تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، بزرگ‏ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805621009




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به فيلم مه


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: زندگي در مه، در فضايي سرشار از ناشناخته‌ها شالوده اصلي فيلم است. كنايه از اين‌كه آنقدر بودن در بحران جهاني طولاني شده كه اين اتاق انتظار به اقامتگاهي با اعضاي كاملا بي‌خيال تبديل شده‌است. بي‌دردسرترين روشي كه بزرگ‌ترها توصيه مي‌كنند اين است كه: «كلاه خودت را بچسب و كاري به سياست نداشته باش.» به عبارت ديگر اين‌كه اگر گليم خودت را از آب بيرون بكشي هنر كرده‌اي در صورتي‌كه روزي همين بي‌تفاوتي گريبانت را خواهد گرفت و خيره به تو غفلتت راگوشزد مي‌كند كه البته به نظر فيلم «مه» پشيماني سود چنداني نخواهد داشت. مه موضوع اصلي فيلم و دليل اصلي ترس، از عاملي خارجي نشات نمي‌گيرد، بلكه زاييده گرايش‌هاي غيرانساني و جنگ‌طلبانه صاحبان قدرت است؛ البته بايد مراقب بود واژه صاحبان قدرت ما را به بيراهه نبرد و مسووليت را همچون هميشه از روي دوشمان برندارد كه اين صاحبان قدرت هيچ‌گاه از مريخ نيامده‌اند، بلكه بين ما مردم پرورش يافته‌اند. پس در صورت تغيير منش اجتماعي آنان نيز مي‌توانند دستخوش تغيير باشند. در دنيايي به سر مي‌بريم غيرانساني كه در آن همه چيز از نظام اقتصادي، سياسي و اجتماعي بر مداري غير از پرورش فرد مي‌چرخد. شغل، مصداق تسليم فرد به جامعه براي فروش عمر و بدون مشاركت هستي او در كاري است كه در تقسيم كار اجتماعي نصيب او شده است. فرد يا با آن به قول خود كنار آمده يا آشكارا از آن و خودش و جامعه متنفر است. در هر دو صورت او در نتيجه اين كار مجبور به تسليم و رنج و تنفر و بيگانگي با شغلش، خود و ديگران (جامعه) است. در ناخودگاه اجتماع به دليل بي‌ايماني به ارزش‌هايي كه به آن اظهار ايمان مي‌كنيم، آمادگي كاملي براي شكست خوردن داريم و به رويمان نمي‌آوريم. درست مشابه افرادي كه در فيلم در فروشگاه محصور شده‌اند و با خيال راحت به فكر همه چيز هستند بجز اين شرايط عجيب و بحراني و وقتي كسي نويد خطر بدهد از بس به زندگي بي‌خطر در دل خطر خو گرفته‌اند او را ديوانه مي‌پندارند و تا خود با خطر روبه‌رو نشوند باور نمي‌كنند. جالب اينجاست كه آنها دانسته يا ندانسته با بي‌تفاوتي خودشان در ايجاد خطر نقش داشته‌اند و حال حتي نمي‌خواهند با چشمان باز نتيجه بي‌تفاوتي خود را به تماشا بنشينند. روش ديگري كه فيلم از آن برخوردار است، احتمال خارج شدن كنترل از دست انسان است. شايد چرايي پرداختن به آن براي ما تنها تمهيدي داستاني براي پيشروي فيلم دانسته شود، اما جالب است بدانيم خود ما در درون سيستمي‌ صنعتي به دنيا آمده‌ايم و علاوه بر اين‌كه كاملاً كنترل آن از دست آفرينندگان آن خارج شده است بلكه كنترل آنها به دست سيستم افتاده است و گرفتن دوباره كنترل بسيار بعيد به نظر مي‌رسد. نظامي‌ كه در آن بايد با حداكثر توان توليد كرد و به همين ترتيب هم مصرف كرد و فعاليت تنها كاري است كه در يكي از اين دو جهت انجام شود ولاغير؛ بنابراين خروج كنترل از دست بشر نه‌تنها مساله‌اي بعيد و تخيلي نيست، بلكه شرايطي است كاملاً ملموس كه در آن زندگي مي‌كنيم. مساله ديگري كه فيلم به آن مي‌پردازد نياز به ايدئولوژي در شرايط ترس است. هنگام ترس، انسان بيشتر از هر زمان ديگري به پناهگاهي معنوي براي در امان ماندن محتاج مي‌شود و اين نيز تجربه‌اي است تاريخي. تعلق به يك ايدئولوژي از احساس تنهايي و ترس مي‌كاهد و اولين چيزي كه اين گروه به فرد مي‌دهد احساس دوستي و تعلق اجتماعي است. پس از آن به افراد نظم مي‌دهد و فرد را از آشفتگي درآورده و نياز به ساختار را در او ارضا مي‌كند. اين كاهش ترس از آنجا ناشي مي‌شود كه وقتي در اين شرايط بزرگنمايي شده، فشار بر فرد براي انتخاب راه و قبول مسووليت عملش بيشتر مي‌شود، در نتيجه نياز او نيز به پايگاهي كه به آن تسليم شود و از اين احساس آزاردهنده انتخاب و آزادي و قبول نتيجه آن برهد بيشتر و بيشتر مي‌شود،‌ در نتيجه به مبتذل‌ترين ايدئولوژي‌ها نيز تسليم مي‌شود و اين‌گونه است كه در فيلم سايه زن شبه‌جادوگر داستان هر لحظه پررنگ‌تر مي‌شود. كالاي حياتي اصلي ايدئولوژي‌معناست. تفسيري عجيب از واقعيت ارائه مي‌دهد و ادعا مي‌كند به حقيقت دست يافته است و هركه ايمان نياورد خارج از دايره اين حقيقت و در واقع گمراه است. نامعقول و مبتذل جلوه كردن معنا مهم نيست، بلكه وحدت و انسجامي‌ كه فرد را از بمباران انتخاب‌هاي متنوع نجات مي‌دهد اهميت دارد. فرد صاحب ترازويي مي‌شود كه همه چيز را با آن بسنجد و خيالش راحت باشد. دليل ديگر گرايش مردم به اين دكان‌هاي معنوي عجيب و غريب شناخت غلط از ايمان است. اگر ايمان تنها به گرايش و تسليم غيرعقلاني خلاصه شود نتيجه اين است كه ديگر ميزاني براي سنجش اصالت منبع ايمان نخواهيم داشت. بايد دانست ايمان درباره مسائلي كه علم به آن پرداخته و آن را رمزگشايي كرده يا توسط آن قابل پيش‌بيني شده است و نيز درباره مسائل غيرممكن، مصداق ندارد. ايمان بينشي ناشي از عقل و دانش به باروري حال و اطمينان به چيزي است كه نامطمئن است. ايمان معقول نتيجه فعاليت دروني عقلاني و حسي است و ايمان غيرمعقول تسليم و قبول چيزي خارجي است كه فرد آن را بدون درك درستي يا نادرستي‌اش حقيقت مي‌پندارد. در فيلم، جمع وحشتزده دنبال پيداكردن و قرباني كردن مقصرند، در نهايت فيلم در نااميدي اميد مي‌بيند و كسي در جمع وحشتزده جادوگر اغواگر را از بين مي‌برد و نويد آزادي مي‌دهد؛ اما فيلم به نتيجه خوشبين نيست و صحنه‌هاي تكان‌دهنده پاياني مويد آن است. صحنه‌هايي كه انسان را ناگريز از رنج و مرگ مي‌داند، به نتيجه حتي در صورت شجاعت اميد و تلاش خوشبين نيست و پايان قصه انسان را محتوم مي‌شمارد كه البته با نگاه به حجم وسيع بيداري عمومي‌ مورد نياز براي فرار از خواب سنگين آرامش خيالي در بحران، تلخ، اما واقع‌گرايانه به نظر مي‌رسد. نكته ديگري كه نه‌تنها دستمايه اين فيلم بلكه بسياري داستان‌هاي ديگر چون كوري و... قرارگرفته است نشان دادن سستي ريشه تمدن بشري است. به گونه‌اي كه با كمترين آسيب اين برج عاج سلسله‌وار در حين داستان فرو مي‌ريزد. اين مي‌تواند ناظر به اين واقعيت تكان‌دهنده و شگفت باشد كه ما از نظر عاطفي انسان‌هاي غارنشين آسمانخراش‌هاييم؛ انسان‌هايي كه در سطح عامه و فراگير پيشرفت عاطفي هماهنگ با ديگر دستاوردهاي بشري نداشته و تنها مناسبات اجتماعي و فرهنگي و احساس امنيت آنها را به شكل متمدن كنوني نشان مي‌دهد. به محض اين‌كه كوچك‌ترين خللي در ساختمان امن تمدن رخ نمايد، بارها شاهد بازگشت به عصر وحشي‌گري و بربريت بوده‌ايم. به اين ترتيب چندين‌ داستان‌ها درصدد يادآوري ضعف‌هاي تمدن بشري و هشداري براي آنهايي است كه در اين خانه نامطمئن با آسودگي آرميده‌اند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن