تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مى يابد، رقّت قلب پيدا مى كند، چشمانش از ترس خدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804801567




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فیلم پدر خوانده


واضح آرشیو وب فارسی:آپام:
پدر خوانده :: The Godfather
پدر خوانده :: The Godfather پدرخوانده (به انگلیسی: The Godfather) فیلمی داستانی-جنایی به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا، محصول سال ۱۹۷۲ کمپانی آمریکایی پارامونت است که بر اساس رمانی به همین نام از ماریو پوزو که در سال ۱۹۶۹ نوشته شده، ساخته شده‌ است. فیلمنامهٔ این اثر حاصل همکاری مشترک فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو است. ماجرای فیلم بین سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق می‌افتد و داستان فیلم درباره خانواده مافیایی کورلئونه می‌باشد. در فیلم ستارگانی همچون مارلون براندو، آل پاچینو، رابرت دووال، دایان کیتن و جیمز کان نقش آفرینی می‌کنند. این فیلم خیلی زود مورد توجه منتقدان و تماشاگران عام، نه تنها در ایالات متحده که در تمام نقاط جهان، قرار گرفت. چندی نگذشت که محبوبیتی بی‌نظیر کسب کرد تا آنجا که حال مقام دوم را در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر وب‌گاه «IMDb» دارد. به دلیل استقبال فوق‌العاده تماشاگران از این فیلم، دو سال بعد از اکران آن، قسمت دیگری از این فیلم به نام پدرخوانده: قسمت دوم و در سال ۱۹۹۰ نیز قسمت سوم این فیلم با نام پدرخوانده: قسمت سوم ساخته شد. بازیگران مارلون براندو (دون ویتو کورلئونه) ال پاچینو (مایکل کورلئونه) جیمز کان (سانی کورلئونه) ریچارد کاستلانو (پیت کلمنزا) رابرت دووال (تام هاگن) استرلینگ هایدن (کاپیتان مک کلوزکی) تالیا شایر (کانی کورلئونه) جان کازال (فردو کورلئونه) سیمونتا استفانی (آپولونیا ویتلی کورلئونه) داستان فیلم اول فیلم در جشن عروسی کانی، دختر دون ویتو کورلئونه، با کارلو ریزی در لانگ بیچ نیویورک، در لانگ آیلند در اواخر تابستان ۱۹۴۵ شروع‌ می‌شود. وقت پدرخوانده برای شنیدن خواهش های دوستان و زیردستان چاپلوس پر شده است. یکی از این خواهش ها را پسر خوانده او، جانی فونتین خواننده مطرح می‌کند. او به نفوذ کورلئونه برای گرفتن یک نقش در فیلمی که توسط جک ولتز تهیه می‌شود، احتیاج دارد. دون کورلئونه به او اطمینان خاطر می‌دهد که همه چیز را درست کند. در این میان، کوچک‌ ترین پسر دون، مایکل از خدمتش در جنگ جهانی دوم بازگشته است و به همراه دوست دخترش وارد جشن عروسی می‌شوند. کمی بعد، وکیل خانواده، تام هاگن وارد فیلم می‌شود. او بی خانمانی آلمانی – ایرلندی و دوست پسر بزرگ دون کورلئونه، سانی بوده است. دون، هاگن را در کودکی به خانه آورده و مانند پسر خودش او را بزرگ کرده است. حال در بزرگسالی او وکیل شخصی و محرم اسرار خانواده است. بعد از جشن، هاگن به هالیوود می‌رود و از رییس استودیو، ولتز می‌خواهد که فونتان را در فیلم به بازی بخواند. هاگن از طرف دون کورلئونه به ولتز برای پایان دادن به اعتصاب کاری که در حال از هم گسیختن استودیو بود، پیشنهاد کمک می‌دهد و اضافه می‌کند که دون لطف او را تا ابد فراموش نخواهد کرد. این خدمت دون در ازای واگذاری نقش کلیدی فیلم به فونتان است. ولتز که هنوز از فونتان به خاطر رابطه‌اش با هنرپیشهٔ جوانی که وی برای شکوفایی و موفقیتش وقت و پول زیادی صرف کرده بود، بسیار عصبانی است، این پیشنهاد را نمی پذیرد. ولتز فونتان را به این خاطر سرزنش می‌کند که باعث شده بود این هنرپیشه آینده‌ دار قبل از آنکه توسط او به یک ستاره تبدیل شود از دستش در برود و غضبناک هاگن را از منزلش بیرون می‌کند. صبح روز بعد، وقتی که ولتز از خواب برمی خیزد، سر بریدهٔ اسب اصیلش را در تختخواب خود می بیند. وقتی که تام به نیویورک برمی‌گردد، خانواده در حال معامله با ویرجیل سولوتزوی ترک، یک دلال با نفوذ هروئین هستند. سولوتزو از دون کورلئونه تقاضای حمایت سیاسی و یک میلیون دلار پول برای وارد کردن عمده هروئین و پخش آن می‌کند. علیرغم قول سولوتزو مبنی بر برگشت خیلی خوب پول، دون کورلئونه وارد معامله نمی‌شود، اما سانی بی تجربه برخلاف پدرش به این معامله اظهار علاقه می‌کند. لوکا براسی، انتقام گیر وفادار دون کورلئونه مامور جمع آوری اطلاعات از خانواده تاتاگلیا از حامیان سولوتزو می‌شود. او خیلی زود توسط آنها کشته می‌شود. پس از امتناع دون کورلئونه، تام هاگن توسط سولوتزو دزدیده می‌شود. خود دون، اندکی پس از خرید میوه از یک دکه مورد حمله مسلحانه قرار می‌گیرد. با این تصور که دون کورلئونه از بین رفته است، سولوتزو هاگن را راضی می‌کند که به سانی همان پیشنهادی را بدهد که خود او قبلا به پدرش داده بود. پس از آزادی هاگن، سانی از قبول پیشنهاد سرباز می‌زند و قول می‌دهد که برای تلافی سوء قصد به جان پدرش، که به هر نحو زنده مانده بود، با تمام قوا با تاتگلیاها بجنگد. اکنون خانواده کورلئونه خود را برای جنگ شدید احتمالی با سایر خانواده‌ ها نیز آماده می‌کند و سایر خانواده‌ های مافیا برای جلوگیری از یک درگیری ویرانگر، علیه کورلئونه‌ ها جبهه می‌گیرند. در حالیکه کورلئونه‌ ها جمعند و تلاش می‌کنند با لوکا براسی تماس بگیرند، جلیقه براسی به دستشان می‌رسد، جلیقه‌ای که دور یک ماهی مرده پیچیده شده. مایکل، که در تجارت خانواده وارد نشده‌ است و خانواده‌ های دیگر او را به چشم یک غیرنظامی می بینند برای عیادت پدرش به بیمارستان می‌رود. ولی هیچ اثری از افراد پدرش که باید برای محافظت از او کشیک بدهند، نمی‌بیند. بدین ترتیب متوجه می‌شود که برای شلیک مجدد به پدرش، دوباره برنامه‌ ای ریخته شده. مایکل با اینکه کمک خواسته، نگران این است که قبل از رسیدن کمک اتفاقی بیافتد. مایکل، انزوی بیگناه را که برای ادای احترام به بیمارستان آمده بود به خدمت خود می‌گیرد. به او می‌گوید که بیرون بیمارستان در کنار او بایستد و تهدیدگرانه خود را مسلح جلوه دهد. بعد از مدتی ماشین‌ های پلیس به سرکردگی سروان مک کلاسکی فاسد از راه می‌رسند. مایکل مک کلاسکی را به آدم سولوتزو بودن متهم می‌کند، و او هم با یک مشت فک مایکل را می‌شکند. مایکل در عین بیگناهی در شرف دستگیری است که تام هاگن با کاراگاهان خصوصی از راه می‌رسد. آنها مک کلاسکی را تهدید می‌کنند که اگر در کارشان دخالت کند، حکم دادگاه را اجرا می‌کنند. مک کلاسگی صحنه را واگذار می‌کند و دون در امنیت قرار می‌گیرد. در ادامه، مایکل داوطلب می‌شود که سولوتزو و محافظش، سروان مک کلاسکی را از بین ببرد. آنها در یک رستوران با سولوتزو و مک کلاسکی یک نشست صلح ترتیب می‌دهند. مایکل با اسلحه‌ای که قبلاً با دستور سانی در پشت مخزن آب دستشویی مخفی شده، هردوی آنها را در آنجا می‌کشد. از ترس دستگیرشدن قاتل، مایکل به سیسیل فرستاده می‌شود و آنجا تحت حمایت دن تماسینو، دوست قدیمی دون کورلئونه قرار می‌گیرد. او در شهر کورلئونه، در حین قدم زدن با محافظانش، مسحور آپولونیای زیبا می‌شود و او را به همسری می‌گیرد. در این خلال، در آمریکا، دون کورلئونه از بیمارستان به خانه می‌آید، و با شنیدن اینکه کشتن سولوتزی و مک کلاسی کار مایکل بوده، پریشان می‌شود. سانی به عنوان رهبر خانواده برادرش فردو را به لاس وگاس می فرستد تا با تجارت قمارخانه آشنا شود. در نیویورک، سانی تند مزاج شوهر خواهرش را به خاطر بدرفتاری با کانی، خواهر آبستنش، به شدت کتک می‌زند. پس از آنکه کارلو، کانی را برای بار دوم کتک می‌زند، سانی به تنهایی برای انتقام جویی به دنبال او می‌افتد. در این حین دشمنان خانواده که در یک باجه عوارض راهداری کمین کرده اند سانی را به شکل فجیعی با ضرب گلوله های فراوان از پا در می‌آورند. دون کورلئونه به جای ادامه انتقام جویی‌ ها، در یک جلسه با سران پنج خانواده به ناچار با قاتلین پسر بزرگش دست داده و ترتیبی می‌دهد که پسر کوچکش بتواند در امنیت کامل به خانه برگردد. در سیسیل، مایکل آماده بازگشت به آمریکا می‌شود. قبل از حرکت، یک بمب در ماشین وی کار گذاشته می‌شود. اما به جای او، آپولونیا کشته می‌شود. در جلسه سران خانواده‌ های نیویورکی، دون درمی‌یابد که شخص پشت این جنگ‌ها و مرگ سانی، دون امیلیو بارزینی است و نه فیلیپ تاتاگلیا. مایکل از سیسیل بر می‌گردد و با کی، دوست دختر سابقش تماس می‌گیرد. می‌گوید که به او احتیاج دارد، پدرش به فعالیت خود خاتمه داده و در طی پنج سال، خانواده کورلئونه کاملاً قانونی خواهد شد. اکنون در نبود سانی و به علت زرنگ نبودن فردو به اندازه کافی، مایکل مسوول خانواده شده است. مایکل عازم نوادا می‌شود. در لاس وگاس، در هتل-کازینویی که نیمی از سرمایه آن از کورلئونه‌ هاست، و توسط مو گرین اداره می‌شود، فردو، برادر مایکل از او استقبال می‌کند. میکایی مارکر دن، جانی فونتان را نیز فرا می‌خواند و از او می‌خواهد که قراردادی را امضا کند که طی آن سالی چند مرتبه با کازینو در تماس جدی درآید و همچنین از او خواهش می‌کند که دوستانش در هالیوود را هم به سوی کازینو سوق دهد. فونتان از فرصت پیش آمده برای تلافی لطف دون خوشحال می‌شود. مایکل درصدد است که تجارت روغن زیتون در نیویورک را رها کند و خانواده را به نوادا بیاورد. به مو گرین پیشنهاد خرید سهمش را می‌دهد. اما از آنجایی که گرین تصور می‌کند که کورلئونه‌ ها ضعیف هستند و او می‌تواند سهمش را به قیمت بهتری به بارزینی بفروشد، این پیشنهاد را با گستاخی رد می‌کند. مایکل همراه همسرش کی و پسرش آنتونیو به خانه برمی‌گردد. در یکی از لطیف ترین صحنه‌های فیلم، ویتو کورلئونه متذکر می‌شود که دشمنان مایکل با