تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 خرداد 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس درصدد عيب جويى برادر مؤمنش برآيد، تا با آن روزى او را سرزنش كند، مشمول اين ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

طراحی سایت تهران سایت

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

صمغ های دارویی

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1800210591




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت و گوی تفصیلی با بهرام توکلی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ایسکانیوز: "بهرام توکلی" کارگردانی است که خود را متعلق به انجمن سینمای جوان می داند جریانی که طی چند سال اخیر توانسته کارگردانان جوان و با استعدادی را به سینما ایران معرفی کند. توکلی با اولین فیلم بلند سینمایی خود توانست توجه منتقدان را به خود جلب کند و حتی برای کارگردانی "پابرهنه در بهشت" توانست جایزه بهترین فیلم اول را از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر به دست آورد. گفت و گو با بهرام توکلی در شرایطی انجام شد که قرار بود افشین هاشمی هم به جمع ما اضافه شود اما هاشمی درگیر نمایش "حسن و دیوار باریک پشت کوه" بود و از سوی دیگر هومن سیدی هم علیرغم تمام هماهنگی های قبلی به دلیل حضور در یک تله فیلم امکان حضور برایش حاصل نشد . قرار بود با توکلی در مورد فیلمش صحبت کنیم اما آنقدر صحبت های ما در مورد فضای کلی سینما به مسیر خوبی کشیده شد که تصمیم گرفتیم صحبت در مورد سینمای بهرام توکلی را به زمانی که شرایط تولید دومین فیلم بلندش "اسب های چوبی " فراهم شد موکول کنیم. به هر ترتیب گفت و گو با بهرام توکلی که در طی آن هر دوی ما چندین بار دچار سوء تعبیر شدیم! را می توانیید در زیر بخوانید: *یکی از مشخصه های اخیر سینمای ما در چند سال اخیر فارغ از تمامی مشکلات ورود فکرهای نو و کارگردانان جوان و با انرژی به بستر سینمای ایران است که این اتفاق فی نفسه اتفاق بسیار خوشایندی است هر چند که هنوز بت کلیشه ها در سینمای ما فروکش نکرده است اما در همین بستر معیوب سینما کارگرانان جوانی پیدا شده اند که بدون توجه به مسیر اصلی سعی در نمایش روایات و قصه های شخصی خود بر پرده سینما دارند،با توجه به این مقدمه نسبتا طولانی بهرام توکلی چه دغدغه ای دارد که به سمت این نوع روایت در سینما رفته است؟ در خصوص بخش اول صحبت هایت این موضوع کامل طبیعی است به این دلیل که از لحاظ فیزیکی یک نسلی جایگزین نسل دیگری می شود و نمی شود جلوی این موضوع را گرفت، می شود حمایت کرد و یا حمایت نکرد اما نمی شود از ورود نسل جدید به پیکره سینما جلوگیری کرد چرا که در هر دوره ای عده ای به نسلی می رسند و به تجربیاتی دست پیدا می کنند که می توانند وارد بدنه سینما شوند اما یک نکته ای که کمتر درخصوص آن حرف زده شده است نقش انجمن سینمای جوان در زمان مدیریت "محمد آفریده" است که به نظر من بخش زیادی از فیلمسازانی که الان دارند فیلم های اول و یا دوم شان را می سازند و یا در جشنواره های داخلی و خارجی موفق اند همه فیلمسازانی هستند که در یک دوره شش و یا هفت ساله تجربه ساخت فیلم کوتاه را در انجمن سینمای جوان دارند که در زمان مدیریت «آفریده و صانعی مقدم »حاصل شده است،حضور مدیری مانند «آفریده »یک شکل پویایی از