واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: اگرچه كن قصد دارد چهره بزك كردهاش را متعلق به همه دامادها يعني تمام سينماهاي جهان نشان دهد؛ اما حداقل از كن پنجاه و دوم به اين سو، معلوم بود اين روند فقط مزاح است. كن عمدتا علاقه دارد ماه عسل سينماهاي دنيا باشد و هر زماني متعلق به يك نوع سينما. نه اينكه همواره در صدد جلب دلهاي عشاقاش باشد. همچنانكه ماه عسل سينماي ايران با جماعت كن از چند سال پيش پايان يافت؛ حالا نوبت به سينماي ايتاليا رسيده تا كمي بتواند نقش داماد را بازي كند. دامادي كه البته رو به موت بودنش را هيچكس كتمان نميكند . ولي چه ميشود كرد كه اين آيتم نقطه ضعفي براي كنيها نيست و اينچنين است «گومورا» ساخته ماتيو گارونه موفق به كسب جايزه بزرگ هيات داوران فستيوال كن ميشود. فيلم 135 دقيقهاي گارونه به مقولههاي قدرت، پول و خون ميپردازد. آيتمهايي كه بيش از هر سوژه ديگري پيشروي سينماگران ايتاليايي و غيرايتاليايي است. هر چند از خوشساختي و به عبارت بهتر، سرخوشي فيلم نميتوان بسادگي عبور كرد. از سوي ديگر، جايزه جنبي (و در واقع جايزه دوم هيات داوران فستيوال كن) باز هم به يك فيلم ايتاليايي ديگر ميرسد: فيلم ستاره (با عنوان اصلي (I L Divo، كه آن را پابلو سورنتينو ساخته و داستانش در قلب رم ميگذرد. به هر حال ايتالياييها، كن شصت و يكم را هرگز فراموش نخواهند كرد، چرا كه هر 2 جايزه ويژه هيات داوران را از آن خود كردند و قصد دارند عبارت «مريض مردني است» را به عبارت «مريض؟ كدام مريض!؟» تبديل كنند و روي سكوي پرش قرار بگيرند. نكته جذابتر دلجويي از دلشكستهگان است. سينماگراني كه كن را مانند مزرعه پدري خود ميدانستند، از كن شصت و يكم بدجوري رنجيدهاند. برادران داردن كه حتي به پادشاه بلژيك قول داده بودند براي سومين بار به نخل طلاي كن دست خواهند يافت و سينماي بلژيك را جاودانه خواهند كرد؛ نصيبي از جوايز اصلي نبردند، اما براي اينكه داماد سرحال قبلي دلشكستهتر نشود؛ فيلمنامه فيلمشان يعني «سكوت لورنا» جايزه بهترين سناريو را به دست آورد. داستاني مربوط به دختركي آلبانياييتبار كه با آشفته بازار دنيا زودتر از بقيه آشنا شده و ميرود تا از هوار شدن آن بر سرش و آيندهاش فرار كند. اما نخل طلاي محبوب كه به لوران كانته و به خاطر فيلم «كلاس» رسيد؛ نقل قولهاي آلن دلون افسانهاي را در كن پنجاه و دوم زنده ميكند؛ اسطوره خوش تيپ فرانسوي آن زمان آرزو كرده بود كه ايكاش فيلمي از سرزمين خودش با شايستگي و باقدرت و البته بدون حرف و حديث، اين نخل نازنين طلايي را در خانه نگهدارد و به نظر ميرسد فرانسوا بگودو و نوول قدرتمندش توانستند به آرزوي آلن دلون جامعه عمل بپوشانند چرا كه هم او فيلمنامه ابتدايي را نوشت و اينقدر اين سناريو پختگي داشت كه كانته در بازنويسياش كار سختي پيش رو نداشت، سپس با برگرداندن هوشمندانهاش به تصوير، توانست «فيلمي خاص» از سينماي فرانسه و آن هم در آخرين ساعات به بخش مسابقه برساند و نخل طلا را هديه بگيرد. اگرچه حرف و حديثها درباره فيلم «كلاس» هنوز تمام نشده و گزنده گوييها از هر سو درباره طرز برخورد با اين فيلم و درخصوص نحوه پذيرشاش در بخشمسابقهكن61 ؛ بهنظر نميرسد به اين زوديها پايان گيرد. اما هر چه باشد، 21 سال بود كه فرانسويها بينخل مانده بودند و قرار هم نيست راي هيات داوران برگردد، ازهمينروست كه لوران كانته روي صحنه ميرود و پس از گرفتن نخل طلا و حكمش با خوشحالي از پويايي ماندگار سينماي فرانسه سخن ميراند. حالا پويايي به كنار، همين استفاده از لغت ماندگار، باز هم سوژههاي فراواني بهدست منتقدان داد كه جالب توجه بود. در حافظه سينما ثبت شده كه هر گاه سينماگري فرانسوي به موفقيتي ميرسد، بدون توجه به ديروز و فردا، سينماي فرانسه را قبله آمال و آرزوي تمام سينما ميداند و البته ميتوان با ديدن فيلمهاي فرانسوي، به اين مدعاي پوچ پي برد. نه از تروفوي جوانمرگ شده خبري هست و نه گودار در آستانه 80 سالگي حال جر و بحث دارد. پس همين بهتر كه لوران كانته حرفي بزند و دلي خوش كند. اما تلخكامي سوپر استار سينماي دنيا، كلينت ايستوود در مقام كارگردان ديگر چيز غريبي بود و تلختر اينكه يك جايزه سرهمبندي شده كه پيش از اين، اصلا قرار نبود نطفهاش منعقد شود، دست پيرمرد دادند. آنهم در كنار كاترين دونو. «معاوضه» آخرين ساخته ايستوود؛ فيلمي براستي تلخ و اثري بواقع تكاندهنده و هشدار دهنده است. بهزعم ايستوود؛ او با فيلمهايش اوضاع روز دنيا را نشان ميدهد و تمام تلاشش بر صداقت و راستگويي واقعنمايي است؛ حالا جايزه بگيرد يا نگيرد؛ اما كيست كه نداند ايستوود شهير با تمام اخلاق نجيب و رفتار منزهاش از نخل طلاي كن بدش بيايد. بههر حال عصري جديد آغاز شد و ماه عسلها به پايان رسيده؛ فعلا ايتالياييها و فرانسويها مدتي خوش خواهند گذراند و ايرانيها و يكي، دو كشور ديگر در مقام داماد اسبق فقط به حسرت خوردن خواهند پراخت. اما نكته اينجاست كه با ماه عسل سينماي ايراني در كن؛ چه سودي به سينماي ايران رسيد؟ آيا سينماي ايران به كن مديون است؟ بهنظر نميرسد... اين چرخ قرار است دوار باشد ... .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 391]