واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - گفتوگو با حمید نعمتالله وحید سعیدی/ گلاویژ نادری: پنج سال از ساخت «بوتیک» میگذرد. هر چند حمید نعمتالله در طول این مدت بیکار نبود و با نوشتن فیلمنامه و ساخت مستند، خود را مشغول کرد اما علاقهمندان «بوتیک» به دنبال این بودند که کارگردان محبوبشان دومین فیلم سینماییاش را جلوی دوربین ببرد. با این حال وسواس نعمتالله به او اجازه نداد که با عجله تصمیم به ساخت فیلمی بگیرد. طرح اولیه «بیپولی» مربوط به همان سال اکران «بوتیک» است اما مشغولیات دیگر نعمتالله باعث شده نگارش فیلمنامه آن به تعویق بیفتد و او به همراه هادی مقدمدوست از سال گذشته فیلمنامه را کامل کردند و نعمتالله فیلم را از اردیبهشتماه امسال جلوی دوربین برد. فضای این فیلم، تفاوت بسیاری با «بوتیک» دارد و به قول نعمتالله شاید تماشاگران بوتیک را راضی نکند اما این کارگردان هر موضوعی به نظرش جذاب بیاید را میسازد و از هر نوع ملاحظهکاری و احتیاط دوری میکند. موفق شدیم با او در فرصت کوتاهی در مراسم ختم برادرش ، صحبت کنیم. هرچند این مصاحبه کوتاهتر از چیزی شد که مدنظرمان بود اما همین مقدار هم در شرایطی که نعمتالله داشت برای ما مغتنم است. نحوه شکلگیری فیلمنامه «بیپولی» چگونه بود و چطور بعد از «بوتیک» به فکر ساختن این فیلم افتادید؟ بعد از ساخت «بوتیک» روی یک فیلمنامه دیگر کار میکردم اما پس از مدتی به این موضوع علاقهمند شدم و طرح اولیه آن را نوشتم. یک شب با هادی مقدمدوست تماس گرفتم و طرح را برایش خواندم و از آن به بعد تصمیم گرفتیم روی آن کار کنیم و به تدریج فیلمنامه شکل گرفت. چه سالی بود که نگارش فیلمنامه را آغاز کردید؟ تقریباً از سال 83 به همراه مقدمدوست شروع به کار کردیم اما سال 86 به طور جدی کار را دنبال کرده و فیلمنامه کامل شد. کارگردانانی که تجربه اولشان با استقبال عمومی روبهرو میشود به ندرت سعی میکنند، ژانر دیگری را امتحان کنند و ترجیح میدهند، فیلم بعدی خود را در حال و هوای تجربه اول بسازند، چطور شد که تصمیم گرفتید ژانر دیگری را تجربه کنید؟ به اعتقاد من کوتاهی عمر نمیارزد به اینکه احتیاط کنیم و ملاحظه به خرج دهیم. این جور احتیاطها از من برنمیآید. دوست دارم، ژانرها و موضوعات مختلف را امتحان کنم. هر چیزی که به ذهنم برسد و جذاب و جالب بود و ارزش ساختن را داشته باشد، امتحان میکنم بدون اینکه فکر کنم باید با ملاحظه کار را پیش ببرم. خودم را هیچوقت درگیر این جور مسائل نمیکنم. جذابیت موضوع برایم بیشتر از هر چیز اهمیت دارد. علاقه به موضوعات طنز باعث شد که به سراغ این موضوع بروید؟ بدون شک اگر کسی نسبت به این نوع موضوعات بیعلاقه باشد نمیتواند فیلمنامهای درباره آنها بنویسد. به فیلمهای طنز و کمدی علاقه دارم. به اعتقاد من یکی از محترمترین و باارزشترین فیلمهای سینما همیشه آثار طنز و کمدی بوده است. اصولاً ساخت فیلم طنز از انواع فیلمهای دیگر سختتر است و افرادی که این کار را انجام دادهاند به خوبی این موضوع را میدانند و آن را آزمایش کردهاند. چه از لحاظ نوشتن فیلمنامه، چه ساخت فیلم. فیلمهای طنز و کمدی سختیها و مشکلات بیشتری را به همراه دارند. به این نوع سینما بسیار علاقهمندم و در هر مقطعی هر موضوعی در این ژانر نظرم را جلب کند و شرایط ساخت آن مهیا باشد حتماً کارگردانی آن را میپذیرم. داستان «بیپولی» مابهازای واقعی دارد؟ برای نوشتن فیلمنامه چقدر از شخصیتهای اطراف خود وام گرفتهاید؟ همیشه دور و برمان آدمهایی را میبینم که از نظر اقتصادی کاملاً تامین هستند و مشکل علیالظاهر ندارند اما به طور ناگهانی با قرضهای کوچک میخواهند گرفتاریهایشان را حل کنند. به عبارت بهتر آنان مشکلات کوچک مالی دارند که با قرض محدود حل میشود به طوری که هیچکس باورش نمیشود آنان محتاج چنین پولی هستند. در حالی که این نوع آدمها هم که پولدار به نظر میرسند گاهی اوقات دچار بیپولی میشوند و همین موضوع به آنان فشار میآورد و باعث میشود محتاج دیگران شود. در حالی که کسانی که از بیرون به آنان و وضع زندگیشان نگاه میکنند، باور نمیکنند آنها هیچوقت دچار این گرفتاری و بیپولی شوند. همین اتفاقاتی که بارها در اطرافم شاهد آن بودم باعث شد این فیلم را بسازم. در «بوتیک» شخصیتها در شرایطی قرار میگرفتند و ناچار میشدند، دست به کارهایی بزنند که در وضعیت عادی از انجام آن خودداری میکردند. این شرایط در «بیپولی» هم وجود دارد؟ واقعیت این است که هر چه میگذرد، بیشتر به این نکته پی میبردم که انسان واقعاً بد یا خوب نداریم همه آدمها اگر چه خوب هم باشند در لحظات غافلگیرکننده برخلاف آن چیزی که همیشه فکر میکنیم، رفتار میکنند که غیرقابل تصور است. شرایط دور و برمان در میزان خوبی و بدی کردن آدمها موثر است. در «بیپولی» این موضوع بارزتر به تصویر درآمده است و نمود کاملاً عینی و مشخص دارد. تاکنون در فیلمهای شما بازیگران حرفهای و ستاره حضور داشتهاند. علت تمایل شما به استفاده از این بازیگران چیست؟ دوست دارم، نقشی که به آن فکر کردم به خوبی اجرا شود. بنابراین طبیعی است که سراغ بازیگران حرفهای بروم. همیشه همین اعتقاد را در ساخت فیلم سینمایی دارم و سعی میکنم عملی شود، مگر درباره نقشها و یا فیلم به خصوص که باید از یک نابازیگر استفاده کرد اما در اکثر مواقع برای اینکه به نتیجه بهتر برسیم، ترجیح میدهم با بازیگران حرفهای کار کنم. در چنین شرایطی همه چیز طبیعتیتر و درستتر از آب درمیآید. در فیلمسازی که من انجام میدهم، همیشه این وضعیت وجود دارد و فکر میکنم، بازیگران حرفهای بهتر میتوانند از عهده نقشی که من میخواهم، برآیند و آن را به خوبی اجرا کنند. و حتماً در استفاده از بازیگران شناختهشده و ستارههای سینما به فروش بیشتر فیلمهایتان هم فکر میکنید.فروش فیلم هم به هر حال مدنظرم هست. حضور این بازیگران، فروش هیچ فیلمی را تضمین نمیکنند اما استارت خوبی است برای اینکه نظر تماشاگر به فیلم جذب شود. به همین خاطر همیشه در انتخاب بازیگران احتیاط میکنم و آنان را با وسواس و دقت زیادی انتخاب میکنم چون آنها در به اجرا درآمدن آنچه مدنظرم است، نقش اساسی دارند. حضور مردان در دو فیلم سینمایی شما پررنگتر از زنان است. در «بوتیک» نقش و حضور آنان بیشتر و تاثیرگذارتر از زنان است. در «بیپولی» هم این وضعیت تکرار شده؟ بله در «بیپولی» هم این وضعیت وجود دارد. دلیل آن را نمیدانم اما شاید به این خاطر باشد که مردها را بیشتر میشناسم و با طیف متنوعتری از آنان آشنایی داشته و از نزدیک با رفتار و عادتهای آنان برخورد داشتهام. فکر میکنید، تماشاگرانی که «بوتیک» یکی از فیلمهای مورد علاقه آنان است با دیدن «بیپولی» با فیلم ارتباط برقرار خواهند کرد و تجربه «بوتیک» برای آنان تکرار میشود؟ نمیتوانم با اطمینان بگویم اما در این وضعیت، طبیعی است که هر فیلمسازی با ساخت فیلم جدید ممکن است عدهای از مخاطبان خود را از دست بدهد و علاقهمندان جدیدی پیدا کند. وضعیت غمانگیز این است که تماشاگران زیادی را یک فیلمساز فراری دهد و علاقهمندان فیلمهای او کم شوند اما فکر میکنم «بیپولی» تماشاگران دیگری به دست میآورد که تعداد آنان کم هم نخواهد بود فکر میکنم فیلم با استقبال خوبی روبهرو شود. مطمئناً گروهی این فیلم را میپسندند و گروهی هم از آن خوششان نخواهد آمد. حاصل کار، همان طور که فکر میکردید، شد یا اینکه با تصویری که از «بیپولی» در ذهنتان ساخته بودید، فاصله دارد؟ تقریباً هیچ فیلمی بهتر از آن چیزی که در ذهن یک کارگردان شکل میگیرد، نخواهد شد و همیشه ذهنیت کارگردان فراتر از آن تصویری است که در آخر میبینیم. چون به هر حال شرایط و امکانات روی نتیجه نهایی تاثیرگذار هستند اما خوشبختانه «بیپولی» فاصله زیادی با آنچه در ابتدا در ذهن من بود، ندارد و از نتیجه کار راضی هستم. همکاری شما با آقای مقدمدوست به چه شکل است؟ بین شما تقسیم کار به این شکل که نوشتن دیالوگها یا شرح صحنهها برعهده یک نفر باشد یا ... وجود دارد؟ سالهای سال است که با هم کار میکنیم و فیلمنامههای زیادی با هم نوشتهایم. گاهی اوقات من طرحهایی را پیشنهاد میدهم و گاهی او. در طول کار همیشه اختلاف نظرهایی هم داشتیم و گاهی بر سر بعضی مسائل با هم دعوا هم میکنیم اما در نهایت با همفکری به نتیجه میرسیم. گاهی اوقات من سیناپسها را مینویسم و او فیلمنامه را کامل میکند و یا برعکس، اما هنگام نوشتن «بیپولی» تمام کارها به طور مشترک انجام گرفت و هیچکاری بین من و هادی تقسیم نشد. از ابتدا تا انتهای فیلمنامه را با همکاری هم نوشتیم و از آغاز کار همه چیز به طور مشترک انجام گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 428]