تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى‏اش از جوانى، توشه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815045772




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تسويه حساب خونين قاچاقچيان موادمخدر


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تسويه حساب خونين قاچاقچيان موادمخدر خبرگزاري فارس: مأموران پليس اقدامات خود براي شناسايي مالك اصلي خودرو را آغاز كردند اما هيچ سرنخي از وي به دست نيامد تا اينكه راننده دستگير شده لب به ارتكاب جنايات خود باز كرد. به گزارش خبرنگار حوادث فارس، 15 شهريور سال 86، مأموران پليس آگاهي در بزرگراه تهران_كرج به يك دستگاه خودروي پيكان مشكوك شده و دستور ايست دادند. راننده خودرو بعد از اينكه متوجه شد از سوي مأموران پليس تحت تعقيب قرار گرفته است، بر سرعت خود افزود و قصد فرار از دست مأموران پليس را داشت كه در نهايت مأموران پليس مجبور به استفاده از سلاح براي متوقف كردن خودرو شدند. بعد از دستگيري راننده خودرو، تحقيقات از وي و خودرو آغاز شد تا اينكه مشخص شد اسناد مالكيت خودرو كه راننده ارائه كرده بود، جعلي و خودرو سرقتي است. مأموران پليس اقدامات خود براي شناسايي مالك اصلي خودرو (كه مشخص شد از دوستان متهم بوده) را آغاز كردند اما هيچ سرنخي از وي به دست نيامد تا اينكه راننده دستگير شده لب به ارتكاب جنايات خود باز كرد. مهران، در تحقيقات خود دلايل مختلفي براي ارتكاب قتل دوستش (غلام) عنوان كرد؛ ولي در بيشتر موارد مدعي بود كه از غلام به خاطر فروش چندين كيلو موادمخدر، مبلغ 12 ميليون تومان طلب داشته كه بعد از امتناع غلام از پرداخت بدهي او را به قتل رسانده است. بازجويي‌ها درباره اين قتل ادامه داشت و همزمان با آن، خانواده فردي به نام شهرام كه در كرج زندگي مي‌كرد، مدعي بودند وي از آخرين روز سال 85، ناپديد شده و برخي او را براي آخرين بار با مهران ديده‌اند. كارآگاهان با شگردهاي خاص، از مهران درباره شهرام نيز تحقيق كردند كه متوجه شدند وي درباره شهرام اظهارات متناقضي دارد تا اينكه سرانجام به ارتكابقتل شهرام هم اعتراف كرد. مهران درباره ارتكاب قتل شهرام گفت: آخرين ساعات سال 85، شهرام به خانه من آمد؛ براي تعمير خودروي خود بيرون از خانه بودم ولي وقتي برگشتم، شهرام را ديدم كه آلبوم خانوادگي من دستش بود؛ با او درگير شدم و او را با اسلحه به قتل رساندم. جسد را به خارج از شهر بردم و در آنجا به وسيله بنزين آتش زدم. مهران در ادامه تحقيقات اعترافات قبلي خود را پس گرفت و مدعي شد كه قتل را او مرتكب نشده و اين كار را شخص ديگري انجام داده است اما اظهارات دقيق او درباره نحوه ارتكاب جنايات و همچنين كشف مقداري از لباس‌هاي وي در محل كشف جسد شهرام، راهي براي انكار اين قتل‌ها نگذاشت. مدت‌ها از ايت رسيدگي به اين پرونده گذشت تا اينكه با صدور قرار مجرميت براي مهران، پرونده براي رسدگي به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد كه صبح ديروز جلسه محاكمه در شعبه 74 و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد. در ابتداي جلسه، سيدرضايي نماينده دادستان براساس كيفرخواست صادره، اتهام مهران را مباشرت در قتل شهرام و غلام، 2 فقره سرقت خودرو، سرقت و جعل اسناد مالكيت خودرو، سرقت 3 فقره چك و آتش زدن جسد شهرام بود عنوان كرد. طبق كيفرخواست صادره، اين پرونده متهم ديگري به نام كريم با اتهام مشاركت در مخفي كردن جسد غلام دارد كه با قرار وثيقه آزاد اما در دادگاه حاضر نشده بود. همچنين پرونده جداگانه‌اي براي رسيدگي به اتهام نگهداري و حمل سلاح از سوي مهران، در دادگاه انقلاب در حال رسيدگي است. در ادامه جلسه، برادر ناتني شهرام در جايگاه قرار گرفت و مدعي شد از سال‌ها قبل هيچ اطلاعي از سرنوشت شهرام نداشته و نمي‌داند به چه علت به دادگاه احضار شده است. شهرام زماني كه 2 سال داشت، والدينش از هم جدا شدند و مادرش با پدر من ازدواج كرد. از آن زمان هيچ خبري از پدرش نداريم و مادرش هم سا‌ل‌ها قبل فوت كرد. اولياي‌دم غلام هم به دادگاه نيامده بودند. در ادامه جلسه، مهران در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه هيچ يك از اتهامات را قبول ندارد، گفت: 5 ساعت قبل از آغاز سال 86، مجتبي دوستم به من زنگ زد و قرار شد به خانه من بيايد؛ او به همراه شهرام كه تا آن زمان او را نديده بودم، به خانه من آمد. آنها داخل خانه نشسته بودند و من بيرون خانه مشغول تعمير خودروي خود بودم. وي ادامه داد: براي استراحت وارد خانه شدم كه ديدم مجتبي، شهرام را باسلاح به قتل رسانده و وقتي علت راپرسيدم گفت به خاطر اختلافي كه داشتيم، او را به قتل رساندم. لباس‌هايم خوني شد و با پيشنهاد مجتبي او را با ماشين به خارج شهر برديم. مهران در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اينكه قبلا به صراحت اعتراف كردي و مدعي شدي كه شهرام را به خاطر برداشت آلبوم خانوادگي به قتل رساندي، گفت: اين اظهارات را قبول ندارم. وي درباره سرقت خودروي شهرام گفت: خودرو را با واسطه مجتبي و از يكي از دوستان او خريدم و نمي‌دانستم كه متعلق به شهرام است. مهران تمام اتهامات مربوط به قتل شهرام را گردن مجتبي انداخت و مدعي شد كه مجتبي زماني كه در زندان رجايي‌شهر دوران محكوميت را سپري مي‌كرده، به قتل رسيده است. در ادامه جلسه، نوبت به رسيدگي به موضوع قتل غلام رسيد كه مهران، آن را هم قبول نكرد و گفت: شوهر خواهرم (سعيد)، 6 كيلو حشيش به من فروخته بود كه من هم آن را به غلام فروختم و 12 ميليون تومان از او طلبكار شدم. سعيد مدام به من فشار مي‌آورد تا پول موادمخدر را به او پرداخت كنم، من هم به به غلام اصرار مي‌كردم كه زودتر پول را بياورد. وي ادامه داد: يك روز قرار شد غلام ماشينش را بفروشد تا بيشتر بدهي خود را پرداخت كند،‌ اما آن روز موفق به فروش ماشين نشديم و با غلام به خانه من رفتيم؛ سعيد و غلام در خانه من كه تازه به آنجا نقل مكان كرده‌ بودم،‌ باهم جر و بحث مي‌كردند و من از دوستم جمشيد خواستم به آنجا بيايد و آنها را از درگيري منصرف كند. مهران گفت: با وساطت جمشيد، درگيري خاتمه پيدا كرد و من براي خريد غذا از خانه خارج شدم اما زماني كه برگشتم، سعيد با عجله از خانه خارج شد و وقتي وارد خانه شدم با جسد غلام رو به رو شدم. بيش از 30 بار با سعيد تماس گرفتم و او فقط يك بار جواب داد و گفت به فرديس مي‌رود. من معتقدم كه سعيد به خاطر اين اختلاف غلام را به قتل رسانده و به خاطر اينكه خودش تازه از طناب دار نجات پيدا كرده بود، سعي كرد مرا قاتل جلوه دهد. بعد از مهران، سعيد كه تا اين لحظه بيرون از دادگاه منتظر بود، در جايگاه قرار گرفت و درباره اينكه آيا از قتل شهرام مطلع بود يا نه گفت: يكي از اولين شب‌هاي سال 86،‌مهران به خانه ما آمد و با اصرار از من خواست به خانه او بروم؛ او تلويحا به تلاش براي انتقال يك جسد اشاره كرد اما من كه احتمال چنين كاري از او را نمي‌دادم باور نكردم و با او همراه نشدم. سعيد كه خود فردي سابقه‌دار است و جرايمي مانند قتل، حمل و مصرف موادمخدر و شرب خمر را در پرونده دارد، درباره قتل غلام گفت: چند ماه بعد، محمد را مقابل خانه خود در حالي كه داخل ماشينش خوابيده بود ديدم و از من خواست به خانه او برويم؛ وقتي وارد خانه او شديم،‌ فردي را در سالن و در حالي كه يك بالش روي سرش بود ديدم. وقتي بالش را كنار زد، مردي را ديدم كه سرش بر اثر اصابت جسمي متلاشي شده بود. وي افزود: از مهران پرسيدم اين شخص كيست كه در جواب گفت به من بدهكار بوده و با ميله فنر ماشين او را به قتل رسانده‌ام. وحشت كردم و از خانه او بيرون آمدم. سعيد اظهارات مهران مبني بر اينكه از او موادمخدر خريداري كرده بود را دروغ خواند و گفت: آن زمان من تازه از زندان خارج شده بودم و از سازمان زندان‌ها پولي را دريافت كرده بودم كه بخشي را به مهران دادم. شبي كه غلام را به قتل رسانده بود، من وارد حياط خانه او شدم ولي وارد خانه نشدم. به او گفتم پول مرا پس بده كه او كليد خودرويي كه بعدا فهميدم به متعلق به غلام بود را به من داد تا زمان پرداخت بدهي در اختيار من باشد. بعد از اظهارات سعيد، قاضي تردست به علت عدم حضور اولياي‌دم شهرام و غلام و همچنين عدم حضور يكي از متهمان و همچنين مطلعان در دادگاه، جلسه محاكمه را تجديد كرد تا در زمان ديگري به آن رسيدگي شود. انتهاي پيام/




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن