واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هموطن-شايد نام «ميوه ممنوعه» داستان حضرت آدم(ع) را در اذهان زنده كند ولي اين بار ميوه ممنوعه عنواني است كه «حسن فتحي»بر سريال وسوسهانگيزش گذاشته تا مخاطب را به وسيله آن در شبهاي ماه رمضان ميخكوب تلويزيون كند. حسن فتحي كار تصويربرداري ميوه ممنوعه را كه قرار است در 30 قسمت از شبكه سوم سيما پخش شود آغاز كرده و اين بهانهاي است براي رفتن به يكي از لوكيشنهاي اين مجموعه. فتحي اين بار براي ساختن ميوه ممنوعه نه از دالانهاي تاريخ عبور كرده و نه به كشورهاي خارجي سفر كرده است. او داستاني را از دل امروز انتخاب كرده كه نويسندهاش «عليرضا كاظميپور»است و ماجراي خانوادهاي از جامعه امروز را به تصوير ميكشد كه زاويه ديد كارگردان آن را جذاب خواهد كرد. لوكيشن ميوه ممنوعه در يكي از پسكوچههاي خلوت زعفرانيه است. محلهاي كه وقتي به آن ميرسي فاصله زيادي با دامنههاي البرز نداري. بعد از ظهر يكي از همين روزهاي تابستان پيچ كوچههاي زعفرانيه را ميگذرانم و به پلاك 15 ميرسم. خانهاي اشرافي كه ديوارهاي بلندي دارد. همزمان با رسيدن من تاكسي جلوي در ميايستد و «علي نصيريان» يكي از شخصيتهاي اصلي داستان از آن پياده شده و سريع داخل خانه ميشود و البته تا رسيدن ما،او از ديدهها پنهان شده است. وارد حياط كه ميشوي درختهاي كهنسال و سر به فلك كشيده كنار ديوار به صف ايستادهاند و راهپلهاي كه از كنار استخر ميگذرد تو را به طرف ساختمان هدايت ميكند. از پلهها بالا ميروم و وارد ساختمان ميشوم. ساختمان دوبلكس است و از اثاثيه و مبلماني گران قيمت پوشيده شده است. كارگردان هنوز نيامده و علي نصيريان و گوهر خيرانديش زير دست گريمورها نشستهاند تا به رنگ شخصيتهايي درآيند كه فتحي در ذهنش آنها را طراحي كرده است. *گفت وگو باگوهرخيرانديش هنگام گريم گريم خانم خيرانديش تمام شده از او كه با جنب و جوش كارهايش را پيگيري ميكند ميخواهم تا چند دقيقهاي با هم گفت و گو كنيم و او با خوشرويي ميپذيرد. چطور شد كه بازي در اين مجموعه را پذيرفتي؟ من از طرف «كيومرث مرادي» دستيار كارگردان مجموعه دعوت شدم و باتمام مشغله و پيشنهادهاي سينمايي زيادي كه داشتم اين كار را پذيرفتم. در اين 15 الي 16 سالي كه آقاي فتحي كار مي كنند نتوانستم در تئاتر و يا سريالهايشان حضور پيدا كنم و ديگر نميخواستم اين بار كه پيشنهاد كردند آن را رد كنم. چون اولا دستيار ايشان كه فردي تئاتري است را ميشناسم و كارهايشان را از نزديك ديده و پسنديدهام. دوم اينكه نويسنده اين مجموعه را هم از قبل ميشناختم و با توجه به مجموعه مطلوبي كه كنار يكديگر جمع شده بودند ديگر نتوانستم پيشنهادشان را رد كنم. نقش شما در «ميوه ممنوعه» چيست؟ در اين مجموعه نقش يك مديره مدرسه را بازي ميكنم كه ارتقاء شغلي پيدا كرده و مدير منطقه ميشود. همسر او صاحب كارخانه است و از وضعيت مالي مطلوبي بهرهمند هستند. اما اين زن در جريان زندگي گرفتار كار و معضلات شاگردان مدرسهاش است و اين دغدغهها او را از زندگي خصوصي و شخصياش باز ميدارد و ... شما در ماه رمضان منتظر باشيد و ببينيد كه داستان به چه شكلي پيش ميرود چون من دلم نميخواهد از جذابيت داستان كم كنم. ولي مي توانم بگويم شما با توجه به كارگرداني هوشمندانه آقاي فتحي شاهد قصهاي شيرين و ديدني خواهيد بود. زيرا آقاي فتحي زمان كار كردن كاملا با ميزانسنها و شرايطي كه در صحنه به وجود ميآيد آشنايي دارد و ما توانستهايم لحظات خوب و جذابي را به تصوير بكشيم. *تجربه چنين نقشي را قبلا داشتهايد؟ من شايد تا به امروز نقش مادر و يا همسر حاجي را بازي كرده باشم اما تا به حال نقش زني كه مقتدر و مدير باشد و خود صاحب سمت نيز باشد تا به حال ارائه ندادهام. سريالهاي مناسبتي به ويژه سريالهاي ماه رمضان در سالهاي اخير يا به معنويت ميپردازند يا طنز. *ميوه ممنوعه به كدام يك بيشتر توجه كرده است؟ من فكر ميكنم ابعاد معنوي از اين سريال نيز جدا نيست و داستان اين سريال، داستان آدمهايي است كه ما اعتقاداتشان را كاملا تائيد مي كنيم ولي همين آدمها در مقطعي از زندگي دچار سردرگمي شده و از لحاظ معنا بسيار شنيدني و آموزنده است و به علاوه اين نكات آموزنده در كار بدون اينكه بخواهيم اصرار بر كمدي يا طنز داشته باشيم خود به خود موقعيتي پيش ميآيد كه هم ايجاد خنده ميكند و هم فضاي سريال را كمي مفرح ميكند. سؤالاتم با فرا خواندن خيرانديش براي شروع ضبط ابتر ماند و او به طبقه بالا رفت تا كارش را شروع كند. من هم به دنبال او ميروم و حسن فتحي را ميبينم كه آمده است. نصيريان هم گريمش تازه تمام شده و عبايي بر دوش انداخته و تسبيحي در دست منتظر است تا كار را شروع كنند. قرار است در اين سكانس علي نصيريان پس از پايان خواندن نماز صبح به سراغ پسر كوچكش سينا كه نقش او را «محمدرضا رهبر» بازي ميكند برود و براي نماز صبح بيدارش كند. صحنه در مرحله توصيف آسان به نظر ميآيد اما ريزبينيهاي كارگردان، همين صحنه معمولي را تا 5 برداشت ميكشاند و هر بار با ظرافتي خاص بر جزئيات كار تاكيد بيشتري ميكند. * گفت وگو با نصيريان، حسن فتحي و محمدرضا رهبر مابين برداشتها فرصتي پيشآمد تا با نصيريان كه به نظر خسته ميآيد درباره كار صحبت كنم. همانطور كه تسبيح را در دست ميچرخاند؛ گفت: تماشاگر بايد خودش كار را ببيند و امكان دار توضيحات ما به افكار بيينده جهت داده و بر نتيجهگيري شخصياش تاثير بگذارد. اما در كل ميتوانم بگويم در اين مجموعه نقش بازرگاني را دارم كه به اصول ديني اعتقاد دارد و به قولي اهل حرام و حلال است اما اتفاقاتي در زندگياش پيش ميآيد كه او را درگير ماجراهايي ميكند. علي نصيريان اين حرفها را زد و دوباره براي برداشتهاي بعدي سرصحنه رفت. پس از موفق از آب درآمدن اين صحنه، فرصتي دست ميدهد تا احوالي از حسن فتحي بپرسم و از او بخواهم در خلال كار صحبتي با هم داشته باشيم. اما او كه تمام حواسش به ريزهكاريهاي كار است گفت: من نميتوانم سنت ده ساله خود را بشكنم، تا كاري كه ميسازم پخش نشود درباره آن حرفي نميزنم واي به حال اينكه كه هنوز در ابتداي راه است و ساخته نشده. فتحي سكانسهاي بعدي را هم با همان ظرافت تصويربرداري ميكند و در اين ميان فرصتي پيش ميآيد تا با «محمدرضا رهبر» نيز به گفت و گو بنشينم. درباره ورودش به دنياي بازيگري ميگويد: بازيگري را از كلاسهاي «امين تارخ» آغاز كردم و اولين كارم اجراي برنامه «موج نو تاكسي» بود كه سال گذشته به مدت حدود 5 ماه از شبكه دوم سيما پخش شد و پس از آن هم در سريال تلويزيوني «گلريزان» به كارگرداني «مسعود رشيدي» بازي كردم كه هنوز پخش نشده است. او درباره نقشي كه در اين مجموعه دارد گفت: در سريال ميوه ممنوعه نقش «سينا» پسر كوچيكه حاج يونس را بازي ميكنم كه چند سالي است پشت كنكور مانده و هر روز به دنبال كار و شغلي جديد است.او جواني امروزي است كه هر روز رنگ عوض ميكند و آنقدر رفاه زده است كه از گوشت بيزار شده و به گياه خواري روي آورده است. اما در كنار همه اين مسائل با بسياري از مشكلات جوانان امروز دست به گريبان است و در كنار همه اينها شيطنتهاي خاص خود را هم دارد. از او تشكر ميكنم و دوباره چرخي در لوكيشن ميزنم. در اين مجموعه قرار است بازيگران ديگري چون هانيه توسلي، اميرجعفري، هرمزهدايت،عطا تفتي، نيما رئيسي، طنازطباطبائي، كاظم بلوچي، اليكا عبدالرزاقي، صديقه كيانفر،محمدرضا رهبر، كيانوش گرامي، عبادالله كريمي و جواد انصافي نيز ايفاي نقش كنند كه درباره عدم حضورشان كيومرث مرادي دستيار كارگردان ميگويد: هنوز نوبت حضورشان فرا نرسيده و در لوكيشن ديگري حضور خواهند داشت. هوا تاريك شده و مردم شهر پاي تلويزيونها نشستهاند تا برنامههاي مورد علاقهشان را پيگيري كنند، اما كار در اين خانه كه اجاره بهاي آن روزي 750 هزار تومان است تا نيمههاي شب ادامه خواهد داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]