تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى‏كنم كه خداوند دعايش را ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804863249




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خيلي‌ها آرزو داشتند شهيد شيرودي شوند


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خيلي‌ها آرزو داشتند شهيد شيرودي شوند خبرگزاري فارس: همرزم شهيد شيرودي گفت: شهيد علي‌اكبر شيرودي از نظر تاكتيك‌هاي نظامي، ايمان، اخلاق، مديريت و شهامت براي همه الگو بود و خيلي‌ها آرزو داشتند، شهيد شيرودي شوند. صفر پايخان در گفت‌وگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: در سخن گفتن از شهيد شيرودي بايد خيلي دقت كرد زيرا او از لحاظ ايمان، اخلاق، شجاعت و ذكاوت يك فرد خاص بود و با همه فرق مي‌كرد. وي افزود: از سال 1353 در دانشگاه خلباني هوانيروز با علي اكبر شيرودي آشنا شدم و دوستي من با او در دوران جنگ در پايگاه عملياتي كرمانشاه شروع شد؛ پايگاه عملياتي كرمانشاه منطقه‌اي بود كه از نظر نيرو و تجهيزات آ‌مادگي كامل را در آغاز جنگ داشت و يكي از يگان‌هاي پشتيباني در منطقه غرب محسوب مي‌شد؛ در حقيقت جوانان با شهامت و با غيرتي آنجا بودند كه توانستند با پشتيباني به موقع حملات دشمن را دفع كنند كه شهيد شيرودي يكي از همان قهرمانان بود. هم پرواز شهيد شيرودي گفت: در سال 57 علي اكبر شيرودي نخستين كسي بود كه در كميته‌هاي تشكيل شده بعد از انقلاب، فعاليت مي‌كرد؛ وي در مسجد جليلي كه بيشتر نيروهاي هوانيروز در آن كميته شركت داشتند، هركاري انجام مي‌داد؛ حتي نگهباني مي‌كرد. وي ادامه داد: شهيد شيرودي بعد از مسئله كردستان نخستين خلباني بود كه عمليات پرواز به آنجا را انجام داد؛ به طوري كه در روستاها آوازه دلاورمردي‌هاي شهيد شيرودي در تمام منطقه آذربايجان غربي و شرقي و كردستان حتي روستاهاي سرپل ذهاب پيچيده بود. پايخان تصريح كرد: 10 ساعت پس از حملات هوايي ارتش عراق، نيروهاي يگان هوانيروز كه بنده هم در آن حضور داشتم به فرماندهي شهيد شيرودي كه ليدر تيم‌هاي پروازي بود، از پايگاه كرمانشاه به مدت 35 دقيقه پرواز خود را به سرپل ذهاب رسانديم. وي افزود: ما تجهيزات نظامي، رويكردهاي كارآمد و جوانان شجاع و با ايمان در هوانيروز داشتيم ولي با دشمني روبه‌رو بوديم كه هيچ شناخت و اطلاعاتي بر تاكتيك‌ها، نيروها، مكان‌هاي استقرار و تجهيزات آنها نداشتيم؛ اين در حالي بود كه 50 درصد پيروزي در جنگ از طريق كسب اطلاعات از نيرو و توان دشمن ميسر مي‌شود. پايخان اضافه كرد: وقتي ما به "سرپل ذهاب " رسيديم، فضاي منطقه به هم ريخته بود. بيشتر نيروهاي خودي، ارتش و لشكر زرهي 81 كرمانشاه با شورشگران كردستان درگير بودند و رژيم بعث عراق بعد از چندين ماه رزمايش و اشراف كامل به مناطق و پادگان‌هاي نظامي، به كشور ما حمله كرد. وي ادامه داد: رژيم بعث عراق با 12 لشكر زرهي، پياده، مكانيزه و پشتيباني قوي و نيروي هوايي كاملاً آماده از جنوب و غرب حمله كرد؛ وضعيت پادگان خيلي به هم ريخته بود و تعداد زيادي از مردم به سمت جاده‌هاي خروجي شهر در حركت بودند؛ با يگان‌هاي پرواز به طرف سرپل ذهاب و قصر شيرين رفتيم و ملاحظه كرديم كه ستون ارتش عراق با تانك‌ها و تجهيزات به طرف خاك ما در حال حركت هستند. همرزم شهيد شيرودي افزود: ما بدون طرح و پوشش هوايي به طرف آنها حمله كرديم و نخستين هدفي كه زديم، نفربري حامل يك نظامي عراقي بود؛ نخستين راكد را زديم و خوب عمل كرد. ارتش عراق احساس مي‌كرد كسي در منطقه نيست اما احتمال داده بود شايد در ارتفاعات «پاتاق»، خطري آنها را تهديد كند و زماني كه به ارتش عراق ضربه وارد آمد، مجبور شد با دقت بيشتري در عمليات حضور پيدا كند. پايخان گفت: خوشبختانه فاصله‌ ما با مقر (پادگان ابوذر) در زمان پرواز 9ـ 8 دقيقه بود؛ بچه‌ها با شور و شوق خاصي بارها باك هلي‌كوپترها را از سوخت پر مي‌كردند و به منطقه درگيري برمي‌گشتند، ما همان روز ركورد پرواز را كه 6 ساعت بود به 12 ساعت رسانديم. وي ادامه داد: قانون پرواز اين بود كه يك خلبان براي آنكه آماده پرواز شود بايد 8 ساعت خواب راحت و بدون اضطراب و ناراحتي و تغذيه كامل و سالم داشته باشد تا بتواند پرواز موفق و خوبي انجام دهد ولي از آنجا كه هدف ما چيز ديگري بود، بچه‌ها بدون استراحت و بي‌وقفه پرواز مي‌كردند. همرزم‌ شهيد شيرودي اضافه كرد: در مقر، آشپزي به نام "سيف‌الله " داشتيم؛ سيب زميني آب پز شده را تهيه مي‌كرد و ما در داخل هليكوپتر مي‌خورديم و به پرواز ادامه مي‌داديم؛ بچه‌ها خيلي با عشق حمله كردند و نيروهاي عراق كه تا سر پل ذهاب پيشروي كرده بودند، كمي عقب نشيني كردند و بالاخره زمين‌گير شده و حالت تدافندي پيدا كردند ولي چند ساعت بعد با تحريك فرماندهان، 3 بار حمله سنگيني به ما شد. همرزم شهيد شيرودي گفت: اين روند دفاعي و حمله، از روز اول جنگ تا 3 ماه ادامه داشت زيرا طرح عملياتي و شناسايي كامل منطقه انجام نشده بود، در منطقه ايلام و سرپل ذهاب، هوانيروز درگير اصلي با نيروهاي عراق بود؛ نيروها با هليكوپتر بر طبق دستورالعمل‌هاي ابلاغي با دشمن مقابله مي‌كردند. وي افزود: با حملات سنگين عراق، بني‌صدر دستور داد كه پادگان ابوذر تخليه شود در حالي كه آن پادگان، منبع مهمات و تجهيزات بوده و تيپ زرهي در آنجا مستقر بود؛ شهيد شيرودي با اين امر مخالفت كرد و گفت «ما مي‌توانيم جلوي نيروهاي دشمن بايستيم» و بچه‌ها با ايمان و انگيزه‌اي كه داشتند، جلوي اين امر را گرفتند تا اينكه پس از 3 ماه جنگ كلاسيك و منظم آغاز و جبهه با آمدن نيروهاي سپاه، بسيج و ارتش شروع شد. پايخان تصريح كرد: شهيد علي‌اكبر شيرودي از نظر اخلاقي خيلي مهربان و شوخ طبع بود و در مواقع حساس، تصميم‌گيري و برنامه خيلي خوبي را ارائه مي‌داد ضمن اينكه از نظر تاكتيكي خيلي خوب عمل مي‌كرد و پيش‌بيني او از عملكردهاي عراق درست بود؛ زماني كه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني براي بازديد به منطقه آمد، شهيد شيرودي به او گفت «به امام خميني (ره) بگوييد شيرودي با يارانش در پل ذهاب حضور دارند و نيروها، با ايمان و تخصص با موج توفنده عراق مقابله مي‌كنند». وي افزود: شهيد شيرودي فرد بزرگي است؛ او يكي از شهداي اسطوره‌اي براي ملت ايران بوده و در كنار او، شهيد احمد كشوري و شهيد حميد سهيليان از بهترين‌هاي هوانيروز بودند. همرزم شهيد شيرودي گفت: شهيد شيرودي با بچه‌ها رابطه نزديكي داشت و براي نجات نيروها، استانداردها را كنار مي‌زد؛ در عمليات «بازي دراز» پشت ارتفاعات بازي دراز يكي از فرماندهان توسط نيروهاي دشمن از ناحيه دو دست آسيب ديده بود؛ شهيد شيرودي آرام و قرار نداشت و مي‌گفت «بايد كاري براي نجات او انجام دهيم» ما هم تا آن زمان سيستم پرواز شب نداشتيم تا اينكه به اتفاق شهيد شيرودي و شهيد جواد اميني ساعت 21 خودمان را به منطقه رسانديم؛ نيروهاي عراق متوجه حضور ما شدند و با توپ‌ها و ضدهوايي‌ها به طرفمان حمله كردند؛ درگيري صورت گرفت و ما شاهد بوديم كه شهيد شيرودي كارهاي غيرممكن مي‌كرد. وي اظهار داشت: در حدود 7 ماه از شروع جنگ تحميلي گذشته بود كه عمليات بازي‌دراز با هدف و طراحي مشخصي شروع شد و موقعيت ارتفاعات به دو منطقه شمالي، دشت ذهاب و منطقه جنوبي دشت گيلانغرب مشرف بود؛ منطقه بازي‌دراز صعب‌العبور و از نظر ديدباني اهميت فوق‌العاده‌اي داشت، به همين علت عراق نخستين كاري كه انجام داد ارتفاعات