واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هموطن : صحنههای عکاسی تام هانتر، اقتباسهای مدرن شده تابلوهای نقاشی استادانی همچون ورمر، مانه و نقاشان قبل از رافائل است. صحنههای عکاسی تام هانتر، اقتباسهای مدرن شده تابلوهای نقاشی استادانی همچون ورمر، مانه و نقاشان قبل از رافائل است. وی در نقاشیهایش از مدلها و مراکز «هاکنی»، یکی از حومههای لندن، جایی که به مدت 20 سال در آن زندگی کرده، استفاده کرده است. هانتر همچنین برای این نقاشیها از تیترهای هفتهنامه «هاکنی» نیز استفاده میکند. در دهه 1980 زمانی که هانتر به هاکنی رسید، این منطقه طبق گفته خودش: زمینی بایر بود که اندکاندک به روستایی تبدیل شد. در این منطقه هیچ ایستگاه مترویی نبود و این نکته سبب شده بود که مردمان منطقه به توسعه زندگی اجتماعی، فرهنگی و هنرشان بهصورت مستقل بپردازند. به این ترتیب ساکنان هاکنی ساختمانهای مخروبه را در اوج بیقانونی به جریان انداختند؛ خانهها را ساخته و اداره کردند؛ سینماها را راهاندازی کردند و نمایشگاههایی را بدون نظارت مقامات راهاندازی کردند. با این وجود مطبوعات انگلیس تنها به میزان بالای جرم و جنایت دراین منطقه متمرکز میشوند. آنها بدون در نظر گرفتن جنبههای مثبت زندگی محلی مردم هاکنی، به خشونت، فقر، مصرف مواد مخدر و فساد به ویژه در بین جوامع مهاجران متمرکز میشوند. هانتر که در سال 1965 در منطقه روستایی دورست متولد شد، در سال 1997 در کالج هنر رویال درجه کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد و اخیرا نمایشگاههایی را در گالری وایت کیوب لندن و گالری یانسی ریچاردسون نیویورک دایر کرده است. آخرین نمایشگاهش «زندگی در جهنم و سایر داستانها» اولین نمایشگاه عکاسی است که در گالری ملی لندن از این هنرمند دایر شده است. به گزارش ایسنا، متن زیر آخرین گفتوگو با این هنرمند است: * چه شد که برای روایت موضوعهای دنیای معاصر از سبک و سیاق تصویرهای تاریخی هنرمندان مشهور استفاده کردید؟ زمانی که به آثار استادان برجسته هلند نگاه میکردم، تصمیم گرفتم از همان دستورالعملها و نکتههای برجسته برای نشان دادن مردم عادی استفاده کنم. میخواستم مقام موضوعهایم را تعالی بخشم، بنابراین گرفتن عکسهای بزرگ را شروع کردم. زمانی که مردم این عکسها را میدیدند، متوجه نوع نگاه متفاوت من بر زندگیهایشان میشدند. درست مانند تابلوهای ورمر، عکسهای من نیز جنگ مردم با ظلم و ستیز را نشان میدهند. در این عکسها به جای این که مردم جنایتکار باشند، افرادی مهم و با هویت هستند. * آیا فکر میکنید اکثر کسانی که عکسهای شما را میبینند، به تاریخ هنر به عنوان موضوعی پرتکلف ونامربوط نگاه میکنند؟ بله دقیقا، این یکی از دلایلی بود که میخواستم از این روش استفاده کنم. میخواستم شرایطی فراهم آورم که زمانی که مردم به عکسهایم نگاه میکنند، وقوع تاریخ را در دنیای امروز ببینند؛ اما در عین حال سبب شود که آنها بار دیگر به این تابلوهای نقاشی نگاه کنند و به این موضوع فکر کنند که این تابلوها تنها درباره قلممو، رنگ و نور نیستند، بلکه درباره حقیقت، داستانهای خشونتآمیز و مردمی هستند که به خدمت گرفته شدهاند. زمانی که مردم به موزهها میروند، به آنها گفته میشود، ساکت باشند و از گوشیهای تلفنهای همراه خود استفاده نکنند، فکر میکنید چرا؟ مردم به این تابلوها به عنوان موضوعاتی که با آنها فاصله دارند، موضوعاتی که باید مورد ستایش قرار گیرند، نگاه میکنند، این در حالی است که باید به نقاشیها یا عکسها با دیدی عمیق نگاه کرد. *شما با گالری ملی بر سر نحوه نمایش آثارتان مشکل داشتید، دلیل نارضایتی شما چه بود؟ نمیخواستم شرایطی فراهم آید که بازدیدکنندگان بتوانند به طور مستقیم به مقایسه شباهتها و تفاوتهای تصاویرم با منابع اصلیشان بپردازند. میخواستم آثارم به طور جداگانه دیده شوند، پس از آن اگر کسی مایل بود به تلاش برای دیدن منابع این عکسها برآید. به نظر میآید مقامات نظر مساعدی درباره راهاندازی یک نمایشگاه عکاسی درگالری ملی ندارند، بنابراین در کنارش تابلوهای نقاشی را هم به نمایش گذاردهاند. *-اگرچه در عکسهای شما مرحله به مرحله اتفاقات به طور واضح نشان داده شده است، گالری ملی مایل بوده است که متونی زیر عکسهایتان اضافه شود. آیا فکر میکنید، آنها نگران این موضوع هستند که شما به جرم و جنایت حاکم بر هاکنی حالتی رویایی بخشیدهاید؟ من فکر میکنم آنها، هم نگران موضوع عکسها و هم خود عکسها هستند. من سعی نکردهام به جرم و جنایت حالتی رویایی ببخشم، زمانی که عکاسی را از این منطقه آغاز کردم، مردم به من میگفتند، عکسهای سیاه و سفید بگیرم و میزان بد بودن هر چیز را نشان دهم؛ اما میخواستم زیبایی را نشان دهم، بنابراین عکسهای رنگی گرفتم. برخی از مردم فکر میکنند، عکسها هم حقیقی هستند، عکسها هرگز حقیقی نیستند. همیشه کسی آنها را رتوش و دستکاری میکند. *آیا فکر میکنید باید فشار اعمال شده از سوی رسانهها را بپذیرید؟ ,/b> فکر میکنم هر چه بیشتر عکسهایم نمایش داده شوند و هر چه بیشتر مردم این عکسها را ببینند، بهتر است. زمانی که در حومه لندن بودم مردم به من میگفتند، اگراز جامعهات نفرت داری، باید به فضاهای هنری پشت کنم. اما من هرگز با آنها موافق نبودم. من از هیچ جامعهی نفرت ندارم. میخواهم مردم حرفهایم را بشنوند. * مدلهای شما هیچگاه خصمانه به نظر نمیآیند، چرا از آنها میخواهید حالتی خوددار به خود بگیرند؟ من به حالت ژرفاندیشی ذهن و نشان دادن مردم در حالی که به کاری که میخواهند انجام دهند، یا کاری که انجام دادهاند متمرکز شدهاند، بسیار علاقه دارم. زمانی که یک جنایتکار، جنایتی راانجام داده است، دوست دارم لحظهی از حالتهایش را ثبت کنم که به خود میگوید، «خدای من، من چهکار کردم؟». *از بین هنرمندان معاصر چه کسی بیشترین تاثیر را بر شما داشته است؟ «سالی مان» تاثیر زیادی بر من گذارده است، این هنرمند سعی دارد جنبه زیبایی هر موضوعی را کشف کند. «نان گولدین» و نحوه استفاده وی از رنگ ونحوه روایت «جف وال» از مسائل مختلف تاثیر زیادی بر من گذارده است. من فکر میکنم ادبیات و فیلم هم بر من تاثیر زیادی گذاردهاند، از سوی دیگر، به تقابل بین طبیعت و تمدن یا شهرسازی نیز علاقه دارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 414]