واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - بامزگی بخشی از اساسنامه جان لندیس است با کارنامهای شامل فیلمهای کمدی و ترسناک و موزیک ویدئوهایی چون «تریلر» که همگی معیارهای یک نسل هستند. جان لندیس مثل همیشه با عینکی از جنس لاک لاکپشت و در حالی که شلوار جین و کت بلیزر به تن دارد، وارد رستوران افسانهای شاتو مارمون در لس آنجلس میشود. ظاهرش شبیه یک هری پاتر میانسال است که پس از چند سال به هاگوارتس بازگشته است. این فیلمساز 59 ساله در دهه 1970 با فیلمهای موفقی چون «خانه حیوانات» به شهرت رسید، هرچند یک دهه بعد و پس از مرگ سه نفر سر صحنه فیلمبرداری یکی از فیلمهای خود دادگاهی شد که این مسئله به شهرت او لطمه وارد کرد. با اینکه ریش لندیس سفید شده و یک یا دو پوند هم اضافه وزن دارد، اما همچنان پرانرژی و با شور و شوق به نظر میرسد. لندیس پیش از آنکه روی صندلی بنشیند، میگوید: «حداقل چهار نفر را میشناسم که اینجا مردند». او از چند نفر از جمله جان بلوشی نام میبرد که در «خانه حیوانات» و «برادران بلوز» یکی دیگر از فیلمهای موفق اوایل دوران کاری لندیس بازی کرد. او مانند یک قصهگوی زبردست واکنش مخاطب خود را حدس میزند و بلافاصله میگوید: «اما اینجا یک جورهایی بامزه هم هست.» بامزگی ظاهراً بخشی از اساسنامه لندیس است با کارنامهای شامل فیلمهای کمدی و ترسناک و موزیک ویدئوهایی چون «تریلر» مایکل جکسون که همگی معیارهای یک نسل به حساب میآیند، تأثیر لندیس بر تماشاگران جدید و تأثیر او بر فیلمسازان جوانتر، غیر قابل انکار است. لندیس در لندن خود را برای آغاز فیلمبرداری پروژه جدیدش «برک و هر» آماده میکرد که خبر مرگ جکسون را شنید و برای شرکت در مراسم یادبود به لسآنجلس بازگشت. او میگوید: «مرگ او تکاندهنده بود، اما غیر منتظره نبود.» لندیس از ساخت موزیک ویدئو «تریلر» میگوید و از اینکه وقتی کوئینسی جونز تهیهکننده کار حاضر نشد نسخه اصلی آهنگها را برای میکس و مونتاژ مجدد به او بدهد، او و جکسون در واقع آن را دزدیدند و از آهنگ سه دقیقهای «تریلر» یک ویدئو کلیپ 11 دقیقهای ساختند. لندیس انگار که از یادآوری این خاطره به وجد آمده باشد، میگوید: «الان این را میگویم، برای اینکه دیگر برایم مهم نیست. من و مایکل نیمهشب به استودیو ضبط رفتیم، آهنگها را قرض گرفتیم و بعد پیش یک نفر رفتیم و آن را کپی کردیم. کار ما بسیار غیر قانونی بود.»لندیس و جکسون بعدها با هم اختلاف پیدا کردند. کارگردان موزیک ویدئوهای «تریلر» و «سیاه یا سفید» پیش از مرگ جکسون از او به دادگاه شکایت کرد و مدعی شد هیچ پولی بابت «تریلر» دریافت نکرده و نیمی از درآمد حاصل از فروش آن متعلق به اوست. این پرونده همچنان در جریان است. لندیس تأکید میکند: «مایکل برای من خیلی اهمیت داشت و همیشه با او در تماس بودم. هیچ وقت به نورلند نرفتم، برای اینکه آنجا را یک جورهایی چندشآور میدانستم. اما شخصاً همیشه از او خوشم میآمد و از کاری که با چهره و بدن خودش کرده بود، ناراحت بودم. این آدم نباید این قدر زود میمرد. او یک شخصیت واقعاً تراژیک است. خیلی از اتفاقهایی که برایش افتاد تقصیر خودش بود، اما او واقعاً یک قربانی بود.»