واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم:کمدي «مهمان» امسال در گروه اکران نوروزي سينماها روي پرده رفت و در کنار «اخراجي ها» توانست به فروش خوبي هم دست پيدا کند. اين فيلم چهارمين ساخته سينمايي «سعيد اسدي» در مقام کارگردان محسوب مي شود. «مهمان» يک کمدي ساده خانوادگي است که صرفا براي جلب توجه مخاطب و موفقيت در گيشه توليد شده است. شايد مهمترين نقطه ضعف و کاستي اين فيلم را بتوان در سوژه تکراري و ساختار ضعيف داستان آن مورد اشاره قرار داد: دختر امريکايي تحت تاثير تبليغات منفي يک فيلم سينمايي به خانواده نامزد ايراني اش مظنون مي شود و براي آشنايي بيشتر و کسب اطمينان به ايران سفر مي کند. کرولاين در نخستين روز ورود به ايران از خانه مي گريزد و با يک راننده تاکسي آشنا مي شود. اين طرح ساده داستاني ، يا نمونه هاي مشابه آن بارها و بارها دستمايه توليد فيلمهاي سينمايي قرار گرفته اند و البته به واسطه جذابيت هاي کميک و پرداخت سينمايي عموما هم مورد توجه مخاطبان عام بوده اند. اما مساله مهم اين است که سادگي و کليشه اي بودن اين طرح و داستان و تکيه صرف بر مولفه هاي کمدي ممکن است کيفيت کار را بشدت دچار اشکال کند. مهمان بيشتر از آن که مقيد به قواعد داستاني باشد و براساس يک ساختار منسجم و سينمايي شکل بگيرد، فيلمي متکي بر عناصر کميک است. در واقع کارگردان داستان را بهانه اي براي خلق و پرداخت کمدي قرار داده و از کمدي به نفع جلب مخاطب استفاده کرده است. داستان مهمان با ورود کرولاين به ايران شروع مي شود و پس از مقدمه چيني به فرار او از منزل نامزدش مي رسد؛ دقيقا از همين جا به بعد است که کمدي آغاز مي شود و ترفندهاي جذب مخاطب در پرداخت روايت فيلم کاربرد پيدا مي کنند، اما متاسفانه اسدي چندان پايبند به خلق کمدي با کيفيت مناسب نيست و ادامه داستانش را عمدتا با کمدي گفتار و پند موقعيت کليشه اي ادامه مي دهد.کمدي موقعيت پس از مواجهه کرولاين با مجيد و همراهي آنها، تنها در چند مورد معدود مشاهده مي شود و تازه همين چند مورد هم باز تحت تاثير ارزش گفتاري اهميت و ارزش مي يابند. ضمن اين که اين موقعيت ها سطحي و کم مايه انتخاب و پرداخت شده اند. به عنوان مثال فرار کرولاين و مجيد از خانه آقاي محترم و صحنه تعقيب و گريز زري و مادر او با مجيد، موقعيت هايي هستند که از روي نمونه هاي آثار مشابه کپي برداري شده اند. بنابراين عمده پرداخت کمدي را در فيلم مهمان بايد در حوزه گفتار مورد بررسي قرار داد. همراهي يک دختر خارجي که بتازگي فارسي را آموخته و دست و پا شکسته به اين زبان صحبت مي کند، با يک راننده تاکسي که به زبان کوچه بازاري صحبت مي کند، مسلما قابليت هاي کميک فراواني را به وجود مي آورد. تقابل کلامي اين دو شخصيت حتي به صورت عادي هم مي تواند باعث ايجاد خنده شود. پس طبيعي است که اسدي براي برجسته کردن اين ويژگي و بيشتر اهميت دادن به آن وسوسه شود و به دنبال کسب نتيجه از کاربرد اين ابزار ساده و دم دستي باشد. کرولاين جمله يا کلمه اي را ادا مي کند و مجيد آن را نمي فهمد يا اشتباه متوجه مي شود. از طرف ديگر خيلي از اصطلاحات کوچه بازاري مجيد را هم کرولاين به اشتباه مي فهمد؛ همين ويژگي عاملي است که مي تواند تماشاگر را به خنده وادارد. اما بايد توجه داشت که هر گاه کمدي به سمت خنده صرف گرايش پيدا کند، براي رسيدن به هدفش از سطحي ترين ابزارها نيز استفاده مي کند. فيلم سعيد اسدي صرف نظر از برخي شعارها که در پس داستان مي آيد، هدف خاص ديگري جز خندان تماشاگر ندارد. بنابراين براساس فصول زيادي از فيلم مي توان آن را يک کمدي تجاري دانست که تمايل زيادي به گرايش به هجو دارد. بالا و پايين پريدن ها، در استخر افتادن ها، دعواها و... نمونه هاي غيرکلامي اين هجويه کميک هستند که البته بايد اعتراف کرد در رسيدن به هدفشان بسيار هم موفقند. همان طور که ذکر شد، کمدي گفتار مهمترين ابزار اين موفقيت است اما در درجه دوم دو شخصيت مهم داستان ، يعني کرولاين و مجيد هم تاثير زيادي در رسيدن به اين هدف دارند. دختر ساده خارجي که بايد در کشوري ديگر مدام با چيزهاي تازه و عجيب آشنا شود، سر راه يک راننده تاکسي با مرام ايراني قرار مي گيرد و اتفاقا تا شب با او همراه مي شود. همين موقعيت اصلي به اندازه کافي مي تواند زمينه هاي ورود موقعيت هاي کوچکتر و کمدي گفتار را فراهم کند و آنها را دربرگيرد. حالا مي توان بازي کرولاين پيچ و امين حيايي را هم به دو مورد فوق اضافه کرد. امين حيايي البته در مهمان يک تيپ شناخته شده و آشنا را به گونه اي اغراق شده بازسازي کرده است. اما در مقايسه با ضرورت هاي اثر و آنچه از او توقع مي رود، خوب کار کرده است. نحوه راه رفتن ، طرز اداي کلام و فيگورهايي که حيايي در مهمان از آنها استفاده مي کند بخش اعظمي از کمدي فيلم را مي سازند. از طرف ديگر چهره ساده و بازي نسبتا خوب کرولاين پيچ در نقش کرولاين هم در راستاي ديگر عناصر فيلم است. کرولاين قرار است براي شناخت خانواده نامزدش و همچنين جامعه ايراني سوار بر يک تاکسي تمام شهر را بگردد و از نزديک در مواجهه با اجتماع قرار گيرد. اين شخصيت بايد کنجکاو، ساده ، زودباور و شگفت زده باشد. کرولاين پيچ تقريبا چنين نقشي را ايفا مي کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 605]