مدیریت را ارایه می کرد که ایشان خیلی از محدودیت ها را از راه برداشته بودند و تمام توانشان این بود که عده زیادی فیلمساز کار کنند و حتی خیلی از همسالان من که آخرین نسل ورودی به سینمای حرفه ای هستند همگی بدون استثناء یک چنین دوره های را گذرانده اند و این موضوع نشان می دهد اگر مدیریت مطلوب و هدفمندی در زمینه تولید فیلم کوتاه در کشور وجود داشته باشد می تواند به توسعه فیلمسازی در نسل های بعدی بسیار کمک کند. اما در خصوص اینکه من چرا به سراغ چنین مضمونی رفتم ، هر فیلمسازی در شروع کار خود احساس می کند موضوعاتی که به آنها نزدیک تر است و یا در موردشان طرح دارد را به سراغش می رود من در مقطع کارشناسی ارشد موضوع پایان نامه ام درخصوص "سینمای دینی" بود با تمرکز بر آثار "تارکوفسکی" و "برگمان" .بنابر این از همان موقع یک دغدغه ای در مورد سینمای دینی و اینکه می شود با فرم متفاوتی به این سینما نگاه کرد همیشه در ذهنم وجود داشت و خوشبختانه در کار اولم این امکان بوجود آمد که اینکار را بسازم و این را هم باید اضافه کنم که به عنوان یک فیلمساز به تمامی ژانرهای سینمای تعلق خاطر دارم و خودم را محدود به یک ژانر خاص نمی دانم. *در حال حاضر نوعی نگاه در سینما و به طور کلی هنر است که عده ای معتقدند فیلمسازان جوان مخصوصا فیلم اولی ها به این دلیل سراغ سوژه هایی با مضمون دینی می روند که از طرف فارابی حمایت شوند و جذب سرمایه کنند،فکر می کنی این تصورات تا چه حد درست است؟ موضوعی که در این مورد وجود دارد این است که این پیش فرض ها متعلق به فیلم ساز نیست و ما در دنیایی زندگی می کنیم که متاسفانه خیلی از مبانی، تصمیم گیری ها و پیش فرض ها وجود دارند که الزاما ربطی به مولف ندارند. به هر حال این موارد در فضای امروز سینما وجود دارد و به نظر من یک فیلمساز اصلا نباید به این موضوعات توجه کند و آن چیزی را که خودش احساس می کند درست است و به آن تعلق خاطر دارد باید به تصویر بکشد. زمانی که من پایان نامه ام را با موضوع سینمای دینی نوشتم، اساسا این نوع سینما در جامعه سینمایی مطرح نبود و به هر حال من یک سری علایقی دارم که در وهله اول باید به آنها وفادار باشم و اینکه چه قضاوتی در مورد آن می شود مربوط به خود قضاوت کننده است و در ضمن ما یک مقدار به قضاوت عجول نه عادت کرده ایم، یک فیلمساز نه با فیلم اول فیلمساز می شود و نه از جریان خارج می شود ما در حال حاضر می توانیم درخصوص "مهرجویی"، "کیمیایی" و "بیضایی" بگوییم که چه نوع فیلمسازانی هستند به دلیل اینکه یک عمری را با فیلمسازی و با آثار مختلف گذرانده اند و کارنامه کاری و طول مدت فیلمسازی تعیین کننده است. به عقیده من هنر مقوله ای است که تامل و تحمل و صبر در آن ضروری است. *فیلمسازانی مثل شما و اصول همنسلان شما کسانی هستند که اندیشه های آنان خیلی سخت شکل گرفته است و طبیعتا به راحتی نمی توان آن را تغییر داد با این پیش فرض و شروع فیلمسازی ات در ژانری دینی آیا ادامه مسیر سینمایی تو هم در راستای همین سینما خواهد بود یا مایل هستی تغییر جهتی اساسی در فیلمسازی ات بوجود بیاوری؟ من در حال حاضر تنها می توانم بگویم که امیدوارم همچنان این روند پایدار باشد چرا که هنوز هم این تعلق خاطر نسبت به سینمای دینی در من وجود دارد ولی واقعیت این است که فیلمساز خیلی با یک برنامه ریزی بلندمدت کار نمی کند. *اما باید تحول خاصی رخ بدهد تا فکر یک فیلم ساز تغییر کند، آیا این بستر تغییر برای شما فراهم شده است؟ به اعتقاد من بحث تغییر در این جا مطرح نیست، به هر حال فیلمسازان مختلف در حوزه های گوناگون امکانی برایشان پیش می آید که فیلم بسازند . برخی از فیلم سازان هستند که به تئوری مولف به آن معنی که سینما برای شان وسیله ای برای ابراز اندیشه های شخصیشان است، معتقدند اما من اصولا به این موضوع معتقد نیستم یعنی به این معنی که حرف ویژه ای در من وجود دارد و سینما وسیله ای برای گفتن این حرف است، معتقد نیستم. من معتقدم که سینما خودش می تواند یک هدف باشد و نفس لذت بردن از فیلم ساختن و فیلم دیدن خودش یک لذت متعالی است. الزاما نوع فیلم ها به صرف نوعشان بر دیگری برتری ندارند و فیلم پلیسی چون فیلم پلیسی است در سطحی پایین تر از فیلم معناگرا قرار ندارد، برای من همه انواع سینما دوست داشتنی است و این موضوع ارتباطی به تغییر ندارد و مربوط به این است که دوست دارم اگر فرصتش پیش بیاید همه ژانرهای سینمایی را تجربه کنم. *اینجا یک سوال پیش می آید شما فیلمی را ساخته ای با مضمونی دینی و مذهبی که به نظر می رسید با سیاست های نهاد تصمیم گیرنده سینما هم خوانی دارد با این پیش فرض چرا فیلم شما بیش از یکسال نمایش داده نشد؟ حمایتی که فارابی انجام می دهد از تمام فیلم ها است پولی را که فارابی به من داد به اندازه یک پنجم پولی که به دیگر فیلم ها می دهد هم نبود. فیلم من با کف هزینه ای که آن سال درجشنواره بیست و پنجم بود جزو ارزانترین فیلم ها بود و می شود گفت: در میان فیلم هایی که در بخش مسابقه حاضر بودند "پابرهنه در بهشت" جزو ارزانترین فیلم ها بود، پس حمایت فارابی حمایتی روتینی بود که از همه فیلم ها انجام می دهد حوزه هنری هم بعد از اینکه موسسه "ثناء" اینکار را شروع کرد و فارابی حمایت کرد و بعد از اینکه فیلم در جشنواره مطرح شد و چند جایزه گرفت حوزه هنری بخشی از سهم بخش خصوصی را خریداری کرد بنابراین اصلا حمایت ویژه ای از فیلم صورت نگرفت و اگر قرار بود حمایت ویژه ای صورت گیرد فیلم به این شکل اکران نمی شد. متاسفانه "پابرهنه در بهشت" در زمان اکران حتی به اندازه یک فیلم عادی هم حمایت نشد و به آن اندازه کافی انرژی گذاشته نشد و حتی یک تیزر تبلیغاتی و یا بیلبوردی از فیلم در سطح شهر دیده نشد. از روز اولی که فیلمنامه "پابرهنه در بهشت" نوشته شد کسی قصد ساخت فیلم تجاری نداشت اما به هر حال فیلم ها باید به اندازه استعداد خود دیده بشوند بنابراین "پابرهنه در بهشت" فیلمی با حمایت های ویژه ای نبود و فیلم های ویژه فیلم هایی هستند که با سرمایه های چند صد میلیونی توسط فارابی مورد حمایت قرار می گیرند. *اتفاقا در مورد همین موضوع می خواهم صحبت کنیم "پابرهنه در بهشت" فیلمی موفق بود که در جشنواره بیست و پنجم توانست هم نظر مثبت منتقدان را جلب کند و هم جوایزی را از جشنواره بگیرد اما عملا آن حمایتی که احساس می شد یک فیلم به عنوان فیلم معناگرا بیاید و جایزه فیلم اول جشنواره را ببرد در زمان اکران از این فیلم شاهد نبودیم و فیلم های دیگر آمدند و اکران موفقی داشتند من می خواهم دلیل این موضوع را بررسی کنیم؟ جشنواره فجر درست است که توسط مدیران فارابی برگزار می شود اما داوران آن که مدیران فارابی نیستند مسولین فارابی بیشتر مدیران اجرایی هستند و در مورد 80 درصد فیلم ها داوران قضاوت می کنند مگر فیلم های خاصی که حساسیت زا باشند و آن هم خیلی ربطی به فارابی ندارد. مشکل این نیست که همه توطئه کنند تا یک فیلم جایزه بگیرد اگر به این شکل بود چرا فیلمی که اصلا در جشنواره سال گذشته نبود امسال در بهترین شرایط اکران شد اگر واقعا سیاست حساب شده ای در کشور بود که به یک فیلم جایزه بدهیم به دلیل اینکه ما آن را دوست داریم در حال حاضر وضعیت سینمای ما به این گونه نبود چراکه اصل سیاست تولید و عرضه مان متناسب نیست. *الان برای شما هم پیش فرض اشتباهی بوجود آمد و من مجبورم سوالم را طور دیگری مطرح کنم، امسال هم در اکران نوروزی فیلم "به همین سادگی" را داشتیم که بهترین فیلم جشنواره فجر بود اما باز هم در شروع اکران مناسبی نداشت و با یک اکران محدود پنج سالنی شروع کرد، دلیل این موضوع را می خواهم بدانم که چرا از فیلم های خاص حمایت کمتری در زمان اکران می شود؟ در خصوص این نوع سینما که داوران می پسندند و مردم استقبال نمی کنند دو نکته مختلف وجود دارد در همه جای دنیا یک نوع سینما داریم به نام سینمای تجاری که هنرپیشه های رنگارنگ دارد و هزینه اش چند برابر فیلم های متفاوت است و حتی اگر به بزرگترین کشورهای اروپایی هم بروید، بزرگترین سینماها معمولا در اختیار فیلم های هالیوودی است و فیلم سازان متفاوت آن کشور فیلمشان در یک سینمای کوچک اکران می شود اما با این تفاوت که اکران بلند مدتی دارند و مخاطب می داند که برای مثال این فیلم در یک سینمای خاص چهار ماه اکران می شود، این بخش از تفاوت طبیعی است و سازندگان بر روی کاغذ وقتی فیلمنامه ای می نویسند می دانند که الزاما قرار نیست این فیلم دارای مولفه های تجاری باشند و یا با فیلم های تجاری رقابت کند و مخاطب هم به دلیل فضای عمومی جامعه فیلم هایی را دوست دارد که ذهن آنها را تخلیه کند بنابراین فیلم هایی را که ذهنشان را درگیر می کند نمی توانند تحمل کنند که این موضوع طبیعی است و تقصیر مردم هم نیست. من عقیده دارم که سینمای متفاوت باید به استعداد طبیعی خودش نزدیک بشود که یک میزانی از دیده شدن توسط مخاطب عام است و این به معنی این نیست که همه امکانات را به این سمت سرازیر کنیم که هر طور که شده این سینما با سینمای تجاری رقابت کند به دلیل اینکه اساسا با یکدیگر قابل رقابت نیستند. *"پابرهنه در بهشت" با یکسال تاخیر روانه اکران شد اما آیا از تمام استعداد بالقوه اش برای جذب مخاطب استفاده شد؟ به نظر من این فیلم از تمام استعدادهای بالقوه دیده شدن محروم بود چون استعدادهای دیده شدن این است که در درجه اول فیلمی را که در جشنواره فجر جایزه می گیرد را نزدیک به جشنواره اکران کنیم که این اتفاق در مورد "پابرهنه در بهشت" نیفتاد. نکته ی دیگر این است که دارای تیزر تلویزیونی باشد که من نمی دانم به چه دلیلی فیلم من از این موضوع محروم بود جنبه دیگر این است که فیلم بیلبورد شهری داشته باشد که باز هم این مورد را نداشت یعنی پابرهنه در بهشت از تمام راه هایی که تماشاچی باید بفهمد چنین فیلمی وجود دارد محروم بود انتخاب در مرحله ای است که شما از وجود یک چیزی آگاهی داشته باشید و این آگاهی از پابرهنه در بهشت دریغ شد. نگرانی من در مورد خودم نیست و من بیشتر نگران یک جریان کلی هستم با خیلی از فیلم های نسل ما این طور برخورد می شود دلیلش هم این است که نسل ما یک مقدار تعلق خاطر به متفاوت بودن سینما دارد بنابراین با فیلم های اکثر کارگردانان جوان اینگونه برخورد می شود. به نظر من باید یک ساز و کار اساسی برای این موضوع اندیشیده شود یادم می آید آقای اربابی درمعاون ارزشیابی ارشاد زمانی یک کاری را شروع کرده بودند که متاسفانه نیمه کاره باقی ماند نمی دانم چرا این موضوع همیشه نیمه کاره باقی می ماند و به نتیجه نمی رسد اما به نظرم خیلی واجب است که به خاطر یک نسل و یک جریان سینمایی از این نوع سینمای متفاوت حمایت جدی بشود دلیلش هم این است که اگر به این جریان توجه نداشته باشیم امکان دارد این جریان برای اینکه دیده شود تغییر ذائقه بدهد و بخواهد خود را نزدیک به جریان روز سینما کند و یا اینکه اصل کل جریان عوض شود و این خطری است که جریان سینمای متفاوت را تهدید می کند. *یک زمانی جریانی وجود داشت که هر فیلمسازی که قصد داشت در زمینه دفاع مقدس فیلم بسازد مورد حمایت قرار می گرفت و در واقع حمایت از یک فکر بود و نگاهی که می خواهد دفاع از میهن راتبلیغ کند بعد از تمام شدن جنگ یک دوره میانی شکل گرفت و سینما در موقعیتی بود که هم از فکر و هم از آدم ها و نام ها حمیت می کرد احساس می شود درحال حاضر اتفاقی که برای سینما افتاده است حمایت از افراد و نام هاست و سینما قائم به افراد شده است از نظر شمای فیلمساز هم که این اتفاق در سینما می افتد و یا اینکه فکر می کنید آن سیاست فرهنگی کل از جریان ها و افکار حمایت می کند و یا از اشخاص؟ اگر بخواهم صادقانه سوال شما را جواب بدهم باید بگویم من در جایگاهی نیستم که بخواهم به این سوال جواب بدهم و باید کسی که سال ها در شرایط سینما زندگی کرده و روابط را بشناسد جواب دهد. من زمانی ده، یازده فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوان می ساختم که اصلا با این مسایل مواجه نبودیم و یک مقدار سینمای بلند و حرفه ای معادلاتی دارد که من هنوز شرایط اظهار نظر در مورد آن را ندارم و کسانیکه این شرایط را از نزدیک لمس کرده اند می توانند نظر بدهند. من خیلی با این قضیه مشکل دارم که قضاوت بدون داشتن اسباب قضاوت صورت گیرد. من به شخصه در مورد این سوال اسبابا قضاوت را ندارم که یکی از مهمترین موارد آن شناخت اسم. اما بخشی از گلایه های ما گلایه های غیر منطقی است در همه جای دنیا یکسری از سینماگران به دلیل موفقیت های پیاپی هاله ای اطرافشان ایجاد می شود که ایراداتشان کمتر دیده می شود که اگر در هر جای دنیا چهار فیمل موفق بسازند قطعا برای فیلم پنجم بودجه ای چند برابر در اختیار خواهید داشت و این طبیعت سینما سات. بنابراین همین نوع نگاه هم باید آسیب شناسی شود، گرچه همه حمیات های ما منطقی و برنامه ریزی شده نیست. *راه بعدی که برای فیلمسازی ات انتخاب کرده ای کجاست؟ می خواهم برسم به اینکه این نگرانی که بعد از ساخت پابرهنه از بهشت برای اکران وجود داشت باعث می شود مسیرت را تغییر بدهی یا خیر؟ قطعا اینگونه نیست که بخواهم نگاه خودم را به سینما به این دلیل که فیلم به شکل گسترده ای اکران بشود عوض کنم، اما قطعا این دغدغه را دارم که مخاطب گسترده ای با افکاری که در ذهن من وجود دارد ارتباط برقرار کند. یعنی با حفظ مولفه هایی که برایم ارزشمند است و باعث بشود احساس لذت کنم از فیلم سازی حتما سعی می کنم مخاطب بیشتری داشته باشم اما به این معنی نیست که به هر قیمتی حاضر باشم خودم را با جریان غالب هم رنگ کنم به این دلیل که بخواهم مخاطب گسترده تری داشته باشم. *اسب های چوبی با همین دغدغه قرار است ساخته شود؟ بله *پس چرا پروسه ساخت آن اینقدر طولانی شده است؟ این موضوع بر می گردد به خودم که بازنویسی فیلمنامه چندین بار انجام شده و هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده ایم و تقریبا بازنویسی در هفته ای پایانی است و پس از تمام شدن بازنویسی بالافاصله پیش تولید فیلم را شروع خواهیم کرد و شاید بخشی از همین دغدغه ها باعث شده تا وسواس بیشتری بر فیلمنامه اسب های چوبی انجام دهم. *برسیم به خود "پابرهنه در بهشت" چند نکته خیلی خوب در فیلم شما وجود دارد نظیر تدوین خوب بهرام دهقانی و فیلمبرداری منحصر به فرد حمید فضلی ابیانه و همینطور نوع نگاه خودت به داستان که باعث شده یک تناسب کلی در اثر دیده شود، این تناسب و تعادل در تدوین، فیلمبرداری و کارگردانی چطور صورت گرفت؟ به نظر من نوع روایت در همه فیلم ها باید تبعیت کند از قهرمان اصلی فیلم یعنی اگر کسی را به عنوان شخصیت اول فیلم انتخاب می کنید باید در فرم ساختار تبعیت کنید از آنچه که در ذهن قهرمان اصلی داستان می گذرد و همه چیز را باید منطبق به درونیات آن مشخص کنید. یحیی به عنوان آرامی بود و خیلی کنش بیرونی نداشت باید کلیت فیلم از یک چنینی شخصیتی تبعیت می کرد، و در کنار این وقتی این نوع نگاه به فیلم جاری می شد قطعا باید فیلمبرداری و تدوین هم در همین راستا پیش می رفت. یحیی ذهینتی پر از سوال دارد و درون مقاطعی دارد که با نادانسته ها درگیر است و همانطور که فیلم شروع می شود احساس می شود که شاید سنجش از این سوالات را دارد در رویا می بینید و 80 درصد از این فضا در فیلمنامه وجود داشت و حدود 20 درصد باقیماندهدر مرحله تدوین و یا کمک دهقانی به جلو رفت و فیلمبرداری هم از قبل در فیلمنامه وجود داشت که 20 دقیقه آغازین فیلم یکسری نمادهای ویژه باید گرفته شود که به نوعی آشنایی زدایی کند از نماهایی که ما درزندگی روزمره آنها را می بینیم. *این داستانک های مختلف که در فیلم می بینیم مثل ورود دختر با بازی نگار جواهریان یا شدت گرفتن درگیری یحیی با دکتر و دوستی عمیق با جانباز که افشین هاشمی شخصیت آن را بازی می کند از ابتدا در فیلمنامه وجودداشت باید مرور اضافه شد؟ در مرحله بازنویسی فیلمنامه چه شخصیت اضافه شد و چند شخصیت دیگر حذف شد و حتی شخصیت های دیگری هم بودند که من احساس کردم تمرکز را از روی یحیی، دکتر و شاهد (افشین هاشمی) بر می دارد اما در مراحل مختلف بازنویسی شخصیت های فرعی کمتر شدند. *چطور به این ترکیب از بازیگران رسیدی؟ بعضی از بازیگران مثل نقش دکتر با بازی امین تارخ را از همان مراحل نگارش فیلمنامه فکر می کردم که ایشان مناسب هستند و نقش یحیی را هم به مرور و بعد از ملاقات با هومن سیدی به نتیجه رسیدیم و در مورد شاهو (افشین هاشمی) هم با توجه به تئاترها و نقش هاییکه از افشین هاشمی دیده بودم برای این نقش مناسب بود و در مورد نقش فهیمه راستکار هم دوست داشتم کسی نقش این زن را ایفا کند که در سال های اخیر در سینما کمتر دیده شده بود و با این زمینه به ترکیبی از بازیگران رسیدیم که همگی پیش زمینه بازی در تئاتر هم دارند و به نظر باعث تقویت کار شد./166/125




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 444]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن