واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: «اسب حيوان نجيبي است»؛ يك كمدي سياه موقعيت خبرگزاري فارس: «اسب حيوان نجيبي است» تحليلي سياسي - اجتماعي دراماتيزه شده «عبدالرضا كاهاني» از شرايط روز است و يك كمدي سياه موقعيت به حساب ميآيد. فيلم سينمايي «اسب حيوان نجيبي است» تحليلي سياسي - اجتماعي دراماتيزه شده «عبدالرضا كاهاني» از شرايط روز است. فيلم تنها يك كاراكتر اصلي دارد و تقريبا بقيه شخصيتهايش هموزن هستند. حجم زماني قصه فقط چند ساعت بيشتر نيست. فيلم حتي يك سكانس روز هم ندارد و همه صحنهها در شب گرفته شدهاند كه البته اين تمهيد در راستاي قصه كاملاً فكر شده به نظر ميرسد و منطقي است. فيلم قصه بكري دارد: «كمال خسروجردي» (رضا عطاران) - يك زنداني مرخصي موقت - چند ساعت قبل از اتمام مرخصياش با بر تن كردن لباس مبدل خود را به عنوان پليس جا زده و چند نفر را تلكه ميكند. در جريان اين تلكه كردنهاي مكرر با آدمهاي مختلف، دردها و مشكلاتشان - فقر، اعتياد، طلاق، بزهكاري، الكليسم و...- آشنا ميشويم. فيلم با بازگشت معنادار «كمال» به زندان پايان ميپذيرد. قصه فيلم سينمايي «اسب حيوان نجيبي است» به سبك و سياق فيلمهاي قبلي سازندهاش - «آدم»، «بيست» و «هيچ» - چند لايه و واجد معاني فرامتني و انتقادهاي سياسي است. با رمزگشايي از كدهاي مختلفي كه در نمادهاي تصويري و ديالوگهاي فيلم تعبيه شده ميتوان به اين انتقادها پي برد. اين رمزگشايي براي طرفداران فيلمهاي جدي سينماي ايران حكم يك بازي لذتبخش را دارد. فيلم سينمايي «اسب حيوان نجيبي است» فيلم خوش ريتمي است. سكانسهاي پاياني فيلم از لحاظ ساختاري به تئاتر خياباني شبيه شدهاند و ريتم فيلم در اين سكانسها اندكي افت ميكند. «عبدالرضا كاهاني» به نوبت آدمهايي را وارد قصهاش ميكند سپس بر اساس ويژگيهاي هر يك از اين آدمها آيتم به آيتم جلو رفته و قصههاي فرعي كوتاهي را در ارتباط با خط روايي اصلي روايت به تصوير مي كشد. اين قصههاي كوتاه بر اساس خلق موقعيتهاي مختلف شكل گرفتهاند. فيلم سينمايي «اسب حيوان نجيبي است» در حقيقت يك كمدي سياه موقعيت است كه بسيار با ظرافت و هدفمندانه حرفهايش را مطرح ميكند. هر موقعيت حكم يك لابيرنت را دارد كه كاراكترها را به مسيرهاي مختلف ميكشاند. پرسوناژها در وهله اول تيپ به نظر ميرسند - مثلاً «مهتاب كرامتي» در تيپ آشناي زن معتاد - اما خيلي زود در تعامل با ديگران به شخصيت بدل گشته و هويتپردازي ميشوند. ميزان حضور هر شخصيت، ورود و خروجش به عرصه قصه و تأثيرگذاري هر يك از آنها از قبل پيشبيني شده و معنادار است مثلاً «هما» كه اصلاً حتي در يك پلان نميبينيمش اما صدايش (صداي پانته آ بهرام) را ميشنويم و شخصيت او را از طريق صدا در ذهن مجسم ميكنيم يا «كمال خسروجردي» كه در هر آيتم مضموني و در مواجهه با هر شخصيت تازه واردي طوري واكنش نشان ميدهد كه با پيش فرضهاي ما اصلاً جور در نميآيد. بيشتر بازيهاي فيلم خوب از آب در آمدهاند. «مهران احمدي» در نقش يك مرد دگر جنسخواه و «مهتاب كرامتي» به نقش يك زن مطلقه معتاد فوق العادهاند. «مهران احمدي» در جشنواره فجر امسال بازيهاي درخشاني را پيش چشم گذاشته بگونهاي كه از حالا ميتوان موفقيتهاي قابل توجهي را در آينده نزديك برايش متصور شد. «عبدالرضا كاهاني» به عنوان كارگردان در فضاهاي خارجي نسبت به فضاهاي داخلي همچون ديگر فيلمهايش از حيث اجرا مسلطتر است. ------------------------------------- نويسنده: شهرام خرازيها ------------------------------------- انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]