واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جوان شيشهاي در يك قدمي قتل مادر جام جم آنلاين: جواني كه اعتياد شديدي به شيشه دارد ، در يك قدمي قتل مادر خود بازداشت شد و به دهها فقره سرقت از مردم اعتراف كرد. به گزارش «جامجم»، در ساعات پاياني روز گذشته درپي فريادهاي كمكخواهي زن ميانسالي در يك مجتمع مسكوني در شرق تهران، همسايهها به ياري وي شتافته و با ورود به خانه زن ميانسال، مشاهده كردند او در يك قدمي مرگ قرار دارد. با انتقال زن مجروح به بيمارستان و گزارش اين حادثه به مركز فوريتهاي پليسي 110، با دستور قضايي داديار دادسراي جنايي، تحقيق از زن مجروح آغاز شد. وي در اظهارات خود گفت: 5 سال پيش درپي يك سانحه تصادف شوهرم را از دست دادم و سرپرستي تنها فرزندم را ـ كه يك پسر 14 ساله بود ـ به عهده گرفتم. وي ادامه داد: در اين مدت سعي ميكردم با ازخودگذشتگي جاي خالي پدر را براي فرزندم پر كنم. تا اينكه چند ماه پيش متوجه شدم پسرم به دليل رفاقت با افراد ناباب، در دام مواد مخدر صنعتي ـ شيشه ـ گرفتار شده است. زن ميانسال اضافه كرد: اعتياد فرزندم تمام آرزوهايم را به كابوسي وحشتناك مبدل كرد. چند بار به اتفاق بستگانم او را در كمپ ترك اعتياد بستري كرديم اما بيفايده بود و او هر بار پس از چند روز باز هم به مواد مخدر روي ميآورد و به بهانههاي مختلف با حمله به من و حتي برخي همسايهها از آنها پول ميگرفت تا هزينه اعتيادش را تامين كند. زن مجروح تصريح كرد: ديگر از رفتارهاي او خسته شده بودم و چند بار نيز از مزاحمتهاي وي به پليس شكايت كردم تا اينكه شب حادثه او بار ديگر از من پول خواست و زماني كه مقاومت كردم با چاقو به من حمله كرد و با سرقت يك حلقه النگويم، از خانه متواري شد. دستور دستگيري با ثبت شكايت، دستور دستگيري جوان متهم صادر شد و ماموران چند ساعت پس از حادثه وي را در منزل يكي از دوستانش دستگير كردند. با انتقال متهم به دادسراي جنايي، وي اعتراف كرد به دليل اعتياد شديدي كه به مواد مخدر روانگردان دارد، هر بار پس از مصرف كنترل خود را از دست ميدهد و با حمله به مردم، اموالشان را سرقت ميكند. درپي اين اعترافات، داديار جنايي دستور شناسايي مالباختگان و ادامه تحقيق از متهم را در پليس آگاهي صادر كرد. گفتگو با متهم چند سال داري؟ 19 سال. ميزان تحصيلات؟ اول دبيرستان. چرا ادامه تحصيل ندادي؟ نتوانستم، يعني راستش را بخواهيد از درس و مشق بيزارم. چه مدتي است اعتياد پيدا كردهاي؟ حدود چند ماه. چه موادي مصرف ميكني؟ اولش با سيگار شروع شد، بعد حشيش و شيشه و اين اواخر هم كراك مصرف ميكنم. پول مواد را از كجا تهيه ميكني؟ از مادرم و بستگانم. خودم هم كار ميكنم. چه كاري؟ موتورسازي. سرقت هم كردهاي؟ فقط چند بار. نحوه سرقتها؟ زورگيري بود. با يكي از بچهها سوار موتور ميشديم و با تهديد چاقو، پول، ساعت و موبايل مردم را سرقت ميكرديم. تا به حال دستگير شدهاي؟ يك بار كه با جلب رضايت شاكي آزاد شدم. چرا به مادرت حمله كردي؟ چيزي يادم نميآيد. همسايهها او را در حالتي پيدا كردند كه در يكقدمي مرگ قرار داشت. راستش من چيزي به ياد نميآورم. وقتي مواد مصرف ميكنم از خود بيخود ميشوم. همين چند روز پيش وقتي به اتفاق دوستانم پشت بام بوديم، ميخواستم خودم را به پايين بيندازم كه آنها مانع شدند. اين شرايط تا چه زماني ادامه خواهد يافت؟ اين بار اگر آزاد شوم، سراغ اعتياد نخواهم رفت. اي كاش مادرم رضايت دهد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]