلفي برعهده دارند، به بهانههاي مختلف از زير اين بار شانه خالي كردند و با موضوع جدي برخورد نكردند. زمان ساخت اين فيلم هم عدهاي به من ميگفتند كه حال نميشود به افغانستان سفر نكنيد؟ پاسخ من به اين دوستان اين است كه اگر ما قرار بود به اين شيوه عمل كنيم اكنون اين اثر شبيه به يك شير بييالودم ميشد و اكنون خود اين افراد اولين منتقدان اثر ساخته شده بودند. او ادامه داد: همه ما در بهوجود آوردن يك اثر هنري نقش داريم و هنگامي كه يك اثر هنري را جدي بگيريم و با آن رفتاري شايسته داشته باشيم، قطعا آن اثر اثري وزين خواهد بود، پس از ساختهشدن اثر هم منتقدان ميتوانند سوال كنند و كارگردان هم بايد پاسخ بدهد، اما همانطور كه گفتم نقد با توهين متفاوت است. عرب همچنين عنوان كرد: كارگردانهاي ما افرادي صبور هستند و براي اثبات اين موضوع كافي است كه شما انتقادي هم از يك مدير كوچك اجرايي بهعمل آوريد تا متوجه شويد كه كارگردانهاي ما چقدر صبور هستند. درحال حاضر عدهي بسياري به نقد رو آوردهاند و روزنامههاي كثيرالانتشار بسياري نيز به چاپ آثار آنها ميپردازند. اين كارگردان در ادامه، در ارتباط با اكران محدود اين فيلم هم اظهار كرد: برخي ميگويند كه اين فيلم در اكران از فرصت نابرابري بهره ميبرد و من در پاسخ به اين دوستان ميگويم كه مگر ما در توليد برابريم كه بخواهيم در اكران برابر باشيم؟ من يا بايد آرمانگرايي ميكردم و همچنان در انتظار گروه ميماندم يا اينكه بايد رضايت ميدادم كه اين فيلم اكران شود. اكنون هم همين كه عدهاي بهخاطر توافقي كه صورت گرفته بود، اين فيلم را در شرايطي كه هيچ فيلمي عوض نشده بود اكران كردند براي من ارزشمند و قابل احترام است. البته عدهاي هم بودند كه در طول دورهي مسووليت خود نخواستند كه اين فيلم اكران شود. عرب درادامه به سازمانهاي دولتي اشاره كرد و گفت: ارگانها، نهادها و سازمانهايي كه از بودجه عمومي كشور هزينه ميكنند، رسالتي فرهنگي برعهده دارند و قطعا بايد دخلوخرج فيلمها را نيز مدنظر قرار دهند. اين كارگردان همچنين از حضور اين فيلم در بخش جنبي جشنوارهي فجر ياد كرد و گفت:در سال 85 ، فيلم براي جشن خانه سينما آماده بود، اما عليرغم اصرار بنده، گفتند كه بهتر است اولين نمايش اين فيلم درجشنوارهي فجر باشد. در جشنوارهي فجر هم اين فيلم را خارج از بخش مسابقه قرار دادند و پس از مدتي برخي از اعضاي هيات داوران آن سال، به من گفتند كه اشتباه كردهايم و حال آنكه تاوان اين اشتباه را من و گروهم پرداختيم. به هرحال به اذعان كارشناسان اين فيلم با تمام فيلمهاي اولي كه آن سال در بخش مسابقه حضور داشتند، برابر بود و ميتوانست در بخش مسابقه قرار گيرد، اما ما هيچگاه نفهميديم كه چرا اين اتفاق صورت نگرفت. عرب همچنين از استقبال خوب مخاطبان خارجي فجر از اين فيلم ياد كرد و گفت: در بازار فجر، اين فيلم بيشترين ميزان مخاطب خارجي را داشت و در همانجا بود كه اين فيلم براي جشنوارهي مونترال انتخاب شد. البته من اكنون قصد ندارم كه گذشته را مرور كنم، چرا كه دراين صورت بايد عدهاي پاسخگو باشند، اما هيچگاه اين اتفاق نميافتد، اما فقط سوال من اين است كه فيلمي اگر كه درجشنوارههاي مختلف داخلي و خارجي و حتي خود فجر موفق به دريافت جوايز متعدد ميشود، چگونه است كه استحقاق حضور در بخش مسابقه فجر را ندارد؟ او گفت: من 4 سال وقت گذاشتم تا فيلمي بسازم و آن را اكران كنم، اكنون هم 17 ماه است كه پروانه ساخت اثر دومم را گرفتهام، اما به هيچ عنوان حاضر نبودم پيش از اكران اين فيلم، دست به ساخت اثري ديگر بزنم. چرا كه دراين صورت حاصل تلاشها و زحمات من و گروهم در پشت خط اكران ميماند. او ادامه داد: اكنون بسياري از دوستان و همكاران ماچندين فيلم در پشت خط اكران دارند. شايد به تعبيري بتوان گفت كه همه فيلمها براي اكران ساخته نميشوند و اين موضوع در همه دنيا هم هست، اما با اين وجود به نظر من بخشي از مشكل فيلمهايي كه اكران نميشود به خود كارگردانان بر ميگردد، چرا كه عدم پيگيري و عدم احياي حقوق معنوي از سوي آنها موجب ميشود كه فيلمها پشت خط اكران بمانند. اگر من پس از اين فيلم، فيلم دوم و سومم را هم ساخته بودم اكنون سه فيلم اكران نشده داشتم. عرب همچنين با بيان اينكه بحث اكران به هيچ عنوان پيچيده نيست اظهار كرد: براي اكران يك فيلم لازم است تهيهكننده، كارگردان و يا سرمايهگذار آن، پيگير مساله اكران شود و اين اصلا مساله پيچيدهاي نيست، بلكه نكتهاي كه كمي پيچيده به نظر ميرسد آن است كه كشور ما عليرغم جمعيتي نزديك به 90 ميليون نفر تنها 300 سالن سينما دارد و اين تعداد به هيچ عنوان پاسخگوي اين جمعيت نخواهد بود. او ادامه داد: تمام مساله سالن هم به حوزهي هنري، معاونت سينمايي و يا نهادهاي دولتي باز نميگردد، بلكه فردي كه در وزارت مسكن و شهرسازي مشغول ساخت شهركها و برجهاي متعدد است، بايد توجهي هم به سالن سينما براي اين شهركها و برجها كند. متاسفانه در رديف بودجه ما هزينهاي براي ساخت سالن در نظر گرفته نشده و كمترين سرانه كشور هم به بخش فرهنگي تعلق ميگيرد كه دراين ميان سرانه سينما بسيار ناچيز و سرانه سالنسازي وحشتناك است. او ادامه داد:به نظر بنده، در كشور ما تخصص كافي وجود دارد و اكنون هم مدير موسسه سينما شهر بسيار خوب دراين زمينه كار كرده و سالنهاي خوبي ساخته، اما او هم براي اين اقدامات مدتها بايد در پي هماهنگي با مديران مختلف باشد. نكتهي جالبي كه وجود دارد آنكه ما در تمام مدت بايد دائم مديران را تشويق كنيم تا آنها كاري انجام دهند. در زمينهي سالنسازي هم من فكر ميكنم نيازمند عظمي ملي و جدي هستيم. عرب در عين حال اظهار كرد: در كل خاورميانه و آسيا هيچ كشوري وجود ندارد كه به اندازهي ايران سينماگر و فرهيخته داشته باشد و طي سي سال اين تعداد جايزه گرفته باشد، اما نكتهاي كه دراين ميان وجود دارد آن است كه با اين حجم فيلم و توليدات وجوايز، چه درصدي از سهم بازارهاي فيلم آسيا و خاورميانه متعلق به ماست؟ ما همه اين جوايز را گرفتهايم تا به اكران جهاني راه يابيم، اما زمانيكه حتي از نظر آب و هوا هم ايران مورد توجه رسانههاي دنيا قرار نميگيرد، چطور بايد حرف خود را به گوش جهانيان برسانيم؟ او در بخش ديگري از اين نشست هم،«آخرين ملكه زمين» را فيلمي جريانساز خواند و گفت: اين فيلم چه از نظر توليد و چه در عرصهي اكران جريانساز شد و اگرچه به نوعي قرباني شد، اما با اين حال جريان ساخت. بسياري از افرادي كه معتقد بودند حقوق معنوياي دراكران فيلم ندارند، پس از اين فيلم با حقوق خود آشنا شدند علاوه براين در پي اعتراض ما در جشنوارهي فجر، در سالهاي بعد بخش تلهفيلم از فيلمهاي سينمايي تفكيك شد. اين كارگردان در بخش ديگري هم به همزماني اكران اين فيلم با اعلام جنگ ارتش پاكستان به طالبان اشاره كرد وگفت: اين فيلم به موضوعي پرداخته كه بستري جهاني دارد و اكنون به نوعي بزرگترين مساله و حادثهي خاورميانه با اين فيلم همزمان شده است. حال آنكه اگر در هريك از كشورهاي جهان چنين اتفاقي ميافتاد، قطعا آن فيلم و سازنده و عواملش بسيار جدي گرفته ميشدند. او همچنين فيلمسازي را كاري دشوار خواند و اظهار كرد: در فعاليت هاي ديگر، عدهي بسياري مشاركت ميكنند و وام ميدهند، اما در زمينهي فرهنگ معمولا اينگونه نيست وحتي بسياري از بانكهايي كه با معاونت سينمايي تفاهمنامه دارند هم به مفاد آن عمل نميكنند. درچنين شرايطي عوامل فيلم معجزه كه نميتوانند بكنند، آنها حتي اگر بهترين جراح هم باشند براي عمل، به اتاق نياز دارند. اما وقتي كه اين امكانات دراختيار آنها نباشد مجبور ميشوند كه هرچهار سال يكبار فيلم بسازند. به هرحال ما فيلم ميسازيم، ميايستيم و اكران ميكنيم و مزد فرهنگي خود را هم از افرادي ميگيريم كه درجنوبيترين نقاط شهر همراه با خانوادههايشان به تماشاي اين فيلمها مينشينند. عرب در بخش ديگري از اين گفتوگو هم به تعادل ميان قصه و فرم فيلم «آخرين ملكه زمين» اشاره كرد و گفت: اين فيلم از اكشن و ملودرام هندي پرهيز ميكند. به گزارش ايسنا، اين كارگردان در پاسخ به سوالي كه مبنيبر شباهت ميان ساختار فيلم او با فيلمهاي اواخر دههي 60 يا اوايل دههي 70 مطرح شده بود هم اظهار كرد: اگر اينگونه باشد به اين مساله افتخار ميكنم، چرا كه آن دوران جزء بهترين و افتخارآفرينترين دوران سينماي ايران بوده است. به هرحال ما سعي نداشتيم اثري بسازيم كه به مخاطب كمفروشي كند. البته قطعا من هم مانندهمه كارگردانها به موضوع مخاطب و اكران هم توجه داشتم، اما براي جذب مخاطب حاضر نشدم كه يك تراژدي را به كمدي تبديل كنم. عرب در عين حال اظهار كرد: سينماي ايران يكبار دورهاي را قبل از انقلاب تجربه كرده بود، اما متاسفانه اكنون يكبار ديگر آن را از نو تجربه ميكند. او همچنين فيلمنامهي «آخرين ملكه زمين» را اثري از محمد ترابي خواند كه بعدها چندينبار توسط ترابي و خود او مورد بازنويسي قرار گرفته است. عرب در مورد برخي انتقاداتي كه نسبت به فيلمنامهي اين اثر صورت گرفته هم اظهار كرد: اينكه بگوييم فيلمنامهاي ضعيف است بسيار كلي است، ما بايد بهطور مصداقي صحبت كنيم و براساس زيبايي شناسي هنري به نقد بپردازيم. من به شخصه اين كليگوييها را قبول ندارم و بر اين باورم كه هيچ يك از آثار هنري دنيا مطلق نيستند و هيچ هنرمندي هم نميتواند بگويد كه اين اثر بيعيبترين كار من است، اما كار هنر با اين مفاهيم كلي همخواني ندارد. ما باتوجه به دانش و شناخت خود دست به خلق يك اثر ميزنيم و سعي ميكنيم كه در آن اشتباهات كمي مرتكب شويم. به همين دليل هم ميتوانيم يك اثر را تا ابد بازنويسي كنيم اما به هرحال بايد از يك مرحله وارد ساخت آن اثر شويم و توليد را شروع كنيم. عرب در پاسخ به مطلبي كه او را به نوعي فيلمساز جنگي دانسته بود، هم گفت: اگرچه مناطق بحرانزده توجه مرا جلب ميكند، اما تعصب خاصي برروي آنها ندارم و در كار بعديام هم به مسالهاي كاملا متفاوت ميپردازم و فيلمي شهري و دربارهي جوانان خواهم ساخت و چه بسا اينكه اگر فيلمنامه اين كار پيشتر به دستم رسيده بود، ساخت آن را در اولويت قرار ميدادم. او در پايان صحبتهايش هم به نقد و بررسي اين فيلم در چندين برنامه راديويي اشاره كرد و افزود: واقعا از راديو انتظار نداشتم كه در برخورد با اين اثر تا اين اندازه فعال باشد، اما برخلاف راديو، درتلويزيون برنامههاي اندكي به سينما توجه ميكنند و همان تعداد اندك هم اغلب به فيلمهاي خارجي ميپردازند. به عبارت ديگر ما برنامهاي براي نقد و بررسي آثار سينماي ايران نداريم و حتي مطبوعات ماهم در صفحات محدود خود اغلب به فيلمهاي خارجي ميپردازند. ساعد نيك ذات، فيلمبردار «آخرين ملكه زمين» هم در اين نشست، در پاسخ به مطلبي كه مبنيبر دشواري فيلمبرداري دراين پروژه مطرح شده بود، گفت: بهعنوان يك فيلمبرداري چيزي بهنام كار سخت يا آسان نميشناسم. هنگامي كه فردي فيلمبردار ميشود، ميداند كه چه مسيري را بايد طي كند و پس از آن در هوا، زمين، دريا و ... ميداند كه چگونه بايد كارش را به نحو احسن انجام دهد، اما با اين حال برخي شرايط موجب ميشود كه كار بهتر صورت بگيرد و حتي در سختترين شرايط هم آرامش خاطر به انسان كمك ميكند تا تمركز داشته باشد. معمولا كارگردانان فيلم اولي تنها دغدغه فيلم خود را دارند و ميخواهند به هر قيمتي كه شده اثري مناسب توليد كنند. اما آقاي عرب دراين زمينه بسيار خوب عمل كرد و شرافتمندانه فيلم ساخت ونه به هر قيمت وهمين مساله و اين نوع برخورد او دوستي قديمي ما را پايدارتر كرد. او ادامه داد: علاوه بر اين سينما كاري گروهي است و صرفا اينگونه نيست كه حاصل كاريك نفر باشد. در زمينه فيلمبرداري هم، فيلمبردار چشمها و بازواني دارد كه من آنها را دستياران يا مردان پشت دوربين مينامم. در ستايش اين گروه نيز هفت سال است كه پروژهاي را عكاسي كردهام كه اگر خدا قسمت كند آن را چاپ خواهم كرد. نيكذات در ادامه با تاكيد بر اهميت ارتباط فيلمساز و فيلمبردار گفت: نبايد مسالهي بودجه موجب شود كه ما به عنوان مثال برخي صحنههاي مربوط به صبح را به هنگام ظهر فيلمبرداري كنيم. ما دربارهي تكتك پلانهاي اين فيلم صحبت ميكرديم و همه اين پلانها با درايت، فيلمبرداري شده است. از سويي هم سعي داشتيم با استفاده از امكانات فني موجود كار را به بهترين شكل ممكن پيش بريم. اين فيلمبردار دربخش ديگري از اين نشست به عدم راهيابي اين فيلم به بخش مسابقه فجر اشاره كرد و افزود: متاسفانه در ايران تمام عوامل فداي موضوع ميشوند و چه درقضاوت و چه داوري، فيلمها براساس موضوع كنار گذاشته ميشوند. بدين ترتيب حاصل و تلاش عوامل مختلف فيلم ناديده گرفته ميشود، البته ما هم صرفا براي جايزه كار نميكنيم و معتقديم كه اگر به شيوهاي درست وهمراه با اعتقاد كار كنيم، حتما جواب خواهيم گرفت. نيكذات درادامه صبوري و تحمل عوامل فيلم و فيلمبرداري را از ديگر نكات حائز اهميت برشمرد و سابقهاش در كار عكاسي را از مواردي دانست كه در راه فيلمبرداري در شرايط سخت به او كمك بسزايي كرده است. اين فيلمبردار در پاسخ به سوالي كه مبنيبر عدم استفاده از دوربين ديجيتال دراين فيلم مطرح شده بود، هم گفت: بحث ديجيتال بحثي كاملا به روز و تا حدي نوپا است. از سوي ديگر سرعت پديدههاي تكنولوژيك بسيار بالا و بيش از حد دريافت است و ديجيتال همچنين حالتي دارد. به نظر من معلومات و اطلاعات موجود دربارهي ديجيتال در ايران تكهتكه است و سازماني نظاممند به آن نميپردازد، متاسفانه امروزه فاكتورهايي وارد فيلمبرداري سينماي ايران شده كه اصلا معقول نيستند. اين راهكارها شايد براي يك فيلم كوتاه يا مستند جواب بدهد، اما در سينماي بلند به هيچ عنوان منطقي نيست. يكي از اين موارد هم چاپنكردن راش است كه حقوق معنوي فيلمبردار را زير پا ميگذارد. او در عين حال اظهار كرد: از زماني كه ديجيتال وارد بازار شده، اكثر افراد ترجيح ميدهند كه با اين نوع دوربينها كار كنند، اما واقعا چند درصد از فيلمسازان ما نسبت به انواع مختلف دوربين و فيلم شناخت دارند؟ دربسياري موارد همين عدم شناخت منجر به انتخاب دوربينهايي ميشود كه هيچگونه همخواني با ساختار فيلم ندارند. نيك ذات ادامه داد: ما در ساخت «آخرين ملكه زمين» عليرغم شرايط سخت كار در جاده و فضاي افغانستان، هيچگاه كيفيت را فدا نكرديم. البته امكانات ما براي ساخت اين اثر هم در حد خوبي بود و حتي از بهترين نگاتيو دنيا استفاده كرديم، اما اگر قرار باشد كه فيلمي را به شيوهي ديجيتال فيلمبرداري كنيم بايد ظرف و مظروف با هم هماهنگي داشته باشند. اگر ما بخواهيم فيلمي را به اين شيوه فيلمبرداري كنيم بايد امكانات سختافزاري مناسبي هم جهت پشتيباني داشته باشيم، اما در حال حاضر امكانات ما بسيار پراكنده است. اين فيلمبردار در ادامه با اشاره به فقدان يك مركز ديجيتال گفت: مگر نميگويند كه سينما، هنري گران است؟ پس چرا در اين شرايط وزارت ارشاد دست به تاسيس چنين مركزي نميزند؟ من خود يك بار به شخصه اقدام به تاسيس چنين مركزي كردم اما شرايط راهاندازي چنين مركزي بسيار سخت و دشوار است و بخش خصوصي اصلا توان چنين كاري را ندارد. نكته ديگر آنكه در حال حاضر بسياري از امكاناتي كه دراين زمينه وارد ميشود حالت مشورتي دارد و گاه دوربينهايي وارد ميشود كه در داخل كشور هيچگاه امكاني براي پشتيباني از آنها وجود ندارد. برخي دوربينها هم هزينهاي بسيار بالا دارند و بايد توسط دولت وارد شوند. فكر ميكنم حال كه دولت از نظر ايدئولوژيك جلوي ساخت فيلمها را ميگيرد، لازم است كه از سويي ديگر اين سينما را تقويت كند، اما متاسفانه تاكنون چنين اتفاقي نيفتاده است. اين فيلمبردار در بخش ديگري از اين نشست هم به مسالهي پيشگيري از تهاجم فرهنگي اشاره كرد و گفت: در بسياري از موارد به جاي شركت در نشستها و همايشهاي مختلف و صحبتكردن؛ در كوهها و دشتها به عكاسي ميپرداختم و فكر ميكنم كه اگر تكتك ما وظايف خود را به درستي انجام دهيم، تهديدي بهنام تهاجم فرهنگي خودبهخود ملغي ميشود، چرا كه اگر ما خانهاي مقاوم داشته باشيم، بحث زلزله خنثي خواهد شد. او در عين حال اظهار كرد: متاسفانه ما هيچگاه به فكر پيشگيري نيستيم و تازه پس از آنكه فيلمهايي مانند «سيصد» توليد ميشوند، به فكر ميافتيم. حال آنكه من فكر ميكنم ما به نوعي مديون آمريكا هستيم چرا كه با ساخت چنين فيلمهايي به ما يادآوري ميكند كه تاريخي غني داريم. نيكذات همچنين عنوان كرد: ما هيچگاه در بخشهاي خبري خود به تنب كوچك، تنب بزرگ و يا ابوموسي اشاره نميكنيم و بعد هم انتظار داريم كه اعراب ادعاي مالكيت خليجفارس را مطرح نكنند. قربان نجفي، بازيگر نقش اصلي فيلم «آخرين ملكه زمين» هم در نشست ايسنا، از همكارياش و تجربه اين پروژه گفت: من هم تصميم گرفتهام كه از اين پس كارهاي آپارتماني را قبول كنم، لباسهاي ماركدار بپوشم و به آرايشگاههاي بسيار خوب بروم، چرا كه در حال حاضر متاسفانه در همه عرصههاي فيلمسازي، ديگر كاركردن اهميت ندارد، بلكه مهم بازيكردن است. حال آنكه ما چه بخواهيم و چه نخواهيم معلمان جامعه هستيم و معلمي كه درس غلط بدهد فايدهاي نخواهد داشت. ما بهعنوان يك بازيگر بايد سعي در انتقال مسائل فرهنگي داشته باشيم و نسبت به كاراكترهاي مختلف وفادار باشيم، اما اگر روزي كاري غير از اينكار انجام داديم به نوعي خودنمايي كردهايم. او دربارهي گويشش در اين فيلم هم اظهار كرد: اين فيلم دومين اثري است كه من در آن نقش افاغنه را بازي ميكنم، لذا در رسيدن به گويش قبلا نيز تمريناتي داشتهام. اما با اين حال هر روز تمرين ميكرديم. نكته ديگر هم آنكه در ايفاي يك لهجه، لحن نيز تاثير بسياري دارد و زبانشناسان ميگويند كه براي رسيدن به يك لهجه و گويش خوب بايد 5 هزار بار تكرار كنيم و به هرحال اينها زحماتي است كه بازيگر بايد در كاري كه لهجه دارد، متحمل شود و شايد بههمين دليل است كه بازيگران كمتري به سراغ اينگونه نقشها ميروند. او همچنين به كمتوجهي داوران جشن خانه سينما به اين موضوع اشاره كرد و گفت: اين افراد عليرغم اينكه از همكاران من بودند، فيلم ما را كنار گذاشتند و گفتند كه بازيگر اين فيلم يك افغاني است، البته اين موضوع تا حدي مرا خوشحال ميكند كه حتما كارم را درست انجام دادهام كه اينگونه برداشت مي شود، اما در كل اين نوع برخورد درست نيست و دل انسان را ميشكند. اين بازيگر در بخش ديگري از اين نشستها هم عنوان كرد: در عرصهي سياستگذاري عليرغم شعارهايي كه در باب مبارزه با تهاجم فرهنگي و بهادادن به ارزشها مطرح ميشود، در نهايت به فيلمهايي توجه ميشود كه خلاف اين موارد هستند و اين براي من بهشدت جاي سوال دارد. واقعا اگر قرار است كه ما براي فرهنگ خود ارزش قائل شويم، پس چرا صدا وسيما و تلويزيون به كارهايي كه مخالف اين جريان حركت ميكنند، بها ميدهد؟ او درعين حال اذعان كرد: يكي از سوالات ديگري كه درذهنم وجود دارد هم مربوط به اين مساله است كه چرا سازماني مانند حوزهي هنري كه در حوزه تئاتر و سينما فعال است، بودجه بيتالمال را صرف خريد فيلمي ميكند و بعد به اكران آن اقدام نميكند يا اگر هم دست به اكران فيلمي ميزند، اين اندازه بي سروصدا عمل ميكند؟ آيا قرار نيست هزينهاي كه بابت اين فيلمها خرج شده بازگردانده شود؟ نجفي در ادامه با تاكيد بر اينكه حقوق كار بازيگران و عوامل ساخت يك فيلم تنها در موارد مالي خلاصه نميشود، تصريح كرد: كار فرهنگي، توقعات فرهنگي ايجاد ميكند. آيا تمام حقوق ما همان مبلغي است كه به ما پرداخت شده يا ما از برخي حقوق فرهنگي هم بهرهمنديم؟ اگر قرار باشد فيلمهاي ما ديده نشود پس حقوق فرهنگي ما چه ميشود؟ آيا هنگامي كه فيلمي راهي چندين جشنوارهي خارجي ميشود و در چندين بخش كانديدا ميشود حضور عواملش يا نمايندگاني از آنها، آبرويي حتي اندك براي ايران محسوب نميشود؟ واقعا تمام اين موارد سوالهاي من است و نه انتقاد و مطمئنا اگر فردي پاسخي به اين سوالها منتشر كند كمك بسزايي به من كرده است. اين بازيگر با بيان اينكه تلويزيون توجه چنداني به فيلمهاي سينمايي ندارد، گفت: از آنجا كه هيچ برنامه تخصصي دربارهي اجزاء سينما در تلويزيون وجود ندارد، پيشنهاد ميكنم از آنجا كه زمان اكثر اين فيلمها 90 دقيقه است برنامهي 90 بخشي را هم به نقد و بررسي اين فيلمها اختصاص بدهند. او همچنين عنوان كرد: اميدوارم روزي، مسوولان فرهنگي _ هنري ما متوجه شوند كه سينما فقط صنعت نيست و اگربراساس معيارهاي سينماي هاليوود اقدام ميكنند، توجه داشته باشند كه حتي در سينماي هاليوود هم علاوه بر پولسازي، بخش عمدهاي از سياستها توسط سينما رقم ميخورد. اين بازيگر همچنين اظهار اميدواري كرد كه روزي به نقد بازي بيشتر توجه شود، چرا كه متاسفانه مدتي است كه در اكثر نقدها تنها به موضوع پرداخته ميشود. نجفي در پايان صحبتهايش هم اظهار كرد: متاسفانه در حال حاضر صحبت دربارهي اكران و برخي مسائل و مشكلات، تبديل به اصليترين دغدغهي ما شده است. در حاليكه عوامل بايد تمام انرژي و توان خود را براي انجام وظايفشان در نظر بگيرند و اصلا قرار نيست كه به اين موضوعات فكر كنند. به گزارش ايسنا، در خلاصه داستان، «آخرين ملكه زمين» كه اولين تجربه سينمايي محمدرضا عرب است، آمده است: «علي بخش، جوان مهاجر افغاني كه در ايران مشغول به كار است از خانواده بخصوص، نامزدش شاهگل مدتي است بيخبر است. حوادث و اخبار 11 سپتامبر و حمله امريكا به افغانستان دلشورههاي علي بخش را بيشتر ميكند. بنابراين تصميم ميگيرد به وطنش افغانستان بازگردد كه در اين سفر طولاني با فراز و نشيبهاي بسيار روبهرو ميشود...» برخي از عوامل اين فيلم كه پيش از اين در جشنوارههاي مختلفي در سطح جهان شركت داشتهاند، عبارتند از: تهيهكننده: سيدعليرضا سجادپور، فيلمنامه: محمد ترابي و محمدرضا عرب، مديرفيلمبرداري: ساعد نيكذات، تدوين: واروژ كريممسيحي، موسيقي متن: عليرضا كهنديري، صداگذاري و ميكس: رضا نريميزاده، صدابردار: حسين بشاش، طراح صحنه و لباس: سيدمصطفي آلاحمد، طراح جلوههاي ويژه: اصغرپور هاجريان، طراح چهرهپردازي: سعيد ملكان و مديرتوليد: مرتضي متولي. همچنين قربان نجفي، گلي اكبري، علاء محسني، علي آزادنيا، غلامرضا بايزانمنش، وحيد نگاه، عبدالوكيل نيكبين، علياكبر پيغمبري، ساقي عقيلي و نصيره اكبري در اين فيلم به ايفاي نقش پرداختهاند و اصغر همت نيز در آن به صورت افتخاري حضور يافته است. سرمايهگذاري اين فيلم را نيز حوزه هنري (سازمان سينمايي سوره) برعهده دارد. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]
صفحات پیشنهادی
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين»
كارگردان «آخرين ملكه زمين» همچنين به باورپذيري اين فيلم اشاره كرد و گفت: گاه حتي خود عوامل گروه هم فيلمنامه را باور ندارند. در چنين شرايطي قطعا مخاطب هم آن را باور ...
كارگردان «آخرين ملكه زمين» همچنين به باورپذيري اين فيلم اشاره كرد و گفت: گاه حتي خود عوامل گروه هم فيلمنامه را باور ندارند. در چنين شرايطي قطعا مخاطب هم آن را باور ...
نشست نقد و بررسی فیلم آخرین ملکه زمین
نشست نقد و بررسی فیلم آخرین ملکه زمین-نشست نقد و بررسی فیلم. ... نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» معتقد ...
نشست نقد و بررسی فیلم آخرین ملکه زمین-نشست نقد و بررسی فیلم. ... نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» معتقد ...
«آخرين ملكه زمين» در بخش مسابقه
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» در جشنوارهي فجر هم اين فيلم را خارج از بخش مسابقه قرار دادند و پس از مدتي برخي از ... او در بخش ديگري از اين نشست هم،«آخرين ...
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» در جشنوارهي فجر هم اين فيلم را خارج از بخش مسابقه قرار دادند و پس از مدتي برخي از ... او در بخش ديگري از اين نشست هم،«آخرين ...
«پاداش سكوت» فیلم منتخب مردم در روز سوم شد
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» معتقد است: باتوجه به تعداد محدود .... او در پايان صحبتهايش هم به نقد و بررسي اين ...
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» معتقد است: باتوجه به تعداد محدود .... او در پايان صحبتهايش هم به نقد و بررسي اين ...
آخرين ملكه زمين در كانون فيلم نمايش داده ميشود
قربان نجفي و اصغر همت بازيگران فيلم "آخرين ملكه زمين" هستند. اين فيلم ... نشست پرسش و پاسخ پس از نمايش فيلم برگزار ميشود. ... ديگر عوامل توليد "آخرين ملكه زمين" عبارتند از: نويسنده فيلمنامه: محمد ترابي، مشاور كارگردان: محمدرضا هنرمند، مدير ...
قربان نجفي و اصغر همت بازيگران فيلم "آخرين ملكه زمين" هستند. اين فيلم ... نشست پرسش و پاسخ پس از نمايش فيلم برگزار ميشود. ... ديگر عوامل توليد "آخرين ملكه زمين" عبارتند از: نويسنده فيلمنامه: محمد ترابي، مشاور كارگردان: محمدرضا هنرمند، مدير ...
احتمال اجراي «لمنوس» در جشنواره
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» در جشنوارهي فجر هم اين فيلم را خارج از بخش مسابقه قرار دادند و پس از مدتي برخي از ... او در بخش ديگري از اين نشست هم،«آخرين ...
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» در جشنوارهي فجر هم اين فيلم را خارج از بخش مسابقه قرار دادند و پس از مدتي برخي از ... او در بخش ديگري از اين نشست هم،«آخرين ...
آخرين اخبار از سينماي هاليوود
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» اين كارگردان سينما همزمان با اكران فيلمش «آخرين ملكه زمين» در نشست خبري كه در محل ..... معيارهاي سينماي هاليوود اقدام ميكنند، توجه ...
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» اين كارگردان سينما همزمان با اكران فيلمش «آخرين ملكه زمين» در نشست خبري كه در محل ..... معيارهاي سينماي هاليوود اقدام ميكنند، توجه ...
نمایش آخرین ملکه زمین در خانه هنرمندان
نمایش آخرین ملکه زمین در خانه هنرمندان-تهران- خبرگزاری ایسکانیوز: فیلم سینمایی آخرین ملکه زمین به کارگردانی محمد رضا عرب ... نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» ...
نمایش آخرین ملکه زمین در خانه هنرمندان-تهران- خبرگزاری ایسکانیوز: فیلم سینمایی آخرین ملکه زمین به کارگردانی محمد رضا عرب ... نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» ...
نشست «ما و تفكر نقادانه» برگزار ميشود
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» - اضافه به علاقمنديها متاسفانه تفكر غلطي رايج شده و عدهاي تصور ميكنند كه فيلمبرداري به شيوهي ويدئو .... بدين ترتيب حاصل و ...
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» - اضافه به علاقمنديها متاسفانه تفكر غلطي رايج شده و عدهاي تصور ميكنند كه فيلمبرداري به شيوهي ويدئو .... بدين ترتيب حاصل و ...
آخرین اخبار زمین لرزه پاکستان
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» معتقد است: باتوجه به تعداد محدود .... به همزماني اكران اين فيلم با اعلام جنگ ارتش ...
نشست عوامل فيلم «آخرين ملكه زمين» محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» معتقد است: باتوجه به تعداد محدود .... به همزماني اكران اين فيلم با اعلام جنگ ارتش ...
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها