واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ● نويسنده: سيد محمد حسين طباطبايي ● منبع: ماه نامه پرسمان 1 شماره 23، مرداد دانشمندان طبيعى اروپا براى رؤيا حقيقتى قائل نيستند و بحث از ارتباط آن با حوادث خارجى را واجد وزن علمى نمىدانند، جز بعضى از روانشناسان كه درباره آن تحقيقاتى دارند و عليه دسته اول به خوابهايى كه پرده از امور پنهانى برمى دارد يا از حوادث آينده خبر مىدهد به طورى كه نمىتوان آنها را تصادفى و اتفاقى دانست استدلال كردهاند. قرآن در اين باره چه مىگويد؟ در قرآن شريف خوابهايى از پيغمبران و ديگران نقل و تصديق شده است؛ مانند خواب حضرت ابراهيم درباره ذبح اسماعيل، خواب حضرت يوسف، خواب رفقاى زندانى آن حضرت، خواب ملك مصر و خواب رسول اكرم(ص) درباره فتح مكه. در روايات پيغمبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) شده نيز شواهدى وجود دارد. همه ما يا خودمان خوابهايى ديدهايم كه بر امور مخفى يا حل مشكلات علمى يا وقوع حوادثى در آينده دلالت داشته است و يا از ديگران اين گونه خوابها را شنيدهايم. اين خوابها مخصوصاً خوابهاى صريحى كه به تعبير احتياج ندارد را نمىتوان اتفاقى دانست و به طور كلى با جريانهايى كه قابل انطباق بر آنها است، بىارتباط خواند. البته نمىتوان انكار كرد كه بعضى از عوامل درونى از قبيل امراض و انحرافات مزاجى و خستگى و پُرى شكم و همچنين پارهاى از عوامل بيرونى مانند گرما و سرما و ديگر چيزهادر قوه خيال تأثير دارد و قوه مخيّله نيز در خواب مؤثر است؛ مثلاً كسى كه تحت تأثير حرارت يا برودت شديد واقع شده، در خواب آتشهاى شعله ور يا برف و يخ مشاهده مىكند و كسى كه امتلاى معده و انحراف مزاج دارد، خوابهاى مشوش و بىسروته مىبيند. همچنين اخلاقيات و صفات نفسانى نيز در رؤيا بىتأثير نيست. به همين جهت اكثر خوابها در اثر تخيلاتى است كه اسباب داخلى و خارجى موجب آنها شده و در واقع كيفيت تأثير آن اسباب را نشان مىدهد. دانشمندان طبيعى فقط همين اسباب را بررسى كردهاند و نتيجه گرفتهاند كه خواب حقيقت ندارد؛ ولى همان طور كه تأثير اين اسباب را نمىتوان انكار كرد، حقيقت داشتن پارهاى از رؤياها و ارتباط آنها با امور خارجى را نيز نمىتوان ناديده گرفت. آيانفس با رؤيا اتصال دارد؟ كسى كه خواب مىبيند در فلان روز فلان جريان واقع خواهد شد و در موقع معين هم واقع مىشود، نمىتوان گفت نفس او با حادثهاى كه هنوز وجود نيافته ارتباط پيدا كرده است؛ زيرا ارتباط وجودى بين موجود و معدوم محال است. همچنين كسى كه خواب مىبيند در فلان مكان ظرفى چنين و چنان دفن است و فلان مقدار سكه طلا و نقره در آن موجود است و بعد از بيدار شدن به سراغ آن جا مىرود و زمين را حفر مىكند و ظرف را با همان خصوصيات مىيابد، نمىتوان گفت نفس وى با آن ظرف اتصال داشته است؛ زيرا اتصال نفس با امور مادى از راه حواس صورت مىگيرد و ظرفى كه با فاصله زير خاك قرار گرفته قابل درك حسى نيست. به همين جهت گفتهاند ارتباط نفس با اين گونه حوادث و اشيا از راه اتصال با علل و اسباب آنها است. توضيح آن كه جهان هستى مشتمل بر سه عالم است: 1. عالم طبيعت كه با آن آشنايى كامل داريم. 2. عالم مثال كه از نظر مرتبه وجود، فوق عالم طبيعى است و موجودات آن صورتهاى بىمادهاند و نسبت به موجودات مادى جنبه عليت دارند. 3. عالم عقل كه فوق عالم مثال است و در آن حقايق موجودات بدون ماده وصورت موجودند و نسبت به موجودات عالم مثال جنبه عليت دارند. نفس انسان به واسطه تجردش با عوامل فوق طبيعت سنخيت دارد و هنگام خواب كه به ادراكات حسى اشتغال ندارد، طبعاً به عالم هم سنخ خود برمىگردد و طبق استعدادهايش حقايقى از آن عالم را مشاهده مىكند. نفس كامل كه قدرت درك مجردات را با همان تجرد عقلىشان دارد، علل و اسباب را به نحو كليت درك مىكند؛ ولى نفسى كه به آن پايه از كمال نرسيده؛ حقايق كلى را با صورتهاى جزئى حكايت مىكند؛ چنان كه ما معناى سرعت كلى را با تصور يك جسم سريع الحركة و معناى عظمت را با تصور كوه حكايت مىكنيم. نفسى كه هنوز به مرحله تجرد عقلى نرسيده، در عالم مثال متوقف مىشود و گاه علل و اسباب اشياء را در عالم مثال به همان صورت واقعى مىبيند و در آنها دخل و تصرف نمىكند و اين همان خوابهاى صريحى است كه غالباً اهل صدق و صفا مىبينند؛ و گاه موجودات مثالى را به صورتهايى كه با آنها مأنوس است، درك مىكند؛ چنان كه علم را به صورت نور و جهل را به صورت ظلمت مىبيند و حتى ممكن است ذهن از يك معنا به معناى ضد آن منتقل شود. از اين گونه خوابها همان خواب مشهورى است كه نقل مىكند: مردى نزد ابن سيرين، مُعَبِّر معروف، آمد و گفت: خواب ديدم مُهرى به دست دارم و دهان و عورت مردم را با آن مُهر مىكنم. ابن سيرين گفت: تو مؤذن مىشوى؛ مردم با اذان تو روزه مىگيرند و از خوردن و آميزش جنسى خوددارى مىكنند. رؤيا چند قسم است؟ از آنچه گفته شد، به دست آمد كه خواب دو قسم است؛ خواب صريح كه نفس خواب بيننده در مشاهدات خود تصرفى نمىكند و به تعبير احتياج ندارد؛ و خواب غير صريح كه نفس در آنچه ديده تصرفاتى كرده؛ از اين جهت به تعبير و بازگرداندن صورت ذهنى او به صورت حقيقى و اولى نياز دارد؛ مانند تعبير نور به علم و ظلمت به جهل و حيرت. خوابهاى غير صريح نيز دو دستهاند: يكى خوابهايى كه انتقال و حكايت در آنها روشن است و به آسانى مىتوان آنها را به اصل برگرداند؛ مانند مثالهاى گذشته؛ و ديگر خوابهايى كه تصرفات نفس در آنها پيچيده و مبهم است و يافتن مشهودات اصلى براى شخص معبر سخت يا غير ممكن است. اين دسته از خوابها همان خوابهايى است كه آن هارا «اضغاث احلام» و پوچ و بىتعبير مىخوانند. اين خلاصه بحثى است كه دانشمندان علم النفس درباره رؤيا كردهاند و در قرآن شريف مؤيداتى براى آن مىتوان يافت؛ مثلاً موضوع بازگشت نفس به عالم فوق طبيعت در حال خواب از اين دو آيه استفاده مىشود: «هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ؛1 اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى.»2 ظاهر اين آيات شريف اين است كه نفس در حال خواب از بدن گرفته مىشود وتعلقش به حواس ظاهر قطع مىگردد و به سوى پروردگار بازگشت مىكند؛ بازگشتى كه مشابه بازگشت هنگام مرگ است. همچنين به اقسام سه گانه رؤيا نيز اشاراتى موجود است؛ مثلاً خواب حضرت ابراهيم(ع) و خواب رسول اكرم(ص) ا زنوع اول و خواب رفقاى زندانى يوسف از نوع دوم است. قرآن كريم به خوابهاى پيچيده و مبهم نيز اشاره دارد و از مُعَبِّران مصر حكايت مىكند كه خواب ملك را از «اضغاث احلام» دانستند.3 پىنوشت: 1. انعام(6)؛آيه 60. 2. زمر(39)؛ آيه 42. 3. كتاب فصل. __________________
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 899]