تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 19 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805808923




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فلسطين در چشم انداز امام خميني(ره)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فلسطين در چشم انداز امام خميني(ره)
خبرگزاري فارس: امام خميني: "يكي از جهاتي كه ما را در مقابل شاه قرار داده است كمك او به اسرائيل است، من هميشه در مطالبم گفته‌ام كه شاه از همان اول كه اسرائيل بوجود آمد با او همكاري كرده و وقتي كه جنگ بين اسرائيل و مسلمانان به اوج خود رسيده بود، شاه همچنان نفت مسلمين را غصب كرده و به اسرائيل مي‌داد و اين امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است."
ديار فلسطين، محل ظهور و وطن و مزار حضرت موسي(ع) و زادگاه حضرت عيسي و نخستين قبله گاه مسلمين، همواره كانون توجه و احترام مذاهب بزرگ دنيا و همه ملل جهان است. مسلمانان همواره اكثريت مطلق جمعيت فلسطين را دارا بودند و قرن‌ها در سايه حكومت مسلمين، همه مذاهب و فرق در همزيستي كامل زندگي كردند اما از هنگامي كه با دسايس استعماري، تسلط انحصاري صهيونيزم و ناديده گرفتني حقوق اكثريت ساكنان آن ديار آغاز شد، به پايگاه استعمار در منطقه و كانون تهديد و تفرقه در منطقه حساس خاورميانه تبديل گرديد.

در نيم قرن اخير مبارزات آزاديبخش مسلمانان مظلوم فلسطين افت و خيزهاي فراواني را پشت سر گذاشت و وابستگي اغلب حكومت‌ها در سرزمين‌هاي اسلامي به استعمار، مسلمانان مجاهد فلسطين را از پشتوانه وسيع هم كيشان محروم ساخته و جنبش ضد صهيونيستي را به نوعي ركود كشانيده بود. با وقوع انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 روح جديدي در كالبد مبارزات ضد صهيونيستي دميده شد. اگر در يك تحليل جامع و كلي‌تر بخواهيم به عوامل و موانع اوجگيري مبارزات ملت فلسطين پس از انقلاب اسلامي اشاراتي داشته باشيم مي‌توان گفت كه وقوع انقلاب اسلامي و به تبع آن نفوذ معنوي و شخصيت امام خميني و مواضع وي جزو عوامل اوجگيري مبارزات و تحول روش و ايدئولوژي مبارزه و سرانجام پيدايش انتفاضه بود. اما موانع آن بطور كلي در اين بود كه "انقلاب اسلامي در مرحله‌اي از پيشرفت تكنولوژي و اوج تكامل صنعتي دنياي غرب واقع شد كه در برابر مسائل و دشواريهاي بسيار پيچيده‌اي براي تداوم راه خود و تقويت جنبش‌هاي موازي قرار مي‌گرفت كه امپرياليزم رسانه‌اي، تنها به عنوان نمونه‌اي از آن موانع، قادر بود در افكار عمومي مردم جهان و حتي در داخل كشور، رسوخ كرده و با بهره‌گيري از روشهاي پيچيده روانشناختي و خبري در سطحي وسيع دست به سمپاشي، تأثير گذاري و مقابله بزند و جهان را عليه اهداف انقلاب اسلامي متحد سازد و يا آنرا در جنگي نابرابر قرار دهد كه يك طرف آن متكي به آواكس‌ها و ماهواره‌ها و پيچيده‌ترين و پيشرفته‌ترين امكانات باشد و طرف ديگر متكي به نيروهاي انساني مؤمن و فداكار."[88]

انقلاب اسلامي در چنان شرايطي پيروز شد و خط مشي حمايت از جنبش‌هاي آزادي بخش و نيز مبارزات فلسطين را در پيش گرفت. در زماني كه جهان در آستانه ورود به دوران تمدن سوم، عصر رايانه‌ها، عصر انفجار اطلاعات و پيدايش تكنولوژي ارتباطات دو سويه و آميزش‌هاي فرهنگي، وحدت جهاني و ظهور علائم فروپاشي ابرقدرت شرق بود و پديده‌اي موسوم به نظم نوين جهاني شكل مي‌گرفت و در درون خود شبكه‌هاي سنتي سلطه را نيز حفظ مي‌كرد. زماني كه ستيزه‌هاي بين‌المللي به تدريج به سود قدرتمندان جهان تبديل به همكاري بين‌المللي شده و نظام استعمار و سلطه شكل نويني گرفت و اكنون كه در آخرين سالهاي قرن بيستم هستيم، نظم نوين جهاني با پشتيباني قدرتهاي نظامي و فوق صنعتي در شرف وقوع است، آمريكا با هجوم گسترده موسوم به جنگ نفت عليه عراق (به بهانه اشغال كويت توسط آن كشور) زهر چشمي از اعراب و دولتهاي مترقي عرب گرفت. ليبي حمله كرد و در بمباران مقر حكومت قذافي رهبر ليبي، تني چند از اعضاي خانواده او كشته شدند، اما آب از آب تكان نخورد و دنياي اسلام فقط نظاره‌گر اين حادثه بود اكنون در سايه راه‌اندازي بحران‌ها و جريانات انحرافاتي (و سرگرم كردن مسلمانان به مسائل متفرقه و پرداختن به مسائلي نظير انفجار بوئوس ايرس، خطر هسته‌اي ايران و پاكستان و... ادعاي مالكيت سه جزيره ايراني توسط امارات و جنگ داخلي بوسني و صرب و غيره) مسئله فلسطين را مي‌خواهند حل كنند و سوريه را كه سال‌ها بر موضع سازش‌ناپذيري با اسرائيل پاي مي‌فشرد، مجبور به مذاكره و سازش كرده‌اند. كشور اسلامي سومالي توسط امريكايي‌ها اشغال شد و جنوب عراق در تصرف قواي امريكايي‌هاست، امريكايي‌ها نفت عراق را خود استخراج مي‌كنند و مي‌فروشند و پس از كسر كردن غرامت جنگي و هزينه قشون خويش، هر چه را كه خواستند به دولت عراق مي‌پردازند. خليج فارس نيز جولانگاه ناوگان‌هاي آمريكايي گرديده است و دنياي اسلام در برابر همه اين فجايع خاموش است و گاه به اعتراضات شفاهي اكتفا مي‌كنند.

اكنون جوّ غالب بر اعراب جوّ مذاكره، سازش و تسليم در برابر اسرائيل است. هنگامي كه سادات قرار داد كمپ ديويد را امضاء كرد، مصر از جرگه اعراب اخراج شده و امروز نه تنها مصر به جرگه اعراب بازگشته است كه افتخار تقدم سازش با اسرائيل و به رسميت شناختن آن را نيز به دوش مي‌كشد و ممالك مترقي ضد صهيونيستي هم اسرائيل را به رسميت مي‌شناسند و بدينسان يك اقليت كوچك يهودي اراده خويش را به يك ميليارد مسلمان تحميل و بر آنان حكمفرمايي مي‌كند. ما اين حوادث را به مثابه برگي از كتاب براي ايندگان ثبت مي‌كنيم تا ايندگان بدانند خادم و خائن چه كساني بودند و روند انحطاط چگونه آغاز شد و چه كساني تا واپسين دم از حقوق غصب شده يك ملت دفاع كردند و...

در روزگاري كه، افشاي صهيونيزم حتي در ممالك غربي و مدعي دمكراسي تهديد ترور و محاكمه در پي داشت و نشانه نفوذ صهيونيزم در ارگانهاي حكومتي آنان بود و يا در برخي از ممالك جهان سوم مانند حكومت شاه در ايران كه سازمان اطلاعات و امنيت آن (ساواك) با همكاري اسرائيل طراحي و تربيت شده بود، سخن گفتن عليه اسرائيل ممنوع بود. در خرداد سال 1342 امام خميني در نطق معروف خويش كه منجر به بازداشت ايشان و قيام پازده خرداد شد، چنين گفت:

"امروز به من اطلاع دادند كه بعضي از اهل منبر را برده‌اند در سازمان امنيت و گفته‌اند شما با سه موضوع كار نداشته باشيد، پس از آن هر چه خواستيد بگوييد. يكي اينكه با شاه كاري نداشته باشيد و از او حرف نزنيد و يكي هم اينكه با اسرائيل كار نداشته باشيد و يكي هم اينكه نگوييد دين در خطر است". [89]
وقوع انقلاب اسلامي در سال 1357 و جهت‌گيري ضد صهيونيستي‌اش پديده‌اي غير منتظره و نگران كننده براي اسرائيل بود.
ايران در زمان شاه، بازار واردات انبوه كالاها و محصولات اسرائيلي بود كه رونقي به اقتصاد اسرائيل مي‌بخشيد و از آن سو با صادرات نفت به آن جان مي‌داد و نفت ايران تبديل به گلوله و سلاح مي‌شد و بر سينه فلسطينيان مي‌نشست. ايران تبديل به پايگاهي براي اسرائيل شده بود و همين امر از دلايل دشمني متقابل اسرائيل با انقلاب اسلامي ايران بود. امام خميني مي‌گويند:
"يكي از جهاتي كه ما را در مقابل شاه قرار داده است كمك او به اسرائيل است، من هميشه در مطالبم گفته‌ام كه شاه از همان اول كه اسرائيل بوجود آمد با او همكاري كرده و وقتي كه جنگ بين اسرائيل و مسلمانان به اوج خود رسيده بود، شاه همچنان نفت مسلمين را غصب كرده و به اسرائيل مي‌داد و اين امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است."[90]
با وقوع انقلاب اسلامي همه اين روابط گسسته شد و سفارت اسرائيل در تهران تبديل به سفارت فلسطين گرديد. بديهي است كه در مصاف انقلاب با امپرياليسم، توطئه‌هاي اسرائيل بخشي از تو طئه‌ها عليه انقلاب اسلامي ايران خواهد بود. جنگ تحميلي يكي از آنها بود كه مانع از رويارويي انقلاب اسلامي با اسرائيل شد.
"آنچه كه موجب تأسف بسيار است، آن است كه ابرقدرت‌ها بويژه آمريكا با فريب صدام، با هجوم به كشور ما دولت مقتدر ايران را سرگرم دفاع از كشور خود نمود تا مجال به اسرائيل غاصب تبهكار دهد تا با نقشه شوم خود كه تشكيل اسرائيل بزرگ كه از نيل تا فرات است، اقدام نمايد."[91]
عقوبت مبارزه با اسرائيل فقط تهديد و ترور نبود. در مقياسي بزرگ، جنگ تحميلي نيز راهي بود براي مستهلك كردن انرژي ملت‌هاي مسلمان، به فراموشي سپردن مسئله اسرائيل و يا در درجه دوم قرار دادن آن.
در عين حال رهبر كبير انقلاب اسلامي عليرغم جنگ تمام عيار با عراق، از مسئله فلسطين و اصلي بودن مبارزه با اسرائيل غافل نبودند به طوري كه يكي از راههاي انگيزه‌بخشي به مردم ايران و نسل انقلابي و حزب اللهي، شعار (راه قدس از كربلا مي‌گذرد) بود و امام خميني با توجه به جنگ تحميلي عراق عليه ايران و شرايطي كه در پايان قرن بيستم با آن روبرو هستيم، مبارزه با صهيونيزم را جزء لاينفك انقلاب اسلامي ايران اعلام داشتند.

امام خميني، در شرايطي كه زمينه‌‌هاي سازش اعراب با اسرائيل بوجود مي‌آمد، بر ادامه مبارزه با اسرائيل تأكيد كرد و راه موثر را استفاده از حربه تحريم نفت عليه اسرائيل دانست.

محورهاي اساسي در ديدگاههاي امام خميني پيرامون فلسطين[92]

استفاده از حربه نفت عليه آمريكا و اسرائيل: پس از فتح قسطنطنيه به دست سلطان محمد فاتح در سال 1453 م، دوران انقلاب و نوزايي فكري و فرهنگي (رنسانس) در غرب آغاز شد و در نيمه دوم قرن هيجدهم به انقلاب صنعتي و اقتصادي انجاميد، اما درست از همان آغاز اولين انقلاب فكري در غرب، دنياي شرق انحطاط خويش را آغاز كرد به گونه‌اي كه در قرن بيستم ديگر هيچ توازني مياني آن وجود نداشت. جهان به دو قطب پيشرفته صنعتي و ثروتمند يعني غرب سياسي و مسيحي و قطب عقب مانده و فقير موسوم به جهان سوم تقسيم شد كه ممالك اسلامي در زمره آن بودند و به مدد بهره‌گيري از ثروت و توليد و امكانات و سلاح‌هاي مدرن بود كه غرب توانست اسرائيل را با جمعيت اندكي به اعراب مسلمان تحميل كند. تجربه جنگ‌هاي متعدد اعراب و اسرائيل، بالاخص جنگ رمضان كه ارتش‌هاي چند كشور عربي مورد حمايت ابرقدرت شوروي، از اسرائيل كوچك شكست خوردند، نموداري از ضعف آنان بود و اين احساس ضعف و حقارت ناشي از شكستها و تلقي اينكه تداوم دشمني با اسرائيل كه با برخي از آنان مرزهاي مشترك دارد، امنيت ملي آنها را به خطر مي‌اندازد، زمينه‌هاي سازش را در اعراب بوجود آورد. در چنين شرايطي، امام خميني بر ادامه مبارزه با اسرائيل تاكيد كرد و راه موثر در اين مبارزه را استفاده از حربه تحريم نفت عليه اسرائيل و حاميانش دانست، ايشان در پيامي به دول و ملل اسلامي به مناسبت جنگ رمضان اعراب و اسرائيل در تاريخ 16/ 8/ 1352 گفتند:
"دولتهاي ممالك نفت خيز اسلامي لازم است از نفت و ديگر امكاناتي كه در اختيار دارند، بعنوان حربه عليه اسرائيل و استعمارگران استفاده كرده، از فروش نفت به آن دولتهايي كه به اسرائيل كمك مي‌كنند خودداري ورزند."

"با داشتن آن همه ذخاير، آن همه امكانات اگر يك هفته نفت خودشان را به روي اين جنايتكارها ببندند، تمام مسائل حل خواهد شد معذلك مي‌گويند كه ما اين كار را نمي‌كنيم."[93]

"اسرائيل قيام مسلحانه بر ضد كشورهاي اسلامي نموده است و بر دول و ملل اسلام، قلع و قمع آن لازم است. كمك به اسرائيل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالف با اسلام است."[94]
"ايا جا ندارد كه اعتراض كنيم: آقا نفت مسلمين را چرا به كفار مي‌دهي، به كفاري كه در حال جنگ و تجاوز به سرزمين و امت اسلام هستند. [95]

حقيقت اين است كه نفت چون خون در رگهاي اقتصاد و صنعت دنياي پيشرفته صنعتي است و كاهش يا قطع صدور نفت موجب كم خوني و ضعف و مرگ آن خواهد شد، غرب سياسي عليرغم همه پيشرفت‌هايش، غول شيشه‌اي است كه با قطع صدور نفت از پاي درمي‌ايد. ممكن است تصور شود، همان اندازه كه غرب به نفت محتاج است، فروشندگان نفت نيز كه داراي اقتصاد تك پايه‌اي نفت مي‌باشند، زندگي‌شان به همان اندازه وابسته به در آمد نفت است اما حقيقت اين است كه در صورتي كه كشورهاي توليد كننده نفت در يك مدت زمان، سياست رياضت اقتصادي و استفاده از ذخاير خويش را اتخاذ مي‌كردند، غرب سريعتر از آنان از پاي مي‌افتاد. فقط با يكماه قطع نفت بحران اقتصادي، اجتماعي و سياسي عظيمي غرب را فرا مي‌گرفت و آنان را به تسليم وا مي‌داشت، بويژه كه در آن هنگام هنوز كشورهاي صنعتي تدابيري از قبيل ايجاد چاهها و منابع ذخيره نفتي را نينديشيده بودند اما پس از آنكه مدت‌ها نظريه تحريم اقتصادي غرب بخاطر حمايتش از اسرائيل مطرح شد (ولي متأسفانه توسط همه ممالك اسلامي به اجرا در نيامد)، مصرف كنندگان نفت به صرف احتمال وقوع چنين امري در فكر ايجاد منابع ذخيره نفتي به مدت سه ماه افتادند و آن را عملي كردند زيرا اقتصاد ممالك صنعتي بسيار آسيب پذيرست و برنده نهائي در جنگ نفت فقط كسي است كه بتواند چند روز بيشتر مقاومت كند و ذخيره‌سازي نفت به منظور افزايش زمان و ضريب مقاومت بود اما اگر اعراب حاضر به جنگ نفت بااسرائيل و حاميان نيرومند غربي‌اش نشدند خود دلايلي داخلي داشت كه اين دلايل در نهايت به ماهيت وابسته، رفاه‌طلب، عافيت جو، استبدادي و عدم پايگاه مردمي حكومت‌هاي ممالك اسلامي مربوط مي‌شد.

وابستگي، عدم مشروعيت مردمي و روش استبدادي حكومت‌هاي منطقه مانع اصلي نجات فلسطين: لازمه اتخاذ سياست رياضت اقتصادي اين است كه مردم مبتلا به بيماري و تب مصرف نباشند و اگر هم بودند آنقدر به زمامداران خويش اعتماد داشته باشند كه با آنان همكاري و همراهي كنند، ولي خفقان و استبداد به حدي بود كه مردم و مخالفين حكومت نه تنها حاضر به همكاري نبودند بلكه در كمين فرصت‌ها مي‌نشستند تا به محض ضعيف شدن حكومت، آن را از پاي در آورند. به همين روي در صورت اتخاذ روش رياضت اقتصادي كوتاه مدت، كه نتيجه آن كمبود ارزاق، كالاها و صعود تورم بود. نارضايتي‌هاي سياسي و اجتماعي وسعت مي‌گرفت و براي حكومت‌ها خطرساز بود، بويژه آنكه در بسياري از كشورهاي عربي اصولاً حكومت‌ها يا پادشاهي بودند و پارلمان و انتخابات وجود نداشت و يا اگر هم مانند كويت پارلماني وجود داشت يك مجلس تشريفاتي بود كه مطابق قوانين آن كشور پادشاه حق انحلال آن يا عزل و نصب اعضاي مجلس را داشت و يا اگر هم نظام حكومتي جمهوري بود، تفاوتي با نظام سلطنتي استبدادي نداشت و رئيس جمهور مادام‌العمر بود. در نتيجه از آنجا كه مردم نقشي در روي كار آوردن دولت‌ها نداشتند، مسئوليتي هم در قبال آن احساس نمي‌كردند و دليلي هم براي شركت اختياري و داوطلبانه در خطر نمي‌ديدند. به همين دليل است كه امام خميني كراراً به اعراب مي‌گويد شما هم مانند ايران شاه را كنار بزنيد:

"ما تا به اسلام برنگرديم - اسلام رسول‌الله - مشكلاتمان سر جاي خودش هست، نه مي‌توان قضيه فلسطين را حلش كنيم، نه افغانستان را نه ساير جاها را، ملت‌ها بايد برگردند به صدر اسلام، اگر حكومت‌ها هم با ملت‌ها برگشتند كه اشكالي نيست و اگر برنگشتند ملت‌ها بايد حساب خودشان را از حكومت‌ها جدا كنند و با حكومت‌ها آن كنند كه ملت ايران با حكومت خودش كرد، تا مشكلات حل شود..."[96]
تاكيد امام بر قيام و مبارزه عليه حكومت‌ها بعنوان راه نجات فلسطين:

امام خميني كراراً در مواضع و بيانات خويش، علاوه بر تأكيد بر اتحاد و تمسك به اسلام و بازگشت به ارزشهاي اسلامي قيام عليه حكومت‌ها را در ممالك اسلامي يكي از مقدمات واجب براي نجات فلسطين مي‌داند زيرا حكومت‌هاي استبدادي به دليل فقدان پايگاه داخلي، براي حفظ خود در برابر نارضايتي‌ها و مخالفت‌هاي داخلي نياز به حمايت خارجي دارند و بدينسان ميان استبداد و استعمار اتحاد بوجود مي‌ايد.

طبيعي است كه مبارزه با استبداد داخلي مقدم بر مبارزه با استعمار خارجي است زيرا مادامي كه دشمن در خانه است، مبارزه در جبهه خارجي بي‌ثمر خواهد بود. براي مبارزه با استعمار نخست بايد پايگاههاي داخلي آن يعني استبداد و حكومت‌هاي وابسته و سرمايه‌هاي وابسته و پايگاههاي اقتصاديش را از ميان برد و به همين دليل از ديدگاه امام خميني، سرنگوني حكومت‌هاي وابسته و مسلط بر ممالك اسلامي، فوري‌ترين راه نجات فلسطين است.

همانطور كه گفته شد، از راههاي اساسي مبارزه با اسرائيل و حاميان قدرتمند غربي آن، تحريم اقتصادي و نفي بود اما اين واقعه محتمل بود كه فقط با تحمل رياضت اقتصادي خاتمه نيابد و غرب براي نجات خويش دست به تهاجم به منابع نفتي خاورميانه و اشغال آنها بزند. اگر چه نظامي دو قطبي جهان و وجود ابرقدرت شوروي در همسايگي كشورهاي اسلامي سبب خودداري غرب از چنين اقدامي مي‌گرديد زيرا قهراً پاي روس‌ها را به ميدان جنگ مي‌كشيد و جنگ جهاني سوم را شعله‌ور مي‌ساخت كه در آن صورت اثري از حيات روي كره زمين نمي‌ماند و از طرفي هر گونه درگيري آمريكا و غرب با كشورهاي نفت خيز منطقه خاورميانه، نتيجه‌اش گسترش بيشتر نفوذ شوروي در اين كشورها مي‌شد و سرنوشت امروز جهان بگونه‌اي ديگر بود و غرب نيز به دليل فقدان نفت در جنگ با كشورهاي نفت خيز تاب مقاومت نمي‌آورد.
انقلاب اسلامي پديده‌اي غير منتظره و نگران كننده براي صهيونيسم است.
اما مهمتر از همه اين موارد آن بود كه در برابر سلاحهاي مدرن و تجهيزات پيشرفته كشورهاي غربي، جهان سومي‌ها فقط با تكيه بر امواج انساني مؤمن و فداكاري كه به فرماندهي حكومت‌هاي خويش اعتماد دارند و با استفاده از روش جنگ‌هاي چريكي مي‌توانستند وارد هماوردي با غرب شوند كه اين امر به دلايل مختلف بعيد مي‌نمود زيرا هم به دليل ماهيت وابسته عده‌اي از آنها، به سادگي، توده‌هاي مردم وجه المصالحه قرار مي‌گرفتند، چه اساساً برخي از اين حكومت‌ها با كمك آمريكا و انگليس به قدرت رسيده بودند، به همين دليل امام خميني علاوه بر راه تحريم نفتي، سرنگوني رژيم‌هاي وابسته و غير مردمي منطقه توسط مردم آن كشورها را اصلي‌ترين و مقدم‌ترين راه مي‌دانستند:

"مشكل مسلمين، حكومت‌هاي مسلمين است. اين حكومت‌ها هستند كه اين مسلمين را به اين روز انداخته‌اند ملت‌ها مشكل مسلمين نيستند. اين حكومت‌ها هستند كه بواسطه روابطشان با ابرقدرت‌ها و سرسپردگي‌شان با ابرقدرت‌ها چپ و راست، مشكلات را براي ما و مسلمين ايجاد كرده‌اند مشكل مسلمين فقط قدس نيست، اين يكي از مشكلاتي است كه مسلمين دارند. افغانستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ پاكستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ تركيه مگر از مشكلات مسملين نيست؟ مصر مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ عراق مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ بايد ما تحليل كنيم كه مشكلي كه در همه اقطار مسلمين هست از كجا پيدا شده است و راه حلش چيست؟ چرا مسلمين در همه جاي دنيا تحت فشار حكومت‌ها و ابرقدرتها هستند و راه حل اين مسئله چيست؟ تا اينكه هم رمز پيروزي بر همه مشكلات بدست بيايد و هم قدس و افغان و بلاد مسلمين آزاد بشوند.

مشكل مسلمين حكومت‌هاي مسلمين است اين حكومت‌ها هستند كه مسلمين را به اين روز رسانده‌اند، ملت‌ها مشكل نيستند، ملت‌ها با آن فطرت ذاتي كه دارند مي‌توانند مسائل را حل كنند لكن مشكل، دولتها هستند شما سر تاسر ممالك اسلامي را وقتي كه ملاحظه كنيد كم جايي را مي‌توانيد پيدا بكنيد كه مشكلاتشان بواسطه حكومت‌هايشان ايجاد نشده.
اين حكومت‌ها هستند كه بواسطه روابطشان با ابرقدرت‌ها و سر سپردگي‌شان با ابرقدرت‌هاي چپ و راست مشكلات را براي ما و همه مسلمين ايجاد كرده‌اند اگر اين مشكل از پيش پاي مسلمين برداشته بشود، مسلمين به آمال خودشان خواهند رسيد و راه حلش با دست ملت‌هاست."[97]
افشاي مكرر اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات:

دلايل مختلف نشان مي‌داد كه مرزهاي جغرافيائي اسرائيل محدود به اراضي اشغال شده فلسطين نخواهد ماند:

الف: از يك سو شعار اصلي پارلمان اسرائيل كه بر گرفته از كتاب تورات است اين بود كه "اسرائيل؛ مرزهاي تو از نيل تا فرات است" و اين شعار در دوران ضعف و نوپايي اسرائيل كه اشغالگران از جمعيت و قدرت اندكي در برابر دنياي اسلام برخوردار بودند مطرح مي‌شد و بديهي است كه به هنگام قدرت آن را عملي سازند.

ب: صهيونيست‌ها نژاد پرست بودند و نژاد خود را برترين نژادها و بني اسرائيل را فرزندان خدا مي‌دانستند كه بايد حكومت جهان را به دست گيرند و دست كم زماني كه قدرت آنرا ندارند از نيل تا فرات را به دلايل مذهبي خود، از آن خويش مي‌دانستند. همين عقايد و روحيات يكي از دلايل رواج جهود كشي بود بطوري كه حكومت تزاري روسيه آنان را قلع م قمع مي‌كرد و هيتلر بعنوان نژاد پرست ديگري كه اين گروه را رقيب خويش مي‌ديد، براي براندازي نسل يهود و بني اسرائيل آنان را فوج فوج به هلاكت مي‌رساند.

ج: دنياي غرب با اينده‌نگري كه داشت نيازمند تسلط پايدار بر سرزمين‌هاي طلاي سياه (نفت) و معادن عظيم ديگر در خاورميانه و قبضه كردن بازار مصرف آن بود و اسرائيل وسيله مناسبي براي تحقق اين رؤيا بود، اما اين كار نياز به زماني طولاني و زمينه سازيهائي ماهرانه داشت. اسرائيل همواره يكي از مهمترين عوامل ناامني منطقه بود كه اعراب و مسمانان همواره ناچار از تجهيز و تسليح خويش براي حفظ امنيت ملي بودند و همين امر خاورميانه را به زرادخانه آمريكا و غرب تبديل كرد و از اين رهگذر ميلياردها دلار را به جيب سرمايه‌داران و دولت‌هاي غربي سرازير ساخت.

د: تجربه تحميل يك اقليت كوچك يهودي بعنوان حكومت اسرائيل، بر اكثريت اعراب و مسلمانان ساكن فلسطين نشان داد كه تكرار اين تجربه در ساير ممالك عربي هم امكان‌پذير است. بخصوص وقتي كه اعراب در جنگ با اسرائيل شكست خوردند اميد به تحقق اسرائيل بزرگ و تكرار آن تجربه بيشتر شد. امام خميني كراراً به هدف و نقشه اسرائيل بزرگ در سخنان خويش اشاره داشته است. از جمله مي‌گويد:

"اين مهره دومي كه حالا آمده است، اسحاق شاميري كه الان آمده است و مي‌خواهد نخست وزير بشود از اول برنامه خودش را گفته است. از اول گفته است كه اسرائيل بزرگ بايد تحقق پيدا كند - بايد فلسطين به كلي از بين برود. تمام جاهايي كه دست اسرائيل است اينها لاينفك از اسرائيل است، اسرائيل بزرگ يعني از نيل تا فرات، يعني تمام منطقه‌اي كه عرب‌نشين است، حجاز هم جز و اين بايد باشد، مصر هم جزو اين است و اينها (دولتهاي عربي) نشسته‌اند آنجا دارند تماشا مي‌كنند و عده كثيرشان هم همراهي مي‌كنند و اسرائيل را مي‌خواهند (به رسميت) بشناسند."[98]

امام خميني معتقد بود كه اهداف نهائي اسرائيل حتي فراتر از نيل تا فرات است و آنان حتي در انديشه تسلط بر ايران هم بوده‌اند زيرا صهيونيست‌ها سال‌ها پيش از اشغال فلسطين و تشكيل دادن حكومت در انديشه كودتا در ايران بوده‌اند:

"عمال اسرائيل در ايران (در زمان محمدرضا شاه پهلوي) هر جا انگشت مي‌گذاري مي‌بيني كه يكي از اينها در مراكز حساس، مراكز خطرناك، والله مراكز خطرناك براي تاج اين آقا (شاه)، ملتفت نيستند اينها، اينها (يهودي‌ها)، آنها بودند كه در شميران توطئه كردند ناصرالدين شاه را بكشند، مملكت ايران را قبضه كنند شما تاريخ را نگاه كنيد، تاريخ كه مي‌دانيد، در نياوران توطئه كردند، در نياوران چند نفر رفتند ناصر الدين شاه ترور كنند و يك عده هم در تهران بودند كه حكومت را قبضه كنند. اينها حكومت را از خودشان مي‌دانند، اينها در كتاب‌هاشان نوشته‌اند، در مقالاتشان نوشتند حكومت مال ماست، بايد ما يك سلطنيت جديدي بوجود آوريم."[99]
مسئله يهود و صهيونيزم جداست:

رفتار بني‌اسرائيل با حضرت موسي(ع)، نشان مي‌دهد كه آنان به پيشوا و پيامبر خويش هم جفا نمودند و در خلال مدت 40 روز غيبت موسي(ع) مجدداً به بت‌پرستي گراييدند و 40 سال قوم بني اسرائيل بخاطر اين عمل آواره شدند. تاريخ نشان مي‌دهد كه از سرسخت‌ترين و خطرناك‌ترين دشمنان پيامبر اسلام، قوم يهود بودند كه نه تنها نبوت او را انكار مي‌كردند كه براي نابودي او و يا شكست دادن حكومت نو پاي پيامبر اسلام دشمني مي‌كردند و گروهي نيز خواستار همزيستي مسالمت‌آميز و انجام مناسك همزيستي خويش بودند تا قرن‌ها پس از ظهور اسلام، يهوديان به استناد روش تسامح و مداراي پيامبر با پيروان مذاهب گوناگون (كه تا وقتي توطئه نمي‌كردند آزاد بودند) با مسلمانان در كنار هم زندگي مي‌كردند. وقتي عمر بن خطاب با مركب و لباسي ساده پس از چند ماه محاصره اورشليم وارد اين شهر شد، برخلاف انتظار يهوديان با آنان به نيكي رفتار كرد و يهوديان، قرن‌ها با مسلمانان در كنار هم مي‌زيستند و اما افراطيون و نژاد پرستان يهودي در امتداد خط همان نياكان خويش كه موجب آوارگي قوم موسي شدند و بعد‌ها فتواي قتل حضرت عيسي(ع) را دادند با مذهب مسيح به جدال برخاستند و با پيامبر اسلام نيز دشمني مي‌كردند، در انديشه تحقق رؤياي باستاني اسرائيل بزرگ افتادند. صهيونيست‌ها ادامه همان خطي بودند كه حسابشان را بايد از يهود جدا ساخت. يهودياني كه مي‌خواستند مذهبي باشند و خود را آلوده به بازي‌هاي سياسي نكنند، از آغاز نهضت صهيوني بويژه در امريكا و اروپا، مخالفت خويش را با آن اعلام كردند و در مواردي سازمان‌هاي مختلف يهودي دست به مبارزه با صهيونيزم زدند. پس از انقلاب اسلامي ايران، اگر چه تفكيك روشني در اين مورد بعمل نيامد و يهوديان زيادي بودند كه از عدم مرزبندي دقيق ميان يهود و صهيونيزم و يك كاسه كردن آنها كدورت خاطر داشتند اما شواهدي از سخنان امام خميني دال بر اين مرزبندي وجود دارد:

"ما حساب جامعه يهود را از حساب صهيونيست‌ها جدا مي‌دانيم، آنها (صهيونيست‌ها) اهل مذهب نيستند، و قيام بر ضد مستكبرين، طريقه حضرت موسي سلام‌الله عليه بوده و اين درست برخلاف صهيونيست‌هاست حساب جامعه يهود غير از حساب جامعه صهيونيست است و ما با آنها مخالف هستيم و مخالفت ما براي اين است كه آنها با همه اديان مخالف هستند، آنها يهودي هستند، آنها مردمي سياسي هستند كه به اسم يهود كارهايي مي‌كنند و يهودي‌ها هم از آنها متنفر هستند و همه انسان‌ها بايد از آن‌ها متنفر باشند"[100]

صهيونيزم يك پديده سياسي با آرمان‌هاي جاه‌طلبانه، نژادپرستانه و استعمارگرانه است كه زير پوشش مذهب يهود، جلوه مذهبي به خود مي‌گيرد و بعنوان ناجي قوم يهود خواسته است اين ملت را زير چتر خويش جمع كند.
مسئله اصلي صهيونيزم، اسلام است:
همانطور كه در تاريخ صدر اسلام مشهود است، افراطيون و نژادپرستان بني‌اسرائيل و يهود، عليرغم سياست مدارا از سوي حكومت پيامبر و آزادي آنان در اعمال و مناسك مذهبي خويش، دست به فتنه‌گري و بستن پيمان با دشمنان خارجي مي‌زدند و حتي اقدام به ترور پيامبر اكرم(ص) نمودند اما ناكام ماندند. رويه دشمني آنها با اسلام همواره ادامه داشت و در دهه‌هاي اخير نيز به اشكال و طريق گوناگون در تخريب اسلام كوشيده‌اند و براي تحريف كتاب آسماني مسلمانان و احكام ديني آنها نيز به ترفند‌هاي گوناگوني متوسل شده‌اند كه امام خميني به نمونه‌اي از آن اشاره دارد:

"اين اسرائيلي كه همين چند وقت پيش از اين، همين اخيراً به قرآن كريم نسبت داد به اينكه جنايت بعضي از امراض در آلمان گردن قرآن است، براي اينكه قرآن دستور داده است، كه مسلم وقتي مستراح مي‌رود حق ندارند با صابون بعدش دست خودشان را بشويند... از اين جهت ميكروب سرايت مي‌كنند به دست و كذا. آن ايه ششم سوره پنجم چه است؟ ايه وضو است و ايه غسل است اين هم در آلمان يك بساطي درست كرد اين مطلب، آن طوري كه نوشتند به بهداري‌ها، به چه و چه و اسرائيلي نقل كرد اين مطلب را كه به قرآن يك همچنين نسبتي داده"[101]
حفاري مسجدالاقصي قبله اول مسلمين ويران كردن آن و كشتار جمعي مسلمانان، قبله اول مسلمين و ويران كردن آن و كشتار جمعي مسلمانان، نمونه‌اي ديگر از دلايل دشمني اسرائيل با اسلام و مسلمين است و مسلمانان در برابر اسرائيل بايد به اسلام و قرآن كه وجه مشترك همه مسلمانان است تمسك كنند.
اسلام و اتحاد راه نجات فلسطين:

امام خميني همواره بازگشت به اسلام و متحد شدن را شرط نجات فلسطين و جلوگيري از اميال توسعه‌طلبانه صهيونيزم دانسته‌اند و همواره با تاكيد بر اينكه مسئله اصلي اسرائيل نابود كردن اسلام است، خواستار كنار گذاشتن اختلافات از جمله اختلافات مذهبي بود. اگر چه اكثريت اعراب و مسلمانان ساكن فلسطين، پيروان مذاهب اهل سنت بودند اما امام خميني بعنوان يك فقيه و مرجع شيعه از هيچگونه حمايتي نسبت به آنان فروگذار نمي‌كرد. اين رويه برخلاف كساني بود كه چون اهل سنت را غاصب و كافر مي‌دانستند معتقد بودند كه سني‌ها دارند مجازات مي‌شوند و حمايت از فلسطين را به اين بهانه كه تقويت اهل سنت است تجويز نمي‌كردند. امام خميني مسئله را نه در چارچوب‌هاي تنگ دعواي شيعه و سني كه مربوط به كيان اسلام مي‌دانست و به همين رو، پيوسته شيعيان لبنان را در كمك به فلسطين تشويق مي‌ساخت زيرا شيعيان لبنان در برابر اسرائيل هم سرنوشت هستند. امام خميني حكمفرمايي يك عده قليلي صهيونيست را بر يك ميليارد مسلمان جهان ننگ و عهار مي‌دانست و مي‌گفت: "چرا بايد يك كشورهايي كه داراي همه چيز هستند داراي همه جور قدرت هستند اسرائيل با آن عده كم بيايد و به آنها اينطور حكمفرمايي كند؟ چرا بايد اينطور باشد؟ جز اين است كه ملت‌ها از هم جدا و يك ميليارد جمعيت، يك ميليارد جمعيت مسلمين با همه تجهيزاتي كه دارند نشسته‌اند و اسرائيل آن جنايات را به لبنان مي‌كند و به فلسطين مي‌كند."[102]

نه تنها كنار گذاشتن اختلافات مذهبي كه كنار گذاشتن اختلافات سياسي ميان دولت‌ها و ملت‌ها و متحد شدن عليه اسرائيل شرط ديگر نجات فلسطين و پاك كردند لكه ننگ سلطه يك عده قليل بر اراده يك ميليارد مسلمان جهان اسلام و اين سخن معروف امام خميني رهبر فقيد انقلاب اسلامي است كه اگر همه مسلمين جمع شوند و هر كدام يك سطل آب بريزند، اسرائيل را آب مي‌برد:

"براي من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملتهاي اسلامي مي‌دانند كه درد چيست؟ مي‌دانند كه دست اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكنند، مي‌بينند كه با اين تفرقه‌ها ضعف و نابودي نصيب آنان مي‌شود، مي‌بينند كه يك دولت پوشالي اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده كه اگر مسلمين مجتمع بودند و هر كدام يك سلط آب مي‌ريختند او را سيل مي‌برد، معذلك در مقابل او زبون هستند."[103]
روز جهاني قدس روز بسيج مسلمانان عليه اسرائيل و امريكا:

تجربه چند دهه اخير حاكي از آن است كه با يك گام عقب‌نشيني اعراب، اسرائيل چند گام به جلو برمي‌داشت و از هنگامي كه طرح‌هاي سازش كارانه در اعراب وارد بورس ديپلماسي شد، اسرائيل جنوب لبنان را اشغال كرد و وقتي طرح‌هاي سازشكارانه فهد و فاس و طائف هم به كمپ ديويد افزوده شد ضعف اعراب و عدم تصميم دولت‌هاي وابسته و مرتجع عربي براي مبارزه با اسرائيل به نمايش در آمد و اسرائيل نيز از همين ضعف‌ها و فرصت‌ها بهره‌گيري كرد و گام‌هاي ديگر را برداشت از جمله آنكه، عليرغم مخالفت‌هاي وسيع، پس از مدت‌ها دولتهاي عربي و اسلامي مواجه گرديد. امام خميني در مقابل اين عقب‌نشيني‌ها، آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را روز قدس اعلام كرد. در اين روز اجتماع مسلمانان در فضايي روحاني، زمينه بسيار مناسبي براي طرح همزمان مسئله فلسطين در جهان اسلام است اعلام روز قدس حركتي بود در مقابل

يهودي كردن بيت‌المقدس، سازشكاري‌هاي اعراب و پيشروي‌هاي اسرائيل. روز قدس حركتي بود در راستاي استراتژي اتحاد مسلمين و روز قدس بستر خيزش امواج انساني و احياي وسيع مسئله قدس و بيداري مسلمين بود. چون حكومت‌ها در خط امتياز دهي پي‌درپي به اسرائيل افتاده بودند، روز قدس عام توقف اين روند و روزي بود كه ملت‌ها را نيز وارد معادله سرنوشت‌ساز قدس مي‌ساخت.

"مسلمانان ننشينند كه حكومت‌هايشان بر ايشان عمل بكنند و اسلام را از دست صهيونيزم نجات بدهند ننشينند كه سازمان‌هاي بين‌المللي براي آنها كار بكنند، ملت‌ها خودشان قيام كنند و حكومت‌هاي خودشان را وادار كنند در مقابل اسرائيل بايستند و اكتفا نكنند به محكوم كردن"[104]

"من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاي اسلامي مي‌خواهم كه براي كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيبانان آن، به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت مي‌كنم، آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است و مي‌تواند تعيين كننده سرنوشت فلسطين نيز باشد بعنوان روز قدس انتخاب و طي مراسمي همبستگي بين‌المللي مسلمانان را در حمايت از حقوق قانوني مسلمانان اعلام نمايند."[105]
امام خميني مي‌گفتند اگر يك ميليارد جمعيت مسلمانان مجتمع شوند و هر كدام يك سطل آب بريزند اسرائيل را آب مي‌برد و روز قدس مقدمه‌اي بود براي به راه انداختن راهپيمايي و تظاهرات همزمان مسلمانان جهان و راهاندازي امواج انساني عليه اسرائيل و براي نجات فلسطين.
منابع در دفتر فصلنامه موجود است.
............................................................................................
منبع: فصلنامه حضور ، شماره 40
 شنبه 6 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن