محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830843884
امپراتور اقليت
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: امپراتور اقليت جام جم آنلاين: انتشار چاپ سوم «گريههاي امپراتور» و چاپ دوم «اقليت» مجموعه شعرهاي فاضل نظري در عرصه نشر شعر كشور اتفاق مباركي به حساب ميآيد. اقبال مخاطبان به شعر اين شاعر، آن هم در شرايطي كه شمارگان چاپ كتابهاي شعر هر روز كم و كمتر ميشود ، نشان از اين دارد كه عيب و علت كنارهگيري بخش مهم جامعه شعرخوان ما از شعر اين سالها تنها محصول بيتوجهي يا قهر مخاطب نيست بلكه تا حدودي به نوع نگاه شاعران به شعر و مخاطب نيز باز ميگردد. خوشبختانه امروز تب جريانسازي و موجبازي در ميان شاعران تا حد زيادي فروكش كرده است و شعر دارد رفتهرفته سلامت خود را باز مييابد. هر چند هنوز هم هستند شاعراني كه سنگ تجربههاي بيثمر دهه 70 را به سينه ميزنند حال آن كه حتي بسياري از شاعران دهه 70 كه صاحبان اصلي آن تجربهها بودهاند، ديگر از سر بياعتقادي به آن تجربهها مينگرند و اگر هنوز دل از شعر بر نگرفته باشند، در پي كشف فرمها و فضاهايي هستند كه ارتباطي با سطح كلام ياكلام سطحي ندارد. آنچه مهم است، جوهر و معناست كه به فرم و زبان سر و شكل ميدهد و تجسد ميبخشد. اگر جز اين باشد، شاعر شعرش را از اشيا و خردهريزهاي اضافي و دست و پاگير پر كرده است. غزل نيز در سالهاي پر التهاب دهه 70 بركنار از بازيهاي رايج فرمي و زباني نبود و گل آن در دست شاعران عرصه غزل چه شكلها كه به خود نگرفت، اما بندرت چشمگير و پخته شد. متاسفانه در چند سال اخير عدهاي از شاعران جوان غزلسرا با تكيه بر بازيهاي لفظي و معنوي كم عمق و بيرمق، كه حاصل تعامل و تعاطي غلط اين قالب با جريانها و موجهاي مقطعي و اغلب وارداتي شعر امروز نظير حجم، موج ناب، پسا نيمايي، مدرن، پست مدرن و... است، سعي كردهاند به اصطلاح خود در ساختار اين قالب دست ببرند و طرحي نو در اندازند كه با كمال تاسف بايد گفت: «خرما نتوان خورد از اين نخل...» و تا امروز به مقصد نرسيدهاند و «ترسم نرسي...». اما نخستين نكتهاي كه مخاطب در مواجهه با شعر فاضل نظري با آن مواجه ميشود، سادگي و خوشخواني شعرهاي اوست. نظري در پي كشفهاي زباني نيست، بلكه به اين معنا و محتواست كه جغرافياي زبان او را كشف ميكند و به آن سر و شكل ميدهد. به همين سبب شعر او بينياز از هر نوع بازي زباني يا فرمي است. در واقع شاعر دغدغه زبان يا فرم ندارد: نه اينكه فكر كني مرهم احتياج نداشت كه زخمهاي دل خون من علاج نداشت تو سبز ماندي و من برگبرگ خشكيدم كه آنچه داشت شقايق به سينه كاج نداشت (گريههاي امپراتور، ص 43) آيينه تاريخ تو را درد شكسته است اما تو نه تاريخشناسي نه طبيبي (گريههاي امپراتور، ص 57) كودكان ديوانهام خوانند و پيران ساحرم من تفرجگاه ارواح پريشان خاطرم خانه متروكم از اشباح سرگردان پر است آسماني در ميان ابرهاي عابرم (اقليت، ص 65) انگشت اشاره فاضل نظري همواره به سمت نشانههايي از زندگي ميرود كه اگر چه آشناست، اما برق و جلايشان را از دست دادهاند. از اين روست كه شاعر گاهي تنها فقط غبار را كنار ميزند يا برق مياندازد. نشانه را پيچيده يا پوشيده كردن يا نشانههاي پيچيده و پوشيده آوردن نه دشوار است و نه مزيت و هنري براي صاحبش محسوب ميشود، بلكه حتي در مواردي ضد هنر به حساب ميآيد. به قول فرگه «اگر هدف، فريب خود و ديگران باشد، هيچ ابزاري بهتر از نشانههاي مبهم نيست.» (1) در واقع يكي از مواردي كه ناخواسته مانع از پيچيدگي و پوشيدگي نشانهها ميشود ساده بودن شاعر و سادگي حرف و زبان او به رغم پيچيدگيهاي فكري و انديشگي است. آن كه حرفي براي گفتن دارد، فرافكني نميكند و زبان و بيانش را به نمادها و نشانههاي سردرگم و مبهم گره نميزند و مخاطب را سرگردان نميكند: مثل عكس رخ مهتاب كه افتاده در آب در دلم هستي و بين من و تو فاصلههاست (گريههاي امپراتور، ص 9) اي گل گمان مكن به شب جشن ميروي شايد به خاك مردهاي ارزانيات كنند (گريههاي امپراتور، ص 83) درختها به من آموختند: فاصلهاي ميان عشق زميني و آسماني نيست (اقليت، ص 9) يكي از نشانههاي شعر فاضل نظري تلميح است. تلميح در اصطلاح اشاره به آيه، حديث، شعر، قصه يا مثلي مشهور است كه شاعر براي اثبات سخن خويش يا عمق و غنا بخشيدن به معني مقصود به كار ميبرد. تلميحات نظري بيشتر منبعث از آيات و احاديث و قصهها و مثلهاست: لب تو ميوه ممنوع، ولي لبهايم هر چه از طعم لب سرخ تو دل كند، نشد (گريههاي امپراتور،ص 23) كه تلميح دارد به قصه بيرون رانده شدن آدم و حوا از بهشت به خاطر خوردن ميوه ممنوعه كه بنا به قولي گندم (چنان كه در غزلي ديگر از نظري ميبينيم) و بنا به قولي سيب است. در شعر نظري سيب به لبهاي سرخ يار مانند شده و همين زيبايي كلام را دوچندان كرده است. قرآن به استخاره ورق خورد! كيستم؟ بين برادران خودم هم زياديام! (گريههاي امپراتور، ص 21) كه اشاره دارد به داستان حضرت يوسفع. از قضا يكي از نقدهاي وارد بر شعر نظري استفاده از تلميحات تكراري است، به طوري كه فقط قصه يوسفع 10 بار در غزلهاي او تكرار شده است و از اين نظر بيشترين بسامد تلميحات مكرر مربوط به همين داستان است. حتي اگر اين تلميح هر بار به مناسبتي و با توجه به حال و هواي شعر با تغيير و تحول معنوي همراه باشد، باز اين نقد بر كار شاعر وارد است كه نتوانسته يا نخواسته گريبان شعرش را از دست يك تلميح رها كند. از ديگر تلميحات پربسامد در شعر فاضل نظري اشاره به داستان «آدم و حوا»، «شمع و پروانه»، «حلاج»، «پلنگ و ماه» و... است. به ياد داشته باشيم كه استفاده از زبان مردم و اصطلاحات و تلميحات آشناي آنها ميتواند در عمق و غنا بخشيدن به شعر يك شاعر بسيار موثر باشد. چه جاي شكوه اگر زخم آتشين خوردم كه هر چه بود زمار در آستين خوردم (گريههاي امپراتور، ص 31) كه اشاره دارد به مثل معروف «مار در آستين پروراندن». نخواست شيخ بيابد مرا كه يافتنم چراغ نه كه به گشتن هم احتياج نداشت (گريههاي امپراتور، ص 43) كه تلميح دارد به اين ابيات از غزليات شمس: دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند يافت مينشود جستهايم ما گفت آنچ يافت مينشود آنم آرزوست كه خود مولانا در آوردن اين حكايت به ديوجانس فيلسوف يوناني پيرو مكتب كلبي اشاره دارد. وي ثروت را تحقير ميكرد و از مقررات اجتماعي بيزار بود و چنان كه مشهور است در ميان خمرهاي يا چليكي مسكن داشت و با نهايت قناعت زندگي ميكرد. اسكندر مقدوني در قرنطش (كرنت) از او پرسيد به چيزي نياز دارد، وي پاسخ داد: آري، اين كه تو خود را از برابر آفتاب كه به من ميتابد، كنار كشي. هم او بود كه در روز روشن چراغ در دست در كوچههاي آتن ميگشت و ميگفت: من انسان را ميجويم. (2) جالب اينجاست كه فاضل نظري در هر تلميح با نگاهي تازه چيزي از خود به اصل داستان افزوده. آب طلب نكرده هميشه مراد نيست گاهي بهانهاي است كه قربانيات كنند (گريههاي امپراتور، ص 83) كه اشاره دارد به مثل معروف «آب طلب نكرده مراد است». شرك موري بود بر سنگ سياهي در شبي چشمهاي ما فقط «رنج» تماشا ميكشند (اقليت، ص 63) اشاره دارد به حديث نبوي «ان الشرك اخفي من دبيب النمل علي صفاه سوداء في ليله ظلماء» همانا شرك از راه رفتن يك مورچه بر سنگي سياه در شبي تاريك پنهانتر است. خيانت قصه تلخي است اما، از كه مينالم؟ خودم پرورده بودم در حواريون يهودا را (اقليت، ص 25) اشاره دارد به «شام آخر» و خيانت يهودا كه در فصل بيست و ششم انجيل متي، فصل چهاردهم انجيل مرقس و فصل بيست و دوم انجيل لوقا آمده است. از اين دست تلميحات در شعر فاضل نظري بسيار است و آوردن همه شاهد مثالها در اين مجال ميسر نيست. يكي ديگر از ويژگيهاي شعر نظري مضمونپردازي است. مضمونپردازي در اصل از نشانههاي اشعار سبك هندي به حساب ميآيد و در واقع به نكتهاي لطيف و باريك كه در شعر گنجانيده شود ميگويند. «ماه و بركه»، «ساحل و دريا» ، «يوسف و زليخا» و... از جمله مضمونهاي پربسامد شعر نظري هستند كه جابهجا بر صحنه و صفحه شعر او ظاهر ميشوند. مثلا مضمون «ماه و بركه» در دو مجموعه «گريههاي امپراتور» و «اقليت» بيش از 10 بار آمده است. البته گاه تكرار يك مضمون به پختهتر و زيباتر شدن آن انجاميده است. تو قرص ماهي و من بركهاي كه ميخشكد خود اين خلاصه غمهاي روزگار من است (گريههاي امپراتور، ص 69) اگر چه مضمونهاي پربسامد شعر نظري هر بار كه بر صحنه كلام ظاهر ميشوند، نقش تازهاي به خود ميگيرند، اما اين دريغ را براي مخاطب باقي ميگذارند كه چرا بسياري ديگر از مضامين بخت همنشيني با كلام او را نيافتهاند. ناگفته نماند كه نفس ساخت مضامين تازه و متفاوت با واژههاي تكراري و يكسان خود نشان از نوع قدرتنمايي در خلق مضمون دارد. البته هنوز زود است كه درباره كار و كارنامه فاضل نظري قضاوت نهايي صورت گيرد. دور نيست كه در سالهاي پيش رو شعر او دريچههاي تازهاي از مضمون و موضوع را به روي ما بگشايد. نظري گاه در پرداختن به يك موضوع از زواياي متفاوت و حتي متضاد و متناقض، روايتي يكپارچه ارائه كرده است كه اين حاكي از داشتن طرز فكري نظاممند و منسجم است؛ آنچه از آن با عنوان صاحب انديشه بودن ياد ميكنند. مثلا در ماجراي آفرينش تا هبوط آدمع كه در سوره بقره آمده است، روايتهاي صريح و گاه مستوري آورده كه آميخته با همان زواياي ديد چندگانه و در عين حال مشترك و يكپارچه است: منم خليفه تنهاي رانده از فردوس خليفهاي كه از آغاز تخت و تاج نداشت (گريههاي امپراتور، ص 43) خوشهاي از ملكوت تو مرا دور انداخت من هنوز از سفر باغ ارم دلتنگم گر چه بخشيد گناه پدرم آدم را به گناهان نبخشوده قسم دلتنگم (اقليت، ص 22) نه چون اهل خطا بوديم رسوا ساختي ما را كه از اول براي خاك دنيا ساختي ما را ملائك با نگاه ياس بر ما سجده ميكردند ملائك راست ميگفتند اما ساختي ما را (اقليت، ص 75) اين هم چند شاهد مثال ديگر از مضمونپردازيهاي ناب فاضل نظري: هر رگ من رد يك ترك شده بر تن منتظر يك اشاره است سفالم (اقليت، ص 29) چون ني نفس كشيدن ما ناله كردن است در شور نيز ناله ما ميرسد به گوش (اقليت، ص 37) اي كاش سنگي در كنار سنگها بودم آوخ كه من كوهم ولي دوروبرم خالي است (اقليت، ص 55) اما يكي از نشانههاي ديگري كه در بررسي شعر فاضل نظري بايد به آن توجه شود زبان است. زبان در شعرهاي نظري در مرز ميان امروز و ديروز در رفت و آمد است. در بخش مهمي از شعرهاي او نيز بازگشت به گذشته بوضوح مشاهده ميشود و ادامه و ثبات اين مساله ميتواند به نوعي انحطاط بينجامد و شعر او را محروم از امكانات تازه و بالقوه زبان زنده و كشفهاي ملهم از اين زبان كند. از اين منظر شعر نظري بيش از همه گرايش به زبان شاعراني نظير شهريار، سايه و رهي معيري دارد: شعله انفس و آتش زنه آفاق است «غم» قرار دل پر مشغله عشاق است جام «مي» نزد من آورد و بر آن بوسه زدم آخرين مرتبه مست شدن اخلاق است بيش از آن شوق كه «من» با لب ساغر دارم لب «ساقي» به دعاگويي من مشتاق است ... (اقليت، ص 19) در مواردي هم كه به زبان امروز نزديك ميشود، با حفظ استقلال، زبان شعرهاي منزوي را به خاطر ميآورد: چنان كه از قفس هم دو ياكريم به هم از آن دو پنجره ما خيره ميشديم به هم به هم شبيه، به هم مبتلا، به هم محتاج چنان دو نيمه سيبي كه هر دو نيم به هم ... (گريههاي امپراتور، ص 65) اين نقد را با تازهترين سروده فاضل نظري كه احتمالا در كتاب بعدي او به چاپ خواهد رسيد به پايان ميبرم: ما گشتهايم و نيست تو هم جستجو مكن آن روزها گذشت تو هم آرزو مكن در قلب من سراغ غم خويش را مگير خاكستر گداخته را زير و رو مكن در چشم ديگران منشين در كنار من ما را در اين مقايسه بيآبرو مكن راز من است غنچه لبهاي سرخ تو راز مرا براي كسي بازگو مكن ديدار ما تصور يك بينهايت است با يكدگر دو آينه را روبهرو مكن پانوشتها: 1. به نقل از: شعر و شناخت، ضياء موحد، تهران: مرواريد، 1385،ص 64 2. فرهنگفارسي، دكتر محمد معين، ج 5، اعلام، تهران: اميركبير، 1377، ص 553. مهدي مظفري ساوجي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 562]
صفحات پیشنهادی
گاهی فقط سکوت سزای سبکسری ست
کتاب - سه گانه شعری (آن ها،گریه های امپراتور و اقلیت) مجموعه غزل های فاضل نظری ... به گزارش خبرآنلاین، چاپ اول سه گانه (گریه های امپراتور،آن ها و اقلیت) فاضل نظری ...
کتاب - سه گانه شعری (آن ها،گریه های امپراتور و اقلیت) مجموعه غزل های فاضل نظری ... به گزارش خبرآنلاین، چاپ اول سه گانه (گریه های امپراتور،آن ها و اقلیت) فاضل نظری ...
سه گانه هاي فاضل نظري دوباره تجديد چاپ شد
به گزارش ايرنا، بعد از قريب به دو سال از انتشار سه دفتر شعري -آن ها،گريه هاي امپراتور و اقليت- اين سه گانه به ترتيبآن ها ، گريه هاي امپراطور و اقليت به ترتيب به ...
به گزارش ايرنا، بعد از قريب به دو سال از انتشار سه دفتر شعري -آن ها،گريه هاي امپراتور و اقليت- اين سه گانه به ترتيبآن ها ، گريه هاي امپراطور و اقليت به ترتيب به ...
اقبال خوانندگان به "آنها"
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب شعرهای گریههای امپراتور، اقلیت و آنها که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپهای متعدد رسیده در مجموعهسازی جدید در قالب یک بسته مجزا با ...
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب شعرهای گریههای امپراتور، اقلیت و آنها که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپهای متعدد رسیده در مجموعهسازی جدید در قالب یک بسته مجزا با ...
جادوي سهشنبه شب قم
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، موسوی گرمارودی درباره سه مجموعه غزل فاضل نظری با عناوین «گریههای امپراتور»، «اقلیت» و «آنها» گفت: شعر امروز ایران در مسیر ...
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، موسوی گرمارودی درباره سه مجموعه غزل فاضل نظری با عناوین «گریههای امپراتور»، «اقلیت» و «آنها» گفت: شعر امروز ایران در مسیر ...
بازسازی تاریخ، فروپاشی امپراتوری(2)
امپراتوری سرمایه گذاریقدرت جهانی بریتانیا به خاطر سیاست های بدش کمرنگ نشد، بلکه به .... معدل دانش آموزان اقلیت و فقیر آشکارا از میانگین آمریکا پائین تر است. ...
امپراتوری سرمایه گذاریقدرت جهانی بریتانیا به خاطر سیاست های بدش کمرنگ نشد، بلکه به .... معدل دانش آموزان اقلیت و فقیر آشکارا از میانگین آمریکا پائین تر است. ...
تولد شوم (اسرائیل)
در اواسط قرن نوزدهم فلسطین کشوری مسلمان و عربی بود که تحت حاکمیت امپراطوری عثمانی به سر می برد و یهودیان در این کشور اقلیت بسیار ناچیزی بودند . به طوری که ...
در اواسط قرن نوزدهم فلسطین کشوری مسلمان و عربی بود که تحت حاکمیت امپراطوری عثمانی به سر می برد و یهودیان در این کشور اقلیت بسیار ناچیزی بودند . به طوری که ...
یک صدای غیرعربی جدید
همان روزهایی که فلسطین، پاره ای از حکومت و امپراتوری بزرگ اسلامی بود و اقلیت یهودی آن به راحتی در سایه حکومت اسلامی زندگی می کردند. با این همه برخی می گویند که ...
همان روزهایی که فلسطین، پاره ای از حکومت و امپراتوری بزرگ اسلامی بود و اقلیت یهودی آن به راحتی در سایه حکومت اسلامی زندگی می کردند. با این همه برخی می گویند که ...
رونق خرید و فروش کتاب در ایستگاه های مترو
... نشت نشا، خاک های نرم کوشک، اقلیت، آن ها، گریه های امپراتور از نویسندگانی چون رضا امیرخانی، سیدمهدی شجاعی، ابراهیم حسن بیگی، فاضل نظری، سعید عاکف و . ...
... نشت نشا، خاک های نرم کوشک، اقلیت، آن ها، گریه های امپراتور از نویسندگانی چون رضا امیرخانی، سیدمهدی شجاعی، ابراهیم حسن بیگی، فاضل نظری، سعید عاکف و . ...
"دا" پرخوانندهترین کتاب شد
مجموعه اشعار "گریههای امپراطور" و "اقلیت" فاضل نظری به ترتیب با 7/3 و 5/3 درصد در رتبههای چهارم و پنجم قرار گرفتند. این در حالی است که با توجه به نتایج بدست ...
مجموعه اشعار "گریههای امپراطور" و "اقلیت" فاضل نظری به ترتیب با 7/3 و 5/3 درصد در رتبههای چهارم و پنجم قرار گرفتند. این در حالی است که با توجه به نتایج بدست ...
آنچه ايران به جهان آموخت
خيانتآميز شرمانگيز كاراكالا امپراتور ديوانه خود را محكوم نميكردند؛ اما رفتار .... داد و در آن درخواست آنها رابراي اعمال تضييق در حق پيروان اديان اقليت به استهزا گرفت، ...
خيانتآميز شرمانگيز كاراكالا امپراتور ديوانه خود را محكوم نميكردند؛ اما رفتار .... داد و در آن درخواست آنها رابراي اعمال تضييق در حق پيروان اديان اقليت به استهزا گرفت، ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها