واضح آرشیو وب فارسی:قدس: بابك؛ پسري كه سرطان را از پاي درآورد؛ قهرماني كه اميد را دوباره معنا كرد
* رسول بهروش
1) فوج فوج خبر بد از راه مي رسد و ما در عمق تاريكي راهمان را گم كرده ايم و البته چاهمان پيش رويمان همچنان و با قدرت، خودنمايي مي كند! گاهي حجم اتفاقهاي زشت به اندازه اي زياد مي شود كه يقين مي كني پشت اين سياهي ها هيچ نمانده و آنكه انتظارت را مي كشد، ديو بدسيرتي است كه براي بلعيدن آخرين بقاياي اميد كمين كرده ...! در اين ميانه اما، گاهي نوري انقلاب مي كند!
2) خبر بهبودي بابك معصومي اگر بهترين اتفاق ورزشي سال نباشد، قدر مسلم يكي از شيرين ترين هاي آنهاست. بدون تعارف جاي «اميد» در زندگي خانواده هاي جامعه ما بدجوري خالي است. در تركتازي ظالمانه و بي رحمانه يأس و نوميدي، جان گرفتن دوباره قهرماني كه دلاورانه پنجه در پنجه خشمگين مرگ انداخته بود، حكم ظفر را دارد براي آدمهايي كه به تدريج به زانو زدن خو گرفته اند و با نخستين ناكامي، هم آغوش غم مي شوند.
3) فلسفه ايجابي نماد ورزش در هر جامعه اي، توليد مركزي فعال و پويا براي قيام مسلحانه و ساعيانه عليه رخوت، كژي، سستي، سكون و ايستايي است.
شوربختانه آنچه در پاره اي اوقات بر ورزش كشورمان استيلا يافته قهرمان سازي، نواي آلوده ساز ناكوك قهرمانان ناخلف را بيرون كشيده است. ورزش كه مي تواند و بايد آخرين سنگر مبارزه با آلايش و مهمترين مجموعه پالايش در جامعه باشد، در مملكت ما اغلب اولين سنگري بوده كه به تسخير پلشتي ها درآمده و بي هيچ مقاومتي تسليم دوپينگ، ناسزا، دزدي، خيانت، تباني و هزار آلودگي ديگر گرديده است. در چنين فضاي سياهي، بايد به احترام نور اميدي كه ناگهان از راه مي رسد و همه چيز را به هم مي ريزد برخاست و كلاه از سر برداشت!
4) شفاي بابك، پشت گرمي بزرگي براي همه آدمهاي اين جامعه ركود زده است؛ براي ستاره هايي چون كريمي و قلعه نويي كه اميد دادند و مي آموزند كه حرارت دست گرمشان حيات بخش شده است، براي رسانه ها كه خرق عادت كرده و در بالين يك ستاره «افول كرده» جمع شدند و خواهند آموخت كه گاهي يك «قطع اميد شده» معجزه مي كند، براي مردم كه انرژي دادند و ياد مي گيرند كه خداوند عظيم ترين اتفاقها را در نهاد حمايت و همبستگي به وديعه گذاشته و البته براي سرطاني ها كه ... براي سرطانيها كه خودشان قبل از بيماري تبر به دست به جان خودشان افتاده اند. آنها كه با اولين حمله تسليم شده اند و دل بريده از همه چيز، به انتظار ملاقات مرگ نشسته اند.
اين شفا دنيايي از پيام بود براي آنهايي كه هنوز در قدرت ايمان و حرارت ترديد دارند.
اينجا ايستگاه آخر است و هيچ كس چهار روز بعدتر منتظرشان نيست. آنها كه خود را تنها مي يابند، بي آنكه به انرژي و توانايي بي پايان انساني شان رجوع كنند و دواي لب تشنه را در كوزه درون بيابند!
5) به افتخار ورزشكاري كه اميد را دوباره معنا كرده قيام مي كنيم و از ته دل براي پسري كه كلك سرطان را كند خوشحالي مي كنيم. فوج فوج خبر بد و موج منفي از راه مي رسد، اما دل گرم مي كنيم به اراده قهرماني كه نه تنها از بالين خود برخاسته، بلكه درصدد دوباره بازگشتي به دنياي قهرماني است. حالا پشتمان نمي لرزد وقتي مي خواهيم در دنياي ورزش، يك الگو به مردم نشان بدهيم!
يکشنبه 17 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]