واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خبرگزاري انتخاب : كمال تبريزى گفت: همه شخصيت هاى يك تكه نان خاكسترى و به دنبال گمشده و حقيقت هستند، بنابراين جهت مراتب مختلف حقيقت، هريك درمرتبه خود سير مى كنند. اين كارگردان سينماى ايران كه در سمينار سينما و معنويت در تالار فردوسى مجتمع دكتر شريعتى جهاد دانشگاهى مشهد،سخن مى گفت، درادامه تصريح كرد: قصد اوليه من و فيلم نامه نويس بر اين بود، كه داستان فيلم و بستراتفاقات درشهر و متن جامعه باشد تا درطبيعت و بين مردم روستايى، كه اين امر امكان پذير نشد. وى همچنين درپاسخ به سئوالى مطرح كرد: نجوا و مكالمه درونى كه در فيلم مشاهده مى شود، منجربه شفاف سازى و صادقانه ترشدن قسمت هايى از فيلم مى شود،كه فضاى مادى را به فضاى معنوى پيوند مى زند. اين كارگردان ايرانى ابراز داشت: فضاى فيلم خرافه نيست، بلكه پديده اى است دراجتماع و جامعه كه از زواياى مختلف ممكن است،ارزيابى شود. وى معتقد است: ما نمى توانيم براى بعضى اتفاقات تجزيه و تحليل منطقى داشته باشيم. اين دسته اتفاقات باعث تبديل انكار به يقين مى شود،معجزه خرافه نيست بلكه بايد درك شود، در واقع معجزه در لحظه ى لحظه زندگى رخ مى دهد و ما از آن غافل هستيم. تبريزى در ادامه دراين خصوص توضيح داد وتاكيد كرد: اگر مى خواهيد به حقيقت نزديك شويم، بايد متوجه اجزاى ديگر زندگى كه غافل از آنها بوده ايم، باشيم. وى ضمن اشاره به ديالوگ آسيابان در فيلم يك تكه نان گفت: ما داريم لقمه را دور سرمان مى چرخانيم و سال هاى سال است كه از آن مسير كه بايد حركت بكنيم، حركت نمى كنيم و مسير را كج كرده و به سمتى مى رويم كه مشخص نيست. كمال تبريزى ضمن اشاره به سه پيرمردى كه با سرباز جوان ارتباط داشته اند، گفت: سه مرحله درطى طريق وجود دارد؛ مرحله اول اقراربه زبان، مرحله دوم عمل به جوارح و مرحله سوم ايمان به دل است، كه در عرفان درباره آن بحث مى شود. كمال تبريزى در پايان خاطرنشان كرد: تصويرى كه از شفا گرفتن پسربچه در فيلم وجود دارد در نظر اول شايد اينگونه برداشت شود كه او بر اثر كرامات عزيز شفا يافته است درحاليكه بر اثر توجه سرباز بوده است بنابراين به او نزديك نمى شويم. اساسا جايى كه مورد توجه اكثريت است را به آن تاكيد نداريم و به بخش هاى خلوت سرباز مى پردازيم و تاكيد بر اين است كه راه اصلى همان راه پرهمهمه و غوغاى جامعه نيست بلكه راهى است كه در خلوت پيدا مى شود. در ادامه شهروز يوسفيان نيز گفت: تجلى معنوى در يك تكه نان ناشى از بازگشت نشانه هاى معناسازى است كه در درون فيلم گنجانده شده است و معنويت پايانى، حاصل بازگشت به عناصرضد معنايى آغازين است. وى افزود: ساختار معنايى اثر لزوما و آگاهانه به نحوى گزينش و درقالب روايت آمده كه نمى خواهد معنويت را تحميل بلكه شريك در پاره معناهايى كه رونده و سيال اند، نمايد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 129]