تلاش برای ترتیب دادن یک نشست توسط آشنایان مورد اطمینان، درصدد کشتن او هستند و کسی که پیشنهاد این جلسه را می دهد قطعا خائن است. در عین حال اعتراف می‌کند که همیشه امیدوار بوده که پسر کوچکش هیچگاه غرق تجارت خانواده نشود. کمی بعد، دون کورلئونه در حالیکه با نوه‌ اش آنتونی در باغ بازی می‌کند، به دلیل سکته قلبی جان می‌سپارد. در مراسم خاکسپاری، کاپورژیم خانواده، تسیو به مایکل پیشنهاد یک نشست با دون برازینی را در مرغزار های تسیو می‌دهد، یعنی جایی‌ که مایکل احساس امنیت کند. مایکل این پیشنهاد را می‌پذیرد، ولی به خیانت تسیو به خانواده پی می‌ برد. مایکل تصمیم می‌گیرد تا قبل از تعمید خواهر زاده‌اش عازم حرکت نشود. در ادامه مایکل ترتیب کشتن سران سایر خانواده‌ ها را می‌دهد. روکو لامپونه فیلیگ تاتاگیا را ترور می‌کند. آل نری امیلیو برازینی را می‌کشد. پیتر کلمنزا به ویکتور استراسی شلیک می‌کند. ویلی ویسی کارمین کونوئه را به قتل می‌رساند. در همین خلال، مو گرین هم در لاس وگاس کشته می‌شود. این لحظه‌ های نفس‌گیر آدمکشی‌ ها به‌وسیله تدوین موازی با صحنه شرکت مایکل در مراسم مذهبی تعمید هم‌ زمان شده است. وقتی که تسیو و تام هاگن آماده ترک جلسه می‌شوند، بارزینی، از افراد هاگن، تسیو را محاصره می‌کند و او را به داخل ماشین خود می‌آورد. او دیگر هرگز دیده نمی‌شود. تسیو در آخرین لحظات به تام می‌گوید: (به مایک بگو که این فقط یک تجارت بود.) کمی بعد، به دنبال ردیابی قتل سانی، مایکل به کارلو می‌رسد و آنقدر دنبال کار را می‌گیرد که او به نقشش در قتل اقرار می‌کند. پیشنهاد می‌شود که کارلو به لاس وگاس تبعید شود، ولی در ماشین توسط کلمنزا خفه می‌شود. در انتهای فیلم، کی می‌بیند که کلمنزا و روکو کاپرژیم جدید به مایکل ادای احترام می‌کنند، دستش را می‌بوسند و او را «دون کورلئونه» خطاب می‌کنند. در به روی او بسته می‌شود، و این در حالی است که مایکل دقیقا همانی شده که پدرش نمی‌خواست. جوایز اُسکار برنده اسکار بازیگر مرد نقش اصلی برای مارلون براندو برنده اسکار بهترین فیلم برنده اسکار فیلم‌نامه اقتباسی برای کاپولا و پوزو نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای جیمز کان نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای ال پاچینو نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای رابرت دووال نامزد اسکار کارگردانی برای فرانسیس فورد کاپولا نامزد اسکار طراحی صحنه برای آنا هیل جانستون نامزد اسکار تدوین برای ویلیام رینولدز و پیتر زینر نامزد اسکار موسیقی متن برای نینو روتا نامزد اسکار صدابرداری برای چارلز گرنزبچ، ریچارد پورتمن و کریستوفر نیومن داستان فیلم دوم پدرخوانده: قسمت دوم (به انگلیسی: The Godfather: Part II) به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا در سال ۱۹۷۴ برای کمپانی آمریکایی پارامونت پیکچرز ساخته شد. این فیلم پس از موفقیت درخشان فیلم پدرخوانده و در ادامه آن ساخته شد. کاپولا در ابتدا نمی‌خواست که خود این فیلم را بسازد (به دلیل جنجال‌های بسیار با کمپانی در ساخت فیلم پدرخوانده) و کارگردانی آن را به مارتین اسکورسیزی که در آن زمان زیاد به شهرت نرسیده بود پیشنهاد کرد ولی کمپانی پارامونت با این پیشنهاد مخالفت کرد. در عوض کاپولا اختیارات زیادی از آنها گرفت و با این کار خود، از دخالت‌ های بسیار کمپانی جلوگیری کرد. این فیلم مانند قسمت اول آن هواداران بسیاری دارد و بین منتقدان بحث‌های زیادی مبنی بر اینکه کدام فیلم بهتر است شده‌ است. این فیلم در نظرسنجی وب‌گاه «IMDb» تاکنون حائز مقام سوم شده‌است. همچنین مقام دوم نظرسنجی از کارگردانان و مقام چهارم نظرسنجی از منتقدان مجلهٔ سایت‌اندساند را نیز دارا است. داستان به طور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» قبل از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونهٔ» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا و چگونگی رسیدن او به قدرت را نشان می‌دهد و اینکه مایکل چگونه در دادگاه به دفاع از خود در مقابل اتهامات می پردازد. بازیگران آل پاچینو در نقش «مایکل کورلئونه» رابرت دووال در نقش «تام هاگن» دایان کیتن در نقش «کی کورلئونه» رابرت دنیرو در نقش «ویتو کورلئونه» جان کازال در نقش «فردو کورلئونه» تالیا شایر در نقش «کانی کورلئونه» لی استراسبرگ در نقش «هایمن راث» مایکل گازو در نقش «فرانکی پنتانگلی» جی.دی. اسپرادلین در نقش «سناتور پت گیری» ریچارد برایت در نقش «ال نری» گاستون ماشین در نقش «دن فانوچی» تام راسکی در نقش «روکو لامپونه» فرانچسکا دی‌ساپیو در نقش «جوانی ماما کورلئونه» جوایز برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم: فرانسیس فورد کاپولا، گری فردریکسون، فرد راس برندهٔ جایزه اسکار بهترین کارگردانی: فرانسیس فورد کاپولا برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی: فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: رابرت دنیرو برندهٔ جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم: نینو روتا و کارمینه کاپولا برندهٔ جایزه اسکار بهترین کارگردانی هنری: دین تراولاریس، آنجلو گراهام، جورج ار. نلسون نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد: آل پاچینو نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: مایکل گازو نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: لی استراسبرگ نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن: تالیا شایر نامزد جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه: تئادورا ونرانکل داستان فیلم سوم پدرخوانده: قسمت سوم (به انگلیسی: The Godfather: Part III) ساختهٔ فرانسیس فورد کاپولا می‌باشد. این فیلم در سال ۱۹۹۰ ساخته شده است و قسمت آخر از سه گانهٔ معروف پدرخوانده می باشد. در این فیلم آل پاچینو، اندی گارسیا، دایان کیتن و سوفیا کاپولا (دختر فرانسیس فورد کاپولا) به عنوان بازیگر حضور دارند. داستان این فیلم در مورد سرانجام کار مایکل کورلئونه، پدرخوانده امپراتوری مافیایی، و تلاش‌ هایش برای قانونی کردن «تجارت» خود است. برگرفته از: ویکیپدیا

اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آپام]
[مشاهده در: www.apam.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 460]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن