واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - جشنواره امسال نیز مانند سالهای قبل چند فیلم ناامیدکننده داشت که تعدادی از آنها متعلق به سینماگران باسابقه بودند که فیلمهای خوبی هم در کارنامه دارند یا ندارند، اما به هر حال سالها فیلم ساختهاند. یزدان سلحشور: هر سال که جشنواره فیلم فجر شروع میشود، ما امیدهایی داریم، وقتی تمام میشود، ناامیدیهایی داریم و ناامیدیها مال موقعی است که آثاری را دیده باشیم که یا در قد و قواره جشنواره نیستند یا آنقدر مشکل روایت و کارگردانی و چه و چه دارند که آدم نمیداند از کجا شروع کند که عیبها را بگوید.آثار یادشده گاهی متعلقاند به سینماگران باسابقه که فیلمهای خوبی هم در کارنامه دارند یا ندارند اما به هر حال سالها فیلم ساختهاند و همین «تجربه» برای مخاطب «انتظارآفرین» است. به هر حال، امسال هم چند فیلم ناامیدکننده داشتیم: 1- خوابهای دنبالهدار: پوران درخشنده از همان آغاز حضورش در سینمای ایران فیلمسازی نبود که بتوان فیلمهایش را بیعیب یا کمعیب خواند اما فیلمسازی بود که برای «سینمای بدنه» پیشنهادآفرین بود و آثارش، مخاطبان خاص خودش را داشت. این روند تا سفرش به آمریکا و ساخت آن فیلم بهشدت باورنکردنی ضعیف با شرکت پسر آنتونی کوئین ادامه داشت. درخشنده پس از آن، چند سالی فیلم نساخت و بعد شروع کرد به رفع ایرادهایش؛ «خوابهای دنبالهدار» با ایده درخشانش، استفاده درست از نشانههای دو فیلم نخست درخشنده برای ارجاع فرامتنی و بازیهای درمجموع قابل قبولش میتوانست سکوی پرتاب کارگردان به عرصههایی تازه باشد اما او با وارد کردن یک سکانس «تریلر» وسط فیلمی که مخاطبانش میتوانستند کودکان و نوجوانان باشند، نهتنها یکدستی فیلم را برهم زد که در جمعبندی آن هم دچار دردسر شد و نه تنها منطق روایی فیلم دچار مشکل شد که پایان فیلم، به شوخی خنکی بدل شد که حاصل دستکم گرفتن مخاطبان توسط فیلمساز بود. خب، گاهی اوقات اینطور است، مرز میان موفقیت و شکست به قدر سر مویی است! 2- خاطره: وقتی «تریلر»ی میسازی که نشانههای سینمای «وحشت» را با خود دارد اما مخاطب در انتها به این نتیجه میرسد که نشانههای متافیزیکی آن حاصل توهمات شخصیت اصلی بوده، خود به خود روی یک نخ نازک راه رفتهای که امکان سقوط از آن بسیار است و گاهی ممکن است مثل «پنجره پنهانی» و با جانیدپ، به اثری درخشان دست یابی و گاهی هم با همان ایده در «قایمباشک» و با «رابرتدنیرو» به یک شکست تمامعیار. «خاطره» البته دارای یک «حسن» بزرگ است که نباید آن را نادیده گرفت. فیلمبرداریاش، خاص اینگونه فیلمهاست و این، در سینمای بدنه ایران، تازه است اما مشکل اصلی آن از آنجا شروع میشود که فیلمساز ]نادر طریقت[ برای غافلگیری پایانی به تماشاگر کلک میزند و بدتر از آن، اینکه اگر دوباره بخواهید خودتان ]نه از زاویه دید شخصیت زن فیلم[ کار را مرور کنید، بعد از مشخص شدن جواب معما، میبینید که نشانهها و رویکردها و عملکردهای شخصیتهای فیلم، آن وجه دوگانهای را که این نوع قصهها و گرهگشاییها باید با خود داشته باشند، ندارند. مخدوش بودن «نظرگاه» هم در فیلم و هم در فیلمنامه، این باور را در ما تقویت میکند که فیلمساز و فیلمنامهنویس خواستهاند برای مخاطب «تله» بگذارند، تلهای که حاصل دستکم گرفتن روایت و مخاطب - توأمان- است. 3- نفوذی: فیلمی که درباره روزگار اسارت و با نگاهی تمامعیار به «بازداشتگاه شماره 13» بیلی وایلدر ساخته شده و باقی فیلمنامه هم در تقاطع «صلیب دوبله» و «پرونده ایپکرس» شکل گرفته. فیلمی که پرداختن به اسارت اسیران ایرانی در عراق، نه تنها برایش «بهانه روایت» است که اساساً بهانهای است برای ساخت فیلمی مهیج در دل سینمای بدنه ]که ماهیتاً نمیتواند یک گزینه بد باشد.[ احمد کاوری و مهدی فیوضی البته فیلم قابل قبولی به مخاطب تحویل ندادهاند چرا که ما تنها شاهد خطاهای متعدد روایی در فیلمنامه، جای خالی ریتم در بازیها، انگیزههای مخدوش شخصیتها و سرانجام لو رفتن «خائن» اصلی، در همان یک ربع نخست فیلم ]بر مبنای قاعده روشده این نوع فیلمها؛ هر که بیگناهتر جلوه کند، خائن، خودِ اوست![ هستیم. 4- ملک سلیمان: شهریار بحرانی، در سالهایی که تازه شروع به فیلمسازی کرده بود، در حوزه تریلرهای سیاسی، موفق مینمود ]البته در همان ابعاد سینمای نوپای دهه شصت ما[ او یک تجربه ناموفق در ساخت فیلمی متافیزیکی و پر از جلوههای ویژه، در کارنامه دارد که کار را رها کرد و فیلمسازی دیگر، کار را به سرانجام رساند و اکنون با این فیلم ]فیلم نخست از سری زندگی «سلیمان نبی(ع)»[ بازگشته تا با عوامل فنی چینی - هنگکنگی، کاری بکند کارستان اما... فیلمنامه بیشتر شبیه نمایشنامهای رادیویی است که اگر چشمتان را هم ببندید، چیزی از دست نمیدهید و پر از تکگویی است.شخصتیها و انگیزههایشان تعریف نمیشوند و فیلم لبریز از بازتولید «زامبی لند»، «ون هلسینک»، «هری پاتر»، «ارباب حلقهها» و... است و البته جلوههای ویژهاش حتی در حد فیلمهای علمی- تخیلی «B» هم نیست و این، یعنی فیلم خوبی نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]