واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > موسیقی - سیدابوالحسن مختاباد سازمان صداوسیما همچنان در نوع استفاده از ربّنای استاد شجریان دچار تناقض است و نمیداند چه کند. از یک سو نمیتواند سخنان مدیر عالیرتبه این نهاد (آقای صوفی)، مبنی بر عدم پخش ربّنای شجریان را نادیده بگیرد و از دیگر سو مدیر بخش معارف سازمان میگوید: «ربنای استاد شجریان یک اثر متعلق به همه مردم است و ما سعی میکنیم به صورت محدود از آن استفاده کنیم» در همین جمله آقای فارسیجانی تناقضی وجود دارد که از نزاعهای پشت پرده بر سر پخش یا عدم پخش این اثر ملی حکایت میکند. تاکنون کمتر رسانهای را دیدهایم که اینگونه چوب حراج به سرمایههای خود بزند و غذایی آماده و مطبوع و مورد طبع همه آدمیان از هر قشر و گروهی که در کوره 30 سال اخیر پخته و پرورده شده است را رها کرده و به سمت آثاری برود که معلوم نیست میزان مخاطبان آن چه کسانیاند. شاید برخی از این آثار به لحاظ ساختار موسیقایی قویتر از ربّنای خوانده شده توسط آقای شجریان باشند، اما مشکل این است که ربّنای شجریان را نباید تنها در بعد موسیقایی و فنی آن به تحلیل نشست. این اثر زاویههای پیدا و پنهان فراوانی دارد که تک تک مخاطبان از چند نسل با آن زیسته و بزرگ شدهاند. بسیاری از آنها این اثر، با این صدای خاص و یا اذان مرحوم مؤذنزاده را جزو لاینفک سفره افطار خود فرض کردهاند و همانند هفتسینی که بر سر سفره نوروز میگذارند، این اثر را هم ممزوج و مرکب در مراسم افطار میدانند. اگر اینگونه باشد باید به دستاندرکاران صداوسیما توصیه کرد همان بلایی را که قرار است بر سر ربّنا بیاورند و مردم را از شنیدن آن محروم و محدود کنند، بر سر اذان مرحوم مؤذنزادهاردبیلی هم بیاورند و پخش آن را محدود و مختصر کنند. و یا سرود ای ایران، برخی از آثار استاد نوری که در مناسبتهای میهنی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد را هم محدود سازند. اینکه اثری بتواند همانند ربّنای شجریان یا اذان مرحوم مؤذنزادهاردبیلی اوج بگیرد و چنین در دلها بنشیند تقریباً محال است. این آثار در شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی و حتی رسانهای بسیار خاصی تولید شدند که بازتولید آن شرایط هم محال است. محدودیت رسانهها و نیز فضای شگفتانگیز و اخلاقی ابتدای انقلاب که مفاهیم اخلاقی در جان و نهاد آدمیان ریشه دوانیده بود و گذشت و ایثار و شهادت و حرمت به دیگری و راستی و راستکرداری سکه رایج و اصیلی بود و نه به مانند امروز بدیل و تقلبی، زیربنای اخلاقی تولید این آثارند. آن دوران دیگر کمتر به دست میآید، چرا که اکنون خود صداوسیما به محل اصلی تولیدات سفارشی تبدیل شده است که عمده این آثار تنها یک بار تولید و همان یک بار مصرف میشوند. خوب است گروه معارف سازمان صداوسیما کارنامهای از تولیدات یکی، دو سال اخیر خود در زمینه موسیقی مذهبی را منتشر کند و در کنار آن بنویسد که برای این سفارشاتش چه میزان پول و هزینه صرف کرده است و این آثار چه میزان مورد اقبال بودهاند؟ ربّنای شجریان بدون هزینه تولید شده است. یعنی استاد چنانکه در گفت وگویش در کتاب راز مانا عنوان کردهاند، این کارها را برای شاگردانشان میخواندهاند و به همراه ادعیه دیگر (که احتمالاً در آرشیو صداوسیما باید موجود باشد) و به دلیل ذوق و وقت و انرژیای که داشتند، آنها را ثبت و ضبط هم کردند و در نهایت آدم خوشذوق و صافاعتقادی به نام مرحوم صبحدل این کارها را پخش میکرد. اکنون نه صبحدلی است که نفس پاک و سیره و اخلاق خوشش و جوشش و اعتقادش و پاکنهادیاش هنرمندان را به چنین کارهایی وادارد و نه زمانه آن زمانه است که چنین کارهایی تولید شود. امروز اگر از استاد شجریان بخواهیم همین ربنا را بخواند، قطعاً احساسش متفاوت با آن چیزی است که آن روزها خوانده شد. به همین دلیل توصیه ما به سازمان صداوسیما همان است که پیش از این هم در یادداشتم آوردم که مدیران صداوسیما به جای لجاجت با مردم و هنرمندان اندکی در خویش تفکر کنند و حداقل همان شیوهای را در پیش گیرند که سلف آنها، دکتر علی لاریجانی در پیش گرفت که به توصیه آقای شجریان عمل کرد و به جز ربّنا و مثنوی افشاری (یا همان مثنوی پیچ) بقیه آثار آقای شجریان را پخش نکرد. سیاسی کردن ربّنا و هر مقوله فرهنگی و هنری میتواند بیشترین آسیب را نصیب صداوسیما سازد. درخواست شجریان یک درخواست حقوقی است که البته در فضایی سیاستزده مطرح شد. اما صداوسیما که خود را رسانهای ملی مینامد و متأسفانه در این ایام نشان دادکه فقط نام ملی را یدک میکشد و نه محتوایش را، میتواند از زاویه حقوقی به این پدیده نزدیک شود و در همان مسیر حل و فصلش کند تا اعتبار و شأنش بیش از این تنزل نیابد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 373]