تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820911306




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روحي که به دنبال موفقيت است


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم:«گورو» ساخته جديد ماني رتنام ، فيلمساز متعهد و غيرمتعارف هندي از چند جنبه مثال زدني است. فيلم که شرح حال گورو دات دساي يک چهره ظاهرا واقعي تاريخ معاصر هند است ، فيلمي سنگين و غيرتجاري ارزيابي مي شود که در کمال تعجب تحليلگران اقتصادي سينما به صورت يک فيلم پرفروش درآمد. اين در حالي است که فيلمهايي از اين دست در نمايش عمومي با استقبال تماشاگران عادي روبه رو نمي شوند. فيلمهايي مثل گورو بيشتر از هر چيز به دل منتقدان سختگير و ديرپسند سينمايي مي نشيند و معمولا جوايزي از مراسم و جشنواره هاي داخلي و خارجي مي گيرد، البته يک عامل مهم را نمي توان در موفقيت فيلم ناديده گرفت ، نمايش عمومي گورو با بحث ازدواج 2 بازيگر اصلي آن آبيشک باچان و آيشواريا راي همراه بود. رسانه هاي گروهي تيتر اول خود را به اين رويداد اختصاص داده بودند و طبيعي است که تماشاگران مشتاق و معمولي سينما بخواهند ترکيب هنري اين زوج جوان را روي پرده سينما هم تماشا کنند. ماني رتنام پيش از اين فيلمهاي پر سر و صدايي مثل ناياکان (1987) ، روجا (1992) ، بمبئي (1996) ، ديل سه (1998) و يووا (2004) را کارگرداني کرده است که به مضامين داغ و پرتنش اجتماعي و سياسي جامعه معاصر هند پرداخته اند. بگذاريد بي مقدمه بپرسم. گورو براساس قصه زندگي ديروباي آمباني ، تاجر سرشناس هندي ساخته شده است؟ خير، اين طور نيست. فيلم مي تواند در برگيرنده قصه زندگي و فعاليت هاي اقتصادي هر تاجر سرشناس و مطرحي باشد. آيا مي توانيم از لغت الهام گرفته استفاده کنيم؟ خب ، قصه فيلم الهام گرفته از زندگي چند نفر است و نه يک شخص واحد. اين آدم مي تواند هر کسي باشد، کسي که از فقر به ثروت رسيده است. هر آدمي که ميل به پيشرفت ، ترقي و بالا رفتن داشته باشد، مي تواند الهام بخش قصه فيلم گورو باشد. او کسي است که موانع را رد کرده و با شکستن مرزهاي قديمي ، راه تازه اي را خلق کرده است. در يک کلام گورو براساس واقعيت ها ساخته شده و برگرفته از يک مضمون واقعي است. به همين دليل است که مي گويم قصه فيلم الزاما درباره فرد بخصوصي نيست. اگر فيلم براساس زندگي يک آدم خاص بود، به يک کار اتوبيوگرافي تبديل مي شد. گورو مي تواند آمباني يا هر آدم معروف ديگر باشد. هرکسي که خودش را به قله موفقيت رساند. فيلم قصه روح يک آدم است که مي خواهد به قله موفقيت برسد و با مرگ ميانه اي ندارد. او کسي است که مبارزه مي کند. در طول تاريخ ما هميشه با پرسش هاي بي شماري روبه رو بوده ايم. پرسش هاي اخلاقي هميشه درباره اين که چه چيزي درست است و چه چيزي غلط وجود داشته است. گورو سفري به درون روح اين کاراکتر است. آيا شما اين سفر را زير علامت سوال مي بريد يا پرسش هايي را درباره اش مطرح مي کنيد؟ خير. من فقط يک قصه را تعريف مي کنم. روايتگر اين سفر هستم. در دل خود اين سفراست که پرسشهايي مطرح مي شود. من و فيلم از اين موضوع فاصله نمي گيريم. قصه فيلم انعکاسي از يک دوره تاريخي است. کشور هند در سالهايي پس از استقلال کمي متفاوت بود. آن روزها گرايش هاي سوسياليستي غالب بود، ايثار و احترام به شخصيت فردي مهم بود و از فردگرايي اجتناب مي شد؛ اما امروز ما مثل آن روزها نيست و جوانان از اين که جاه طلب باشند يا آرزوهاي بلندبالا داشته باشند، خجالت نمي کشند. من خودم فکر مي کنم ما مي توانيم بلندهمت يا جاه طلب باشيم. با اين شيوه مي توانيم دنيا را تحت تاثير قرار دهيم و خودمان را مطرح کنيم. در طول اين سالها جامعه ما تغييرات زيادي کرده و در فيلم اين تغييرات را از دريچه چشم يک کاراکتر مي بينيم. دليلي براي اين که از موضوع و کاراکتر اصلي تان فاصله نگرفتيد وجود دارد؟ بله. يک فيلمساز مي تواند اين فاصله را حفظ کند، اما ضروري نيست هميشه و هر بار که آدم فيلمي مي سازد اين کار را انجام دهد. من مي توانم مثل شما باشم. وقتي که مقاله يا مطلبي را مي نويسيد. شما اين مطلب را آن گونه مي نويسيد که به آن نگاه مي کنيد. شما هم هر بار هنگام نگارش مطالب خود از موضوع مورد نظر فاصله نمي گيريد. در سينما هم همين وضعيت وجود دارد. نويسندگان خودشان را از طريق کلمات بيان مي کنند. اما يک فيلمساز ايده هايش را فقط از طريق کمک ديگران است که به زبان مي آورد. آيا سير پيشرفت کار در گورو دقيقا همان طور بود که شما در ذهن داشتيد؟ ميان نويسندگي و فيلمسازي فرق وجود دارد. نوشتن سير مخصوص به خود را دارد و کاراکترهاي يک قصه مي توانند در نوشته شما فکر کنند؛ اما در فيلمسازي ، کاراکترها بايد رفتار کنند. آنچه شما مي توانيد در جملات بگوييد، ما با کلوزآپ ها بيان مي کنيم. پس از آن شخصي که شما براي بيان ايده هايتان انتخاب مي کنيد، اهميت زيادي پيدا مي کند. در همين ارتباط است که نوع انتخاب بازيگران نقشهاي مختلف اهميت پيدا مي کند، زيرا در اينجا بيان احساسات خيلي مهم است. حتي صداها، سکوتها و مکثها هم اهميت پيدا مي کنند، زيرا وقتي شما حرفي در لحظه هاي سکوت نمي زنيد، بي صدايي معني ويژه اي را مي رساند، در اين حالت شما وقتي به چشمها و احساسات کاراکتر نگاه مي کنيد، مي توانيد او را درک کنيد و بفهميد وي به چه فکر مي کند و چه حال و هوايي دارد. اگر بازيگران نتوانند آنچه را که شما از طريق سکوت و احساسات مي خواهيد بيان کنند، چه مي کنيد؟ فيلمسازي نمايشي يک نفره نيست. اين طور نيست که من به چيزي فکر کنم و آنها مجبور به بيان و اجراي آن شوند. تلاش مي کنم بازيگر را به درون نقش بکشانم و با کمک يکديگر سعي مي کنيم راهي براي بيان آن احساسات پيدا کنيم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 296]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن