تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834926479
نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه»
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: شاديهاي كوچك آدمهاي بزرگ جام جم آنلاين: پخش سريال «بزنگاه» از شبكه 3 سيما، نظرات مختلف و گوناگوني را باعث شده است. گروهي اين اثر را موفق ارزيابي ميكنند و گروهي هم معتقدند طنز آن كليشهاي و در پارهاي موارد اساسا طنز نيست. با وجود اين بايد اعتراف كرد بزنگاه مخاطبان خودش را دارد و ميكوشد هر شب بيش از پيش، آنها را به پيگيري ادامه ماجراهاي داستان راغب كند. رضا عطاران: از خط قرمز عبور نكرديم رضا عطاران بجز اينكه كار سخت كارگرداني اين مجموعه را انجام ميدهد، ايفاگر يكي از نقشهاي مهم هم است. فقط آنها كه از نزديك با سازوكار ساخت يك سريال هر شب تلويزيوني آشنا هستند، ميدانند همزماني اين دو كار، چه فشار مضاعفي وارد ميكند. آيا رضا عطاران پس از مجموعههاي موفقي مثل متهم گريخت، ترش و شيرين و خانه به دوش، موفق ميشود خاطره شيرين آن سالها را دوباره تكرار كند؟ آقاي عطاران! بيا از تيتراژ شروع كنيم. سريال با عنوان به ياد حسن حامد شروع ميشود. درباره مرحوم حسن حامد صحبت ميكني؟ من كار تئاتر را از مشهد و با مرحوم حسن حامد شروع كردم. يعني از سال 1359 كه در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان فعال بودم. همكاري ما تا سال 66 ادامه داشت. بعد كه در دانشگاه قبول شدم و به تهران آمدم، پس از مدتي حسن حامد به تهران آمد كه با او در چند كار تئاتر همكاري كردم. من يك دين اخلاقي به او دارم. چون نوع فكري كه داشت خاص بود، اين موضوع روي من و كارهاي من خيلي تاثير گذاشته است. يعني يك بخشي از حسن حامد در كارهايي كه من انجام ميدهم حضور دارد. به همين علت دوست داشتم يك جايي اسمش آورده شود. نمايشي از او ديدم كه البته اسمش يادم نميآيد. شما هم در آن بازي داشتيد. من بودم و يك دختربچه. اسم تئاتر بچه تابستان بود. يكجورايي فكر ميكنم رابطه شما در بزنگاه با درسا شبيه رابطه همان آدم با آن دختربچه است. آره. راستش يكجورايي تلنگري بود كه اين ارتباط شبيه همان ارتباط در آن تئاتر باشد. پس از آن، اين رابطه در دنياي شيرين تكرار شد. من در آنجا هم يك بچه داشتم و اين ارتباط در كارهاي ديگر هم بود تا به بزنگاه رسيد. اين دفعه خطر كرديد و رويه هميشگي را شكستيد و خواستيد طنزتان را در قالب ديگري ارائه كنيد. نترسيديد مخاطب آن را پس بزند و با آن ارتباط برقرار نكند؟ خب اين خطر وجود دارد. درباره خيلي از حرفهايي كه در كارها زده ميشود، وجود دارد. براي اين كار هم هست. ولي خب آدم بعضي جاها بايد چشمپوشي كند. ما در اين كار با نشان دادن واقعيت، آيينهاي در مقابل جامعه قرار ميدهيم. ما كه راهحلي براي آن نداريم، اما ميدانيم اين مشكلات وجود دارد، پس بايد چه كار كرد؟ ما در اين كار سعي كرديم به طنز واقعي نزديك شويم. بحثي كه فعلا مطرح است اين كه بزنگاه از خط قرمزهاي معمول جلوتر رفته است. ما از اين مسائل به عنوان المان استفاده كردهايم؛ يعني حتي در رفتارها هم به آن توجه شده است. مثلا ما به اين مساله توجه كردهايم كه يك معتاد را نبايد حتما يك آدم نحيف و لاغر ببينيم كه احيانا نميتواند حتي به درستي حرف بزند. ما به شكل واقعي جلو رفتهايم، چون ميدانيد كه ديگر اعتياد تنها مختص ترياك نيست. قرار نبود خط قرمز را بشكنيم. تنها خواستيم از اين المانها استفاده كنيم. اعتياد جنبههاي گوناگون دارد. براي ما مسائل مختلفي در طرح مشكل اعتياد مطرح بوده است. مسائلي مثل همهگير بودن، در دسترس بودن و ارزان بودن آن بعضي از جنبههاي آن است. در كنار آن، تاثير اين رفتار روي افراد خانواده و بخصوص كودكان مورد توجه بوده است. طبيعي است اين شخصيت نبايد خيلي آدم مثبتي نشان داده شود، البته نميدانم تا چه اندازه موفق بودهايم. اين بار بر خلاف دفعههاي ديگر يك نقش نسبتا منفي را بازي ميكني كه قاعدتا نبايد محبوب باشي. اين برايت سخت نبود؟ اين سختيها بود، ولي چون دوست داشتم اين اتفاق بيفتد، بالطبع حواشي آن را هم پذيرفتم. به هر حال آدم در اين كارها بايد از برخي چيزها بگذرد، حتي ممكن است از محبوبيت من كاسته شود، ولي خب برايم خيلي مهم نبوده است. استنباط خودت از نقشي كه بازي ميكني، چيست؟ من خودم از نقشي كه بازي ميكنم بدم ميآيد. نادر در اين سريال رفتارهايي دارد كه خيلي درست نيست. نگارش فيلمنامه به چه صورت انجام ميگيرد؟ فيلمنامه مثل همه كارهاي پيشين من است. يعني هنگام كار هر چه به ذهنم برسد كه به شخصيتها، رفتارها و ارتباطات آنها كمك كند، از آن استفاده ميكنم. ممكن است يك ديالوگ حذف شود و 10ديالوگ ديگر عوض شود يا بعكس. مثل قسمتي كه، در آن ،خواستگاري براي دختر خانواده آمده بود يا در فيلمنامه ابتدايي اصلا اعتياد نداشت در حالي كه ما كل قصه را براساس اعتياد پيش برديم. نيكي نصيريان: فيلمنامه را برام ميخونن نيكي نصيريان همان دختر بچهاي است كه نقش درسا، دختر نادر را بازي ميكند. به نوعي او تنها همدم پدر محسوب ميشود كه ميكوشد جاي ديگران را هم براي او پر كند. او در اين نقش آنقدر خوب ظاهر شده كه احتمالا بتوانيم در آثار ديگري هم او را ببينيم. چند سالته؟ 5 سال. راسته ميگن پارتيت آقاي مهام بوده؟ [ميخندد] نميدونم! خوشحالي توي اين سريال بازي كردي؟ آره. خيلي. نقش چه كسي را بازي ميكني؟ دختر آقاي عطاران كه اسمش درساست. خودت رو تا حالا از تلويزيون ديدي؟ آره. به نظرت كار خوبيه؟ خيلي! دوستات وقتي تو رو ديدن چي گفتن؟ ميدوني من اصلا مهدكودك نميرم؟ جدي ميگي؟ چرا؟ ديگه نميرم. ما همين جا روز تولدمو جشن گرفتيم! روز تولدت كي بود؟ 20 مرداد بود. خوندن و نوشتن بلدي؟ نه! پس چه جوري فيلمنامه ميخوني و بازي ميكني؟ به من ميگن ديگه. برام ميخونن! توي اين كار كي از همه بيشتر بهت كمك ميكنه؟ آقاي عطاران و خانم نظري. مامان چي؟ كمكت نميكنه؟ نه. مامان ميياد ميره از سوپر بغلي برام چيپس و پفك ميخره! بهترين صحنهاي كه بازي كردي چي بود؟ صحنهاي كه قراره من ريش بابامو بزنم با چي؟ با تيغ! يكي ديگه صحنهاي كه من نقاشي عمومو كشيدم. وقتي آقاي لولايي از اون بالا ميافتن. يه آقاي ديگه به جاي عموم از اون بالا افتاد پايين. يعني اينكه تو داشتي نقاشي ميكشيدي، عمو افتاد پايين؟! نه! بعد از اينكه از بيمارستان اومد، من نقاشيشو كشيدم. آقاي عطاران هم بهم كمك كرد نقاشيشو بهتر بكشم. بچههاي فاميل وقتي بازي تورو ديدن چي گفتن؟ دلشون برام تنگ ميشه. روزا چقدر اينجا كار ميكني؟ زياد! اگه يه روز مامان نياد اينجا چه كار ميكني؟ برادرم مياد ديگه! جدي؟ برادرت كي ميياد؟ هر روزي كه مامان خونه كار داشته باشه و نتونه بياد، اون ميياد. تلويزيون هم ميبيني؟ آره. چه برنامههايي؟ برنامه كودك. كدوم برنامههاشو مثلا؟ [فكر ميكند ] مثلا... مثلا... زمان ما كه پينوكيو و سندباد بود. خاله شادونه. موتور امداد. فوتباليستها چي؟ نه اينارو برادرم ميبينه. تو دوست نداري ببيني؟ نه من همش به نيما ميگم اون كارتونو بيار. اسم برادرم نيماست. آخر اين قصه چي ميشه؟ هيچي. بابام داره ميره و من همينطور دارم وسط حياط خودمو ميكشم! ميخواي در آينده چه كاره بشي؟ دكتر! سوسن پرور: فريده شخصيت دوست داشتنياي است فريده در ميان شخصيتهايي كه در بزنگاه ميبينيم كاملا خاص است. حضور او در كار به خاطر گريم و عقايدش برجسته است. بازيگر نقش فريده، سوسن پرور است كه پيشتر در زندان زنان به ايفاي نقش پرداخته است. پرور متولد اراك و داراي ليسانس ادبيات نمايشي و فوقليسانس كارگرداني نمايش است. به نظر شما شخصيت فريده چه ويژگيهايي دارد كه او را از ديگران متمايز ميكند؟ خب، فكر ميكنم فريده آدمي است كه دنياي درونياش با آن چيزي كه از رفتارش به بيرون انتقال پيدا ميكند، مقداري متفاوت است. اولين چيزي كه من در اين شخصيت پيدا كردم وجود برخي مجهولات است كه تنها براي خود اين آدم آشناست؛ ولي در فضاي بيرون، واكنشهايي كه نشان ميدهد زياد مورد پسند اهالي خانواده نيست. از طرفي يك بعد ديگرش اين است كه دنياي كوچك، در دسترس و قابل لمسي دارد. او آدمي است كه به نوعي پايبند سنتهاست و دوست دارد ازدواج كند، اما با معيارهاي امروزي اجتماع هم براي ازدواج نميتواند كنار بيايد. بههرحال دوست دارد جلب توجه كند و بتواند ازدواج كند و زندگي مورد علاقهاش را داشته باشد. فكر ميكنم از اين نظر شخصيتي دوستداشتني باشد، ولي نميدانم آن را به چه صورت اجرا كردهام. نقشي كه شما بازي ميكنيد چه بخشي از اجتماع را نمايندگي ميكند؟ خيليها اينطور هستند. ولي اين تفاوت وجود دارد كه فريده روي چيزهايي كه ميخواهد اصرار ميكند و حاضر نيست همرنگ ديگران شود. مثل خيليهاي ديگر فريده اينطور فكر نميكند. او دوست دارد همين ظاهر فعلياش را حفظ كند و به همين صورت از سوي ديگران پذيرفته شود. او در همين شكل پذيرفته شدن اصرار دارد و من اين بعد شخصيتش را خيلي دوست دارم. چه اتفاقي افتاده كه اين شخصيت بدينگونه رفتار ميكند، يعني نميتواند بين واقعيتهاي موجود و روياهاي خودش تفاوت بگذارد. به نظرم اين موضوع مربوط به خانواده است؛ سطح فرهنگي كه اين خانواده و باورهاي سنتي كه هنوز در خانواده وجود دارد. همين مسائل است كه فريده را پايبند ميكند، مثلا ميبينيم كه آدمي با چنين سطح فرهنگي در مواجهه با آدمهاي بيرون بايد خودش را تغيير دهد، اما فريده اين تغيير را نميپذيرد. با وجود اين در تنهايي خودش وسايل آرايشش را تست ميكند، ولي هيچوقت از آن استفاده نميكند. درباره عروسكهايي كه همراه اوست و گهگاه عروسكگرداني هم ميكند، صحبت كنيد. فضاي عروسكگرداني اين آدم از نوع فرهنگ اين خانواده خيلي دور نيست. مثل وقتي كه خواهرش به او نگاه ميكند و او همچنان سرگرم تمرين عروسكگرداني است، ولي اين راهي است كه براي كامل كردن درون خودش آن را انتخاب كرده. به نظر من عروسكگرداني انتخاب خوبي براي فريده بوده است، چون اساسا به دنياي خيالي و غيرقابل لمس خيلي علاقهمند است و عروسكگرداني هم فضايي است كه ما به آن ميدهيم. اگر چه در اين زمينه هم آدم موفقي نيست، چون تمرين ندارد و محيط پذيراي چنين كارهايي از سوي او نيست و همه به نوعي او را در اين مورد سرزنش ميكنند. در حاليكه اگر به هنر ديگري مثل سفرهآرايي بپردازد موفقتر خواهد بود. ولي يادم ميآيد در ديالوگي شما گفتيد سفرهآرايي هدف است. براي اين آدم بله، البته بايد شرايط را براي او هم در نظر گرفت. شايد اگر فضا براي اين آدم مهياتر بود، عروسك گرداني انتخاب اول او بود. اين نقشي كه تا اين حد خاص است، چقدر جاي كار براي طنز ميگذاشت؟ به نظرم جاي كار براي طنز گذاشته ولي، نه با اين نگاه كه احساس ميكنم اين شخصيت طنز است. اين شخصيت خيلي قابل باور و رئال است و هيچ طنزي در آن شخصيت وجود ندارد، ولي رويارويي اين شخصيت با خواستههايش ايجاد طنز ميكند. به فرض آدمي كه مدام لوازم آرايش براي خود جمع ميكند، ولي در عين حال سبيل دارد و همه اينها در كنار هم خودبهخود باعث ايجاد طنز ميشود. هنگامه حميدزاده: فرزانه تجددطلب است فرزانه هم پرچمدار يك شخصيت امروزي است كه رفتار و گفتارش بر خلاف خواهرش فريده است. او امروزي است و سعي ميكند امروزي فكر كند، البته بديهي است كه اشتباهات خاص خود را هم دارد. بازيگر اين نقش هنگامه حميدزاده است. نظر شما درباره شخصيت فرزانه چيست؟ فرزانه يك دختر دانشجوست كه برخلاف سنتهاي خانواده حركت ميكند و برخلاف خواهرش فريده كه مقيد است برخي اصول را رعايت كند، او خود را ملزم به چنين كاري نميداند. او تازه وارد اجتماع شده، چون تازه دانشجو شده است. يك جورهايي تجددطلب است و ميخواهد خودش را از سطحي كه هست به موقعيت بالاتري برساند، وي چون در يك خانواده سنتي رشد كرده براي رسيدن به اهدافش با مشكلات متعددي روبهروست. موقعيتي كه شما نسبت به خواهرتان داريد بيشتر براي طنز مناسب است كه فكر ميكنم مخاطب راحتتر با شما ارتباط برقرار كند. فكر ميكنم جوانان امروز بيشتر به روحيات فرزانه نزديك هستند، چون فريده طبق يك اصولي با اتفاقات پيرامون خودش برخورد ميكندكه جوانان امروز در مقابل آن جبههگيري ميكنند. فكر ميكنم راحت ارتباط برقرار كردن جوانان با فرزانه به خاطر امروزيتر بودن آن است. طنزهاي اين چنيني كه خيلي به موقعيتهاي اجتماعي امروز نزديك هستند تا چه اندازه ميتوانند روي مخاطبان تاثير بگذارند؟ طنزي كه توسط آقاي عطاران ساخته ميشود به نوعي مسائل روزمره مردم را به تصوير كشيده است. درست است كه خنده در آن وجود دارد،ولي وقتي به عمق آن نگاه كنيم، ميبينيم تمام تلخيهايي كه در زندگي ممكن است وجود داشته باشد، آنها را به نمايش گذاشته كه اين خودش تبديل به زهرخند ميشود. بازي اين نقش، اولين تجربه بازيگريتان بود؟ نه. اولين تجربه من سريال سايه تنهايي بود كه هنوز پخش نشده. كار تصويربرداري همچنان ادامه دارد. خودتان سريال را از تلويزيون ديدهايد؟ بله. بعضي وقتها موفق ميشوم ببينم. بازتابها چطور است؟ خيلي خوب است. دوستاني كه كار را ديدهاند خيلي خوششان آمده ولي خب بايد ببينيم در ادامه چه ميشود. مهران مهام: چرا بايد كودكان مخاطب چنين برنامههايي باشند؟ تهيهكننده سهم بسزايي در موفقيت يا عدم موفقيت يك اثر دارد. وقتي تهيهكنندهاي به كارش اشراف داشته باشد قاعدتا بهتر ميتواند از پس سختيهاي كار برآيد. مهران مهام، تهيهكنندهاي است كه در كنار ايرج محمدي تجربههاي موفقي براي تلويزيون داشته و اين بار آنها گام در راه دشواري گذاشتهاند كه تاكنون واكنشهاي متفاوتي در پي داشته است. چه اتفاقي افتاده كه شما به سمت ساخت چنين طنزي رفتيد؟ در سالهاي گذشته كه با آقاي عطاران سريالهايي را براي تلويزيون ساختيم انتقادهايي شد درباره شباهت كارهاي آقاي عطاران نسبت به هم و اين كه به شكلي تقابل بين قشر فقير و غني مدام تكرار ميشود. در ابتداي پيش توليد همين سريال هم دوباره زمزمههايي شنيده ميشد كه ميگفتند آيا دوباره اين كار شبيه آثار قبلي خواهد شد؟ وقتي طرح را دراختيار داشتيم به اين فكر افتاديم كه موضوع اعتياد را دركار بگنجانيم؛ چرا كه هميشه شاهد بالا رفتن درصد اعتياد در جامعه بوديم و از آن گذشته به اين مضمون در رسانه ملي سالهاست كه پرداخته نشده. قطعا هدف رسانه ملي از پرداختن به اين موضوع، ترويج آن نيست، بلكه انتقاد و اعلام خطر است. اگر چه مجموعههاي ساخته شده قبلي ممكن است به گزندگي اين مجموعه نباشند، ولي براي اين كه نشان دهيم يك معتاد چه مشكلاتي براي خانواده ايجاد ميكند و چه فشاري به ديگران وارد ميكند، بايد مختصات اين آدم نمايش داده شود. براي پرداخت اين شخصيت به هر حال بايد حداقلها را نشان دهيم؛ اما مساله ديگر اين است كه چرا بايد كودكان مخاطب چنين برنامههايي باشند؟ من نميدانم اين مساله بايد در كجا بررسي شود. شايد به خاطر ساعت پخش اين سريال باشد؟ اصلا شما فكر كنيد اين برنامه براي ماه مبارك رمضان ساخته نشده است. حتي اگر اين برنامه به صورت هفتگي و در يك ساعت ديگر پخش ميشد، باز اين اتفاق ميافتاد. برنامههايي كه در ساعات ديگر شب پخش ميشوند هم اين اتفاق براي آنها افتاده است. آيا هدفگيري در اين سريال يا در سريالهاي ديگر كودكان هستند؟ اين البته به برنامهريزي مسوولان بر ميگردد. الان بعضيجاها ميگويند ما از اين شخصيت معتاد سريال شما بدمان آمده. خب هدف همين بوده كه مخاطب بدش بيايد. عطاران بازيگري بود كه در هر نقشي كه بازي كرده محبوب بوده، خيلي سخت است عطاران محبوب را در يك شخصيت منفي بگذاريم و مردم بدشان آمده باشد. پس نشان ميدهد ما درست عمل كردهايم. مساله ديگر اين است كه آيا رسانه وظيفه ندارد مسائل روز جامعه را طرح كند؟ الان بيشترين انتقاد درباره چيست؟ 2 قشر هستندكه نظرات متفاوتي درباره اين سريال دارند. گروه اول كساني كه موافق كار هستند و معتقدند زمان طرح اينگونه مسائل از تلويزيون فرا رسيده است و گروه ديگر ميگويند نه، نبايد به آن پرداخته ميشده. اين تقابل در ميان اين دو گروه هست. البته نكتهاي هم هست. هر كس كاري را براي بار اول انجام ميدهد بايد توقع داشته باشد كه تركشهايي هم طرفش بيايد. قطعا همينطور است. ولي يك نكته هم هست. داستان ما با مرگ و تقسيم ارث و ميراث شروع شد. داستان ما تازه از مرحله معرفي شخصيتها گذشته و دارد داستانش را تعريف ميكند. براي دگرگوني يك آدم از يك مسير به مسير ديگر بايد خصوصيات او را نشان دهيم. همانكاري كه ما در اين كار انجام داديم. بيشتر كارهاي ماه رمضان براي شخصيتهاي داستانشان يك دوربرگردان هم طراحي كردهاند و هر چقدر اين دوربرگردان ظريفتر و ملموستر باشد بالطبع باورپذيرتر خواهد بود. نميتوانم داستان را لو بدهم، ولي در داستان ما اتفاقاتي ميافتد كه منطق در آن خواهد بود. ما پيش از ساخت اين مجموعه تحقيقاتي از كمپ ان اي، كمپ اعتياد شيميايي داشتيم كه چه اتفاقي افتاده كه يك معتاد خودش را معرفي كرده كه بياييد به من كمك كنيد. عشق، مسووليت،تحقير شدن و... بخشي از مسائلي بوده كه معتاد را واداشته خودش را معرفي كند. در اين مجموعه هم تمهيداتي انديشيده شده كه اگر قرار است تحولي اتفاق بيفتد، منطق در آن نقش داشته باشد. مهدي غلامحيدري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 633]
صفحات پیشنهادی
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند.
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند.
نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه»
نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه». شاديهاي كوچك آدمهاي بزرگ جام جم آنلاين: پخش سريال «بزنگاه» از شبكه 3 سيما، نظرات مختلف و گوناگوني را باعث شده ...
نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه». شاديهاي كوچك آدمهاي بزرگ جام جم آنلاين: پخش سريال «بزنگاه» از شبكه 3 سيما، نظرات مختلف و گوناگوني را باعث شده ...
گفت وگو با مرجانه گلچين بازيگر«بزنگاه»
مطالب مرتبط: نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند گفتگو با پدیده باتجربه تلویزیون در ماه رمضان؛ مرجانه گلچین گفتگو با بازیگر خردسال . ...
مطالب مرتبط: نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند گفتگو با پدیده باتجربه تلویزیون در ماه رمضان؛ مرجانه گلچین گفتگو با بازیگر خردسال . ...
مشاوره ورزشی تبیان ،مربی بدنساز تیم فوتبال کاوه شد
مشاوره ورزشی تبیان ،مربی بدنساز تیم فوتبال کاوه شد · ساختار وزارت امور خارجه بايد بطور كامل متحول شود · نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه» . ...
مشاوره ورزشی تبیان ،مربی بدنساز تیم فوتبال کاوه شد · ساختار وزارت امور خارجه بايد بطور كامل متحول شود · نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه» . ...
بازیگر «بربادرفته» درگذشت
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند · سيبزميني سرشار از ويتامين «ث» · بازیگر «بربادرفته» درگذشت · ورزشکاران معروف کجا عزاداری میکنند؟ ...
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند · سيبزميني سرشار از ويتامين «ث» · بازیگر «بربادرفته» درگذشت · ورزشکاران معروف کجا عزاداری میکنند؟ ...
گفتگو با بازیگر خردسال مجموعه بزنگاه
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند در این مجموعه هم تمهیداتی اندیشیده شده كه اگر قرار است تحولی اتفاق بیفتد، منطق در آن نقش داشته باشد. ...
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند در این مجموعه هم تمهیداتی اندیشیده شده كه اگر قرار است تحولی اتفاق بیفتد، منطق در آن نقش داشته باشد. ...
همیشه پای یک معتاد در میان است!!
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند گزارش تصويرى سريال طنز ماه مبارك رمضان همیشه پای یک معتاد در میان است!! گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ ...
نادر، درسا، فریده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» میگویند گزارش تصويرى سريال طنز ماه مبارك رمضان همیشه پای یک معتاد در میان است!! گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ ...
فیلتر اکسترنال
نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه» · عکس : دستگاه خودپرداز سیار بانک صادرات · دور دنیا با چند کلیک/آلبوم تصویری دوم دی · آغاز سفر 12 روزه دالاييلاما به ...
نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از«بزنگاه» · عکس : دستگاه خودپرداز سیار بانک صادرات · دور دنیا با چند کلیک/آلبوم تصویری دوم دی · آغاز سفر 12 روزه دالاييلاما به ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها