واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم:نيوشا ضيغمي ، بازيگر جوان ، پرکار اما بدشانسي است. بدشانسي او از اين بابت است که بيشتر فيلمهايي که در آنها بازي کرده است ، هنوز اکران نشده اند. ضيغمي متولد 1359 و داراي مدرک ليسانس روان شناسي کودک است. او بازيگري را با حضور در سريال «در چشم باد» شروع کرد و تاکنون در فيلمهاي تردست ، شوريده و مواجهه بازي کرده است که هيچ کدام هنوز اکران نشده اند. او براي بازي در فيلم «شوريده» در جشنواره فيلم فجر نامزد دريافت سيمرغ شد و سال گذشته با فيلمهاي پارک وي ، گناه من و اخراجي ها در جشنواره حضور داشت که فيلم «اخراجي ها» اکنون بر پرده سينماهاست. درباره اين فيلم با او گپ کوتاهي زديم. چرا نقش نرگس را در فيلم اخراجي ها بازي کرديد؟ مثل همه کارها سناريوي اين کار هم به من پيشنهاد شد و وقتي آن را خواندم فضاي آن بشدت من را تحت تاثير قرار داد. نگاه ده نمکي به عنوان کارگردان به فضاي جنگ برايم جالب بود و ساختارشکني هايي که در اين قصه وجود داشت من را مطمئن مي کرد که فيلم ، قطعا يک فيلم موفق خواهد شد. ولي اخراجي ها در حال حاضر بيشتر دچار حاشيه شده است تا موفقيت صرف؟ بله و اگر فيلم به حاشيه نمي رفت به طور قطع مضمون فيلم بيشتر ديده مي شد. نقش تان هم در اين فيلم اگر چه تاثيرگذار است ، اما کم است. با کوتاهي يا بلندي نقش تان در ابتدا مشکل نداشتيد؟ خير، چون مي دانستم فيلم اخراجي ها پرمخاطب خواهد شد، ضمن اين که نرگس اگر چه نقش کوتاهي بود اما سايه آن به نوعي در تمامي فيلم وجود دارد و درباره او حرف زده مي شود. جذابيت قصه اخراجي ها و شخصيت هاي آن براي شما در چه چيزهايي خلاصه شده بود؟ خب مسائل مختلفي وجود داشت. از جمله اين که آدمهاي اين قصه ، قابل باور بودند. ما هميشه از آدمهاي جنگ يک تصور دور و آسماني داشتيم ، ولي شخصيت هاي اخراجي ها کاملا زميني بودند و از جنس مردم. در وهله اول چقدر توانستيد به ده نمکي به عنوان کارگرداني که قرار بود فيلم اولش را بسازد، اعتماد کنيد؟ ده نمکي را من از فيلمهاي «فقر و فحشا» و «کدام پيروزي ، کدام استقلال» مي شناختم. وقتي فيلمنامه را خواندم احساس کردم ، کارگرداني است که نگاه ويژه اي به اطرافش دارد و مثل بقيه نيست. با خود قابليت هايي به همراه دارد که قابل تقدير بود. به نظر من کارگردان کسي است که چيزي را که بقيه مي بينند، او هم ببيند، اما با يک نگاه ويژه تري و در کار ده نمکي اين نگاه خاص وجود داشت. از روش کارگرداني ده نمکي راضي بوديد؟ بله. حدود 30 درصد از کار قبلا روي لب تاپ طراحي شده بود. به هر حال همه چيز خيلي حرفه اي و درست بود. ضمن اين که حضور محمدرضا شريفي نيا در اين فيلم خيلي تاثير داشت و از ايشان خيلي کمک گرفتم. فيلم اخراجي ها اگرچه پرمخاطب است ، اما به طور قطع فيلم ماندگاري حتي در ژانر خودش نيست. چقدر اين مساله را قبول داريد؟ ما بايد به عنوان فيلم اول يک کارگردان به اخراجي ها نگاه کنيم ؛ البته معتقدم اگرچه ماندگار نيست اما تاثيرش را در ذهن مخاطب مي گذارد. مخاطب مي تواند شخصيت ها را لمس کند و براحتي و در همان ابتدا با آنها درگير شود. اما اخراجي ها فيلمي است که بيشتر براساس ديالوگ پيش مي رود تا قصه و اتفاقات؟ بله ، چون يک فيلم کمدي است ، البته نگاه ده نمکي را در تمام طول فيلم مي بينيم. او براي نوشتن اين فيلمنامه ، از فرهنگ جبهه به خوبي استفاده کرده است. در ضمن ديالوگ جزيي از شخصيت ها است و هر آدمي به نوعي در اين فيلم معرفي شده است. از مجيد سوزوکي گرفته تا آن روحاني و فرمانده گردان. نرگس در خانواده اي رشد کرده است که پدري مذهبي و عرفاني دارد، اما عاشق پسري مي شود که به لحاظ شخصيتي آدم جالبي نيست. اين عشق چقدر از نظر شما منطقي است؟ در عشق منطق وجود ندارد. وقتي شما عاشق کسي مي شويد تنها خوبي هاي او را مي بينيد. ضمن اين که مجيد به تنهايي جذابيت هايي دارد. مثل قلدر بودنش ، نوع حرف زدنش و... و از آن طرف هم سادگي اي در وجود او ديده مي شود که بسيار جذاب است و ما مي بينيم که با همان سادگي و صداقتش هم به جبهه مي رود. از بازي خودتان در اين فيلم راضي هستيد؟ به طور کامل خير. خيلي بيشتر از اين مي توانستم خوب بازي کنم که اميدوارم با تجربه هاي بيشتري که کسب خواهم کرد بتوانم بازيهاي بهتر و قابل قبول تري ارائه کنم ، چون بازي در مقابل افرادي مانند اکبر عبدي ، عليرضا اوسيوند، امين حيايي و... که همه از استادان من هستند کار آساني نبود. قشنگ ترين سکانس فيلم؟ متاسفانه قشنگ ترين سکانس فيلم به دليل محدوديت زماني حذف شد و در فيلم نيست. سکانسي بود که مجيد شهيد شده است و حالا دارد در تنهايي خودش و در همان مغازه گيوه دوزي به جبهه نگاه مي کند. اين سکانس بشدت روي من اثر گذاشت. به نظرم تراژدي در اين سکانس وجود داشت که بشدت تاثيرگذار و ستودني بود. گويا در نسخه اول ، قصه جور ديگري به پايان مي رسد. درست است؟ بله. اين گونه بود که زمان حال را مي بينيم. نرگس همسر جواد هاشمي شده است که او هم در جنگ مجروح شده و روي ويلچر نشسته است. اگر اين گونه به اتمام مي رسيد بهتر بود يا همين پاياني که در فيلم مي بينيم؟ به نظرم پاياني که در فيلم شاهد هستيم بهتر است. در آن صورت دلم خيلي براي نرگس مي سوخت. چند بار خودتان فيلم را ديديد؟ 3 بار. هر بار برايتان همان قدر جذاب بود؟ بله. چون به ياد خاطراتي که از اين فيلم دارم ، مي افتم و همين مساله برايم بسيار دلنشين و خوشايند است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]