تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819338882
« گاهي به آسمان نگاه كن» همهي آنچه تئاتريها و راديويها از «احمدآقالو» گفتند
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: « گاهي به آسمان نگاه كن» همهي آنچه تئاتريها و راديويها از «احمدآقالو» گفتند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر
احمد آقالو ميگفت:« ما بهعنوان بازيگر چيزي را از خودمان بازي نميكنيم و براساس مجموعهاي از باورها اطلاعات و كنشها و واكنشها عمل ميكنيم.»
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين بازيگر تئاتر ايران كه در عرصهي هنرهاي نمايشي راديو فعاليتهاي موثري داشته است، مطرح ميكرد:« ما بايد بتوانيم رابطه خود را با مخاطب مسحكمتر كنيم. توجه به نمايش راديويي كه هنري مردمي است بايد در راس حركت سازمان صداوسيما باشد.»
او در گفتوگوي با نشريه داخلي مركز هنرهاي نمايشي راديو داشته، همچنين اضافه كرده است: «راديو نمايش ميتواند در شكلدادن به ادبيات، فرهنگ عامه، موسيقي و سنتهاي هنري جامعه تاثير بگذارد. »
او همچنين ميگفت: «ما بايد جامعه خود را بهطور دقيق زير ذرهبين بگذاريم. بازتاب كار ما حتما روي جامعه تاثير خواهد گذاشت.»
شامگاه گذشته 3 آذر ماه 1387 احمد آقالو پس از تحمل چند ساله سرطان لوزالمعده از دنيا رفت.
او متولد 1328 در قزوين و كارشناس نمايش از دانشكده هنرهاي زيبا بود و پس از گذراندن يك دوره آموزشي بازيگري در هنرستان هنرهاي دراماتيك كار خود را آغاز كرد.
اين بازيگر پيشكسوت در عرصه تئاتر با هنرمنداني همچون علي رفيعي، حميد سمندريان، محمد رحمانيان، آتيلا پسياني، مجيد جعفري و... همكاري كرده بود كه حاصل آن اجراي نمايشهايي همچون «ازدواج آقاي ميسيسيپي» (حميد سمندريان)، «يادگار سالهاي شن» (علي رفيعي)، «شهادتخواني قدمشاد مطرب»
(محمد رحمانيان)، «مصاحبه»، «خروس» و «پل» (محمد رحمانيان)، «آئورا» (آتيلا پسياني)، «تراژدي كسري» (مجيد جعفري) و ... است.
از آخرين نمايشهايي راديويي كه اين هنرمند پيشكسوت كشورمان در آن ايفاي نقش كرده است ميتوان«نمايش صف رندان» به كارگرداني ژاله علو، «ستاره خاك» به كارگرداني آشا محرابي و «خورشيد پنهان نميماند» به كارگرداني صدرالدين شجره نام برد.
همچنين از آخرين كارهاي راديويي او ضبط مونولوگ «فيزيكدانها» درنقش شاه سليمان است كه قرار است امروز از راديو پخش شود.
احمد آقالو فعاليت سينمايي خود را با فيلم «دادشاه» به كارگرداني حبيب كاوش آغاز كرد و پس از آن در فيلمهاي «تمام وسوسههاي زمين»، «بيبيچله چله»، «پاتال و آرزوهاي كوچك»، «مجنون»، «گاهي به آسمان نگاه كن»، «يك تكه نان» و «پاداش» با كارگرداناني چون كيومرث پوراحمد، رسول ملاقليپور، كمال تبريزي همكاري داشته است.
او در سريال «سلطان و شبان» نيز نقش كاتب را به يادگار گذاشت.
احمد آقالو در سالهاي اخير به خاطر وضعيت جسماني نامساعد و بيماري، نميتوانست حضور زنده در تئاتر داشته باشد.
او در اين سالها در دو نمايش «آنتيگونه در نيويورك» به كارگرداني هما روستا و «مانيفست چو» به كارگرداني محمد رحمانيان حضور تصويري داشت كه نمايش نخست بهار 86 در تالار مولوي به صحنه رفت اما نمايش «مانيفستچو» هنوز اجرا نشده است و قرار است از 24 آذرماه در تالار «چهارسو» به صحنه رود.
او در فيلم «پاداش» به كارگرداني كمال تبريزي نيز به ايفاي نقش پرداخته كه اين فيلم هنوز اكران نشده است.
و از جمله تلهتئاترهايي كه احمد آقالو درآنها ايفاي نقش كرده است ميتوان «به بازپرس وارد ميشود»، «همه پسران من»، «تله موش»، «پسران آفتاب» اشاره كرد و سريالهاي «سلطان و شبان» و «يك مشت پرعقاب» از جمله سريالهايي هستند كه اين پيشكسوت عرصه تئاتر و راديو در آنها ايفاي نقش داشته است.
اما امروز از ساعات مخابرهي اين خبر هنرمندان در عرصههاي مختلف تئاتر و راديو دربارهي اين هنرمند سخن گفتند.
يعقوبي:
آقالو دوست داشت نقش ليرشاه را بازي كند
محمد يعقوبي كارگرداني كه احمد آقالو آخرين حضورش را در تئاتر تلويزيوني با او تجربه كرده گفت: وقتي خبر درگذشت او را شنيدم مهمترين نكتهاي كه به ذهنم رسيد، آخرين صحبتي بود كه هنگام ضبط تلهتئاتر «دل سگ» با هم داشتيم و او گفت نمايشي هست كه حتما بايد در آن كار كنم، نمايش «شاه لير» و من هم گفتم باور كنيد به نظر من «شاه لير» بهترين متن شكسپير است و او هم گفت پس ديگر مشكلي نيست كار ميكنيم! و بياختيار ياد آن لحظه ميافتم كه نشان ميداد او چهقدر اميدوار بود و با اينكه سخت بيمار بود، هرگز بيمارياش را منتقل نميكرد و اميدوار بود كه حتما بر مشكلش فائق ميشود.
يعقوبي به ايسنا در ادامه مطرح كرد: احمد آقالو از آن دست افرادي است كه هميشه دوست داشتيم با او كار كنيم و برخلاف برخي از چهرهها كه تنها از دور بزرگ هستند، وقتي به او نزديك ميشديم همان اندازه بزرگ و دوستداشتني بود.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر كه اوايل دهه 70 در كلاسهاي بازيگري حميد سمندريان، شاگرد آقالو بوده است، با ستايش روحيه انساني و منش آقالو يادآور شد: اولينبار كه او را روي صحنه ديدم، هنگام اجراي نمايش «ازدواج آقاي ميسيسيپي» به كارگرداني حميد سمندريان بود، هرگز تأثيري را كه بازي او بر من گذاشت، فراموش نميكنم با آن صدا و حضور به يادماندنياش و همه دوستان نزديكم ميدانند «ازدواج آقاي ميسيسيپي» براي من يعني احمد آقالو كه با كمترين حركات و بدون حشو و زوايد، شخصيت را چنان ميپروراند كه در ذهن تماشاگران تأثيري به يادماندني ميگذاشت.
يعقوبي سپس با يادآوري بازي درخشان آقالو در نمايش «خروس» نوشته و كار محمد رحمانيان ادامه داد: نميتوان تصور كرد كسي اين نمايش را ديده باشد و حضور و بازي او را به ياد نداشته باشد و نميتوانم ته قلبم اين خوشبختي را حس نكنم كه در نمايش راديويي «دوشيزه و مرگ» و نمايش تلويزيوني «دل سگ» با او همكاري كردم. او در نمايش «دوشيزه و مرگ» كه من نقش راوي را به آن اضافه كرده بودم، راوي بود و با آن صداي اثرگذار و زيبايش، اين نقش را جاودانه كرد.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر سخنان خود را اينگونه به پايان برد: نبايد تنها درباره بازيگري او سخن گفت، او انساني بود كه كاركردن با او هميشه لذتبخش بود. هميشه همواره اولين گزينه من در نقشهايي بود كه در سن و سال او بودند اما به دليل مشكلات اقتصادي و نبود امنيت مالي در تئاتر ترجيح ميداد در كارهاي تصويري حضور داشته باشد و من از اين فرصت استفاده كردم و در اولين كار تصويريام كه نقش مناسب او را داشتم، «دلسگ» با او كار كردم.
ميكائيل شهرستاني:
« تحمل نبودنش از خود خبر هولناكتر است»
و ميكائيل شهرستاني بازيگر و كارگردان تئاتر و راديو در يادداشتي مراتب تاسف خود را از درگذشت اين هنرمند اعلام كرد.
شهرستاني نوشته است:« در مهرماه 1328 در قزوين بهدنيا آمد و در شبانگاه سوم آذر 1387 در تهران از دنيا رفت... قصد ندارم بنالم كه احمد چنين بود و چنان كرد زيرا آنها كه از نزديك احمد را ميشناختهاند ميدانستند، و آنهايي كه احمد را از دور بهعنوان هنرپيشهاي توانمند و شيرين ديده بودند (مردمان ميگويم) شناختي داشتند كه به خودشان مربوط ميشود... اما ميتوانم اين را بگويم كه تحمل نبودنش از خود خبر هولناكتر است... هرچند منتظر بوديم، كه احمد ماهها بود با بيمارياش ستيز ميكرد. واقعيت اين است كه كمكم اطرافمان را خالي و خاليتر ميبينيم. ماه ديگر پنجم دي سالگرد درامنويس بزرگمان رادي را به سوگ مينشينيم؛ و احمد را امروز به خاك ميسپاريم. به خانهاي كه بسيار حرمت برايش قائل بود. آخرين باري كه او را ديدم كمتر از دوهفته پيش بود. در بستر، رنجور، نحيف، اما عاقل، بزرگ، ظريف و طناز. از تذكرهالاوليا حكايتي نقل كرد برايم كه قدما تا چه حد نكته بين بودند و مقيد و به خاك زنده و بارور تا چه ميزان اهميت قايل بودند و ... ما امروز از ياد بردهايم، ميخواهيم كه از ياد ببريم، و شايد راهي و گريزي است كه زمانه را سپري كنيم آهسته و بيخطر. ولي اگر به پشت سرنگاه كنيم، از غباري كه بر جا نهادهايم و هنگامهاي كه به پا كردهايم چه طرفي خواهيم بست چگونه دريادها خواهيم ماند...
احمد اين ماههاي آخر كه بيماري ضعيفش كرده بود، نازكتر شده بود و شفاف و صافتر، هرچند هميشه صاف بود. اگر نقد ميكرد همان بود كه ميگفت و اگر ستايش ميكرد بيشتر از آن «منظور» ي نداشت ... گفتم تحمل جاي خالياش هولناكتر است... احمد سهمش گويا همين بود از هستي، اما دريغا و دردا كه بيش از اين اگر ميبود ثمرهاش كم نبود. احمد از معدود انسانهايي بود كه از دروغ گفتن بيزار بود كه از اين بابت با نياكانش بسيار تعارض داشت. خصيصهاي كه در او يافت نميشد بدگويي و بددلي بود. بدكسي را نخواست هرگز... اما هميشه رنجور بود كه «دانا» بود و دانايي هميشه تاواني دارد. احمد با آنكه در روزگاراني زندگي ميكرد كه قدر و قيمت آدمها به قيمت كارها و هنري كه خرج ميكنند و قدري كه برايشان ميپردازند (حالا در كجا و براي كي بماند) بستگي دارد، به جهان گونهاي ميانديشيد كه خود را در برابرش «ناچيز» ميشمرد پس همه را دوست ميداشت حتي با آنهايي كه كمتر كار ميكرد و كمتر سروكله ميزد...
احمد هنرمندي بود پويا كه قصدشان «معلوم» بود و نادانسته به سمت و جهتي نميرفت كه نداند چرا رفته. بنده زر و سيم نبود و چاكر قدرت.
قانع بود و از هركس به قدر شأن و شناختش متوقع بود. او عالم و هستي را چنان بزرگ و بيانتها ميديد كه رنجهايش هم به هرشكل توجيهپذير بودند. احمد در ذات تنها بود. اين گونه آدمها هميشه تنهايند و بانوي بزرگوارش عليالخصوص در اين ماهها وسالهاي آخر عمر همدم و همدلي بود كه اين را چه خوب فهميد و دانست.
احمد بيش بود و من از او كم ميدانم... همانطور كه شب پيش از پروازش نزدش رفتم و بر دستش بوسه زدم، همچنان دلتنگش خواهم بود و خواهم ماند تا زندهام... اين سياهه تنها بغضي بود كه در تنهايي تركيد.»
بهزاد فراهاني:
بازيگري تكرارنشدني را از دست داديم
بهزاد فراهاني با اظهار تأسف از درگذشت «احمد آقالو»، اين بازيگر را هنرمندي بزرگ توصيف كرد كه ويژگيهاي منحصربهفردي داشت.
اين بازيگر سينما و تئاتر به ايسنا گفت: هنرمند بزرگي را از دست داديم، هنرمندي كه ويژگيهاي فردي خاص خود را داشت و همچون پرويز فنيزاده، مهين اسكويي و ... تكرارنشدني است.
فراهاني ادامه داد: «احمد آقالو» صافترين هنرمند ما بود، هرگز پنهانكاري نميكرد و از نظر اخلاق يكه بود، منش او رايج، مرسوم، دستماليشده و از پيش تعيينشده نبود چراكه او سلوك ويژه خود را داشت هرگز دروغ نميگفت و به هيچكس باج نميداد.
فراهاني بزرگترين موضوع كه «آقالو» را آزار ميداد، مميزي دانست و گفت: كساني كه او را آزردند بايد غصه بخورند، چراكه هنرمند بزرگي را از دست داديم، بازيگري كه درك بسيار بالايي از موقعيتشناسي و فضاشناسي در هنر را داشت.
او در ادامه با تقدير از صبوري همسر آقالو اضافه كرد: اين زن نازنين كه محقق بزرگ موسيقي فولكلور است، همراه با همسرش صبر و شكيبايي به خرج داد و در سكوت بيماري مهلك او را تحمل كرد.
هما روستا:
آقالو بيشكايت از دنيا رفت
در پي درگذشت احمد آقالو، هما روستا گفت: او در درجه اول انساني واقعي بود، همان انساني كه مولانا با چراغ به دنبال او ميگشت.
اين بازيگر و كارگردان تئاتر كه با لحني متاثر با خبرنگار تئاتر ايسنا گفتوگو ميكرد ادامه داد: او بهترين دوست من بود. همه خوبيها در او جمع بود. عارف بود، انسان و مهربان بود و براي همكارانش موجودي كاملا دوستداشتني بود.
روستا كه آخرينبار در نمايش«آنتيگونه در نيويورك» با احمد آقالو همكاري كرده بود اضافه كرد: او انسان واقعي بود چيزي كه اين روزها خيلي كمياب است. با بردباري كامل بيمارياش را تحمل ميكرد و هرگز گلايه نميكرد و بدون شكايت از دنيا رفت.
سمندريان:
او به تمام معنا هنرمند صديقي بود
حميد سمندريان در پي درگذشت احمد آقالو گفت: او به صفتي آراسته بود كه كمتر پيدا ميشود، اما احمد آقالو شاخص اين صفت بود. خودستا نبود. هرگز يك كلمه از خودش تعريف نميكرد.
اين كارگردان تئاتر كه در نمايش «ازدواج آقاي ميسيسيپي» و فيلم «تمام وسوسههاي زمين» با آقالو همكاري كرده بود به خبرنگار تئاتر ايسنا گفت: او به تمام معنا هنرمند صديقي بود، همانگونه كه بازيگر بسيار خوبي بود، هميشه همراه و رفيق دوستانش بود.
اگر ميخواست از كسي تعريف كند، هرگز تظاهر نميكرد بلكه تحسين را در اعمال و برخوردش ميديديم.
ژاله علو:
سابقهي احمدآقالو در تئاتر، دوبله و سينما برجسته بود
ژاله علو گفت: اخلاق و منش خوب احمد آقالو بينظير بود و هيچگاه نميتوان آن را آنطور كه بايد شناخت.
او ضمن ابراز تأسف زياد براي از دست دادن احمد آقالو گفت: اين موضوع آنقدر سخت بوده است كه واقعا نميتوان از احساس خود درباره آنچيزي كه از دست رفته و بينظير بوده است صحبت كرد.
وي ادامه داد: سابقهيي كه آقالو در تئاتر، راديو، دوبله و سينما داشت و ارزش حضور او بسيار برجسته بود.
علو در پايان تصريح كرد: آقالو فردي سلامت، نازنين و فوقالعاده بود.
شجره و ياد آغاز همكاري با احمدآقالو در 25 سال پيش
صدرالدين شجره تصريح كرد: جايگاه انساني و ارزشهاي اخلاقي و منش آقالو براي همه زبان زد بود.
اين كارگردان و بازيگر نمايشهاي راديويي ضمن ابراز تاسف از درگذشت احمد آقالو هنرمند پيشكسوت عرصه تئاتر،راديو، تلويزيون و سينما گفت: متاسفم كه يك دوست خوب را از دست دادم و بيشتر از اينكه به عنوان يك هنرمند متاسف باشم از اين متاسفم كه در چند ماه اخير دو انسان شريف و بسيار خوب را از دست داديم؛ احمدآقالو و اكبر رادي.
وي با اشاره به همكاريهاي خود با احمد آقالو اظهار كرد: آقالو حدود 25 سال پيش به دعوت من براي بازي در نمايش راديويي «ماه پنهان» در نقش يك افسر آلماني وارد راديو شد و پس از آن از كار در راديو خوشش آمد و آن را ادامه داد.
شجره دربارهي شخصيت هنري آقالو گفت: آقالو فرد بسيار آگاه و خلاق بود. كارها برايش جدي بودند و با اين مساله به هيچ وجه شوخي نميكرد. هميشه كارهايش را با دقت و وسواس انتخاب ميكرد. او تحصيلكرده اين رشته بود و براي هركاري كه انجام ميداد، تعريف مشخصي داشت.
وي ادامه داد: شخصيت انساني آقالو نيز بسيار فوقالعاده بود و از انسانهاي نادري بود كه بسيار پاك و شريف زندگي ميكرد و بسيار راستگو بود.
شجره تصريح كرد: جايگاه انساني و ارزشهاي اخلاقي و منش آقالو براي همه زبان زد بود.
اين پيشكسوت راديو اظهار كرد: شخصيت اجتماعي خيلي خوبي داشت و با افراد به خوبي ارتباط برقرار ميكرد. يكدست و يك رويه بود، پس و پشت نداشت و هماني بود كه ديده ميشد.
وي به نمايش «خورشيد پنهان نميماند» از آخرين كارهايي كه با احمد آقالو همكاري داشت اشاره كرد و گفت: دراين نمايش كه يك كار تاريخي بود نقش بسيار كوتاهي داشت. چرا كه اصلا حال مناسبي نداشت، ولي به دليل اينكه حضورش در كار هميشه مثبت بود و به بقيه روحيه ميداد و از طرفي ديگر بهدليل اينكه نميخواستم حس خانهنشيني به او دست دهد او را براي بازي دراين كار دعوت كردم.
عمراني: كارهاي زيادي در راديو از او ياد گرفتيم
محمد عمراني گفت: هركسي كه در ارتباط با «احمد آقالو» بود تحت تأثير شخصيت او قرار ميگرفت و ما در راديو در اين سالهايي كه در كنار او كار كرديم، چيزهاي زيادي از او ياد گرفتيم.
اين كارگردان و بازيگر نمايشهاي راديويي در گفتوگويي با ايسنا، با ابراز تأسف از فوت احمد آقالو هنرمند راديو، تئاتر و تلويزيون كشورمان گفت: از معلمانام ياد گرفتم كه نميتوان عنوان هنرمند را به هركسي اطلاق كرد مگر اينكه از لحاظ انساني داراي ارزشهاي والايي باشد، اما «آقالو» به معناي واقعي هنرمند بود.
وي با بيان اينكه آثار هنري او چه در راديو و تئاتر و چه در تلويزيون فوقالعاده بود اظهار كرد: بهتر است بيشتر دربارهي شخصيت انساني اين هنرمند صحبت شود. چراكه او بسيار مومن، پاك، درستكار و شجاع بود. هميشه در جستوجوي حقيقت بود و اين از ويژگيهاي منحصربهفرد او بود.
عمراني ادامه داد: هركسي كه در ارتباط با احمد آقالو بود تحت تأثير شخصيت او قرار ميگرفت و ما در راديو در اين سالهايي كه در كنار او كار كرديم چيزهاي زيادي از او ياد گرفتيم.
وي با بيان اينكه ركگويي و صراحت از ويژگيهاي بارز آقالو بود و هيچگاه دروغ نميگفت اظهار كرد: جوانها اگر دنبال اين هستند كه هنرمند شوند بايد پيش از هرچيز جنبههاي شخصيتي خود را تقويت كنند و هنرمنداني مثل آقالو را الگوي خود قرار دهند.
اين كارگردان و بازيگر پيشكسوت نمايشهاي راديويي تصريح كرد: اي كاش قبل از فوت دربارهي شخصيت و ويژگيهاي آقالو صحبت ميكرديم و براي او مراسم بزرگداشت ميگرفتيم.
گيلآبادي:
آقالو راديو را به همهجا ترجيح ميداد
شهرام گيلآبادي با بيان اينكه از دستدادن احمد آقالو يك ضايعه بزرگ براي عالم هنر است گفت: نوع نگاه آقالو به راديو نگاه متفاوتي بود و او كار در راديو را به همهجا ترجيح ميداد و درواقع آقالو «عمو»ي نمايشهاي راديويي بود.
مدير مركز هنرهاي نمايشي راديو با ابراز تاسف شديد از فوت احمد آقالو هنرمند پيشكسوت راديو، تئاتر و تلويزيون گفت: ويژگيهاي اخلاقي و هنري آقالو در ميان بچههاي راديو بارز و مشخص بود.
وي ادامه داد: بارها همكاران و دوستان نزديك آقالو از زبان او شنيدند كه ميگفت «من يك هنرپيشه راديويي هستم»، اين نشان ميدهد كه آقالو پيش از هرچيز راديو را به هرجا و هركاري ترجيح ميداد.
گيلآبادي با اشاره به سوابق هنري اين هنرمند كشورمان اظهار كرد: آقالو از سال 52 كار خود را در صداوسيما شروع كرد و يكي دوسال قبل از انقلاب وارد راديو شد و از آن به بعد كار در راديو را ادامه داد.
وي با بيان اينكه نوع نگاه آقالو به راديو نگاهي متفاوت بود ادامه داد: من از اساتيد نمايش راديويي شنيدم كه همسطح و همگام مقبلي و آقالو در راديو ديگر كسي را نخواهيم داشت.
مدير مركز هنرهاي نمايشي راديو اظهار كرد: او براي خود سبك و سياقي داشت، از صداي پخته و فوقالعادهاي برخوردار بود و در اجراي نقشهايش دقت زيادي داشت
وي با اشاره به اينكه انسانيت، كمك به ديگران و تعامل خوب با جوانترها از ويژگيهاي بارز شخصيت آقالو بود گفت: بسياري از بچهها لفظ «عمو» يا «بابا» را خطاب به وي به كار ميبردند و آقالو «عمو»ي نمايشهاي راديويي بود.
گيلآبادي تصريح كرد: آقالو بسيار پركار بود و در سال قبل تا يكماه قبل از اينكه ديگر توان كار نداشته باشد، حدود 100 كار راديويي انجام داده است كه از هفته بعد از روز شنبه اينكارها از شبكههاي راديويي پخش ميشود و درواقع فستيوال نمايشهاي آقالو را از شبكههاي راديويي ميتوانيم بشنويم.
وي اعلام كرد: آخرين كار آقالو ضبط مونولوگي بود از نمايش «فيزيكدانها» كه تبديل به يك آنونس راديويي شده و از امروز در شبكههاي راديويي در معرض شنود مردم قرار ميگيرد.
مدير مركز هنرهاي نمايشي راديو دربارهي ضرورت انتقال تجربيات هنرمنداني نظير آقالو به جوانترها گفت: نوع ارتباط آقالو با هنرمندان راديو به ويژه با جوانها بسيار نزديك و صميمي بود و اخلاقيات او كه زبانزد عام و خاص بود تأثير بسياري روي جوانها ميگذاشت.
وي ادامه داد: تجربيات و منش ايشان در همين تعاملات صميمي به جوانان انتقال مييافت.
او از كاركردن با جوانها و ميداندادن به آنها ابايي نداشت و اين از اخلاقيات منحصربهفرد او بود.
گيلآبادي تصريح كرد: آقالو درحاليكه كرانهاي از خلاقيت، تجربه و هنر بود اما هيچگاه هيچ ادعايي از او نديديم و ميتوان گفت از دستدادن او يك ضايعه بزرگ براي عالم هنر بود.
وي در پايان به آخرين گفتوگوي احمد آقالو با نشريه داخلي مركز هنرهاي نمايشي راديو (پرده اول) اشاره كرد و گفت: او در اين گفتوگو نمايش راديويي را براي نشر فرهنگ يك نياز عمده و اساسي عنوان كرده است.
همچنين در پيامهاي جداگانهاي رييس مركز هنرهاي نمايشي و دبير بيستوهفتمين جشنواره بينالمللي تئاترفجر براي درگذشت احمد آقالو پيام تسليت دادند.
انتهاي پيام
دوشنبه 4 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]
-
گوناگون
پربازدیدترینها