تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806756467
تيموري: «برونسي» پر از شوق پرواز بود
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: تيموري: «برونسي» پر از شوق پرواز بود خبرگزاري فارس: همرزم شهيد برونسي گفت: براي اجراي عمليات بدر، حالات خاصي از شهيد برونسي ديده ميشد و بيشتر اوقات منقلب بود؛ در يكي از اين جلسه‌ها رو به ما كرد و در حالي كه دلش پر از شوق پرواز بود، گفت: «اگر من در اين عمليات شهيد نشوم، بايد به مسلمان بودن خودم شك كنم». عباس تيموري در گفت‌وگو باشگاه خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» در خصوص نقش سردار شهيد عبدالحسين برونسي در عمليات «بدر» اظهار داشت: گردان عبدالله، به دليل دارا بودن رزمندگان خط شكن و فرمانده دلاوري چون سردار «عبدالحسين برونسي» در منطقه، از شهرت خاصي برخوردار بود؛ من نيز مانند ساير رزمندگان دوست داشتم عضو اين گردان شوم. ورود به اين گردان آغاز آشنايي بنده با شهيد برونسي شد. * رفتار شهيد برونسي مرا پايبند گردان عبدالله كرد وي كه در «عمليات بدر» از همرزمان نزديك شهيد برونسي بوده است، يادآور شد: شهيد برونسي فرمانده‌اي خداشناس و با ايمان بود؛ رشادت رزمندگان و پيروزي‌هاي گردان عبدالله با فرماندهي «سردار برونسي» موجب شده بود كه راديو عراق، از وي به عنوان «بروسلي ايران» نام ببرد؛ ما هم متأثر از اين تبليغات تصور مي‌كرديم كه اين فرمانده گردان از ورزشكاران رزمي كار و فردي بوده كه از نظر جسمي متمايز است. نويسنده كتاب «راز بندگي» در ادامه افزود: آنچه در ذهنم از سردار برونسي تصور مي‌كردم با آنچه كه از نزديك ديدم، بسيار متفاوت بود، چهره او آنقدر جذاب بود كه در همان ديدار نخست، مجذوب او شدم و ديگر تمايلي براي جدايي از گردان عبدالله نداشتم. همرزم سردار شهيد برونسي در تشريح عمليات «بدر» گفت: در جلسه تلفيقي كه بيشتر فرماندهان حضور داشتند، سعيد اخوان، خلخالي و ابطحي به تشريح نقشه پرداختند و بعد از توضيح ساير فرماندهان، شهيد برونسي شروع به تشريح عمليات كرد؛ وي دستش را روي نقطه‌اي به نام «چهار راه خندق» گذاشت و گفت «اينجا مهم است» و درست در همان نقطه عمليات، اجرا شد. * شهيد برونسي قبل از عمليات بدر، آماده پرواز بود تيموري در ادامه افزود: براي اجراي عمليات بدر، طي برگزاري جلسات توجيهي، حالات خاصي از شهيد برونسي ديده ميشد و بيشتر اوقات منقلب بود؛ در يكي از اين جلسه‌ها رو به ما كرد و در حالي كه دلش پر از شوق پرواز بود، گفت «اگر من در اين عمليات شهيد نشوم، بايد به مسلمان بودن خودم شك كنم». وي گفت: برخلاف اينكه در عمليات خيبر جاده را در اختيار داشتيم اما اين جاده در عمليات بدر در دست ما نبود و در چهار راه خندق محلي بود كه جنگ به اوج خود رسيد؛ هر چند با قايق به منطقه عملياتي رسيديم، با حركت به سمت شرق دجله، سنگر‌هاي نظامي دشمن را مشاهده مي‌كرديم. اين رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان كرد: در بدو ورود شهيد چراغچي با لودر خاكريز‌ها را 100 متر به 100 متر برش مي‌زد؛ مجيد گرايلي كه فرمانده گردان بود، با تقسيم‌بندي گروهان‌ها، گروهان ما را به سمت چپ سنگر حركت داد؛ ما به همراه شهيد برونسي و گردان ولي‌الله به مبارزه با دشمن پرداختيم. وي ادامه داد: كماندوهاي عراقي با زدن آرپي‌چي، نارنجك و همچنين اصابت موشك فضاي منطقه را پر از آتش كرده بودند؛ اين امر قدرت تصميم‌گيري را از ما گرفته بود؛ اما ما با مقاومت سرسختانه خط را همچنان نگه داشتيم؛ زير آتش دشمن در فاصله 15 متري، شهيد برونسي بودم كه ناگهان بر اثر اصابت موشك، سردار برونسي به همراه بي‌سيم‌چي‌اش به شهادت رسيد. تيموري با بيان اينكه در عمليات بدر، واقعه عاشورا براي ما ترسيم شد، گفت: حملات دشمن سنگين بود و مجروحان و شهداي زيادي داشتيم؛ و شرايط به گونه‌اي شد كه با كمتر از 10 نفر به مبارزه پرداختيم؛ اما تانك‌هاي دشمن، چهار راه خندق را تصرف كردند و با مانور در آن منطقه شهداي ما را زير چرخ‌هاي خود گرفتند. *شهيد برونسي براي سربازان الگو بود وي افزود: براي جلوگيري از مقابله با تأثير سلاح شيميايي دشمن، بايد محاسن‌مان را كوتاه مي‌كرديم اما رزمندگان نمي‌خواستند اين كار را انجام دهند تا اينكه شهيد برونسي با تراشيدن محاسنش ساير رزمندگان را توجيه كرد كه بايد اين كار را انجام دهند و رزمندگان به تبعيت از فرمانده خود، اين كار را انجام دادند. اين رزمنده دفاع مقدس با اشاره به خاطره‌اي از «مجيد گرايلي» كه نقش مهمي در عمليات بدر به همراهي سردار برونسي داشت، يادآور شد: مجيد گرايلي از سربازان لشكر 77 ارتش بود و برحسب تقاضا به تيپ جوادالائمه (ع) منتقل شد؛ وي ضمن تلاش‌هايي كه در گردان ولي‌الله اين تيپ داشت، موفق شد تا مسئوليت معاونت فرماندهي گردان ولي‌الله را بر عهده بگيرد. وي خاطرنشان كرد: گرايلي بدو ورودش به تيپ 18 جواد الائمه (ع) به بنده گفت «زماني كه معرفي‌نامه خود را براي انتقال به تيپ جواد الائمه (ع) گرفتم، سراغ سردار برونسي را گرفتم و زماني كه به چادر فرماندهي رسيدم وقت نهار بود؛ با وارد شدن به داخل چادر فرماندهي، سراغ شهيد برونسي را گرفتم كه بچه‌ها مرا به خوردن غذا دعوت كردند؛ من هم پذيرفتم هنگام غذا خوردن در اين فكر بودم كه كدام يك از آنها فرمانده است و از فردي كه در كنارم نشسته بود، پرسيدم «برونسي كدام يك از اينهاست؟» گفت «صبر كن الان مي‌آيد». تيموري بيان داشت: بعد از غذا مجدداً سراغ سردار برونسي را گرفتم و آن فرد از من پرسيد «با او چه كار داري؟» معرفي نامه‌ام را به او نشان دادم و خواند و گفت «برونسي من هستم» وقتي مطمئن شدم كه شوخي نمي‌كند برايش احترام نظامي گذاشتم. * با يك جمله شهيد برونسي رزمندگان برگه‌هاي مرخصي را پاره كردند وي درخصوص شكل‌گيري جبهه «عمليات ميمك» به فرماندهي شهيد برونسي گفت: عمليات ميمك در جبهه مياني در حال اجرا بود؛ دو تيپ امام موسي (ع) به فرماندهي مهدي ميرزايي و تيپ امام صادق (ع) به فرماندهي شهيد فرومندي به همراهي تيپ 18 جوادالائمه (ع) به فرماندهي شهيد برونسي آماده عمليات شدند اما به دلايلي عمليات انجام نشد و به رزمندگان به مدت 3 ماه مرخصي دادند. همرزم سردار شهيد برونسي اظهار داشت: قبل از رفتن نيروها به مرخصي، شهيد برونسي براي نيروها سخنراني كرد و گفت «بر من تكليف شده كه بمانم و به لطف حضرت زهرا (س) در اينجا مقاومت خواهم كرد» زماني كه او با حالت بغض‌آلود سخنانش را پايان داد، تمام رزمندگان برگه‌هاي مرخصي خود را پاره كردند و دوباره با علم كردن چادرها به اجراي عمليات ميمك مشغول شدند. * شهيد برونسي، در زمان تبعيد مقام معظم رهبري به ايرانشهر، يار ايشان بود تيموري با اشاره به نحوه آشنايي شهيد برونسي با آيت‌الله خامنه‌اي گفت: سردار برونسي از زماني كه مقام معظم رهبري در ايرانشهر در تبعيد به سر مي‌بردند با ايشان در تماس بوده و پيام‌هاي آيت‌الله شيرازي و آيت‌الله قمي را به ايشان مي‌رساند. وي با اشاره به خصوصيات ديگر شهيد برونسي گفت: اخلاص، صداقت، ايمان و ارادت والاي او به حضرت فاطمه زهرا (س)، برجسته‌ترين ويژگي‌هاي سردار شهيد برونسي بود؛ او با بسيجي‌ها سر يك سفره مي‌نشست و آنقدر راستگو و صادق بود كه كوچكترين ترديدي به گفته و عملش نداشتيم. همرزم شهيد برونسي ادامه داد: وي كه داراي اخلاق و رفتار حسنه و تأثيرگذار بود، در آموزش رزمندگان سختگيري مي‌كرد و با دادن آموزش‌هاي سنگين آنها را هفته‌اي 100 كيلومتر راهپيمايي مي‌برد؛ شهيد برونسي قبل از عمليات «والفجر يك» رزمندگان را در دوكوهه و انديمشك تحت آموزش قرار داد كه براي عمليات كاملاً آماده شده بودند. انتهاي پيام/و
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها