واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نقد و بررسي نمايش «حقههاي مبارك» يك ساعت و نيم شادي
جام جم آنلاين: در دنياي نمايش كلا با دو نوع پرسوناژ روبهرو هستيم. پرسوناژهايي كه مقطعي هستند و صرفا در يك متن ظاهر ميشوند. اينها گرچه ممكن است شباهتهايي نسبي به پرسوناژهاي نمايشهاي ديگر داشته باشند، اما در مجموع وجوه متفارق و متفاوت آنها بيشتر است و همين آنها را مقطعي و فقط به يك متن خاص مربوط ميسازد، اما پرسوناژهايي هم هستند كه دائمي و ماندگارند.
![](http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/05/18/100945883201.jpg)
آنها در نمايشهاي گوناگون با همان اسم و خصوصيات قبلي خود ظاهر ميشوند و همه موجوديت متن را به خود اختصاص ميدهند. اين پرسوناژها به نمايشهايي با ژانر معين تعلق دارند و هرگز از چارچوب چنين ژانري فراتر نميروند.
لازم به يادآوري است كه اين پرسوناژها در بخش قابل توجهي از نمايشهاي ملل مختلف دنيا هم حضور دارند و هر كدام خصوصيات و اسامي خاصي دارند. در نمايشهاي ايراني، اين پرسوناژ مبارك يا همان سياه است كه در نمايش روحوضي يا تختحوضي يا سياهبازي كه هر 3 يكي هستند و نيز در نمايشهاي عروسكي خيمهشببازي ظاهر ميشود.
اگر بشود يك ويژگي نسبي براي نمايش سياهبازي قائل شد، بايد گفت كه گرچه همان نمايش روحوضي است، اما روي تخت و حوض اجرا نميشود، بلكه در فضاي باز يا روي صحنه به اجرا درميآيد.
با توجه به تمايزات دو نوع پرسوناژ يادشده به اين پرسش ميرسيم كه آيا در نمايش سياهبازي كه پرسوناژي دائمي و مقبوليتيافته دارد، ميتوان پرسوناژ سياه را حذف يا حوزه بازي و حضور او را محدود كرد؟ براي يافتن پاسخ، بهتر است نگاهي به نمايش «حقههاي مبارك» به نويسندگي و كارگرداني رهام مخدومي بيندازيم. اين نمايش هماكنون در خانه نمايش در حال اجراست.
عنوان نمايش حقههاي مبارك دقيقا در ارتباط با محتواي نمايش است و هنگام اجراي نمايش و برملا شدن حقههاي مورد نظر، عنوان نمايش حالتي پارادوكسيكال پيدا ميكند؛ يعني تا حدي از آن سلب معنا ميشود و متعاقبا مفهوم حقهها جايش را به كوششهاي انساني مبارك براي به هم رساندن زوجهاي عاشق ميدهد.
اينجا هم همانند اكثر نمايشهاي سياهبازي موضوع تكراري ازدواج در ميان است، اما اين موضوع به دليل مشكلات زيادي كه براي ازدواج جوانان در جامعه وجود دارد، همچنان مهم و جذاب جلوه ميكند. از اين رو، نميتوان عيب و ايرادي به آن وارد كرد؛ ضمن آن كه هر دو آدم پولدار نمايش هم بازاري هستند و اگر پاي مبارك در ميان نباشد آنها حتي از فرزندانشان روي برميگردانند، اما هرگز از پول نميگذرند.
خط روايت
متن نمايش حقههاي مبارك از لحاظ خط روايي داستان مورد نظر نمايش تا حدي شلوغ و مبهم است كه اين ابهام به دليل شتابزدگي نسبي اجرا تا حدي برجسته ميشود. بعضي از بازيگران هم داراي مشكل شيوه بيان هستند و تعداد زيادي از ديالوگها براي تماشاگران نامفهوم است.
معمولا متني كه براي نمايش سياهبازي نوشته ميشود، بايد داراي مابهازاءهاي اجتماعي، اخلاقي، فرهنگي و سياسي جامعه در زمان اجراي نمايش باشد و اين بارزترين ويژگي نمايش سياهبازي است و به نسبتي كه از آن فاصله ميگيرد از گيرايي و گزندگي الزامي خود نيز دور ميشود. متن نمايش حقههاي مبارك از اين لحاظ داراي ضعف است و فقط با چند ديالوگ تلويحي و انتقادي روبهرو هستيم.
صرفنظر از اين ضعف برخي ديالوگهاي نمايش كه عمدتا حول موضوع عاشقانه نمايش شكل گرفتهاند جذاب و طنزآميز هستند: «عجب آدم خسيسيه، به پشه خون نميده»، «همين جوريش هم معلومالحاله»، «اين قسمت نمايش ننه من غريبم نمايشه»، «اصلا از قشر بورژوا افاده ميباره»، «از قديم گفتهاند زن دوم هم عين انرژي هستهاي حق مسلم ماست»، «اي پيشوني منو كجا مينشوني»، «بخند تا دنيا بهت بخنده»، «دنياي بهتر، كيسه پرتر» و... .
نمايش بيشتر حول داستان چگونگي رسيدن عشاق به هم دور ميزند و اصرار دارد همين موضوع را بسته نگه دارد و زياد تحليلگر و آسيبشناس نباشد و اگر گاهي هم رويكردي انتقادي در پيش ميگيرد، اين انتقاد صرفا اخلاقي است و در آن «مالاندوزي» محكوم ميشود. البته عشق هم بهانه اصلي پرداختن به چنين مواردي است.
با همه اينها نمايش در كل و در محدوده موضوع عاشقانه خود، اجرايي گيرا، جذاب و كميك است كه تماشاگران را ميخنداند و به وجد ميآورد و اين كار كمي نيست، زيرا ساختار نمايش كمدي بسيار پيچيدهتر و دشوارتر از نمايشهاي تراژيك، درام يا ملودرام است.
گم شدن سياه در نمايش
در نمايش حقههاي مبارك هم به رغم بازي خوب و گيراي بازيگر نقش سياه، يعني هادي شيرمحمدي، متاسفانه پرسوناژ سياه سهم واقعي خود را از متن ندارد. ناگفته نماند ميتوان با همان رويكرد تجربي نويسنده به پرسوناژهاي ديگر بيشتر ميدان داد، اما همه اينها منوط به حضور برجسته پرسوناژ سياه است.
در اين نمايش پرسوناژ مبارك گاهي در شلوغي و ازدحام ديگران گم ميشود. با همه اينها، بازيگران توانمند نمايش يعني سامان دارابي، حامد پشتيبان، هادي شيرمحمدي، سام كبودوند، الهام شعباني، سهيلا طاهري، الناز شعبانيان، مجتبي رفيعي و علي شمس همگي بنا به ميزان حضور و الزامات نقشهايشان بازيهايي زيبا و بهيادماندني ارائه ميدهند و بخش قابل توجهي از گيرايي نمايش ناشي از انتخاب و حضور اين بازيگران است.
نور كاربري معمول خود را دارد. موسيقي كه نگاهي به ترانهها و تصنيفهاي كوچه و بازار دارد، كاملا با فضا و مضمون نمايش جفت و جور است و نوازندگان آنها حسين حقاني، اسماعيل جعفري و مسعود انتظاري به اجراي شاد و مفرح نمايش كمك قابل توجهي كردهاند.
يكي از ويژگيهاي نمايش «حقههاي مبارك» آن است كه بازيگران بعد از اجراي نقشهايشان روي نيمكتها كناري مينشينند و همانند تماشاگران از تماشاي بازيگران ديگر مشعوف ميشوند و ميخندند. اين حالت به طور نوبتي براي همه آنها رخ ميدهد؛ حتي كارگردان هم روي نيمكت تماشاگران در حال تماشاي نمايش است.
در رابطه با ويژگيهاي ديگر نمايش بايد به وجوه كميك و بسيار مفرح پرسوناژها به هنگام حضور روي صحنه اشاره كرد كه تا حدي به شخصيتپردازي آنها نيز منجر شده است؛ هر كدام حالات، عادات، طرز سخنگويي و حركاتي خاص خود دارند و رضايت و خشنودي تماشاگران را فراهم ميكنند؛ به عبارتي، هريك در خنداندن مخاطبان خود سهم معيني دارند.
نمايش حقههاي مبارك به نويسندگي و كارگرداني رها مخدومي صرفنظر از شتابزدگي نسبي اجرا در نهايت اجرايي دلنشين است و موفق ميشود تا پايان نمايش ويژگي كميك و خندهدار خود را حفظ كند. در اين نمايش هيچ صحنهاي بر احساسات و عواطف تماشاگر تحميل نميشود، در عوض به آنان شور و شادي ميبخشد. اين نشانگر آن است كه كارگردان نمايش روي همه صحنهها و ميزانسنها و مخصوصا حالات و نحوه بازي بازيگران انديشيده است.
كمبود پرسوناژهاي سياه
نمايش حقههاي مبارك در حوزه اجرا كاملا بر دل تماشاگر مينشيند و براحتي ميتوان به ميزان علاقه خود بازيگران به نمايش و بخصوص نمايش سياهبازي پيبرد. اما يك نكته مهم در نمايش غيرقابل اغماض است؛ پرسوناژ سياه بسيار محدود شده و نويسنده متن از حوزه حضور او كاسته و به همان نسبت به پرسوناژهاي ديگر ميدان داده است.
اين رويكرد گرچه در اصل ميتواند رويكردي تجربي تلقي شود، اما نبايد فراموش كرد پرسوناژ سياه محور متن و حتي تعيينكننده و سمت و سودهنده ژانر نمايش است و خود نمايش سياهبازي هم همانطور كه از عنوانش پيداست ، معطوف به همين پرسوناژ است. در نمايش سياهبازي هرگونه خدشه و محدوديت كه ميزان حضور پرسوناژ مبارك را در مقابل پرسوناژهاي ديگر كمرنگ كند، به كليت اجرا آسيب ميرساند.
حسن پارسايي
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]