اداي دين از نوع اساطيري

واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: اداي دين از نوع اساطيري
هنر يا پيشه

اداي دين از نوع اساطيري
صفحه S07 سينما (جنوبي) ، شماره سريال 17217 ، تاريخ انتشار 871215

سريال «نرگس» از سري كارهاي ماندگار و خاطره انگيزي مي باشد، كه كم پيش مي آيد مخاطبان تلويزيون آن را از ياد ببرند، البته تكرار اسطوره انگيز چنين سريالي به آمال دست نيافتني بدل شده كه به گذر زمان (البته اگر عمرتان قد بدهد) نياز دارد هر چند كه هميشه حواشي يك اثر با هر رويدادي مهم تر و جذاب تر بوده، تا جايي كه ثابت شده هر پديده جنجالي و ماجرادار، مطمئنا با استقبال بيشتري رو به رو خواهد شد.

«نرگس» نيز از سريال هايي بود كه مرگ بازيگر اصلي اش يكي از علل موفقيت آن شد.

«پوپك گلدره» بازيگر اصلي سريال در جرايان توليد در سانحه اي دلخراش مجروح و بعد مدت ها كما از دنيا مي رود و عوامل سريال را تنها مي گذارد.

«پوپك گلدره» با بازي در «خاطرات شيرين دريا» به اوج شهرت رسيد و در «موج مرده» ابراهيم حاتمي كيا تثبيت شد.

او توانست شخصيت «نرگس» را به طور كامل و همه جانبه اي به تصوير كشد و تمام خصوصيات او را جزء به جزء به بيننده بشناساند.(خدا بيامرزدش)

از بحث بازي « پوپك گلدره» و حادثه جان خراش پيرامون او كه بگذريم، به طور كلي سريال «نرگس» با پايان مجهول الحال و نامعلومش به اولين تراژدي سريالي دنباله دار در تلويزيون بدل شد كه مطمئنا اشك جماعت زيادي را درآورده است.

اما بايد گفت برطرف كردن چالش از بين رفتن «گلدره» بازيگر نقش اول سريال، نيازمند شهامت پذيرفتن بقيه اين نقش و كاراكتر از سوي بازيگري ديگر بود، كه كمتر كسي جسارت اين كار را داشت. زيرا بازي كردن نقش شخصي كه كاملا معرفي و شناخته شده است (آن هم توسط بازيگري ديگر) كاري بس سخت و غيرقابل انعطاف مي باشد.

اين اتفاق و برخورد باعث شد مخاطبان سينما درك كنند كه هر بازيگري روش و شيوه اي منحصر به فرد دارد و همگي از يك سبك و سياق در امر بازي كردن نقششان استفاده نمي كنند.

به طور خلاصه تنها كسي كه حاضر به پذيرفتن اين شرايط سخت شد، «ستاره اسكندري» بود كه در ابتدا بينندگان سريال را دچار شوكي غيرقابل انتظار كرد، اما در ادامه توانست با شيوه خاص خودش كاراكتر «نرگس» را به خوبي هدايت كرده و بازي كند.

او بازيگري را با تئاتر شروع كرده و در ادامه وارد تلويزيون شده است، اگرتوجه كرده باشيد «ستاره اسكندري» را زياد بر پرده سينما و در فيلم سينمايي نمي بينيد و بيشتر شاهد فعاليت او در عرصه سيما مي باشيد.

اخيرا با بازي در «مرگ تدريجي يك رويا» به اوج رسيد و توانست نظر منتقدان زيادي را جلب كند، اما به طور جدي غير از بازيگري شغل ديگري را تجربه نكرده بود تا اين كه به فكر شغل ديگري افتاد.

او يك سال و نيم است كه به همراه «محسن عليخاني» و «مريم باقره» از بازيگران تئاتر، يك كارگاه بافت به اسم «مجموعه تار اول» راه اندازي كرده اند.

او به علت نابساماني شرايط تئاتر و نبود فيلم نامه اي قابل قبول به سراغ شغل ديگري رفته و عشق به اسطوره ها و گذشتگان را در اين كار جست و جو مي كند.

او و همكارانش با مطالعه بر روي سيستم، روش و دستگاه هاي بافت در 4 هزار سال پيش، مجموعه اي از احياء، پژوهش و نمايش شكل بافت در آن دوران را راه اندازي كرده اند، به نوعي كه پارچه هايي دست بافت به سبك چهار هزار سال پيش توليد مي كنند و طراحان لباس با آن ها لباس هاي سنتي و اساطيري تهيه كرده و به عرصه نمايش و فروش مي رسانند (مطمئنا قيمت ها سرسام آور خواهد بود)

از آن جايي كه بازيگري از نظر مالي حرفه اي بي رحم و بي ثبات مي باشد، اميدواريم اين حرفه « ستاره اسكندري» ثابت و پايدار باشد و بتواند سنت ها و چگونگي صنعت پارچه را نيز به مردم معرفي كند.

اين شايد راه مناسبي باشد كه بازيگران، شغل ديگري غير از حرفه بازيگري داشته باشند، زيرا ديگر هيچ يك از آن ها صرفا به علت مسائل مالي كاري را نمي پذيرند و در نتيجه ديگر كليشه و تكراري نخواهند شد، اين طور شايد تعداد كارهاي ضعيف و بي محتواي تصوير نيز به حداقل ممكن برسد و مسئله مالي اولين و آخرين هدف برخي از عملكردها نباشد.

«ستاره اسكندري» نيز راهي ديگر براي اداي دينش به جامعه ايران پيدا كرده است، اميدواريم ثابت قدم و پيشرو در راستاي شناخت و معرفي تاريخ كهن اين سرزمين فعاليت كند و موفق باشد.

چهارشنبه|ا|14|ا|اسفند|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]

[مشاهده در: www.khorasannews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]