بازي‌دراز را تصرف كرد و از آنجا تمام جاده‌هاي تداركاتي ما را زيرنظر داشت. پايخان اضافه كرد: جلساتي با فرماندهان سپاه، ارتش و هوا‌برد برگزار شد؛ نقشه عمليات اين بود كه ما ارتفاعات بازي را از دشمن پس بگيريم، بنابراين به همراه ليدر پرواز (شهيد شيرودي) براي شناسايي موقعيت و گره‌ها به منطقه رفتيم؛ اواخر فروردين دستور حمله صادر شد و ما از ساعت 6 صبح دوم ارديبهشت در ارتفاعات سخت بازي‌دراز با كد رمز "شيرود " عمليات را شروع كرديم؛ دشمن با تمام نيرو بر روي رزمندگان آتش مي‌ريخت و ما نيروها را با هليكوپتر جا به جا مي‌كرديم. وي بيان كرد: در آن عمليات به فرماندهي شهيد شيرودي، حملات گسترده‌اي بر روي نيروهاي دشمن انجام داديم اما دشمن نمي‌خواست قبول كند كه ما اين منطقه را پس بگيريم؛ به همين دليل پاتك‌هاي سنگيني انجام مي‌داد و يك حمله ايضايي را شروع كرد؛ (هميشه پاتك‌هاي عراق از حملات او سنگين‌تر بود.) همرزم شهيد شيرودي گفت: در پادگان ابوذر تعداد زيادي از خبرنگاران خارجي حضور داشتند و زماني كه ما مي‌رفتيم و چند دستگاه تانك را منهدم مي‌كرديم خبرنگاران فوراً از ما مي‌پرسيدند«چه كار كرديد؟» در يكي از اين حملات، 4 دستگاه تانك را منهدم كرديم؛ بعد از عمليات خبرنگار انگليسي از شهيد شيرودي پرسيد «چه كار كرديد؟» شهيد شيرودي پاسخ داد «4 دستگاه تانك را منهدم كرديم» خبرنگار انگليسي گفت «باور نمي‌كنم كه شما با اين سرعت اين كار را انجام داده باشيد» شهيد شيرودي به خبرنگار انگليسي گفت «ما توانمند هستيم» و او را مجبور كرد تا با او به منطقه برود و از نزديك فيلمبرداري كند. شهيد شيرودي به او گفت «از اين صحنه‌ها فيلمبرداري كن و به تمام جهان نشان‌ بده و بگو كه ما به اين هليكوپترها اجازه نمي‌دهيم كه حمله‌هايشان را ادامه دهند». وي تصريح كرد: با شهيد شيرودي، 15روز پرواز مشترك داشتم تا اينكه روز 8 ارديبهشت يكي از خلباناني كه موشك مي‌زد، بيمار شد؛ شهيد شيرودي با مهارتي كه داشت با هليكوپتر ديگري پرواز كرد و به من گفت « امروز از هم جدا مي شويم»؛ آن‌ روز 3 فروند هليكوپتر آماده شديم و ساعت 8 صبح پرواز را شروع كرديم. هم‌پرواز شهيد شيرودي افزود: شهيد شيرودي هميشه نخستين فروندي بود كه پرواز كرده و راكد را پرتاب مي‌كرد؛ او همه خلبانان را به مقر هدايت مي‌كرد و با دريافت موقعيت بچه‌ها در مقر، آخر از همه خود به مقر بر مي‌گشت. وي ادامه داد: روز 8 ارديبهشت به خاطر اينكه عمليات را ديرتر از روزهاي ديگر شروع كرده بوديم؛ نيروهاي عراق ما را از رو به رو ديدند، يكي از تانك‌هاي عراق بي‌وقفه به طرف ما شليك مي كرد؛ آنروز احمدرضا آرش هم‌پرواز شهيد شيرودي بود، يكدفعه متوجه شديم كه كابين هليكوپتر شهيد شيرودي 2 نصف شد. پايخان افزود: با بچه‌ها‌ به سمت محل حادثه رفتيم، آرش به سختي مجروح شده و شهيد علي اكبر شيرودي با اصابت تركشي به ناحيه گردن به آرزويش رسيد؛ آري رستم منطقه بازي دراز شهيد شد. وي گفت: به مناسب شهادت علي اكبر شيرودي مراسم سينه زني در منطقه برگزار شد كه بيش از 2 هزار نفر در اين مراسم شركت كردند؛ همه ما از نظر روحي منقلب شديم و باور نمي‌كرديم "اكبر " شهيد شده است. همرزم شهيد شيرودي اضافه كرد: ديگر قادر به مقابله با دشمن نبوديم. يكي از بچه‌ها با ديدن اين وضعيت خطاب به همه ما گفت «اين كارها يعني چه؟ اگر واقعا "اكبر " را دوست داريد راهش را ادامه دهيد». پايخان افزود: حملات عراق خيلي سنگين بود و ما حس نتقام داشتيم و تصوير جنازه شهيد شيرودي در ذهن ما تداعي مي‌شد؛ حملات و آتش ما تشديد پيدا كرد به طوري كه عراق از موضع پيش‌بيني شده هم عقب‌تر رفت. انتهاي پيام/ر




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن