واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: كتاب «سيره امام على(ع)» را آنلاين بخوانيد
گروه فضاي مجازي: پايگاه اطلاعرساني «غدير»، در بخش كتابخانه خود، نسخه آنلاين كتاب «سيره امام على(ع)» را در دسترس كاربران قرار داده است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، پايگاه اطلاعرساني «غدير» سيره كامل تاريخي و زندگي حضرت علي(ع) كه شامل 24 بخش اصلي و به تفكيك موضوع است، را در دسترس كاربران و علاقهمندان به مطالعه سيره اهلالبيت قرار داده است.
بخشهاي مختلف اين كتاب شامل اميرالمؤمنين على(ع) در يك نگاه، القاب و كنيههاى امام على(ع)، مادر، ولادت در خانه خداوند و نامگذارى، فرزندان ابوطالب و فاطمه، هجرت به مدينه، افتخار على به سبقت در اسلام، رفع يك شبهه، ميلاد امام على(ع)، در خانه پيامبر(ص)، در شعب ابىطالب، ليلهالمبيت، اوصاف بدنى على(ع)، پدر، خواهران و برادران و غيره است.
در بخش «اميرالمؤمنين على(ع) در يك نگاه» آمده است: «آن حضرت را به دو كنيه ابوالحسن و ابوالحسين ناميدهاند. امام حسن(ع) در حيات پيامبر پدرش را با كنيه ابوالحسين و امام حسين(ع) او را با كنيه ابوالحسن ميخواندهاند. پيامبر(ص) نيز وى را با هر دوى كنيهها خطاب كرده است. چون پيامبر وفات يافت، على(ع) را به اين دو كنيه صدا ميكردند. يكى ديگر از كنيههاى على (ع)، ابوتراب است كه آن را پيامبر(ص) برگزيده و بر وى اطلاق كرده بود.»
«در استيعاب نقل شده است: به «سهلبنسعد» گفته شد: حاكم مدينه مىخواهد تو را وا دارد تا بر فراز منبر، على را دشنام گويى. سهل پرسيد: چه بگويم؟ گفت: بايد على(ع) را با كنيه ابوتراب خطاب كنى. سهل پاسخ داد: به خدا سوگند جز پيامبر(ص) كسى على را به اين كنيه، نامگذارى نكرده است.»
در ادامه ميخوانيم: «فرد مورد نظر پرسيد: چگونهاى ابوالعباس؟ جواب داد: على(ع) نزد فاطمه رفت و آنگاه بيرون آمد و در حياط مسجد دراز كشيد و به خواب رفت. پس از او، پيغمبر(ص) پيش فاطمه آمد و از او پرسيد: پسر عمويت كجاست؟ فاطمه گفت: اينك او در مسجد آرميده است. پيامبر(ص) به صحن مسجد آمد و على را ديد كه ردايش بر پشت مباركش افتاده و پشتش خاك آلود شده است. پيامبر(ص) با دست شروع به پاك كردن خاك از پشت على كرد و فرمود: بنشين اى ابوتراب! به خدا سوگند جز پيامبر(ص) كسى او را به اين نام، نخوانده است و قسم به خدا در نظر من هيچ اسمي از اين نام دوست داشتنيتر نيست.»
در بخش «شعب ابيطالب» آمده است: «على(ع) پيوسته در كنار پيغمبر(ص) بود و نگهبانى و از او نگهباني ميكرد، ابنابىالحديد از امالى محمدبنحبيب آورده است: ابوطالب بر جان پيغمبر مىترسيد. بسا شب هنگام به بستر او مىرفت و او را بلند ميكرد و على(ع) را بهجاى وى مىخواباند.»
«شبى على(ع) گفت: من كشته ميشوم، ابوطالب در چند بيت به او چنين گفت: پسرم! شكيبا باش كه شكيبايى خردمندانهتر است و هر زندهاى مىميرد. بلايي دشوار است، اما خدا خواسته است دوستى فداى دوستى شود. اگر مرگى رسيد تنها براى تو نيست، هر زنده اى مىميرد. على(ع) چنين پاسخ مىدهد: مرا در يارى احمد شكيبايى مىفرمايى؟ به خدا آنچه گفتم از بيم نبود. من دوست دارم يارى مرا ببينى و بدانى. من پيوسته فرمانبردار تو هستم، من احمد را كه در كودكى و جوانى ستوده است، براى رضاى خدا يارى مى كنم.»
كتاب «سيره امام على(ع)» را اينجا بخوانيد!
شنبه|ا|17|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]