مروري بر تحولات بنيادين سال 2011؛ نگاهي برآغاز يك پايان

واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: مروري بر تحولات بنيادين سال 2011؛ نگاهي برآغاز يك پايان
انساني كه قرار بود با قرار گرفتن در قفس سيستم جابرانه نظام سرمايه داري از تولد تا مرگ به شهروندي مطيع و استاندارد براي دهكده جهاني و يا به عبارتي رساتر ييلاقي جهاني سرمايه داران تبديل شود به ناگاه بر عليه اين سيستم عوام فريب فرياد اعتراض برآورد.

گروه اقتصادي «خبرگزاري دانشجو»، شهرام خزايي؛ دها سال است كه تلاش همه فيلسوفان و متفكران مومن به تمدن تكنولوژيك غرب متوجه ان است كه { تئوري انقلاب } را نفي كنند و معترضان را به اصلاح حواله دهند، حال انكه رفته رفته اشفتگان نه به انكار اعراض كه به انكار ذات غرب رسيده اند و اينان به طبع در جستجوي تفكر تازه اي هستند كه بالذات با انچه هست متفاوت باشند. اصطرابي كه بشر امروز را فرا گرته است نشان از يك زلزله قريب الوفقوع داردف زلزله اي كه تمدن غرب را از بنيان ويران خواهد ساخت و نسبت انسان را با خويشتن خويش و عالم ديگر گون خواهد كرد..

از انجا كه تمودن امروز جهان را در تسخير دارد انقلاب فردا نيز يك واقعه جهاني خواهد بود و به يك باره همه عالم را خواهد بالعيد.

در فهرست خبرهاي تاثير گذار و پر مخاطب كه معمولا در پايان هر سال ميلادي منتشر مي شود اخبار مرتبط با جنبش وال استريتف بيداري اسلامي و ناارامي هاي اروپا همواره در ميان 10 خبر برتر دينا در سال 2011 ميلادي ، كنار يكديگر مي نشستند.

سه واقع اي كه در ظاهر وجه مشترك انها دراين بود كه طي يك سال و ردزمان هاي نزديك به يكديگر رخ دادند و ديگر اينكه همه آنها مايه هاي از اعتراض داشتند. اما در نگاه عميقتر اين حسن همجواري بخصوص وقايعي كه در كشورهاي اسلامي منطقه رخ داد و حركتي كه جنبش تسخير وال استريت نام گرفت ، را بايد در مفهوم پر دامنه تري با عنوان بيداري ملت ها خلاصه كرد.

و آنچه در هر دوي آنها مسلم و قطعي است، صداي خورد شدن استخوان هاي رژيم سرمايه داري است.

چه درمنطقه خاورمميانه در تونس مصر ليبي و يمن كه ديكتاتورهاي دست نشانده اي چون بن علي و مبارك و قذافي و عبدالله صالح كه شاه مهره هاي غرب در منطقه محسوب مي شدند، يكي پس از ديگري به دست ملت ها سرنگون شدند و چه در خود ايالات متحده امريكا كه قطب سرمايه داري آمريكا است.

از آن ناگوارتر براي غرب اينكه شروع اين اعتراض ها از نيويوركي بود كه { مركز اقتصادي قطب سرمايه داري دنيا} است و از آن عجيبتر اينكه وال استريت هدف هجمه هاي معترضان بود كه {كانون اصلي مركز اقتصادي قطب سرمايه داري دنيا} است.

صدها سال پس از دوراني كه نظام سلطه با تكيه بر ابزارهاي صنعتي و مسله به سلاحهاي مدرن با توپ و تانك و هواپيما و سلاح هاي كشتار جمعي با هدف غارت و چپاول ثروت ملت ها بر سر مردم افريقا و اسيا فرود آمدند و دام استعمار و استثمار خود را گستراندندو بعد هم حكومت هاي ديكتاتور و دست نشانده همپيمان خود بر سر كار آوردند تا سلطه ابدي خود بر مراكز ثروت و مناطق استراتژيك جهان تظمين كنند و دهها سال پس از آنكه غرب براي حفظ ظاهر، اختناق سپيد و كشتار خاموش افكار را جايگزين سركوب سياه و قتل عام هاي خونين كرد. وتلاش نمود تا با راهبرد نويناز طريق استحاله و همسو كردن فرهنگ هاي ملي و قوي اين كشورزها با تمدن غرب ، ته مانده مقاوت هاي ملت هاي آزاده دنيا را در هم بشكند.