این روزها نام لندیس بار دیگر سر زبانها افتاده است. فیلم کوتاه «تریلر» را همه جا حتی در YouTube میتوان پیدا کرد. ماه پیش دو فیلم «خانه حیوانات» و «برادران بلوز» او در کنار فیلمهایی چون «اسپارتاکوس» و «صورت زخمی» در انگلیس اکران مجدد شد. هفته پیش هم «یک گرگنمای آمریکایی در لندن» کلاسیک ترسناک و تحسینشده لندیس در جشنواره فیلمهای ترسناک لندن روی پرده رفت. دیسک بلو-ری این فیلم نیز 28 سپتامبر همراه با ضمایم ویژه که معمولاً برای فیلمهای کلاسیک ساخته فیلمسازان مؤلفی چون هیچکاک، فلینی و کوپولا در نظر گرفته میشود، به بازار میآید. استقبال دیرهنگامتقدیرهای اخیر از لندیس بیشتر از این جهت طنزآمیز است که وقتی فیلمهای او در اواخر سالهای 1970 و اوایل 1980 به بازار آمدند، خیلی از آنها استقبال نشد. او توضیح میدهد: «در اروپا، آسیا، آمریکای لاتین و حتی روسیه همیشه با من خوب برخورد شده است، اما در آمریکا همیشه یک احمق به حساب آمدهام. بیشتر فیلمهایم در گیشه موفق بودهاند، اما بیشتر نقدهایی که درباره آنها نوشته شده، منفی است.» راجر ابرت منتقد سینما سال 1981 پس از اکران «یک گرگنمای آمریکایی در لندن» نوشت: «این فیلم به شکلی عجیب ناتمام بهنظر میرسد، انگار جان لندیس تمام انرژی خود را صرف طرحریزی کرده و درباره چیزهایی مانند تحول شخصیتها یا پایان فیلم به خود زحمت نداده است.»هیچکس بهتر از سام ریمی که خود استاد سینمای وحشت است، متوجه تفاوتهای فیلم نشد. او مینویسد: «یک گرگنمای آمریکایی در لندن» نشان از تفکر پیشرو یک فیلمساز داشت، برای اینکه تا پیش از آن ما هیچ وقت یک فیلم ترسناک آمیخته با کمدی ندیده بودیم. . . مثل این بود که لندیس یک ژانر کاملاً جدید خلق کرده باشد.» هرچند گفته میشود تارانتینو اولین فیلمسازی است که شخصیتهایی آگاه از فرهنگ پاپ را خلق کرد، اما ریمی میگوید: «این واقعاً لندیس است که شایستگی چنین عنوانی را دارد.» وقتی از او درباره قدردانیهای جدید از آثار او میپرسم، با خنده میگوید: «جان هیوستن جمله معروفی دارد که کارگردانهای سینما، ساختمانها و. . . هرچه سنشان بالاتر میرود بیشتر مورد احترام دیگران قرار میگیرند. جالب است که در پنج سال اخیر من ناگهان این قدر عزیز شدهام.»لندیس پاییز امسال برای اولین بار در این قرن روی صندلی کارگردانی یک فیلم مینشیند. او «برک و هر» را با بازی بیل نای، جان کلیز و مینی درایور برای ایلینگ استودیوز میسازد و البته بازیگران اصلی فیلم هنوز انتخاب نشدهاند. لندیس پس از چند سال ساخت فیلمهای تلویزیونی و مستند فیلم جدید خود را با سرمایهگذاری انگلیسیها میسازد و داستان دو قاتل زنجیرهای اوایل قرن نوزدهم را به تصویر میکشد. رسوایی بزرگ در هالیوودلندیس خاطرات زیادی از روزهایی دارد که به عنوان یک پسر بچه نامهرسان در استودیو فاکس قرن بیستم کار میکرد یا زمانی که در قالب بدلکار فیلمهای اکشن و وسترنهای اسپاگتی مانند «قهرمانان کلی» و «روزی روزگاری در غرب» فعالیت داشت و همین طور از سالها برخورد با قهرمانان سینمایی مانند آلفرد هیچکاک، بیلی وایلدر و کوستا گاوراس. در واقع این کوستا گاوراس فیلمساز فرانسوی بود که در یکی از تیرهترین فصول دوران کاری لندیس به او کمک کرد. بیست و سوم جولای 1982 هنگامی که لندیس در حال کارگردانی یکی از صحنههای شبانه فیلم «منطقه بینالطلوعین: فیلم سینمایی» بود، انفجار یک بمب مخصوص جلوههای ویژه باعث سقوط یک هلیکوپتر سر صحنه و کشته شدن ویک مورو بازیگر قدیمی و دو بازیگر کودک فیلم شد. لندیس به قتل غیر عمد و به خطر انداختن جان کودکان متهم و بلافاصله از دید بسیاری نماد خودبینی و زیادهروی در هالیوود شد و به این شکل «نگاه هنری» او در فیلمش زیر سؤال رفت. این تراژدی برای هالیوود یک رسوایی بزرگ به همراه داشت و لندیس در مرکز جنجالها قرار گرفت. او در این باره میگوید: «جالبترین مسئله برای من شنیدن حرفهای تند از کسانی بود که اصلاً نمیشناختم.» لندیس پس از یک مکث طولانی میگوید: «حادثه هولناکی بود. سه نفر کشته شده بودند. اما به مردم درباره خود تراژدی اطلاعات غلط دادند. رولینگ استون مطلب وقیحانهای نوشت که من را وادار کرد عملاً کار را متوقف و به مکزیک فرار کنم.» همان زمان بود که کوستا گاوراس نامهای با امضای کوپولا، هیچکاک، لوکاس و دیگر نمادهای سینمایی منتشر و در آن با طرح این مسئله که نگاه و مسئولیت یک مولف پیشبینینشده نیست، به شکلی تأثیرگذار از لندیس دفاع کرد. آن نامه در آرام کردن فضا مؤثر بود، هرچند تعدادی از فیلمسازان شناختهشده حاضر به امضای آن نشدند. با وجود اعتراف شاهدان علیه لندیس، او 29 مه 1987 یعنی تقریباً پنج سال پس از وقوع حادثه از تمام اتهامات تبرئه شد. با این حال آن حادثه هنوز بازتاب دارد. او میگوید: «دوران غریبی بود. این تراژدی هر روز با من است.» دهه 80 پرکارترین و به لحاظ تجاری موفقترین دهه کاری او بود. «ورود به آمریکا» 1988 اولین فیلم لندیس پس از تبرئه در دادگاه و به لحاظ تجاری موفقترین فیلم او بود. لندیس بار دیگر با مورفی همکاری کرد و داستان درباره شاهزادهای از یک کشور آفریقایی است که در جستوجوی یک عروس آمریکایی است. میراث ویدئو کلیپ «تریلر» هنوز ادامه دارد. لندیس با اصرار میگوید: «تریلر» مال من بود. من آن را نوشتم و تهیه کردم. من آن را کارگردانی کردم. مایکل عالی بود. نمیخواهم نقش دیگران را نادیده بگیرم، اما یادتان باشد موزیک ویدئوها اساساً حکم آگهیهای بازرگانی برای فروش آهنگها را دارند. فرق بزرگ این بود که وقتی مایکل برای ساخت «تریلر» پیش من آمد، اصلاً نمیخواستم یک آگهی بازرگانی بسازم. من میخواستم از شهرت بسیار زیاد او در آن زمان برای رونق دوباره فیلمهای کوتاه استفاده کنم.»لندیس و جکسون سال 1991 در ویدئو کلیپ «سیاه و سفید» بار دیگر همکاری کردند. آنها آخرین بار یک سال پیش با هم حرف زدند. لندیس به یاد میآورد: «او به من زنگ زد و گفت، چرا از من شکایت کردی؟ گفتم، مایکل، این شکایت مال سالها قبل است! او اغلب به آدمهای اشتباهی اعتماد میکرد. مایکل همیشه فکر میکرد پول من را دادهاند. برای اینکه اطرافیانش به او این طور گفته بودند. از او خوشم میآمد، اما واقعاً دیوانه بود.»لندیس خود را برای پرده آخر دوران کاری آماده میکند. با این حال میگوید: «من تازه 59 ساله شدم و جان هیوز همین اواخر در 59 سالگی مرد و این یک جورهایی ترسناک است!»تایمز آنلاین / 28 آگوست / ترجمه: علی افتخاری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 718]