واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: رمز «يا الله» به شوق شهادت بر زبانها جاري شده بود خبرگزاري فارس: در عمليات «والفجر 2» رزمندگان رمز «يا الله» را به اين اميد زمزمه ميكردند كه به ملاقات با پروردگارشان نايل شوند. به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا»، به نظر ميرسيد دوباره حال و هواي جبهه در غرب عوض شده است، انگار ديگر كسي نميخواست از غافله جا بماند؛ تمام بچهها هم خوشحال بودند و هم نگران؛ خوشحال از اينكه خداوند متعال فرصتي در اختيارشان قرار داده تا در ركاب خميني كبير (ره) جان خود را فدا كنند و از اين موضوع نگران بودند كه مبادا مانند كساني كه در شب عاشورا امام حسين(ع) را تنها گذاشتند شوند. در اين شرايط تنها راهي كه به ذهنشان ميرسيد توسل به اهل بيت (ع) بود؛ آري اين شرايط زماني در جبههها ايجاد ميشد كه زمزمه عملياتي تازه به گوش ميرسيد، عملياتي كه نويد عاشوراي حسيني را ميداد. بنابراين گزارش، عمليات والفجر2 كه از سلسله عملياتهاي والفجر بود دوباره نسيم شهادت را در آسمان حاج عمران پراكنده كرد. اين عمليات در 29 تير ماه 1362توسط يگانهاي سپاه پاسداران و ارتش جمهوري اسلامي ايران به اجرا درآمد. عمليات والفجر2 از يك طرف به خاطر تبليغاتي بود كه رژيم بعث به راه انداخته و ادعا كرده بود كه ايران ديگر نخواهد توانست حملهاي موثر در جبهه انجام دهد و از طرف ديگر براي به دست گرفتن ابتكار عمل و خنثي كردن تبليغات دشمن طراحي شد. رزمندگان اسلام در ساعت 24 عمليات والفجر2 را با رمز «يا الله» آغاز كردند؛ قسمتي از نيروهاي خودي 24 ساعت قبل از آغاز تك، به منظور دور زدن دشمن، از خط مقدم حركت كردند و پس از 2 ساعت راهپيمايي موفق شدند خود را به مناطق تعيين شده رسانده و براي شروع عمليات اعلام آمادگي كنند. بر اساس اين گزارش، با تلاش نيروهاي خودي پادگان حاج عمران آزاد و نيروهاي ايراني بر شهر چومان مصطفي عراق مسلط شدند. در اين عمليات همچنين تردد افراد ضد انقلاب و نفوذ آنها از سوي خاك عراق به ايران محدودتر و زمينه براي اجراي عملياتهاي نفوذي به قلب دشمن فراهم شد. بر پايه اين گزارش، در اين عمليات دوباره يكي از موثرترين فرماندهان جنگ به ملاقات محبوب خود شتافت. او كسي بود كه زندگي خود را وقف جنگ كرده و در اين راه لحظهاي كوتاهي نكرد، كسي كه پزشكي دانشگاه تبريز را رها كرد و به خدمت سپاه درآمد، كسي كه در عمليات دست راست خود را از دست داد و حال و هواي علقه و علمدار كربلا را تداعي كرد، كسي كه در وصيت نامه خود نوشته بود، من حسرت يك آخ را بر دل دشمنان گذاشتم، شما هم با صلابت خودتان داغ ديگري بر دل دشمن بگذاريد، كسي كه اعتقادش اين بود؛ شهادت حد نهايي تكامل انسان است و در آخر كسي كه فرماندهي تيپ 10 سيدالشهدا (ع) هيچ گاه باعث نشد كه لحظهاي خود را برتر از ديگران بداند. آري او كسي نبود جز حاج عليرضا موحد دانش كه در عمليات والفجر2 به خيل عظيم شهدا پيوست و به همگان درس استقامت و بردباري داد. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]