تاريخ بشر با وقايعي كه در سال 2022 براي امريكا و اروپا و سران كشورهاي همپيمان با آنان در خاورميانه رخ داد به آغازي بر يك پايان بزرگ رسيده است.

آغازي بر بيداري ملت ها و پاياني بر دروغ بزرگ ليبرال دمكراسي كه هم ليبرالش دروغ است و هم دمكراسيش دروغي بزگتر. بيداري اسلامي همزاد خزان آمريكا شد. و بيداري اسلامي خاورميانه همپاي خود آگاهي مردم در غرب.

انساني كه قرار بود با قرار گرفتن در قفس سيستم جابرانه نظام سرمايه داري از تولد تا مرگ به شهروندي خوب و مطيع و استاندارد براي دهكده جهاني و يا به عبارتي رساتر ييلاقي جهاني سرمايه داران تبديل شوند به ناگاه بر عليه اين سيستم عوام فريب فرياد اعتراض {ما 99 درصديم} برآورد وبه همه جهان نشان داد كه اكثريت مردم آمريكا محكوم اقليت يك درصدي سرمايه داران فاسد رژيم سرمايه داري هستند و چگونه هزينه هاي زياده طلبي و تاوان عطش سيري ناپذير آنان را مي دهد. معترضان با وجود همه فشارهاي امنيتي و رسانه اي و برخورد خشن رژيم پليسي سرمايه داري ماندند و اعتراض كردند، حمايت برخي روشنفكران غير وابسته به سيستم و جنبش هاي ديگر را جلب كردند و جهاني شدند. تا در يك روز خاص در 73 كشور جهان راهپيمايي ضد سرمايه داري برگزار كردند و مخالفت جهاني با اين پديده شوم بشر مدرن را به نظاره گذاشتند. و ناگورا براي رژيم سرمايه داري اينكه، معترضان اين جنبش را ديگر نميتوان با برچسب ماجرا جو بودن و انگ رانده شده هاي اجتماعي در كنج هجمه رسانه قرار داد چرا كه معترضان جنبش تسخير وال استريت عمدتا جواناني سفيد پوست از طبقه متوسط هستند كه حتي در انتخابات سال 2008 امريكا نيز حضور داشته اند. از اين منظر شهروندان تراز امريكايي محسوب مي شوند. اما به دنبال برهم زدن نظم ظالمانه رژيم سرمايه داري افسار گسيخته حاكم بر مردم هستند.

اين خوداگاهي در جنبش تسخير وال استريت از آن جهت ارزشمند است كه در ميان كساني رخ داده كه بر خلاف جومع اروپايي كه هميشه مجبور به مجادله با نظريه پردازان دولت رفاه هستند ف سيستم سرمايه داري را در اعلا درجه آن با پوست و گوشت خود لمس كردند.

بنابراين پاسخ به اين سوال كه جنبش تسخير وال استريت پيروز خواهد شد و يا نه، و سوالاتي از اين دست، البته پاسخ هايي دارد اما در درجه دوم اهميت است. موضوع اصلي گسترش {خودآگاهي ملت ها} و شناخت آنها از بن بست سرمايه داري افسار گسيخته است.

زنجير هاي ناديدني رژيم سرمايه داري ديده مي شود، ذلت لنسان هاي تحت سيطره پول حس مي شود و سوداگران پنهان شده در پشت نقاب فريبنده دمكراسي افشا مي شوند.

بحران غرب آغاز شده است.

به راستي انساني پرمدعايي كه مغرورانه با كوله بار تكنولوژي به قله ليبراليسم و سرمايه داري قدم مي گذاشت و سخن از پايان تارخ مي گفت گويا فصي پاياني كتاب بشر را مرور نكرده بود كه نام آن را فصل غروب و زوال غرب مي توان نام نهاد.

جمعه|ا|12|ا|اسفند|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]

[مشاهده در: www.snn.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]