واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: سريالهاي مهران مديري طنز نيست خبرگزاري فارس: سعيد بيابانكي با بيان اين كه سريالهاي مهران مديري مثل اغلب برنامههاي راديو و تلويزيون فكاهه است و به هيچ وجه طنز به حساب نميآيد، گفت: ذهن مردم شديداً به فكاهه عادت كرده و رسانه مقصر اصلي اين معضل است. «سعيد بيابانكي» شاعر آييني و طنزپرداز با حضور در خبرگزاري فارس پيرامون شعر طنز و مسائل مربوط به آن سخن گفت. * انتشار طنز در وهله اول مديون تكنولوژي است بيابانكي كه يكي از برگزاركنندگان نشست طنز «در حلقه رندان» است و همچنين اشعاري را در قالب طنز منتشر كرده است، در ابتدا گفت: عبدالجبار كاكايي جايي بيان داشت كه دهه هفتاد دهه شعر عاشقانه بود و دهه هشتاد دهه شعر طنز، اما كاكايي دليلش را نگفته بود؛ به نظر من دليل اين امر اين است كه هشتاد درصد مبسوط گشتن شعر طنز به رسانههاي مدرن باز ميگردد. بيابانكي اظهار داشت: ادبيات و زبان ما خاصيت طنزآفريني دارد. مردم خيلي تيز هستند و با كوچكترين مسائل هم شوخي ميكنند. به ميان آمدن موبايل (چه پيامك و چه بلوتوث)، رواج يافتن وبلاگنويسي و اينترنت و از اين دست فناوريها در انتشار طنز خيلي كمك كرد. همه ما ميدانيم كه مردم معمولاً چيزهاي جدي را منتشر نميكنند. خالق مجموعه شعر «سنگچين» در ادامه خاطر نشان كرد: طنز چيزي است كه در بطن اجتماع وجود داشته اما چون ابزار انتشار آن در دست همگان نبوده در گذشته مغفول مانده است. انتشار طنز در وهله اول مديون تكنولوژيهاي مدرن است. * طنزپردازها يك گام از همه چيز و همه كس جلوتر هستند وي در ادامه با اشاره به ويژگيهاي منحصر به فردي كه يك طنزپرداز بايد داشته باشد، اظهار داشت: طنزپردازها يك گام از همه چيز و همه كس جلوتر هستند. سه گونه طنز داريم كه بايد آنها را از هم جدا كرد. اول فكاهي است، دوم هجو و سوم طنز؛ ولي شاهديم كه اين سه با يكديگر اشتباه گرفته ميشوند و تشخيصشان از يكديگر كار راحتي نيست. وي ادامه داد: ميرشكاك يك تعريف خيلي جامع در اين باره ارائه داده است. او ميگويد فكاهه يك كاربرد تقويمي دارد، اما طنز يك كاربرد تاريخي، يعني فكاهه تاريخ مصرف دارد ولي طنز براي نگاشته شدن و ماندن در تاريخ. پيامكهايي كه براي فلان فيلم يا سريال ساخته ميشود و پس از به اتمام رسيدن آن فيلم، به اتمام ميرسد نمونه خوب فكاهه است. طنز كاركرد تاريخي دارد، براي مثال حافظ يك طناز بزرگ است كه شعرش كاركرد تاريخي پيدا كرده و از اين جهت ماندگار هم شده است. اين شاعر تصريح كرد: هجو به گونهاي مثل نارنجك انداختن و منهدم كردم يك چيز است و كارش تخريب است آن هم با هر ابزاري. به هر حال در تمام اين گونهها، عنصر خنداندن مشترك است؛ اما طنز ممكن است كه خندهاش آميخته با گريه هم باشد. طنز اگر خندهآور هم باشد تلخند است. * زبان طنز برندهترين زبان است وي در ادامه صحبتش بيان داشت: زبان طنز برندهترين زبان است. اگر در يك متن جدي ادبي ما با نوش همراهيم، در طنز قطعاً نيش را هم به همراه دارد. شعر طنزي كه نيش همراهش نباشد، مشكل دارد. اين شاعر آييني در ادامه اظهار داشت: بخش عمدهاي از طنز در طول تاريخ، نقد رفتار سياسيون بوده و هست و نقد رفتارهاي اجتماعي و فرهنگي هم از سوي ديگر شاكله طنز است. وي گفت: حضرت علي (ع) در نهجالبلاغه به مديران خودشان سفارش كردهاند كه مشاورين خودتان را از كساني انتخاب كنيد كه تلخترين زبانها را دارند، دقيقاً مثل يك طنزپرداز. حضرت علي(ع) بر اين اعتقاد بودند كه اين زبان تلخ و طنزپردازي در همه جا بايد باشد حتي بين مشاوران حاكمان. بيابانكي همچنين در ادامه صحبتش افزود: يك بار زرويي تعبير زيبايي از طنز ارائه داد. او گفت كه طنز همان امر به معروف و نهي از منكر است كه لباس هنر پوشيده است. اگر چيزي ديديم كه در آن امر به معروف باشد طنز است ولي اگر نبود طنز نيست. * طنز در ايران متولي ندارد وي در ادامه با اشاره به متولي نداشتن طنز در جامعه ايران گفت: طنز در ايران متولي ندارد. تنها سازماني كه به طنز ارزش و بهايي داده و براي آن دفتري در نظر گرفته حوزه هنري است. وزارت ارشاد چيزي به عنوان طنز نميپذيرد. وي ادامه داد: طنز نيازمند يك ارگان بزرگ غيردولتي مثل خانه سينما است. اين سازمان ميتواند مهملي براي طنزنويسان و طنزپردازان باشد كه در سايه آن به آرامش برسند. بيابانكي اظهار داشت: عليرغم اينكه افراد جامعه نسبت به شعر طنز علاقه بسياري از خود نشان ميدهند، اما شعرا چندان علاقهاي نسبت به اين گونه شعري بروز نميدهند. در حوزه طنز ما خيلي شاعر علاقهمند كم داريم. شما وقتي فراخوان يك جشنواره شعر را منتشر ميكنيد دو هزار نفر در آن شركت ميكنند، اما اگر جشنواره شعر طنز باشد صد نفر شركت ميكنند. وي ادامه داد: طنز محدود شده و نياز به آموزش دارد، اما حال چه گروه يا سازماني بايد طنز را آموزش دهد، نميدانم. دفتر طنز حوزه هنري تنها متولي طنز در كشور است كه بايد تقويت شود چون هم امكاناتش كم است هم نيرو ندارد و هم بودجهاش كافي نيست و وسعش در همين حد است كه ميبينيد. عضو دفتر طنز حوزه هنري در ادامه بيان داشت: با همين بودجه كم، ما شب شعر در حلقه رندان را برگزار ميكنيم و هزار نفر براي شركت ميآيند. شما هرگز شب شعري به اين بزرگي را نميتوانيد پيدا كنيد. * رسانه ذهن مردم را به فكاهه عادت داده است اين طنزپرداز ادامه داد: بخش زيادي از برنامههاي راديو و تلويزيون فكاهه است و به هيچ وجه طنز به حساب نميآيد. ذهن مردم شديداً به فكاهه عادت كرده و رسانه مقصر اصلي اين موضوع است. بيابانكي گفت: من كار مهران مديري را طنز به حساب نميآورم، زيرا اين كار فقط رنگ و بوي فكاهه دارد. وي ادامه داد: ويژگي طنز اين است كه با تكرار تمام نميشود. شما از خواندن شعر حافظ خسته و سير نميشويد، اما فيلم اخراجيها را همان يكبار كه ميبينيد ديگر كفايت ميكند. اين طنزپرداز در پايان گفت: طنز رفتاري يك گونه فكاهه است كه در سريالها و فيلمهاي ما بسيار به چشم ميخورد. انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]