واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: مراسم رونمايي از كتاب «آنسوي تاريكي پري زنگنه» عصر روز گذشته (پنجشنبه،20 فروردينماه) برگزار شد. به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پري زنگنه در اين نشست از سلسله نشستهاي شبهاي بخارا در سال جديد كه در محل دفتر مجله برگزار شد، در سخناني گفت: در تمام بخشهاي آموزشي كتاب به نوعي حضور مرا حس ميكنيد؛ آنچه در اين سالهاي نابينايي تجربه كردم، تماما در اين كتاب آمده و از هيچ بخشي از زندگي من دور نبوده است. او همچنين توضيح داد: خيلي از خوانندگان دوست داشتند در كتابم در مورد آوازم بيشتر گفته شود؛ ولي فكر كردم اين موضوع از آموزشهاي نابينايي خواهد كاست و اين دو مقوله از هم جدا هستند؛ هنر آواز خواندن و ديگر نابينايي من. در كتاب «سرگذشت آواز من» بيشتر هنر آواز خواندنم اهميت دارد و نخواستم «در آنسوي تاريكي»، مسألهي نابيناييام تحت پوشش آوازم قرار گيرد. اين هنرمند انگيزهي قوي نوشتن اين اثر را زندگي شخصي خود دانست و يادآور شد: ناآشنايي افراد جامعه نسبت به يك نابينا، انگيزهي قوي من براي نوشتن بود. من نابينا شدنم را راحت پذيرفتم؛ در آغاز نابينايي آنقدر مشغول بودم كه به من وقت نميداد كه به غم نابينايي فكر كنم؛ بنابراين هميشه به فكر چاره بودم كه چگونه زندگيام را نجات دهم. زنگنه همچنين گفت: من خيلي قوي بودم؛ هراسي نداشتم كه گاهي تحقير شوم. نابينايان را در حسرت بسيار ديدم، بخصوص زنان نابينا را كه ميخواستند در زندگيشان عشق داشته باشند؛ ولي نميشد. تمام اين انگيزهها باعث شد كتاب را با سختيها بنويسم و موفق شدم اين كتاب را در كتابخانههاي جهاني دنيا بگذارم. او در ادامه گفت: واژهي نابينا و نابينايي همه را غمگين ميكند و دورنماي خوشي براي اغلب مردم ندارد. مردم وقتي از نابينايي و آموزش نابينايي سخن به ميان آيد، ممكن است آن را دوست نداشته باشند؛ به اين دليل، ناشر از من خواست دربارهي زندگي خودم هم بنويسم. مسألهاي كه در سراسر اين كتاب نميخواستم روي آن تأكيد كنم؛ تأثر و تأسف بود و در هر صفحهاي سعي كردم كه قدري هم آموزنده باشد. اين هنرمند آواز يادآور شد: وقتي وارد مدرسهي نابينايان شدم و در سكوت و تاريكيها صدها صدا ميشنيدم كه با دستهايشان اشاره ميكنند كه به طرفشان بروم، كمكم ديدم زندگيام از زندگي سابق دور ميشود. من با واقعيتها روبهرو شدم، قبل از اينكه يأس و حرمان بر من غلبه كند و بعد وارد فضاي آواز شدم. زنگنه معتقد است: امروز وضع نابينايان ايران بسيار دلپسند و خوب است و نتيجهي آن مدارس گذشته، شاگرداني هستند كه بسيار چشمگيرند و وضع نابينايان امروز بسيار رضايتبخش است. اين پيشرفت در ايران آنقدر خوب است كه ميبينم آنچه در ايران امروز وجود دارد، در مقايسه با روزي كه من نابينا شدم، بسيار پيشرفت كرده است. او خطاب به مسؤولان كشور نيز يادآور شد: از شهردار تهران و كساني كه در دستاندركار امور شهرسازي هستند، ميخواهم با كارشناسان نابينايان نشستهايي داشته باشند تا رفاه نابينايان را تأمين كنند و از فكر و انديشهي اين كارشناسان استفاده كنند تا نابينايان بدون كمك انسانهاي ديگر كه هميشه آزارنده است، در زندگيهاي مستقل خود تأمين شوند. زنگنه همچنين با اشاره به نقش موسيقي در زندگياش گفت: موسيقي نقش بسيار بزرگي در زندگي من داشته است. گاهي اوقات آنقدر خودم را در موسيقي حلشده ميبينم كه فكر ميكنم اگر اين حادثه براي من اتفاق نيافتاده بود، من چه بودم. او سپس با اشاره به دوران كودكياش گفت: من عاشق دوران كودكيام هستم و اغلب مثل آبنباتي شيرين آن را زير زبانم مزهمزه ميكنم. عاشق كوچهپسكوچههاي تهرانم، عاشق دوستانم هستم و اين مردمدوستي زندگي من را بسيار پر ميكند. در اين مراسم همچنين علي دهباشي - سردبير «بخارا» - به كارنامهي هنري و زندگينامهي پري زنگنه اشاره كرد. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]